راهکارهای برخورد با افراد بهانه گیر

«من نبودم دستم بود تقصیر آستینم بود آستین مال کُتَم بود کُتَم مال بابام بود». این شعر کودکانه به خوبی نشان می‌دهد که چقدر راحت می‌توان از هر چیزی بهانه ساخت. افراد بهانه گیر یک مهارت عجیب دارند، از جایی که فکرش را هم نمی‌کنید دلیل پیدا می‌کنند. البته معمولاً خودمان هم هر موقع که کارمان عقب می‌افتد و تنبلی می‌کنیم بهانه تراشی می‌کنیم. حال تصور کنید هر بار یک کار مهم را به شخصی می‌سپارید اما او کارش را خوب انجام نمی‌دهد و بهانه می‌آورد. در این مواقع چطور با افراد بهانه گیر رفتار کنیم؟ بهترین روش برخورد با افراد بهانه گیر چیست؟

در ادامه با انواع بهانه‌ها و راه‌های برخورد با افراد بهانه گیر آشنا می‌شویم تا دیگر ساده لوحانه توجیه نشویم و بتوانیم کارهایمان را بدون مشکل پیش ببریم یا حداقل اجازه ندهیم که فردی مزاحم ما شود!

 

افراد بهانه گیر

 

بهانه یعنی چه؟

در برخورد با افراد بهانه گیر ابتدا باید بهانه را بشناسیم. بهانه یعنی دلیل بیجا آوردن برای انجام ندادن کاری، بهانه توضیحی است که ما ارائه می‌دهیم به عنوان توجیه برای نرسیدن به اهداف، قول‌ها و برنامه‌هایمان. در کل بهانه یعنی عذر بیجا!

مثلاً من برنامه ریزی می‌کنم که از فردا روزی یک ربع، مطالعه کنم. اما با گوشی و فضای مجازی سر خود را گرم می‌کنم و بعد بهانه می‌آورم که اگر دوستم به من زنگ نمی‌زد، سراغ گوشی نمی‌رفتم و به مطالعه خود می‌رسیدم! همان ماجرا آستین کُت که در ابتدای مقاله گفتم را به خاطر آورید.

جالب و تاسف‌آورتر اینجاست که برای نداشتن هدف در زندگیمان نیز بهانه می‌آوریم. خلاصه اینکه بهانه‌ها زیادند… افراد بهانه گیر، دروغگوهای حرفه‌ای هستند و برای پوشاندن هر حقیقتی می‌توانند یک سرپوش بسازند. تکرار این بهانه‌ها در روابط کاری، اجتماعی، عاطفی و خانوادگی به تدریج اعتماد و اعتبار را می‌خورد! در مقاله برخورد با افراد دروغگو، راهکارهای مواجه شدن با این افراد را مطرح کرده‌ایم.

اگر واقعاً بخواهید کاری انجام دهید، راهی پیدا خواهید کرد. در غیر این صورت، بهانه ای برای فرار از کار خواهید یافت.

__جیم ران

مغز ما برای بقا طراحی شده است نه موفقیت! موفقیت نیز دقیقاً برعکس مغز، نیاز به ریسک و شجاعت دارد! طبیعی است که برای کارهای خود بهانه بیاوریم چون مغز ما دوست ندارد به زحمت بیفتیم و انرژی صرف کنیم! مغز می‌خواهد دایره امن فعلی را حفظ کند. بنابراین برای رسیدن به موفقیت باید هم جلوی بهانه‌های خود و هم بهانه‌های دیگران را بگیریم.

 

انواع بهانه‌ها

در برخورد با افراد بهانه گیر معمولاً بهانه‌های زیر را زیاد شنیده‌اید و می‌شنوید و خواهید شنید:

خانواده‌ام حمایتم نمی‌کنند!

همسرم با من خوب رفتار نمی‌کند!

اگه مامانم اینطوری برخورد نمی کرد.

بقیه باباشون پولداره!

وضعیت اقتصادی اینجا خیلی خرابه!

مردم ایران فرهنگ بالایی ندارند!

اگه فلان کشور به دنیا میومدم!

کنکور همه زندگیمو ازم گرفت!

اگه تو اون مصاحبه ی شغلی قبول می شدم.

کاش شرایط مهاجرتم اوکی میشد!

اون منو رها کرد!

اگر باز هم بهانه‌ای می‌شناسید، به این لیست اضافه کنید و در قسمت نظرات با دیگران به اشتراک بگذارید.

 

بهانه‌ها سد راه موفقیت هستند…

بهانه‌ها ما را از مسیر موفقیت منحرف می‌کنند چون باعث می‌شوند که ما اشتباهات خودمان را نپذیریم و دائم با بهانه‌های مختلف خودمان را گول می‌زنیم. شکست و ناتوانی ما از جایی شروع می‌شود که اشتباه خود را نمی‌پذیریم. از طرفی بهانه گیر بودن ما را در نظر دیگران یک فرد ضعیف جلوه می‌دهد و عزت نفس ما را هم پایین می‌آورد.

در برخورد با افراد بهانه گیر، مراقب باشید که خودتان هم در تله بهانه آوردن گرفتار نشوید! اگر فرد بهانه گیر یک بهانه آورد، شما هم شروع به بهانه سازی نکنید! این اتفاق معمولا در بحث با افراد سطحی و غیر منطقی رخ می‌دهد.

این مطلب را هم بخوانید: برخورد با افراد سطحی و غیر منطقی

 

روش های برخورد با افراد بهانه گیر

 

روش برخورد با افراد بهانه گیر

 

روش‌های زیر برای مدیریت افراد بدقلقی چون بهانه گیرها، بسیار مؤثر است:

 

آیا بهانه است؟

در برخورد با افراد بهانه گیر باید ابتدا بهانه او را تشخیص دهیم. مهم‌ترین معیار بهانه این است که «آیا افراد دیگر هم در این شرایط توانسته‌اند این کار را انجام دهند یا نه؟». به عنوان مثال:

فرد می‌گوید «اوضاع کار در ایران خراب است و همه با پارتی میرن سرکار»!

اما آیا همه بیکار هستند؟ آیا افراد دیگر هم وجود دارند که بدون پارتی و با تکیه بر مهارت خود توانستند در یک شرکت خوب استخدام شوند؟

اگر جواب «بلی» است پس فرد مورد نظر بهانه می‌گیرد. این بهانه‌ها معمولاً به خاطر منفی نگر بودن فرد است. در واقع به جای دیدن نیمه پُر لیوان، نیمه خالی را می‌بیند و نمی‌تواند از همان نیمه پر هم استفاده کند. نحوه برخورد با افراد منفی و سمی نیز به شما کمک می‌کند چگونه با افراد بهانه گیر رفتار کنید.

 

رفتار با افراد بهانه گیر

 

طی کردن از قبل

افراد بهانه گیر از هر چیزی می‌توانند بهانه بسازند و به قول معروف «مو را از ماست هم بیرون می‌کِشند»! بنابراین احتمال دارد بعد از انجام کار، هزاران ایراد از آن بگیرد و مجبور شوید دوباره آن کار را انجام دهید و به زحمت بیفتید. این اتفاق انرژی و زمان شما را هدر می‌دهد.

برای جلوگیری از این اتفاق، حتماً از قبل استانداردها را از او بپرسید و با هم به توافق برسید. به عنوان مثال برای چای دم کردن بپرسید که آیا غلیظ باشد یا روشن؟ حاوی هل و دارچین دوست دارد یا نه؟

البته در موضوعات مهم‌تر مانند همکاری در یک پروژه کاری که سرمایه گذار شوخی هم ندارد، بهتر است که قرارهای خود را با همکار و کارمندان مکتوب کنید و تبعات انجام ندادنش را مشخص کنید. شاید کارمند یا همکار شما کمال گرا باشد و کمال طلبی او تحویل پروژه را با تأخیر مواجه کند. برای چنین مواقعی چگونه همه چیز را از قبل طی می‌کنید؟

 

با فرد بهانه گیر چگونه رفتار کنیم؟

 

برنامه قبلی داشته باشیم

یکی از بهترین راهکارهای برخورد با افراد بهانه گیر، داشتن برنامه قبلی است. برای هر احتمالی یک برنامه قبلی داشته باشید و زمانی که با فرد بهانه گیر مواجه می‌شوید بدانید که چکار باید کنید. اگر اوضاع بحرانی شد، چکار کنیم؟ اگر اوضاع بر وفق مراد بود، چکار کنیم؟ به عنوان مثال اگر پروژه را زودتر از موعد تحویل دهیم و مدیر دستمزد را دیر پرداخت کند، اگر پروژه را دیر تحویل دهیم و مدیر بهانه جدید به دست بگیرد و… در هر حالت چکار باید کرد؟

در برخورد با افراد کمال گرا حتماً باید این روش را به کار گیرید در غیر این صورت منتظر بهانه‌های آن‌ها باشید.

 

طرز برخورد با افراد بهانه گیر

 

پل طلایی بسازیم

گاهی اوقات فرد بهانه گیر قصد دروغ گفتن ندارد و می‌خواهد یک حقیقت را پنهان کند، حقیقتی که گفتن آن به صلاح نباشد. در این مواقع بهتر است او را درک کنیم و به او فرصت دوباره دهیم. اصطلاحاً پُل طلایی برای او بسازیم.

 

رفتار با فرد بهانه گیر

 

خُب حالا الان چکار کنیم؟

اگر طناب را از دو طرف بکِشیم شکافته می‌شود، روابط ما هم به همین صورت است، لجبازی دو طرف می‌تواند رابطه را کاملاً از بین ببرد. در این مواقع که خواسته ما با طرف مقابل در جهت مخالف است، بهترین روش پرسیدن یک سؤال است «حالا با این شرایط چیکار کنیم؟». این سؤال به حدی تأثیرگذار است که مخاطب را خلع سلاح می‌کند و باعث می‌شود در تیم شما قرار بگیرد و راهکار مناسب ارائه دهد. همین نکته را در برخورد با افراد بهانه گیر به کار گیرید.

 

تکنیک های برخورد با افراد بهانه گیر

 

سخن آخر

در این مقاله با ۵ روش اصولی برخورد با افراد بهانه گیر آشنا شدیم. در انتها از نظرات و پیشنهادات شما خوشحال می‌شویم. اگر راهکار دیگر در نظر دارید، در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

 

4 راهکار برخورد با افراد بهانه گیر

۱۰ برخورد با افراد پر حرف

به شخصه بارها و بارها با افراد پر حرف مواجه شده‌ام و هر بار زمان و انرژی‌ام هدر رفت و تنها چیزی که برای خودم باقی ماند، سرزنش و استرس بابت کارهای عقب افتاده‌ام بود! شما تا کنون با افراد پر حرف مواجه شده‌اید؟ و ندانید چطور از دست او فرار کنید و دائم به ساعت گوشی خود نگاه کنید و حرص بخورید؟ برخورد با افراد پرحرف یکی از مهارت‌هایی است که در این مواقع به کمک می‌آید.

افراد پر حرف معمولاً از روی عادت پرحرفی می‌کنند و قصد آزار ندارند اما ما هم وقت و انرژی خود را از سر راه نیاورده‌ایم (کمی عصبانی هستم 😊)! اگر همکارمان پرحرفی کند و وقت ما را بگیرد، در نهایت خودمان مسئول کم کاری در مقابل مدیر هستیم! اگر زیاد پشت تلفن صحبت کنیم و حواسمان به مشتری نباشد، مشتری می‌رود و خودمان از درآمد می‌افتیم و… .

برخورد با افراد پر حرف یکی دیگر از مجموعه مهارت‌های مدیریت افراد بدقلق است که در ادامه ۹ مورد از مؤثرترین آن‌ها را آورده‌ایم. بخوانید و استفاده کنید و از این پس نگران مواجه شدن با این افراد نباشید!

 

از اول بگوییم که محدودیت زمانی داریم!

ای کاش این راه حل را زودتر می‌دانستم و خود استفاده می‌کردم! یکی از بهترین این است که رُک و پوست کَنده از ابتدا به مخاطب بگویم محدودیت زمانی داریم. مثلاً دوستتان به شما زنگ می‎زند و عجله هم دارید، می‌توانید بگویید:

شما: چقدر خوشحال شدم صدات رو شنیدم. من چون جایی کار دارم نمی‌تونم بیشتر از یک ربع صحبت کنم.

بعد از یک ربع خیلی دوستانه بگویید: فلانی جان من باید برم دیگه… کار دارم… ممنون تماس گرفتی.

به همین راحتی!

حتی در صحبت‌های حضوری هم می‌توانید این روش را استفاده کنید و محدودیتی ندارد. مزیت این روش آن است که از ابتدا اتمام حجت کرده‌اید و جای ناراحتی و دلخوری باقی نمی‌ماند.

 

محدودیت زمانی را یادآوری کنیم!

یکی از روش‌های برخورد با افراد پر حرف این است که محدودیت زمانی را یادآوری کنیم چون آنقدر غرق صحبت کردن می‌شوند که یادشان می‌رود چقدر صحبت کرده‌اند و فکر می‌کنند هنوز هم کم حرف زده‌اند! میان کلام او خیلی مؤدبانه محدودیت زمانی را یادآوری کنیم:

«خانم/ آقای فلانی چون بهتون گفته بودم ۱ ربع دیگه، الان تموم شده. اگر اجازه بدین بریم سر بحث اصلی»!

گاهی اوقات افراد منفی باف آنقدر از شرایط ناله و شکایت می‌کنند که با این روش هم می‌توان آن‌ها را مدیریت کرد. البته در مقاله نحوه رفتار با افراد منفی باف، روش‌های برخورد با آن‌ها را کامل توضیح داده‌ایم.

 

نحوه برخورد با افراد پر حرف

 

موضوع صحبت را عوض کنیم با کلمات انتهایی!

اگر فکر می‌کنیم رُک بودن کمی برایتان سخت است یا صلاح نمی‌دانید که مستقیماً محدودیت زمانی مشخص کنید، سعی کنید موضوع صحبت را تغییر دهید و کنترل گفتگو را در دست بگیرید. یکی از بهترین روش‌ها برای عوض کردن موضوع گفتگو، استفاده از کلمات انتهای مخاطب است. مثلاً اگر گفت «…. آره داشتم پنیر داخل لقمه میذاشتم که… » شما هم سریع شیرجه بزنید و کلمه پنیر یا لقمه را بردارید و بلافاصله با یک جمله که این کلمات در آن هست، صحبت او را تمام کنید و وارد بحث دیگری شوید!

مخاطب: آره داشتم می‌گفتم بعد از اینکه رفتیم خونه فلانی، فلانی رو دیدم و چقدرم پوز می‌داد… یه ساعت طلا خریده بود…

شما: گفتی ساعت… یادم افتاد الان باید برم فلان جا… عزیزم زیاد با فلانی نَگَرد که با حرفاش حالت بد نشه… منم برم دیگه.

 

کنترل پر حرفی مخاطب

 

با سوال مناسب هدایتش کنیم!

در گفتگو، طرفی قدرت بیشتر دارد که سؤال می‌پرسد و بیشتر گوش می‌دهد!

یکی از روش‌های برخورد با افراد پر حرف، پرسیدن سؤال مناسب است. شما با سؤال کردن می‌توانید کنترل مکالمه را در دست بگیرید و مخاطب را به جهت مورد نظر خود سوق دهید. البته باید سؤالی بپرسید که باعث شود مخاطب کمتر صحبت کند نه اینکه تازه به یادش آورید که پارسال عید نوروز کجا رفته بود و دوباره از نو شروع کند به داستان تعریف کردن!

سوالات باز که مخاطب برای جواب دادن نیاز به توضیح دارد، نپرسید. با دو سؤال بسته می‌توانید مخاطب را وارد یک گود دیگر کنید و بعد از آن سریع مکالمه را تمام کنید.

سؤال اشتباه: حالا چرا رفتی اونجا؟ چی شد که رفتی؟

سؤال مناسب: رفتی اونجا؟ تنها بودی؟ خب اشکال نداره حالا الان زیاد بهش فکر نکن دیگه (و تمام).

دقت کنید که بعد از دو سؤال بسته، چطور موضوع مکالمه را بستیم.

 

برخورد با افراد پر حرف

 

تعارفش را رد نکنیم!

گاهی اوقات افراد پر حرف بعد از اینکه خودشان هم از حرف زدن خسته می‌شوند، می‌گویند «ببخشید تروخدا… وقتتون گرفتم… سرتون رو درد آوردم… ». در این مواقع بهترین فرصت برای قطع گفتگو است. البته از آنجایی که ما ایرانی‌ها به شدت تعارفی هستیم ممکن است در رودربایستی بیفتیم و اصلاً به روی مبارک خودمان نیاوریم. اما تعارف زورکی و رودربایستی فقط باعث دلخوری می‌شود.

در این مواقع نگویید «نه، خواهش می‌کنم»! بگویید «من عذرخواهی میکنم… چون یه کاری دارم باید برم. نمیتونم صحبت کنم». با این کار نه وقت خودتان گرفته می‌شود و نه از طرف مقابل دلخور می‌شوید که وقتتان را گرفته است.

 

 

از قطع حرف‌هایش نترسیم!

گاهی اوقات آخرین راه تنها راه است! اگر مخاطب دائم در حال صحبت کردن بود و حتی فرصت نفس کشیدن نه به خودش و نه به ما نداد، هیچ اشکالی ندارد که کلامش را قطع کنیم. البته شاید بعضی از افراد زود رنج باشند و ناراحت شوند، بهتر است با ملایمت و ادب این کار را انجام دهیم. تا کنون چنین تجربه‌ای داشته‌اید؟

 

روش رفتار با افراد پر حرف

 

شنونده خوبی برای حرف‌هایش نباشیم!

یکی از روش‌های برخورد با افراد پر حرف این است که شنونده خوبی برای حرف‌هایشان نباشیم!

در مقاله‌های دیگر از سایت، بارها به گوش دادن فعالانه تاکید کرده‌ایم و گفته‌ایم اگر می‌خواهیم فردی به صحبت کردن و ادامه ارتباط با ما علاقمند شود، با گوش دادن دلش را به دست آوریم. اما این بار می‌گوییم شنونده خوبی نباشید! اگر به فرد پر حرف با علاقه گوش دهید، راغب می‌شود بیشتر صحبت کند! آیا این چیزی است که شما می‌خواهید؟ قطعاً نه!

در مقاله گوش دادن فعالانه به تکنیک‌های آن اشاره کرده‌ایم و شما دقیقاً باید برعکس عمل کنید. یعنی ارتباط چشمی خوب نداشته باشید، دائم به ساعت نگاه کنید، تأیید نکنید و… .

 

طرز برخورد با افراد پر حرف

 

حد و مرز مشخص کنیم!

آنقدر بابت این موضوع از یکی از همکارانم ضربه خورده‌ام که اگر بخواهم برایتان تعریف کنم، باید تا فردا من بنویسم و شما هم تا فردا بخوانید! فقط در همین حد بگویم که آنقدر به پر حرفی‌های همکارم در رابطه با مسائل خانوادگی‌ و مشکلات مالی‌اش گوش دادم که ساکت بودن من او را دچار سوء تفاهم کرد. طوری که در محیط کار تمرکز من را مختل می‌کرد و تمایلم را به کار از دست داده بودم. از طرفی دائم به بنده القا می‌کرد که باید برای حل مشکلات مالی‌اش به او کمک کنم گویا وظیفه‌ام بود! در نهایت با لطف خدا و برنامه ریزی مدیر، توانستم خود را از او جدا و دور کنم.

سعی کنیم در روابطمان حد و مرز مشخص کنیم تا هر دو طرف در امنیت و آرامش زندگی کنیم ضمن اینکه بعدها به اختلاف و کدورت منجر نشود.

 

روش برخورد با افراد پر حرف

 

کمی مهربان باشیم!

تا اینجا تکنیک‌های مختلف برای برخورد با افراد پر حرف معرفی کردیم. اما شاید بهتر باشد گاهی اوقات مهربان باشیم و بگذاریم طرف مقابل حرف‌هایش را بزند. این نکته در روابط بلند مدت مثلاً خانواده خیلی اهمیت دارد و در واقع وظیفه ما محسوب می‌شود.

 

مهربانی با فرد پر حرف

 

سخن آخر

نوش جانتان! با ۹ تکنیک اصولی و حرفه‌ای برخورد با افراد پر حرف آشنا شده‌اید. امیدوارم که برای شما مفید واقع شود. اگر پیشنهاد و نظر یا انتقاد هم دارید، در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

 

بهترین روش برخورد با افراد کمال گرا چیست؟

کدام افراد در زندگی شما کمال گرا هستند که دائم از کارهای شما ایراد می‌گیرند و تحمل کوچکترین نقص را ندارند؟ شاید خودتان هم کمال گرا باشید! سه ماه پیش به یک پزشک جراح بینی مراجعه کردم که بسیار با تجربه هستند. بینی من به دلیل جراحی قبلی دچار مسائل تنفسی و ظاهری شده است و در حضور ایشان دائم نسبت به ظاهر بینی‌ام حساسیت نشان می‌دادم. ایشان از اینکه بعد از ترمیم دوباره ایراد بگیرم، ترسیدند و گفتند «من بینی شما رو عمل نمی‌کنم… شما مشکل ذهنی داری نه تنفسی»! در حالی که پزشکان دیگر این مشکل بنده را تایید کردند و هر موقع تنفسم سخت می‌شود جمله ایشان من را آتش می‌زند. لطفاً شما این روش برخورد با افراد کمال گرا را نداشته باشید!

افراد کمال گرا می‌توانند هم باعث آزار و ضرر ما شوند هم می‌توانند به رشد ما کمک کنند. این موضوع به نحوه برخورد ما با افراد کمال گرا بستگی دارد. مثلاً اگر مدیر کمال گرا دارید، شاید از سخت گیری‌های او کلافه شوید اما مطمئن باشید در صورت رفتار درست و حرفه‌ای با او، خودتان در کارتان خبره‌تر می‌شوید. والدین کمال گرا هم همینطور یا همسر کمال گرا!

در ادامه روش برخورد با افراد کمال گرا را آورده‌ایم که با استفاده از آن‌ها جلوی آزارهای این افراد را می‌گیرید و آرامش و آزادی بیشتری در روابط خود خواهید داشت.

 

با افراد کمال گرا چگونه رفتار کنیم

 

نشانه‌های فرد کمال گرا

قبل از هرگونه برخورد با افراد کمال گرا، باید ابتدا آن‌ها را بشناسیم. شاید فردی کمال گرا نباشد و حساسیت او کاملاً منطقی و به جا باشد، در این صورت نباید به او برچسب کمال گرا بزنیم. افراد کمال گرا ویژگی‌ها و رفتارهای زیر را دارند:

  • سلطه جو است و می‌خواهد همه وفق مراد او رفتار کنند.
  • تایید دیگران برای او از نان شب واجب‌تر است و مغرور و خودشیفته به نظر می‌رسد.
  • تفکر سفید و سیاه دارد، یا همه چیز باید دقیقاً درست باشد یا هیچی نباشد!
  • معمولاً از کلمات منفی استفاده می‌کند.
  • در برخورد با مسائل مختلف انعطاف پذیر نیست.
  • به همه چیز بی اعتماد است.
  • بحث کردن با او فایده ندارد چون عصبی است.

این رفتار ریشه در باورهای فرد کمال گرا دارد، او باور دارد:

  • در حیطه کاری خودم حرف اول را بزنم و بهترین باشم.
  • زیباتر و بالاتر از اطرافیانم باشم تا فقط به من توجه کنند.
  • از همه پولدارتر باشم.
  • اندامم بی نقص و جذاب باشد.
  • باید کارهایم را دقیقاً طبق برنامه و به بهترین شکل ممکن انجام دهم.
  • دیگران تحت کنترل من باشند و حرف‌های من را اجرا کنند.
  • باید بهترین همسر را انتخاب کنم تا دیگران همیشه تحسینم کنند.

این افراد همیشه با خودشان در جنگ هستند و تحمل کوچکترین نقص را ندارند. اکثر اوقات مضطرب و نگرانند و اگر از آن‌ها بپرسید می‌گویند «یک روز هم آرامش و دل خوش ندارم»! مراقب باشید که منفی بافی‌های آن‌ها به شما آسیب نرساند. در مقاله چگونه با افراد منفی رفتار کنیم، روش‌های لازم را گفته‌ایم.

 

ویژگی های فرد کمال گرا

 

چرا کمال گرا می‌شویم؟

مهم‌ترین عامل کمال گرایی ما خانواده ماست که به شکل‌های زیر بذر کمال گرایی را در وجود را رشد می‌دهد:

 

مقایسه با فرزندان دیگر

اگر می‌خواهید فردی را نسبت به خودتان کینه‌ای کنید، او را با دیگران مقایسه کنید و دائم تحقیرش کنید. بعضی از فرزندان به خاطر مقایسه‌های والدین، مجبور می‌شوند به کمال گرایی روی بیاورند و کارهای خود را بی نقص انجام دهند تا خود را به والدین ثابت کنند. در چه موردی این تجربه را داشته‌اید؟

تنبیه کردن فرزندان

هیچ فردی از تنبیه شدن خوشحال نمی‌شود و برای اینکه تنبیه نشود، سعی می‌کند بهتر از قبل کارش را انجام دهد. والدینی که سر هر موضوعی، فرزندان خود را تنبیه می‌کنند لطفاً گوش به زنگ باشند! فرزندان مجبور می‌شوند به کمال گرایی روی بیاورند و کار خود را بی نقص انجام دهند تا تنبیه نشوند. این خصلت در آینده فرزند شما را از پیشرفت عقب می‌اندازد و خودتان بیشتر از هر کسی پشیمان می‌شوید.

 

وجود فضای رقابتی

فرق گذاشتن بین فرزندان و ایجاد یک فضای رقابتی، باعث می‌شود فرزندان کمال گرا شوند. چرا؟ چون برای تایید گرفتن از پدر و مادر و جلو زدن از خواهر یا برادر خود، هر کاری را با تمام جزئیات و کامل انجام دهند.

 

محیط مدرسه و دوستان

بنده با اینکه معلم هستم، اعتقاد دارم مدرسه‌ها و سیستم آموزشی ما بیشتر شبیه کوره استعداد سوزی است تا جایی برای شکوفایی استعدادها! دانش آموزان سعی می‌کنند در همه درس‌ها، خط به خط کتاب را حفظ کنند و در رقابت با هم کلاسی‌ها، دائماً کمال گرایی خود را تشدید می‌کنند.

 

چرا کمال گرا می‌شویم

 

روش‌های برخورد با افراد کمال گرا

یک جمله معروف وجود دارد:

عصبانی شدن یعنی تنبیه خود بخاطر اشتباه دیگران!

در جواب به این سوال که چگونه با افراد کمال گرا رفتار کنیم، باید بدانیم که عصبانی شدن و بحث کردن هیچ فایده‌ای ندارد و تنها وقت و آرامش خود را از دست می‌دهیم. راهکارهایی که در ادامه معرفی کرده‌ایم، کمک می‌کند در برخورد با کمال گراها، کنترل بیشتری داشته باشید و برای خود سپر بسازید.

 

تعیین استاندارد از قبل

جنگ اول بِه از صلح آخر. قبل از انجام هر کاری، از فرد کمال گرا بپرسید که چه استانداردهایی دارد و می‌خواهد کار مورد نظر چطوری انجام شود. با این روش می‌دانید که چه کاری باید انجام دهید تا او ایراد نگیرد. در انتها استانداردهای او عملی شده و جای بحثی باقی نمی‌ماند.

مثلاً برای دم کردن چایی، بپرسید چایی پُر رنگ دوست دارد یا کم رنگ؟ عطردار می‌نوشد یا نه؟ لیوانی یا فنجان؟

 

روش برخورد با افراد کمال گرا

 

تقسیم وظایف و مسئولیت

در برخورد با افراد کمال گرا، بهتر است نقش‌ها و مسئولیت‌ها را از همان ابتدا مشخص کنید. چرا که گاهی اوقات فرد در جزئیاتی دخالت می‌کند که ارتباطی با او ندارد. به عنوان مثال مدیر مدرسه وظیفه ندارد به معلم روش تدریس خاصی را تحمیل کند چرا که معلم به آن درس مسلط‌تر است و بهتر می‌داند چکار کند.

 

نحوه برخورد با افراد کمال گرا

 

حد تعادل و به نفع هر دو

در برخورد با افراد کمال گرا، حد میانه را در نظر بگیرید که نه سیخ بسوزد نه کباب! با این کار هر دو طرف به خواسته می‌رسند و جای بحثی باقی نمی‌ماند. مثلاً اگر شما می‌خواهید ساعت ۱۰ شب بخوابید اما همسرتان ساعت ۱۲ می‌خوابد، می‌توانید ساعت ۱۱ را برای خاموشی پیشنهاد دهید که هر دو اذیت نشوید.

 

طرز برخورد با افراد کمال گرا

 

برنامه داشتن برای تمام احتمالات

نگرانی و سخت‌گیری‌های افراد کمال گرا دقیقاً به خاطر اتفاقاتی است که در آینده رخ می‌دهند و خلاف میل و انتظار او نیست. ممکن است کاری را به شما سپرده باشد و اگر نتیجه کار به اندازه ۱ درصد هم مورد قبولش نباشد، به تمام احتمالات خوب فکر کنید و برای هر کدام راه حل پیدا کنید. البته این برنامه ریزی را با خود فرد در میان بگذارید که بعدها دوباره زمان و انرژی خود را برای توضیح دادن هدر ندهید.

این مطلب را نیز بخوانید: روش برخورد با افراد دروغگو

 

با فرد کمال گرا چگونه برخورد کنیم

 

مثبت صحبت کنید

یک نکته را باید در برخورد با افراد کمال گرا رعایت کنیم در غیر این صورت خودمان را دو دستی در باتلاق می‌اندازیم که هر چقدر دست و پا بزنیم، شرایط بدتر می‌شود. با افراد کمال گرا منفی صحبت نکنید، مثلا نگویید:

  • تو هم همیشه ایراد میگیری
  • از دستت خسته شدم کلافم کردی
  • چقدر غُر میزنی
  • همینه که هست میخوای بخواه نمیخوای هم نخواه
  • من هرکاری کنم باز تو ایراد میگیری
  • همه چیزو بی نقص میخوای
  • و…

حال که نباید اینطور بگوییم پس چگونه باید با افراد کمال گرا رفتار کنیم؟ تنها کافیست از او سؤالات درست بپرسیم که نیاز اصلی او را پیدا کنیم و دوباره کار را مطابق میل او انجام دهیم. حتی می‌توانیم دو نفره کار را پیش ببریم که خودش هم در جریان قرار بگیرد. اگر هم انتقاد می‌کنیم، انتقاد سازنده کنیم.

 

تکنیک های برخورد با فرد کمال گرا

 

کنترل خود

ما انسان‌ها موجودات اجتماعی هستیم و برای بقای خود باید با آدم‌های دیگر ارتباط بگیریم. در غیر این صورت اجداد ما در همان غارها می‌مانند و احتمالاً الان ما هم نبودیم که این مقاله را بخوانیم! ارتباط با آدم‌ها چالش‌های خودش را هم دارد، مثلاً همین افراد کمال گرا، اما شاید بهتر باشد نکات مثبت او را هم ببینیم.

افراد کمال گرا دقیق هستند و شاید جزئیاتی به چشم شما نیاید اما تذکر آن‌ها به بهتر شدن شما کمک کند. از طرفی اگر کاری را به او بسپارید، کامل و دقیق انجام می‌دهد. می‌بینید آنقدرها هم غیر قابل تحمل نیستند.

 

ارتباط با فرد کمال گرا

 

اجتناب از مقایسه

مقایسه منفی یکی از ابزارهای کُشنده در هر ارتباطی است به خصوص در برخورد با افراد کمال گرا! فرد کمال گرا در حالت عادی هم به دنبال تأیید دیگران است و اگر ما با مقایسه کردن، او را زیر سوال ببریم، راه را برای خورد کردن اعصاب خودمان فراهم کرده‌ایم! تا جای امکان از مقایسه منفی بپرهیزید.

گاهی اوقات با حسن جویی می‌توانید فرد کمال گرا را خلع سلاح کنید طوری که خودش را باور کند و از کمال گرایی خود فاصله بگیرد.

 

نقطه ضعف فرد کمال گرا

 

سپردن کارهای مناسب به کمال گرایان

افراد کمال گرا برای کارهایی که به جزئیات و اطلاعات زیاد نیاز دارد، عالی هستند. معمولاً کارهایی که محدودیت زمانی دارند یا آنقدر پیچیده نیستند که زمان زیادی بگیرند را به این افراد محول نکنید چرا که آنقدر غرق جزئیات می‌شوند که امکان دارد به موقع به نتیجه نرسید! کارهایی که نیاز به تحلیل و تهیه نمودار دارند شغل مناسب با افراد کمال گرا است.

 

شغل مناسب با افراد کمال گرا

 

بگویید که اشتباه کردن چیز بدی نیست

در برخورد با افراد کمال گرا، کمک کنید که اشتباه خود را بپذیرد و دائم خودش را سرزنش نکند. فرد کمال گرا دوست دارد کارش بی عیب و نقص باشد و هر گونه اشتباه مانند خاری در چشمان اوست. اما واقعیت این است که هیچ کاری بدون اشتباه و خطا نیست! اشتباه کردن بخشی از زندگی ماست تا یاد بگیریم. اگر جرأت اشتباه کردن نداشتیم الان در این جایگاه نبودیم.

 

رفتار با فرد کمال گرا

 

کمک کنید نیمه پر لیوان را ببیند

معمولاً ذهن ما روی نیازهای برآورده نشده بیشتر تمرکز می‌کند در واقع نیمه خالی لیوان را بیشتر می‌بیند تا نیمه پُر! مثلاً از کودکی اگر از نمره ۱۵ به ۱۸ می‌رسیدیم باز هم پدر و مادر ما را سرزنش می‌کردند که چرا ۲۰ نشدی؟! در صورتی که ۳ نمره پیشرفت داشتیم! بهترین نحوه برخورد با افراد کمال گرا این است که کمک کنید جنبه‌های مثبت را هم ببیند.

 

کمک به فرد کمال گرا

 

برخورد با همسر کمال گرا

ازدواج با فرد کمال گرا چالش‌های زیادی دارد و اگر روش برخورد با همسر کمال گرا را ندانیم، زندگی برای ما مانند شکنجه گاه می‌شود. در روابط عاطفی، عشق و گذشت حرف اول را می‌زند و باید صبور باشید در عین حال نیز با تکنیک‌هایی که معرفی کردیم، می‌توانید این چالش را به خوبی مدیریت کند.

 

بهترین روش برخورد با افراد کمال گرا

افراد کمال گرا جزو افراد بدقلق هستند که باید بدانیم با آن‌ها چطور رفتار کنیم. در این مقاله ۱۰ روش مؤثر را معرفی کردیم. اگر پیشنهاد یا نظری دارید با ما به اشتراک بگذارید.

روش برخورد با افراد منفی و سمی

افراد منفی همه جا هستند و مانند سم به زندگی ما نفوذ می‌کنند. ما باید روش برخورد با افراد منفی را بدانیم در غیر این صورت آرامش و پیشرفت خودمان را از دست می‌دهیم. دیروز قراری که با یک خانم داشتم را قطع کردم. قرار بود با دختر ایشان در سه درس تخصصی گسسته، فیزیک و هندسه تدریس خصوصی داشته باشم. به من اعتماد داشت چون دختر بزرگش هم با تدریس من قبول شد. اما این خانم بسیار منفی بودند، دائم غر می‌زدند، در برنامه ریزی و روش من دخالت می‌کردند، پول کم پرداخت می‌کردند و تمام انرژی و زمان من را هدر می‌دادند. متوجه شدم که ادامه دادن تنها به قیمت آرامش، زمان و اعتبار خودم تمام می‌شود. بنابراین آب پاکی را روی دست ایشان ریختم و گفتم «برای تدریس دخترتون به فکر معلم دیگه‌ای باشین» و تمام!

شما هم با چنین افرادی مواجه شده‌اید؟ آدم‌های منفی و سمی به شکل‌های مختلف در زندگی ما وارد می‌شوند و آرامش، امید، انگیزه و پیشرفت ما را می‌خورند. خیلی مراقب باشید و بدانید چطور با آن‌ها رفتار کنید. در ادامه ۷ روش برخورد با افرد منفی را آورده‌ایم که کمک می‌کنند در برابر این افراد واکسینه شوید و اجازه ندهید که حال شما را خراب کنند. با ما همراه باشید.

 

برخورد با افراد بد بین

 

ویژگی افراد منفی

افراد منفی ظاهر عجیب و غریبی ندارند و مثل من و شما آدم هستند اما رفتارهای خاصی دارند که باعث می‌شود حال ما نسبت به خودمان و زندگی بد شود. این افراد:

  • همیشه نگران هستند و انتظار بدترین نتیجه ممکن را دارند. مثلاً فردی که هیچ وقت غذای بیرون نمی‌خورد چون از مسموم و بستری شدن در بیمارستان می‌ترسد!
  • برای دیگران تعیین تکلیف می‌کنند مثلاً «تو باید میرفتی پزشکی می‌خوندی… از همون اول چرا نرفتی تربیت معلم که الان حقوق بگیر بودی و بیمه داشتی… به نظرم رشته معماری برات بهتر از کامپیوتر بود… اصلاً برو ازدواج کن…».
  • انتقاد پذیر نیستند و حتی اگر از آن‌ها حُسن جویی و تمجید کنیم باز هم ناراحت می‌شوند و منظور ما را بد برداشت می‌کنند.
  • پیگیر اخبار منفی هستند و همیشه اخبار منفی ابلاغ می‌کنند مثلاً فلان جا سیل آمده، سه نفر در یک درگیری کشته شدند، دزد فلان خانه را سرقت کرده و… . شنیدن و دیدن اخبار منفی ناخودآگاه ما را افسرده و ناامید می‌کند.
  • از خارج شدن از منطقه امن هراس دارند و نمی‌خواهند با ترس‌ها و چالش‌ها رو به رو شوند. همیشه می‌ترسند موفق نشوند و از عهده حل مسائل برنیایند.
  • همیشه افراد دیگر شاکی هستند و غُر می‌زنند. از رئیس بداخلاق و پدر و مادر سخت گیر، همسر خود شکایت دارند و اراده و کم همتی خود را نمی‌بینند.

این افراد سمی هستند و نه تنها به شما بلکه به خودشان هم آسیب می‌رسانند، بهتر است روش برخورد با افراد منفی را مسلط باشید که هم زندگی خود را کنترل کنید هم کمکی برای بهتر شدن حال آن‌ها باشید.

 

ویژگی های افراد منفی گرا

 

چگونه با افراد منفی و سمی رفتار کنیم؟

بعضی از افراد منفی فقط به دنبال یک نفر هستند که حال بد خود را به او انتقال دهند و حال خودشان بهتر شود. تصور کنید که کیسه زباله خود را بیاورند و در خانه شما بگذارند تا خودشان از شر بوی آن خلاص شوند در حالی که خانه شما آلوده می‌شود! به نظرتان این کار درست است؟ نه هرگز. نه خودمان این کار را کنیم و نه اجازه دهیم دیگران این کار را کنند. البته روش برخورد با افراد منفی، پرخاشگری و مشاجره نیست. حتماً می‌پرسید پس چکار کنیم؟ من هم می‌گویم ادامه مقاله را باد دقت بخوانید:

 

با افراد منفی و سمی چگونه رفتار کنیم

 

دوری از افراد منفی باف

الان که در حال نوشتن این مقاله هستم، ارتباطم را با یکی از نزدیکانم قطع کردم چرا که دائم از ازدواج و جهیزیه صحبت می‌کرد و کاملاً با اهداف من مغایرت داشت، ضمن اینکه در یکی از مهم‌ترین تصمیم‌گیری‌های زندگی‌ام با حرف‌های او به دردسر افتادم که هنوز پیگیر رفع آن هستم. از افراد منفی و سمی دوری کنید. عمر ما آنقدر طولانی نیست که بگوییم «عیب نداره این ۷۰ سال رو تلف کنیم و ۱۲۰ سال بعد رو درستش کنیم»!

 

دوری کردن از افراد منفی و سمی

 

موضوع را عوض کنید

حذف آدمهای منفی همیشه امکان پذیر نیست، شاید فرد مورد نظر از خانواده شما باشد و نتوانید او را کامل حذف کنید. در این مواقع بهترین روش برخورد با افراد منفی، این است که هر موقع لب به منفی بافی گشود، بحث را عوض کنید. البته عوض کردن موضوع گفتگو در این مواقع ممکن است باعث ناراحتی مخاطب شود. بهتر است ابتدا با او همدلی کنید سپس جهت صحبت را تغییر دهید. مثلاً بگویید «می‌فهممت واقعاً سخته… راستی پروژه جدیدت رو تبریک میگم خیلی خوب گرفتیشا…».

 

تغییر موضوع گفتگو

 

به اندازه دلسوزی کنید

روش برخورد با افراد منفی به معنی بد رفتاری نیست، شاید بهتر باشد گاهی اوقات با آن‌ها همدردی کنید و کمک حالشان باشید البته تا جایی که به خودتان لطمه‌ای وارد نشود. به این فکر کنیم که شاید روزی خودمان هم به همدلی آن‌ها نیاز داشته باشیم و با محبت امروزمان می‌توانیم محبت برای فردای خودمان ذخیره کنیم.

 

روش برخورد با افراد منفی و سمی

 

سیستم پشتیبان برای خود بسازید

بعضی از افراد منفی به دلیل کمبودهایی که در گذشته داشتند، دائم می‌خواهند خود را بالاتر و بهتر از بقیه نشان دهند و کار بقیه را بی‌ارزش جلوه کنند. برای خودم بارها پیش آمده که یکی از نزدیکانم مرا با سایر دخترهای فامیل مقایسه می‌کند و می‌گوید «یاد بگیر اونا ازدواج کردن و سر و سامان گرفتند… اما تو هنوز مجردی». در حالی که من تحصیلاتم را ادامه دادم و به دانشگاه رفتم و اکنون شاغل هستم چون باور داشتم که می‌توانم زندگی متفاوت‌تر و بهتری برای خودم بسازم.

چیزی که ما را در مسیر رسیدن به اهداف نگه می‌دارد، باورهای ماست و یکی از بهترین چیزهایی که باور ما را تقویت می‌کند، مرور دستاوردها و افتخارات گذشته است. مثلاً زمانی که بازار اوضاع خوبی ندارد، ناامید نشوید و به این فکر کنید در گذشته در چه روزهای سختی چه کارهایی کردید که باعث شد درآمد بیشتری داشته باشید. لوح‌ها، تقدیرنامه‌ها، جایزه‌ها، پیام تبریک دوستان و… هر کدام می‌توان سیستم پشتیبان برای شما باشند.

 

روش های برخورد با افراد سمی

 

کی باید کوتاه بیایید؟

شاید گاهی اوقات بهتر باشد که کوتاه بیاییم اما چه موقع این روش برخورد با افراد منفی، درست است؟ به عبارت دیگر از کجا بفهمیم که چه موقع باید این کار را انجام دهیم؟

  • آیا دوباره این آدم را می‌بینم یا نه؟
  • آیا ممکن است باز هم این موضوع تکرار شود یا نه؟
  • خودم به او تذکر دهم بهتر است یا فرد دیگری تذکر دهد؟
  • عمداً این رفتار را دارد یا سهواً؟
  • آیا اصلاً امکان تغییر وجود دارد یا نه؟

 

کوتاه آمدن در برابر افراد منفی

 

از انتقاد شنیدن نترسید

دوری از آدمهای انرژی منفی همیشه هم بد نیست و می‌تواند دید ما را نسبت به نکاتی که توجه نداشتیم، باز کند. از انتقاد این افراد نترسید و از انتقاد آن‌ها استقبال کنید شاید جایی نکته‌ای در کارها و رفتارتان هست که خودتان خبر ندارید اما از زبان فرد دیگری بشنوید و آن را اصلاح کنید.

 

انتقاد افراد منفی

 

دعوت به مسئولیت پذیری

شاید بهتر باشد به مخاطب یادآوری کنیم که نشستن و غر زدن هیچ فایده‌ای ندارد و باید مسئولیت کار خودش را بپذیرد. مثلاً اینکه «رئیسم بداخلاقه… همسرم لجبازه… فلان مریضی رو گرفتم… تو سرمایه گذاری شکست خوردم» به او یادآوری کنیم که خودش این انتخاب‌ها را کرده و الان باید راه حل مناسبی پیدا کند.

 

تکنیک برخورد با افراد منفی

 

بهترین روش برخورد با افراد بدقلق

افراد منفی همیشه و همه جا هستند و باعث می‌شوند که حال ما نسبت به خودمان و زندگی‌مان بد شود. از افراد سمی باید دوری کنیم و اگر امکانش نیست، روش برخورد با افراد منفی را یاد بگیریم. در این مقاله با ۷ روش روش برخورد با این افراد بد قلق آشنا شدید. اگر روش دیگری هم مد نظرتان هست، در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

با افراد دروغگو چگونه برخورد کنیم؟

برای همه ما پیش می‌آید که دروغ ببینیم و بشنویم. گاهی اوقات این دروغ‌ها باعث می‌شود که منافع ما به خطر بیفتد یا مهم‌ترین روابط ما تحت تأثیر قرار بگیرد. خوب یادم می‌آید که سال ۹۸ در یک آموزشگاه مشغول به کار شدم و ایده‌های زیادی را اجرا کردم تا یک مقدار از بی‌نظمی محیط و روال کار، کمتر شود. منشی آموزشگاه به من حسادت کرد و زیرآب بنده را زد. باورم نمی‌شود از دروغ‌هایی که به مدیر گفته بود و ناچار شدم استعفا دهم اما بخشی از حقوقم را هم پرداخت نکردند. اگر روش برخورد با افراد دروغگو را می‌دانستم، قطعاً اجازه نمی‌دادم حقم پایمال شود.

روش برخورد با افراد دروغگو، نه پرخاشگری است و نه سکوت. البته شاید گاهی اوقات این راهکارها لازم و واجب شوند اما یک فرد خودساخته، می‌داند که چطور منطقی و حساب شده برخورد کند. واقعاً در چنین موقعیت‌هایی چکار کنیم؟ زمانی که دروغی به ما نسبت می‌دهند، تهمت می‌زنند، پاپوش می‌سازند و… چکار کنیم؟ در ادامه ۷ راهکار عالی معرفی می‌کنیم که برگرفته از مدیریت افراد بد قلق است. با ما همراه باشید.

 

 

نشانه‌های دروغگوی افراد

در مقاله زبان بدن افراد دروغگو، به تمام نشانه‌های ظاهری و رفتاری دروغگویی اشاره کرده‌ایم. البته این علائم لزوماً معنایش آن نیست که مخاطب دروغ می‌گوید. مشاهده‌ این علامت‌ها یک نوع سیگنال هستند که ما را مشکوک می‌کنند. یعنی باید به حرف‌های مخاطب بیشتر دقت کرد و همینطوری باور نکرد! سپس بدانیم چگونه با مخاطب دروغگو برخورد کنیم.

به افرادی که هنگام صحبت کردن، علائم زیر دارند باید شک کرد:

  • نمی‌توانند ثابت بنشینند یا یک جا ساکن بایستند، اضطراب دارند و پاهای آن‌ها در موقعیت فرار قرار می‌گیرد.
  • لبخند‌های مصنوعی به لب دارند.
  • صدای آن‌ها لرزش خاصی دارد و آرام صحبت می‌کنند.
  • حافظه خوبی ندارند و جزئیات داستان ساختگی خود را فراموش می‌کنند.
  • طفره می‌روند و جواب مشخص و دقیق نمی‌دهند.
  • اصرار می‌کنند که شما رفتارشان را تایید کنید.
  • دائم آب دهان خود را قورت می‌دهند.
  • بعضی از دروغگوها پرخاشگری می‌کنند و با تندی واکنش نشان می‌دهند.
  • و…

ادامه موارد را در مقاله‌ای که اشاره کردم می‌توانید مطالعه کنید تا در برخورد با افراد دروغگو بهتر عمل کنید.

 

راهکارهای برخورد با افراد دروغگو

در ادامه با ۹ راهکار در این باره آشنا می‌شویم:

 

دو یا سه بار تأیید گرفتن

افراد دروغگو برای همان یکبار دروغ گفتن هم استرس دارند چه برسد به سه بار پیاپی! بنابراین سعی کنید دو یا سه بار از او تایید بگیرید تا او به چالش بیفتد و دست و پا بزند. اگر واقعا دروغ گفته باشد، شاید حرف خود را فراموش کرده باشد و تایید نکند یا اینکه از علائم رفتاری و زبان بدن او مطمئن شوید که دروغ می‌گوید. به عنوان مثال:

مریم: زهرا دیروز با سمیرا رفتی خرید؟

زهرا: آره.

مریم: با سمیرا رفته بودی؟ مطمئنی؟

زهرا: یعنی خودم نمی‌دونم دیروز با کی بودم؟

مریم: آدمیزاده دیگه… یه سری چیزا ممکنه یادش بره… بازم می‌پرسم، مطمئنی با سمیرا بودی؟

زهرا: آآآآآرررره!

به روش‌های مختلف سعی کنید تأیید بگیرید و شاید تکرار کردن یک جمله ثابت، طراف مقابل را عصبانی کند و بهانه بیاورد!

 

راهکارهای برخورد با افراد دروغگو

 

پرسیدن جزئیات بیشتر

یکی از نقطه ضعف‌های افراد دروغگو، حافظه است! فرد خالی بند آنقدر داستان سازی می‌کند که جزئیات را به خاطر نمی‌سپارد و فقط می‌خواهد شما را دست به سر کند تا هر چه زودتر از چاله بیرون بیاید. شما در این موقعیت باید هوشمندانه عمل کنید، از او درباره جزئیات بپرسید و سر تا پا گوش شوید تا ضد و نقیض بودن کلامش برای شما روشن شود.

به عنوان مثال مریم در مثال قبل می‌تواند اینطور بپرسد:

  • فقط سمیرا همراهت بود؟
  • قبل و بعد سمیرا با کی بودی؟
  • سمیرا تنها اومده بود؟

البته در برخورد با افراد دروغگو طوری جلوه نکنید که قصد مچ‌گیری دارید چون او را لجبازتر می‌کنید. از طرفی مخاطب خجالت می‌کشد و امکان دارد رابطه شما مخدوش شود. تنها در مواقع حساس که صلاح می‌دانید، دروغ مخاطب را به رو آورید.

 

چگونه با افراد دروغگو برخورد کنیم

 

تکنیک‌های کلامی

در برخورد با افراد خالی بند، تنها چیزی که به شما کمک می‌کند تا گول نخورید و هوشمندانه عمل کنید، هوش کلامی شماست و بس! اینکه بدانید دقیقاً پسِ ذهن مخاطب چه می‌گذرد، چه منظوری دارد و شما بدانید در آن موقعیت چطور سوال بپرسید و صحبت کنید.

عبارت‌ها و اصطلاحات خاصی وجود دارند که شاید در طول روز بارها خودمان بگوییم یا بشنویم، اما تأثیر و بار بیشتری نسبت به سایر عبارات دارند. می‌توانید برای نفوذ به ذهن مخاطب، از این عباراتِ هیپنوتیزم کلامی استفاده کنید. مثلا:

ضمیر ما: از ضمیر «ما» تا می‌توانید استفاده کنید تا مخاطب بداند که هر دو در یک تیم هستید و راحت‌تر با شما صحبت کند.

دلیل: برای حرف‌های خود دلیل بیاورید. با این کار منطق مخاطب حرف‌های شما را بهتر می‌پذیرد.

 اما، ولی: کلمه «اما» یک ویژگی دارد، تمام گفته‌های قبل از خود را نفی می‌کند و عبارات بعد از خود را مهم‌تر نشان می‌دهد. گاهی اوقات برای اینکه منظور خود را غیر مستقیم برسانید، از این کلمه استفاده کنید. مثلا: «می‌دونم آدم منطقی هستی اما الان نیاز دارم بیشتر توضیح بدی»!

این سه تکنیک شاید ساده به نظر برسند، اما تنها زمانی تأثیر آن را می‌بینید که از آن‌ها استفاده کنید.

 

یادداشت کردن

یک ضرب المثل معروف هست که می‌گوید: «حرف باد هواست»! یعنی ما آدم‌ها حرفی می‌زنیم اما امکان دارد بعداً فراموش یا انکار کنیم! در برخورد با افراد دروغگو یادمان باشد که مخاطب برای اینکه ما را از سر خود باز کند، وعده توخالی می‌دهد و دل ما را خوش می‌کند.

خوب یادم هست که ۱۰ سال پیش، عید ۱۳۹۲، برای کنکور کارشناسی مطالعه می‌کردم و نمی‌توانستم به مهمانی بروم. اما خانواده‌ام دوست داشتند به خانه مادربزرگم در شهرستان بروند و چند روزی هوا تازه کنند. همان موقع با خاله‌ام تماس گرفتم و گفتم که اتاق بالایی را خالی نکند تا مهمان به آنجا نرود و من بتوانم حداقل آنجا درس بخوانم! خاله‌ام دائم می‌گفت «باشه عزیز خاله». در حالی که رفتم و دیدم اتاق مانند هتل آماده پذیرایی از مهمان است و خاله‌ام وعده توخالی داده بود! جالب‌تر آنکه مادربزرگم می‌گفت «خاله‌ات چیزی به من نگفته!». کاش همان موقع صدای خاله خود را ضبط می‌کردم و قاطعانه‌تر از او می‌خواستم دیگر سرکارم نگذارد!

نتیجه مهم اینکه سعی کنید قول و قرار‌هایتان را با این مدل افراد مکتوب کنید (البته من خاله‌ام را دوست دارم و به دل نگرفتم)، مثلاً به دوستتان بگویید «باشه پس تو واتساپ پیامشو می‌نویسم که هر دوتامون داشته باشیم و یادمون بمونه»!

 

مواجه شدن با فرد دروغگو

 

پرسیدن منبع

یکی از روش‌های برخورد با افراد دروغگو، پرسیدن منبع است. افراد دروغگو از ناآگاهی دیگران سوء استفاده می‌کنند و حرفی می‌زنند که ممکن است که بعدها تبعات سنگینی برای ما داشته باشد.

خودم تجربه بسیار تلخ دارم که هنوز هم دارم تاوان پس می‌دهم. دختر خاله‌ام برای انتخاب دکتر و مراقبت‌های بعد از عمل بینی، اطلاعاتی به من داد که ۵۰% اشتباه بودند و باعث شد عوارض بدی را متحمل شوم که ناچار به ترمیم هستم. این تجربه به قیمت آسیب دیدن سلامتِ جسم و روحم و ضرر مالی سنگینی تمام شد.

امیدوارم شما، حرف هر فردی را بدون منبع موثق نپذیرید و کاری نکنید که بعدها پشیمان شوید. حتما بپرسید که:

  • از کجا می‌دونی؟
  • منبع حرفت چیه؟
  • کی اینو گفته؟

سپس حرف‌های او را با منبع یا نفر سوم چک کنید. مثلاً بگویید:

  • بذار الان زنگ می‌زنم به خودش ازش می‌پرسیم!
  • الان کتاب رو نگاه می‌کنم ببینم دقیقاً اینو گفته یا نه!

 

پرسیدن منبع اطلاعات از فرد دروغگو

 

صحبت خصوصی

اگر راهکارهای قبلی را اجرا کردید و فایده‌ای نداشت، به صورت خصوصی با او صحبت کنید و بخواهید که رفتار اشتباه خود را ترک کند. حواستان باشد که بهتر است سند و مدرک همراه خود داشته باشید تا بداند که شما به دروغ او پی برده‌اید. فقط در نظر داشته باشید که در حضور دیگران و جمع این کار را انجام ندهید چون فرد دروغگو تحقیر می‌شود و مقاومت بیشتری می‌کند.

 

صحبت خصوصی با مخاطب دروغگو

 

حل تعارض

تصور کنید که با یک نفر سوار قایق شده‌اید، هر کدام می‌خواهید به یک سمت متفاوت بروید و به توافق نمی‌رسید. در این مواقع باید چه کرد؟ بهترین کار، حل تعارض است تا دو طرف با یکدیگر صحبت کرده و یک راه حل مشترک پیدا کنند. این روش برای برخورد با افراد دروغگو بسیار سازگار است. اگر تمام راه حل‌های قبلی را امتحان کردید و جواب نداد، چاره‌ای به جز حل تعارض با فرد دروغگو باقی نمی‌ماند. در مقاله حل تعارض، به طور کامل به این موضوع پرداخته‌ایم.

 

تعارض با فرد دروغگو و بدقلق

 

مراقب طفره رفتن افراد باشید

یکی از ترفندهای افراد دروغگو، طفره رفتن است، به سؤال شما طوری جواب می‌دهند که شاید دروغ نباشد اما به سوال شما مرتبط نیست. البته گاهی اوقات جواب‌های دو پهلو می‌دهند که باید خیلی تیزحسی به خرج دهید و متوجه منظور اصلی او شوید. داستان زیر را بخوانید:

در زمان‌های قدیم، یک مردِ بی گناه به دلیل تهمت دزدی، به زندان افتاده بود. چند روز قبل از اعدام، از زندان فرار می‌کند. در حالِ دویدن در بازار شهر، با دانشمند و حکیم آن سرزمین مواجه می‌شود. حکیم آن مرد را می‌شناخت و از ماجرایش خبر داشت. اجازه داد مرد فرار کند و خودش به دیوار مقابل رفت و تکیه داد. همان موقع سربازان به او می‌رسند و می‌پرسند «آیا مردی ندیدی که از اینجا فرار کند؟». حکیم جواب بسیار زیرکانه‌ای داد: «از زمانی که اینجا ایستاده‌ام، خیر»! سربازان راه خود را کج کردند و بازگشتند.

این جواب یک نکته نهفته دارد، «از زمانی که…» و سربازان اگر باهوش بودند باید می‌پرسند «قبل از اینکه به این دیوار تکیه دهی، چطور؟». اگر مخاطب شما باهوش باشد امکان دارد از این روش زیرکانه استفاده کند و شما باید خیلی دقت کنید.

 

تکنیک های افراد دروغگو

 

پل طلایی

روش‌های برخورد با افراد دروغگو به یک طرف و پل طلایی هم به یک طرف دیگر. زمانی که رابطه‌مان با مخاطب برایمان مهم است، بهتر است دروغ او را به رویش نیاوریم تا یک پل برگشت داشته باشد. در غیر این صورت با وقاحت بیشتری به دروغ گفتن خود ادامه می‌دهد چون راه بازگشت ندارد.

 

قانون پل طلایی در روابط

 

تا اینجا….

تا اینجا با ۹ تکنیک عالی برای برخورد با افراد دروغگو آشنا شدیم. اگر سوال یا پیشنهادی دارید در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

هر آنچه درباره مهارت گفتگو باید بدانیم

لطفاً دو دست خود را کنار صورت خود قرار دهید؟ چه لمس می‌کنید؟ دو گوش! بالای صورت چطور؟ دو چشم. پایین صورت هم… دهان. بله ما گوش و چشم هم داریم نه فقط دهان. فکر می‌کنید چرا؟ به این دلیل که هم ببینیم و هم بشنویم، نه اینکه فقط حرف بزنیم. ما تا کنون مقالات زیادی در رابطه با هوش کلامی در سایت منتشر نموده‌ایم و یاد گرفتیم چطور خوب صحبت کنیم. اما صرفاً خوب صحبت کردن کافی نیست! اگر می‌خواهیم در روابط بدرخشیم، باید مهارت گفتگو داشته باشیم، هم حرف بزنیم و هم بشنویم و ببینیم.

مهارت گفت و گو از سخنرانی کردن کمی سخت‌تر است چرا که باید فی البداهه صحبت کنیم و بدانیم چطور گفتگو را ادامه و به طرف مقابل پاس بدهیم! افراد زیادی را می‌بینم که سخنران‌های خوبی هستند اما هم صحبت خوبی نیستند. گفتگو یک مهارت است و اصول خودش را دارد که اگر به آن مسلط باشیم دیگران همیشه از گفتگو با ما لذت می‌برند و جذاب‌تر می‌شویم.

در ادامه با ما همراه باشید تا با رازهای مهارت گفتگو آشنا شویم:

 

مهارت گفتگو

 

از نظر شما مهارت گفتگو چیست؟

یک الاکلنگ را فرض کنید، یک طرف شما هستید و طرف دیگر هم مخاطب نشسته است. هر دو دوست دارید در قسمت بالا و هیجان انگیز باشید. مخاطب چطور؟ قطعاً او هم همین خواسته را دارد. گفتگو دقیقاً شبیه همین الاکلنگ است هر دو دوست دارید صحبت کنید و شنیده شوید. هر دو دوست دارید بخندید. البته می‌توانید با مخاطب روی الاکلنگ هم گفتگو داشته باشید!

یک گفتگوی جذاب و موفق، گفت و گویی است که هر دو طرف به یکدیگر فرصت صحبت کردن بدهند و در صحبت‌های خود به طرف مقابل احترام بگذارند، چاشنی کلامی برای خنده بیاورند و… . این یعنی مهارت گفتگو.

مهم‌ترین شخصی که تا کنون در زندگی ملاقات کرده‌اید را به خاطر بیاورید، به نظرتان اگر با او یک گفتگوی هوشمندانه و مؤثر داشتید، الان چه شرایطی داشتید؟

 

اهمیت مهارت گفتگو

 

مهارت گفتگو به شما چه کمکی می‌کند؟

این واقعیت را هم من می‌دانم و هم شما:

وقتی افراد مهارت‌های مشابه دارند و برای به‌دست آوردن موقعیت‌های مشابه رقابت می‌کنند، آنچه آنها را متمایز می‌کند مهارت گفتگو است.

یک تجربه تلخ داشته‌ام و هر موقع به یاد می‌آورم، زخمم تازه می‌شود:

زمان دانشجویی، یک همکلاسی داشتیم که از فرزندان اساتید محترم هیئت علمی بودند و در نظر اساتید جایگاه متفاوتی داشتند. کاری ندارم که صندلی آن رشته و کلاس را به لطف پدرشان به دست آورده بودند. اما در ارائه‌های کلاسی معمولاً نمره بهتری می‌گرفتند چون هنگام ارائه اگر استاد سوالی می‌پرسیدند ایشان یک گفتگوی سازنده ایجاد می‌کردند و حتی اگر جواب سوال را نمی‌دانستند، اما نتیجه را خوشی تمام می‌کردند.

در همین دوران دانشجویی بود که فهمیدم مهارت‌های کلامی مانند شوخ طبعی، حاضرجوابی، فن بیان، متقاعدسازی بیشتر از تخصصِ فنی تأثیرگذار هستند و ما را به موفقیت می‌رسانند.

خداراشکر که بعد از لیسانس، با شرکت در دوره‌های مختلف و سرمایه گذاری روی خودم، توانستم آن خلاء‌ها و مهارت‌هایی که در دانشگاه به ما یاد نمی‌دهند، را در خود تقویت کنم.

 

مهارت گفتگو و ارتباط مؤثر

ارتباط مؤثر… از نامش مشخص است… یعنی ارتباطی که در آن تأثیرگذار باشیم و مخاطب تحت تأثیر ما قرار گیرد. مثلاً با ما صمیمی شود، به ما کمک کند، متقاعد شود، روی ما حساب کند، ما را توانمند ببیند و… .

همه چیزِ ارتباط مؤثر، گفتگو نیست اما بخش عظیمی از آن به مهارت گفتگو مربوط می‌شود. گفت و گو، یعنی او می‌گوید و تو هم بگو! بنابراین بدون مهارت‌های کلامی نه می‌توان گفتگوی مؤثر و نه ارتباط مؤثر داشت.

 

مهارت گفتگو و ارتباط موثر

 

چگونه گفتگوی لذتبخش و موفق داشته باشیم؟

مهارت گفتگو یک مهارت نیست بلکه هنر است که اگر آن را به دست آوریم و در خود تقویت کنیم، در همه جمع‌ها نقل مجلس می‌شویم و دیگران جذب ما می‌شوند. یک فرد که به خوبی گفتگو می‌کند، می‌تواند دیگران را به راحتی تحت تأثیر قرار دهد و دیگران دوست داشته باشند که با او صحبت کنند:

 

 

همه چیز را همان اول رو نکنید:

نمی‌خواهم تکراری صحبت کنم، همه می‌دانیم که لحن و زبان بدن در کلام تأثیر زیادی دارد و اگر لحن یکنواخت یا اشتباه داشته باشیم، مخاطب دچار سوء تفاهم می‌شود. زبان بدن هم همینطور.

یک نکته مهم در مهارت گفتگو این است که همه چیز را همان اول رو نکنید و به مخاطب نگویید. کمی رازآلود حرف بزنید تا مخاطب کنجکاو شود و ادامه صحبت‌های شما را بشنود و یا سؤال بپرسد.

مثلاً می‌خواهید درباره تکنیک‌های افزایش فروش صحبت کنید، بعد که نام تکنیک را گفتید، اشاره کنید که بعضی‌ها این تکنیک را اشتباه می‌دهند، سپس تکنیک را توضیح دهید اما به آن اشتباهات اشاره نکنید. خودتان می‌بینید که مخاطب می‌پرسد چه اشتباهاتی؟ و بگویید در ادامه می‌گویم اول این بخش را گوش دهید!

 

تکنیک های مهارت گفتگو

 

گاهی میدان را دست مخاطب بدهید:

آن الاکلنگ را یادتان هست؟ هنوز از آن پیاده نشده‌ایم و با آن کار داریم! در مهارت گفتگو به همان اندازه که حرف می‌زنیم به همان اندازه هم باید گوش دهیم. گاهی باید به قسمتِ پایین الاکلنگ بیاییم تا مخاطب بالا برود و خوشحال شود.

اما گوش دادن هم داریم تا گوش دادن. گوش دادن با شنیدن فرق دارد! شنیدن یعنی فقط صدا به گوش ما می‌رسد اما روی آن فکر نمی‌کنیم، اصطلاحاً یک گوش در و گوش دیگر دروازه است (یاد کلاس‌های دانشگاه می‌افتم که صبح ساعت ۸ برگزار می‌شدند و من هم به شدت خواب آلود بودم. فقط الکی سر تکان می‌دادم و هیچی از درس را متوجه نمی‌شدم چون خواب بودم)!.

اما گوش دادن یعنی هم بشنویم و هم به آن موضوع فکر کنیم. دقیقاً قضیه را از چشم مخاطب ببینیم. با حرکاتی مانند تکان دادن سر، میمیک صورت، جملاتی مانند «که اینطور… بله… متوجهم… جالبه… بعدش چی شد و… » نشان دهیم. پیشنهاد می‌کنم مقاله گوش دادن فعال را بخوانید.

 

اهمیت گوش دادن فعال در تاثیر گذاری

 

سؤال‌های خوب بپرسید:

گاهی اوقات مخاطب آنقدر ساکت است و هیچی نمی‌گوید که دیگر میدان کلاً دست ما افتاده است! خوب است بایستیم، ترمز بگیریم و مخاطب را هم وارد گفتگو کنیم. مثلاً از او سؤال بپرسیم. اما خواهشاً این سؤال را نپرسید «متوجه شدی؟… فهمیدی چی گفتم؟… سوالی داری؟… ». جواب این سؤال معمولاً «نه» است! چون به نوعی فهم و هوش مخاطب زیر سؤال می‌رود و برای حفظ جایگاه خود، جواب «نه» می‌گوید.

مثلاً بپرسید «تو هم تا حالا این تجربه رو داشتی؟ جای من بودی چیکار می‌کردی؟» سؤالات باز و مرتبط بپرسید.

 

طریقه صحبت کردن با دیگران

 

ساختار صحبت خود را طراحی کنید:

هیچ به اندازه پراکنده صحبت کردن، مخاطب را گیج و کلافه نمی‌کند. اگر داستانی تعریف می‌کنیم یا منظوری داریم، اول خوب فکر کنیم چطور شروع و چطور تمام کنیم که هم خدا را خوش بیاید هم مخاطب را! یکی از اصول مهارت گفتگو همین است که فکر شده و مرتب صحبت کنیم.

اگر از این شاخه به آن شاخه بپریم مخاطب هنوز فکرش درگیر موضوع قبلی است و اتفاقاً سؤال هم دارد، آن وقت دیگر به حرف ما گوش نمی‌دهد. از آن بدتر که ممکن است دچار سوء تفاهم شود.

معمولاً افراد می‌گویند ما نمی‌دانیم چطور منظور خود را درست برسانیم، می‌خواهم زیاد توضیح ندهم و مخاطب خسته نشود، چکار کنم؟

الگوهای بداهه گویی بهترین راهکار برای این مواقع است. طبق این الگوها شما می‌توانید حتی سخنرانی کنید نه فقط گفتگو! کجا نکته اصلی را بگویید، کی مثال بزنید، چه موقع دلیل بیاورید و… ، همه این موارد در الگوهای بداهه گویی وجود دارد و کمک بزرگی برای شما چه در گفتگوها، چه در جلسات که می‌خواهید نظر بدهید، چه در دورهمی‌ها کاربرد دارد.

 

ویدئوی ۱ دقیقه‌ای زیر را در رابطه با چاشنی‌هاو جذابیت‌های کلامی ببینید:

 

 

 

مهارت‌های ضروری برای گفتگو با همسر

ارتباط با همسر یک ارتباط ماندگار و دائمی است، بنابراین برای هیچ کس نخواهیم مهارت گفتگو به خرج بدهیم، برای همسر باید این نکات را رعایت کنیم:

  • نام همسرتان را چندین بار به زبان آورید.
  • از کلمات محبت آمیز و عاشقانه استفاده کنید.
  • سؤالات بازجویانه مثلاً «چرا اون کارو کردی؟» نپرسیم و سؤالاتمان بیشتر جنبه نظرخواهی باشد.
  • از جملات مثبت استفاده کنید نه جملات منفی.
  • حُسن جویی کنید.
  • زبان بدن بسته و گارد گرفته نداشته باشید.
  • لحن آرام و شمرده داشته باشید.

 

مهارت گفتگو برای همسران

 

روانشناسی گفتگو

ترفندها و نکات روانشناختی جالبی وجود دارد که به تقویت مهارت گفتگو کمک می‌کند:

  • اگر موضوعی برای گفتگو پیدا نمی‌کنید، از مخاطب بخواهید از خودش بگوید. شما هم با گوش دادن فعال، توجه خود را نشان دهید.
  • یک سؤال رایج بین روانشناسان وجود دارد، اینکه «درست متوجه شدم که…. ؟». با این سوال به طرف مقابل می‌فهمانید که با دقت به حرف‌هایش گوش می‌دهید و خودش را ارزیابی انتقادی می‌کند.
  • اگر فکر می‌کنید کسی با شما مخالفت می‌کند، سعی کنید کنار او بنشینید. این کار او را کی آرام می‌کند.
  • برای اینکه به حرف‌های خود ارزش دهید؛ بگویید که «استادم…. یا والدینم… به من می‌گفتند که… ».
  • اگر کسی با شما شوخی توهین آمیزی کرد، از او بخواهید که حرفش را تکرار کند و آن را توضیح دهد. در آن صورت دیگر شوخی او خنده‌دار نخواهد بود و گوینده شرمنده می‌شود.
  • جمله «من به کمک نیاز دارم» جادویی است و باعث می‌شود طرف مقابل احساس مفید و مهم بودن کند و درخواست شما را راحت‌تر بپذیرد.
  • اگر مخاطب از شما سؤالات ناخوشایندی پرسید، حرف او را قطع کنید، سؤالات خودش را از خودش بپرسید. حرفش را تکرار کنید و موضوع بحث را تغییر دهید که دیگر نتواند سؤال خودش را دوباره بپرسد.
  • اگر می‌خواهید فردی را متقاعد کنید، از عباراتی تردیدآمیز مانند «من فکر می‌کنم… »، «به نظر می‌رسد … « استفاده نکنید چون گوینده را ضعیف نشان می‌دهد.
  • اگر قرار است با شخصی دست دهید (بعد از امضای توافق یا هنگام سلام) دستان خود را گرم کنید، دستان گرم حس بسیار خوبی می‌دهند.

 

روانشناسی گفتگو

 

 

چند کتاب مهارت گفتگو که عالی هستند

 در ادامه سه کتاب عالی را معرفی می‌کنیم که در زمینه مهارت گفتگو عالی هستند:

 

زندگی یعنی… گفتگوی صمیمانه و بدون خشونت

نویسنده: مارشال روزنبرگ و نسرین گلدار

 

کتاب زندگی یعنی گفتگوی صمیمانه بدون خشونت

 

جادوی مهارت‌های کلامی در ارتباطات مؤثر خانوادگی و اجتماعی

نویسنده: علی اکبر حسن زاده

 

کتاب جادوی مهارت های کلامی در ارتباط مؤثر

 

مهارت های گفتگو برای زوجین

نویسنده: مارشال پاترسون

 

کتاب مهارت های گفتگو برای زوجین

 

این کتاب‌های عالی را می‌توانید از سایت معتبر فیدیبو تهیه کنید.

بهترین روش تقویت مهارت‌های کلامی

هر چه که در این مقاله خوانده‌اید را به کرسی عمل بنشانید تا کاربرد هر تکنیک دستتان بیاد.

تمرین کنید تا هوش کلامی شما تقویت شود. هر چه هوش کلامی شما بیشتر شود، می‌توانید در هر موقعیتی سنجیده، هوشمندانه و جذاب صحبت کنید و تأثیرگذاری کلام خود را افزایش دهید.

مجموعه ایرج شرفی با بیش از ۵ سال تجربه تخصصی در زمینه هوش کلامی و فن بیان، دوره بی‌نظیر هوش کلامی را آماده کرده است و که در آن با به روز‌ترین و مؤثرترین تکنیک‌های هوش کلامی، آشنا می‌شوید. برای کسب اطلاعات بیشتر روی دوره هوش کلامی کلیک کنید.

 

آداب معاشرت در عید نوروز

این مقاله اولین مقاله سایت ایرج شرفی در رابطه با آداب معاشرت در عید نوروز است و امیدواریم در این سال جدید برای شما مفید واقع شود. ابتدا بپرسیم که اگر در عید نوروز میزبان باشید و برایتان مهمان بیاید، دوست دارید کدام حالت‌های زیر اتفاق بیفتد؟

  • ناگهان که تصمیم دارید به جایی بروید، مهمان سرزده بیاید!
  • ساعت ۱۱ شب که آماده خواب و استراحت می‌شوید مهمان زنگ در را بزند!
  • مهمانی دائم درباره زندگی و کار و ازدواج شما فضولی کند!
  • بچه فامیل شلوغ بازی کند و گلدان و ظروف شما را بشکند!
  • مهمان تا دیر وقت بماند و مراعات حال شما را نداشته باشد!
  • مهمان با شوخی و خنده عیدی گران بخواهد و شما را در مضیغه و رودربایستی قرار دهد!

مسلم است که هیچ کدام از ما دوست نداریم چنین مهمانی داشته باشیم، دید و بازدیدی که اینطور باشد فقط موجب ناراحتی و دلخوری می‌شود. حتی افراد زیادی را دیده‌ام که عید نوروز را در خانه نمی‌مانند و به مسافرت می‌روند تا از شر این مهمانی‌های عید خلاص بشوند. اما خوب است که همگی به عنوان مهمانِ خانه دیگر، آداب معاشرت در عید نوروز را رعایت کنیم و ارتباط موثر و سازنده بسازیم که هم ما و هم میزبان در کنار یکدیگر اوقات خوشی را بگذارنیم.

 

آداب معاشرت در عید نوروز

 

سرزده سر نزنیم

یک عادت جالب بین ما ایرانی‌ها وجود دارد که خودمان دوست نداریم با ما اینطور رفتار شود در حالی که خودمان با دیگران اینطور رفتار می‌کنیم! اینکه در اوقات شلوغ و پرکار، یک مهمان ناخوانده و سرزده به خانه ما بیاید، فقط مایه دردسر و زحمت ما می‌شود. حتی شاید به خود مهمان هم خوش نگذرد چون از معذب بودن و خنده‌های مصنوعی میزبان احساس می‌کند که مزاحم شده است.

سرزده سرزدن به دور از آداب معاشرت در عید نوروز است و یک مهمان مؤدب و محترم از قبل با میزبان تماس می‌گیرد و ساعت مناسبی را با او هماهنگ می‌کند.

 

وقت شناس بودن در مهمانی رفتن

 

وقت شناس بودن لازمه آداب معاشرت در عید نوروز

بنده خاله‌ای دارم که خیلی برایم عزیز هستند، ایشان معمولاً برای دید و بازدید ساعتی را انتخاب می‌کنند که باعث زحمت میزبان می‌شود. مثلاً ساعت ۷:۳۰ تا ۹:۳۰ شب که در حال شام خوردن هستیم و آمادگی پذیرایی از مهمان نداریم.

یکی از اصول مهم در آداب معاشرت در عید دیدنی، انتخاب ساعت مناسب است. به عنوان مثال ساعات گزینه‌های مناسبی برای مهمانی رفتن نیست:

  1. ساعت ۸ تا ۱۰ صبح: چون ممکن است میزبان دیشب تا دیروقت بیدار بوده و صبح خواب باشد.
  2. ساعت ۱ تا ۳ بعد از ظهر: این ساعت برای نهار خوردن است و اگر قصد ندارید ناهار به مهمانی بروید، این ساعت مراجعه نکنید.
  3. همینطور بین ساعت ۷ تا ۹ شب مناسب نیست.

پس اگر قصد دارید به مهمانی بروید، ساعتی را انتخاب کنید که مناسب باشد.

 

به موقع برویم؛ نه زود و نه دیر

یک نکته مهم در آداب معاشرت در عید دیدنی این است که به به موقع برویم. تصور کنید دوستتان برای ساعت ۷ ونیم هماهنگ کرده که به خانه شما بیاید. شما هم کلی کار دارید و با خودتان اینطور برنامه ریزی کردید:

اول میرم دخترم رو از مدرسه میارم، بعد گوشت و میوه اینا میخرم، بعد که خونه برسم خونه رو مرتب می‌کنم که آبروم جلو مهمون نره! بعدش شام رو آماده می‌کنم، قبل از آمدنش هم میوه و پذیرایی رو آماده میکنم که وقتی ساعت ۷ و نیم اومد راحت پیشش بشینم.

بسیار خوب… ساعت ۶ و نیم است و دوستتان زنگ در را می‌زند. شما با تعجب در را باز می‌کنید و می‌گویید « فکر کردم ۷ و نیم میای… چون گفته بودی». او هم می‌گوید «کار نداشتم دیگه گفتم زودتر بیام با هم بیشتر بشینیم»! شما هم دلشوره دارید که هنوز کارهایتان تمام نشده است!

در این شرایط چکار می‌کنید؟ به دوستتان می‌گوید برگردد و همان ساعت ۷ و نیم بیاید؟ یا اینکه زحمت و سختی پذیرایی را به جان می‌خرید؟!

بر عکس این اتفاق هم می‌افتد! مثلاً مهمان دو ساعت دیرتر به شام بیاید و خودتان و بچه‌ها و خانواده از گرسنگی دیگر جان در بدن ندارید اما ناچار هستید که منتظر بمانید! بعد که مهمان می‌آید، بهانه می‌آورد که «ببخشید ترافیک بود… بچه ها دیر آماده شدن و… ». در این شرایط احساس نمی‌کنید که چقدر ارزش شما زیر سوال رفته است؟

خوب است که خودمان هم آداب معاشرت در عید نوروز را خیلی محترمانه به جا آوریم و هر جا می‌رویم به موقع حاضر شویم.

 

آداب دید و بازدید در عید

 

صحیح سلام و احوالپرسی کنیم

لازم است به یک نکته که در رابطه با آداب معاشرت در عید نوروز اشاره کنیم. در برنامه داریم که حتماً یک کلیپ طنز از این طرز سلام و احوالپرسی ایرانی‌ها بسازم:

نفر اول: سلام.. خوبی… خداروشکر… قربونت… ما هم خوبیم… چه خبر… چیکار میکنی… زنده باشی… آره ما هم میگذرونیم… فلانی خوبه… اون یکی فلانی خوبه… گربه سر کوچتون چیکار میکنه… همه سلام دارن…

حالا نفر دوم: سلام… ممنون خوبم… تو خوبی… خداروشکر… زنده باشی… ما هم میگذرونیم… زنده باشی… همه خوبن… سلام دارن…. شما چه خبر…. فلانی چطوره… چیکار میکنی…

این داستان واقعی است و اگر باور ندارید یکبار با یکی از دوستانتان تماس بگیرید و همین روش را امتحان کنید. به نظرتان این روش احوالپرسی که مثل ربات و طوطی (ترکیبی از هر دو) یک سری جملات تکراری می‌پرسیم و جوابش هم برایمان مهم نیست، اثرگذار است؟ واقعاً احوالپرسی است؟

اگر از مخاطب بپرسیم «فلان وامی که میخواستی جور شد؟… پروژت رو تحویل دادی؟…. قرارداد رو بستی… »، یک سوال بپرسیم که به حال شخصی مخاطب مربوط می‌شود، این روش واقعاً احوالپرسی است.

این مطلب را بخوانید: سلام و احوالپرسی حرفه‌ای

 

سلام و احوالپرسی خوب در عید نوروز

 

جنگ عقیده به را نیندازیم

معمولاً بین ما ایرانی‌ها باب شده که وقتی دور هم جمع می‌شویم فقط از موضوعات سیاسی و اقتصادی حرف می‌زنیم و شکایت داریم که چرا شرایط اینطور است، چرا آنطور است و فلان و بهمان. در این میان تعصبات و عقاید یکدیگر را هم زیر سؤال می‌برند و کار به بحث کشیده می‌شود. آخرش هم با دلخوری عید دیدنی را تمام می‌کنند. بسیار خوب… الان این شد عید دیدنی؟ وضعیت اقتصادی کشور از این رو به آن رو شد؟

چند ساعت دور هم بودن، ارزشش بیشتر از آن است که با موضوعات نامربوط یا چالشی، خراب شود. بهتر است در دید و بازدیدها از این موضوعات بپرهیزیم و آداب معاشرت در عید دیدنی را به عمل برسانیم تا دورهمی‌های لذت بخشی داشته باشیم.

 

مهارت گفتگو در معاشرت ها

 

سوالات خصوصی پرسیدن نابود کننده آداب معاشرت در عید نوروز

  • حقوقت چقدره؟
  • چرا ازدواج نمیکنی؟
  • چرا بچه دار نمیشین؟
  • چرا بچه دوم نمیارین؟
  • رتبه کنکورت چند شد؟
  • خونه رو چقدر اجاره کردین؟
  • خونه رو چقدر خریدین؟
  • کی عروسیتونه؟

این سوالات خصوصی، مربوط به حریم شخصی افراد می‌شود و ما حق نداریم درباره آن‌ها بپرسیم. مخاطب با این سؤالات معذب می‌شود و حس خوبی از ما نخواهد گرفت یا شاید هم برعکس عصبانی بشود و جواب تندی بدهد که خودمان برنجیم. دیگر نیازی به گفتن نیست که این سؤالات خصوصی و فضولی کردن، جایی در آداب معاشرت در عید دیدنی ندارد.

اگر هم کسی این سؤالات را از شما پرسید، یک جواب محترمانه و قاطعانه بدهید که دیگر تکرار نکند. البته خیلی مهم است که چطور جواب دهید تا مخاطب ناراحت نشود. در مقاله روش برخورد افراد فضول مفصل در این باره توضیح داده‌ایم.

 

روش برخورد با افراد فضول

 

ویدئوی زیر در رابطه با نحوه پرسیدن سوال‌های شخصی را ببینید:

 

 

اظهار نظر منفی نکنیم

هزار و صد رحمت به افراد فضول! باز آن‌ها سؤال می‌پرسند و دوست نداشته باشیم جواب نمی‌دهیم و اجازه ورود به حریم شخصی را نمی‌دهیم. اما با افرادی که درباره هر موضوع شخصی و خانوادگی ما اظهار نظر می‌کنند، چکار باید کرد؟ مانند این است که بدون اجازه و سر خود را پایین بیندازیم و وارد حریم شخصی افراد شویم! اصلاً خوب نیست.

این نکته را برای آداب معاشرت در عید دیدنی هم رعایت کنیم. مثلاً نگوییم:

  • این مدل مو بهت نمیاد!
  • دکور قبلیتون بهتر بود!
  • کنار خورشت اگه دسر هم میذاشتی بهتر بود!
  • کاش طلاهاتو نمیفروختی!
  • من جای تو بودم پولمو میدادم ماشین نه طلا!
  • خیلی چاق شدی!

به جای اظهار نظر منفی، می‌توانیم با حُسن جویی دل مخاطب را به دست بیاوریم و اگر هم نظری داریم محترمانه آن را بیان کنیم. مشکل اینجاست که خیلی از ما حُسن جویی حرفه‌ای را بلد نیستیم و فکر می‌کنیم در حد همان «تو عالی هستی… تو فرشته‌ای… اصن تو خدایی… » نامش تعریف و تمجید است. اما حُسن جویی اثرگذار و حرفه‌ای می‌تواند تنها با اشاره یک ویژگی مثبت به همراه دلیل باشد.

 

نقش حسن جویی برای باز کردن سر صحبت

 

مشکلات و منفی‌ها را جار نزنیم

شاید گاهی اوقات آنقدر مشکلات به ما فشار بیاورند که به همدردی دیگران نیاز داشته باشیم. اما بدانیم که هر فردی در زندگی خودش مشکلات خاصی دارد و هیچ کس در این دنیا بدون مشکل نیست. در عید دیدنی‌ها زیاد می‌بینیم که بعضی از افراد شروع می‌کنند به ناله کردن و بازگو کردن مشکلاتشان و دل آدم کباب می‌شود. بسیار خوب دل ما و مخاطب کباب شد رفت پی کارش! اما مشکلی حل شد؟ همان چند ساعتی هم می‌توانستیم در کنار هم بخندیم و شاد باشیم هم خراب شد.

بیاید از این به بعد حرفه‌ای رفتار کنیم و نقطه ضعف‌ها یا مشکلات خود را پیش هر کسی فریاد نزنیم! نه فقط برای آداب معاشرت در عید دیدنی، بلکه برای هر موقعیتی، طوری رفتار کنیم که کنترل امور زندگی را در دست داریم و تسلیم نمی‌شویم. مردم به افراد قوی بیشتر احترام می‌گذارند.

 

منفی بافی در دید و بازدیدهای عید

 

به موقع مهمانی را تمام کنیم

اگر شب به عید دیدنی می‌رویم تا دیروقت مثلاً بیش از ۱۱ مهمانی را طولانی نکنیم و تا قبل از خسته و کلافه شدن میزبان، برگردیم به خانه خودمان. اگر هم بعد از ظهر یا قبل از ظهر به بازدید رفته‌ایم و قرار نبوده شام یا ناهار دعوت باشیم، زود مهمانی را ترک کنیم تا قبل از آنکه موقع غذا درست کردن برسد و میزبان در رودربایستی بماند که برای ما هم غذا آماده کند. در این شرایط پیشقدم شوید و بگویید که برنامه خود را طوری تنظیم کرده‌اید که شام یا ناهار اینجا نباشید.

آداب معاشرت در عید دیدنی هم عجب چیزی است! زندگی، عید دیدنی و دورهمی با آن چقدر لذت بخش می‌شود!

 

آداب معاشرت در عید دیدنی

 

بدترین کارها در عید دیدنی

نمی‌دانم چطور بگویم اما شما که این مقاله را می‌خواهید حتماً یک فرد حرفه‌ای و مبادی آداب هستید که اصلاً نیازی نیست این نکات را مطرح کنیم. با این حال بهتر از قبل از رفتن به مهمانی، نکات زیر را نداشته باشیم که با وضع بد ظاهر نشویم:

  • بوی عرق
  • بوی جوراب
  • بوی دهان
  • خوردن پیاز و سیر
  • زیادی از خودمان تعریف کردن
  • با صدای بلند صحبت کردن
  • جدا کردن پسته از آجیل 😐
  • از همه میوه‌ها و غذاها زیاد خوردن تا خِرخِره!
  • دندان‌های ناتمیز!
  • میزبان را در رودبایستی قرار دادن برای عیدی!

 

آیا می‌دانید چطور ارتباط موثر برقرار کنید؟

مطمئناً برهیچ کسی پوشیده نیست که اگر میخواهیم دیگران را تحت تأثیر قراردهیم و یا دیگران مشتاق برقراری ارتباط با ما باشند باید اصول ارتباط موثر را یاد بگیریم.

ارتباط مؤثر از این نظر که تعارضات خودمان را با دیگران حل کنیم، به راحتی نه بگوییم، ارتباط صمیمانه برقرار کنیم و اگر کسی از دست ما ناراحت شد چطور از دلش دربیاوریم.

اگر بتوانید با دیگران ارتباط مؤثر برقرار کنید، همیشه و همه جا دوستان زیادی خواهید داشت که حاضرند به شما کمک کنند و همراهتان باشند. در عصر امروز که ارتباطات حرف اول را می‌زند و بدون ارتباط مؤثر نمی‌توان زندگی کرد، یکبار برای همیشه این مهارت را در خود ایجاد کنید.

مجموعه ایرج شرفی با بیش از ۵ سال تجربه تخصصی در زمینه هوش کلامی مهارت‌های ارتباطی، دوره بی‌نظیر ارتباط مؤثر را آماده کرده است و که در آن با به روز‌ترین و مؤثرترین نکات و تکنیک‌های ارتباط مؤثر، آشنا می‌شوید. برای کسب اطلاعات بیشتر روی دوره ارتباط مؤثر کلیک کنید.

چگونه غیر مستقیم حرف بزنیم؟

گاهی اوقات شرایطی پیش می‌آید که نه می‌توانیم چیزی نگوییم نه می‌توانیم بگوییم! درواقع نمی‌دانیم منظورمان را چطور بگوییم که طرف مقابل دچار سوء تفاهم نشود! اگر مستقیم منظور خود را بگوییم، ممکن است مخاطب ناراحت یا عصبانی شود و عواقب ناخوشایندی برای ما داشته باشد. در این مواقع بهتر است بدانیم «چگونه غیر مستقیم حرف بزنیم» که نه سیخ بسوزد و نه کباب!

البته از این حرف‌های کلیشه‌ای زیاد می‌شنویم که «رُک باش… راحت حرفتو بزن… رودربایستی نداشته باش… با هر کی مثل خودش رفتار و صحبت کن و… ». اما به نظرتان مستقیم به مدیر بگوییم «خیلی بی‌نظم و بی‌سلیقه هستی»، نسبت به ما گارد نمی‌گیرد؟ عصبانی نمی‌شود؟ توصیه می‌کنم هیچگاه این مورد را امتحان نکنید که گران تمام می‌شود. واقعیت این است که هیچ کس دوست ندارد مستقیم مورد انتقاد واتهام قرار بگیرد، و بهتر است هوش کلامی خود را تقویت کنیم که بدانیم چگونه غیر مستقیم حرف بزنیم و اصطلاحاً با پنبه سر بِبُریم!

در ادامه چکیده بسیار مهمی از مبحث هیپنوتیزم کلامی را مطرح می‌کنیم که کمک می‌کند با سیاست بیشتری صحبت کنیم.

 

علت بیان غیر مستقیم

 

چرا غیرمستقیم حرف بزنم ولی مستقیم نه؟

به قول یک بزرگی، «ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که کلمات بیشتر از گلوله‌ها آدم کشته‌اند». یا به قول معروف زخم دست خوب می‌شود اما زخم زبان نه! کلام ما در روابط با دیگران بسیار اثرگذار است و همیشه تا جای امکان از خشونت کلامی بپرهیزیم و غیر مستقیم حرف بزنیم.

گاهی اوقات یک سوء تفاهم کلامی می‌تواند روابط بین دو خانواده یا دو شرکت یا دو دوست صمیمی را نابود کند و آن موقع باید اسب بیاوریم و باقالی بار کنیم!

متأسفانه در طول ۲۴ ساعت شبانه روز، ۲۴ هزار بار می‌بینم که دیگران در صحبت‌هایشان چقدر ناخواسته باعث رنجش طرف مقابل می‌شوند شاید خودشان هم متوجه نشوند. به عنوان مثال پدری که به فرزند خود می‌گوید «چقدر خنگی»! یا مدیر به کارمند خود بگوید «خیلی بی نظم هستی»!

تا این حد مستقیم صحبت کردن، نه تنها فایده‌ای ندارد بلکه ضرر هم دارد و طرف مقابل را به لجبازی می‌کشاند.

این طرز صحبت کردن در شأن یک فرد حرفه‌ای نیست و فقط افراد معمولی هستند که به این مهارت‌های توجه ندارند و خود را در این زمینه تقویت نمی‌کنند. در نتیجه همان افراد حرفه‌ای هستند که روابط عالی، درآمد عالی و زندگی عالی برای خود می‌سازند.

شما که این مقاله را می‌خوانید در مسیر حرفه‌ای شدن گام برمی‌دارید و مطمئن باشید اگر مهارت غیر مستقیم حرف زدن را یاد بگیریم، دیگران از ما دلخور نخواهند شد و حرف‌های ما را بهتر می‌پذیرند.

 

چرا غیر مستقیم حرف بزنیم

 

 

قبل از صحبت غیرمستقیم این نکات را رعایت کنید

 

شناخت مخاطب:

حال که با تکنیک های غیر مستقیم صحبت کردن آشنا شده‌اید، به نظرتان غیر مستقیم صحبت کردن با همه یکسان است؟ مثلاً برای یک کودک ۱۰ ساله می‌توان از داستان موفقیت بیل گیتس صحبت کرد؟ یا داستان پتروس فداکار (همان پسری که با انگشت خود شکاف سد را پوشاند تا مانع از سیل شود)؟ قطعاً نه.

همیشه در دوره‌های هوش کلامی به شرکت کنندگان می‌گوییم که هنر ما در هوش کلامی این است که از زبان خود مخاطب صحبت کنیم و با هر فردی متناسب با او حرف بزنیم. مخاطب شناسی کار راحتی نیست اما اگر به آن مسلط بشویم، تبدیل به قهرمان زندگی خود و دیگران خواهیم شد.

 

پرهیز از نیش و کنایه:

بسیار خوب… قرار است که غیر مستقیم حرف بزنیم، دیگر چه معنی دارد که مستقیم نیش و کنایه بزنیم؟ غیر مستقیم صحبت کردن خودش کمی کنایه وار است و اگر بخواهیم خودمان هم نیش و کنایه بزنیم دیگر اسمش غیر مستقیم حرف زدن نیست! نیش و کنایه زدن باعث عصبانیت و ناراحتی مخاطب می‌شود و کلام ما اثر خودش را از دست که هیچ، از پا هم می‌دهد. هنگام صحبت کردن حتماً به لغات و جملاتی که به کار می‌بریم دقت کنیم.

 

نکات مهم برای صحبت غیر مستقیممستقیم

 

روش‌های غیر مستقیم حرف زدن

در ادامه ۴ تکنیک عالی از هیپنوتیزم کلامی آورده‌ایم که دو مورد از آن‌ها دقیقاً این حالت را دارند «به در می‌گوییم که دیوار بشنود»! دو مورد دیگر هم مستقیم به دیوار می‌گوییم اما طوری که مخاطب ناراحت نشود و در عین حال کَکِ او یک مقدار بگزد!

 

داستان

قوی‌ترین و مؤثرترین عنصر کلامی، داستان گویی است، داستان‌ها همیشه برای آدم‌ها جذاب بوده و هست و خواهد بود. یک حقیقت وجود دارد «مخاطب‌ها در سخنرانی‌ها، کلاس درس و گفتگو‌ها، اغلب موضوعات را فراموش می‌کنند اما داستان‌ها را نه»!

داستان گویی یک مزیت دیگر هم دارد، اینکه «غیر مستقیم اثر می‌گذارد». شما خیلی راحت می‌توانید یک داستان از شخص سوم یا حتی از داستان‌های مثنوی تعریف کنید طوری که مخاطب با شخصیت‌های آن همزاد پنداری کند و متوجه منظور شما بشود.

برای غیر مستقیم صحبت کردن، اولین تکنیکی که به شما پیشنهاد می‌دهیم «داستان گویی» است. اما متأسفانه افراد زیادی را می‌بینم که نمی‌توانند یک داستان را جذاب تعریف کنند و آن اثری که باید بگذارد را نمی‌گذارد. برعکس بعضی افراد را دیده‌ام که یک داستان پیش پا افتاده را آنقدر جذاب تعریف می‌کنند که چهار گوش و چشم دیگر قرض می‌گیریم تا ببینیم آخر آن چه می‌شود. اگر می‌خواهیم غیر مستقیم حرف بزنیم و از آن نتیجه دلخواه خود را هم بگیریم، باید داستان گویی جذاب را بلد باشیم.

کلیپ آقای شرفی از آپارت سه نکته داستان جذاب

حال شما هم مانند شرکت کنندگان ما، تمرین کنید. یک داستان شخصی از خودتان انتخاب کنید و با رعایت این نکات در ۳ دقیقه تعریف کنید.

 

روش های غیر مستقیم حرف زدن

 

در ویدئو زیر سه نکته برای داستان گویی جذاب توضیح داده شده است:

 

 

 

مثال از خودتان و دوستتان

اگر داستانی در دست و بال خود ندارید که غیر مستقیم منظور خود را به مخاطب بفهمانید، می‌توانید از خودتان یا شخص دیگری مثال بزنید.

چند روز پیش با دوستم سمیرا در حال گفتگو بودیم و گفتم که «یک ماهه میخوام برم انقلاب یک کتابیه بخرم اما وقت نمیکنم… میخوام به یه کتابفروشی سفارش بدم برام بیاره». سمیرا بلافاصله گفت «من عاشق کتاب خوندنم… همیشه که میخوام کتاب بخرم میرم تو مرکز خودش… یعنی جایی که مخصوص کتابای مرتبط با اون موضوع باشه…».

با این حرفِ سمیرا خیلی به فکر فرو رفتم «چقدر آدم کتاب شناسیه… راست میگه ها… برم مرکز خودش بخرم کتابای بهتری هم پیدا میکنم یا ترجمه بهتر».

مثال زدن از خودمان یک تکنیک عالی است که غیر مستقیم حرف بزنیم و منظور خود را برسانیم. تا اینکه مستقیم به مخاطب دستور بدهیم فلان کار را باید انجام بدهی!

 

تکنیک صحبت غیر مستقیم

 

طنز برای غیر مستقیم صحبت کردن

طنز، طنز، طنز تا می‌توانید این چاشنی فوق العاده را به در کلام خود دخیل کنید، معجزه می‌کند. همه ما از افراد خوش مشرب و شوخ طبع خوشمان می‌آید چون باعث می‌شود که حال ما خوب بشود. از طرفی معمولاً از این افراد کینه یا دلخوری به دل نمی‌گیریم چون با شوخی و خنده منظور خود را می‌رسانند. در واقع طنز یک روش مستقیم برای غیر مستقیم حرف زدن است!

به دو روش این تکنیک را می‌توانید به کار ببرید:

یا مستقیم با خود مخاطب شوخی کنید.

یا یک طنز درباره یک شخص دیگر بگویید که مربوط به مخاطب هم بشود.

ما همگی دوست داریم شوخ طبع باشیم و در کلام خود طنز بیاوریم اما افراد کمی پیدا می‌شوند که این مهارت شگفت انگیز را داشته باشند. در محصول هوش کلامی الگوهای اصلی طنزپردازی را معرفی کرده‌ایم که کمک می‌کنند حس شوخ طبعی خود را زنده کنید و بر زبان بیاورید تا در جمع‌ها محبوب باشید و بدرخشید.

 

طنز برای صحبت غیر مستقیم

 

پیام مخفی

افراد غیرحرفه‌ای همیشه خود را مستقیم معرفی می‌کنند و خیلی تابلو دستاوردها و توانمندی‌های خودشان را به رخ دیگران می‌کشند. اما این کار زننده و ناخوشایند است و اتفاقاً نتیجه عکس دارد. افرادی که هوش کلامی بالایی دارند، در عین تواضعِ کلامی، پیام مخفی می‌آورند.

پیام مخفی یعنی بین صحبت‌های خودمان، به ویژگی‌های مثبت، توانمندی‌ها، رزومه، سابقه کاری خود و… یک اشاره ریز کنیم و خیلی سریع از آن عبور کنیم. نمی‌دانید این روش چه تأثیر فوق العاده‌ای دارد و چقدر مخاطب را متحیر و شوکه می‌کند.

یک بار در یک کلاس حضور داشتم که نحوه معرفی استاد آن روز، هنوز یادم است. نام ایشان استاد سیف زاده بود که یکی از بهترین معلم‌های ریاضی است که در عمرم دیده‌ام. ایشان ابتدای کلاس خیلی حرفه‌ای خود را معرفی کردند طوری که تا انتهای جلسه میخکوب ماندم.

ایشان در معرفی خودشان اشاره کردند که در تلویزیون هم تدریس داشته‌اند و دیگر تا انتهای حلسه به آن هیچ اشاره‌ای نداشتند. همین نکته باعث شد توجهم به ایشان جلب بشود و جلب بماند. جلسه بسیار خوبی بود.

یک تکنیک عالی برای اینکه غیر مستقیم حرف بزنیم، استفاده از پیام مخفی است. به جای اینکه مستقیم بگوییم من فلان و بهمان هستم، اشاره کوچکی به دستاورد خود داشته باشیم و سریع از آن عبور کنیم.

 

پیام مخفی

 

کجاها غیر مستقیم حرف بزنیم و کجاها نه؟

موقعیت ثابتی وجود ندارد که بگوییم کجا غیر مستقیم حرف بزنیم و کجا مستقیم! نمی‌شود که برای هر شرایطی یک نسخه پیچید، ما با تیزحسی خود می‌توانیم تشخیص دهیم که اگر الان فلان حرف را بزنم مخاطب گارد می‌گیرد یا نه، ناراحت می‌شود یا نه، عصبانی می‌شود یا نه! حرف من را می‌پذیرد یا نه. در کل پیشنهاد می‌کنیم در موقعیت‌های زیر این تکنیک‌ها را به کار ببرید:

  • نصیحت کردن کودک خطاکار
  • تذکر به همکار یا مدیر بی‌نظم یا فضول یا ….
  • فردی که بزرگتر ما است
  • شاگردانمان
  • کارمند
  • مشتری
  • و…

 

بهترین روش تقویت هوش کلامی

این ۴ تکنیک معرفی شده برای اینکه غیر مستقیم حرف بزنیم، صد در صد نتیجه بخش هستند و فقط باید در انجام تمرینات آن مُصِر باشید. هر چه که خوانده‌اید را به کرسی عمل بنشانید تا کاربرد هر تکنیک دستتان بیاد.

تمرین کنید تا هوش کلامی شما تقویت شود. هر چه هوش کلامی شما بیشتر شود، می‌توانید در هر موقعیتی سنجیده و هوشمندانه صحبت کنید و تأثیرگذاری کلام خود را افزایش دهید.

مجموعه ایرج شرفی با بیش از ۵ سال تجربه تخصصی در زمینه هوش کلامی و فن بیان، دوره بی‌نظیر هوش کلامی را آماده کرده است و که در آن با به روز‌ترین و مؤثرترین تکنیک‌های هوش کلامی، آشنا می‌شوید. برای کسب اطلاعات بیشتر روی دوره هوش کلامی کلیک کنید.

 

حاضر جوابی و هوش کلامی

کتاب راه نفوذ بر دلها

کتاب راه نفوذ در دلها

هفته پیش بعد از تدریس در مدرسه به کتابخانه رفتم تا کتاب راه نفوذ بر دل‌ها را امانت بگیرم و در این مقاله به شما معرفی کنم. این کتاب یک جعبه ابزار کامل برای تقویت جذابیت است که شخصاً هر بار دستم به آن ‌می‌رسد نگاهی به آن می‌اندازم.

 

برای رسیدن به اوج باید جذابیت داشته باشید. این از همه چیز و هیچ چیز ساخته شده است. اراده و تلاش، منظره نگاه، طرز راه رفتن، اندازه‌های بدن، طرز صدا، راحتی بیان. نیازی به این نیست که جذاب باشید، به زیبا بودن هم نیازی نیست، به تنها چیزی که نیاز دارید جذبه است.

 

پاراگراف بالا بخشی از کتاب بی‌نظیر نفوذ بر دل‌ها است که این نقل قول را از سارا برنهاردت آورده بود. به این جمله دقت کنید «به زیبا بودن هم نیازی نیست، به تنها چیزی که نیاز دارید جذبه است»! معنای واقعی این جمله را زمانی فهمیدم که یکی از معروف‌ترین بازیگران کشورمان از چشم اکثر مردم افتاد!

این سلبریتی معروف با اینکه زیبا هستند اما با کلام خود، حرفی زدند که باعث رنجش مردم زیادی شد. از آن موقع، هر زمان که صحبتی از او در جمع می‌آوریم چندان تعریف خوشایندی از او نمی‌شنوم. دوست داشتم این کتاب راه نفوذ بر دل‌ها را او بدهم که محبوبیت خود را بهتر حفظ کند. ما با کلام خودمان دیگران را عاشق خود یا از خود متنفر کنیم و حتی اگر چهره زیبا هم داشته باشیم به مرور عادی می‌شود و دیگر مانند کلام و رفتار ما اثرگذار نخواهد بود.

بسیار خوب خوانندگان عزیز، اگر خوشگل هستید که خوش به حالتان اگر هم چهره معمولی دارید (مانند من)، دلخور نباشید. تنها روی مهارت‌های ارتباطی و هوش کلامی خود کار کنید تا به تدریج خودتان متوجه معجزه آن در زندگیتان باشید (مانند من).

 

راه نفوذ در دلها

 

کتاب راه نفوذ بر دلها شامل چه مطالبی می‌شود؟

این کتاب را برایان تریسی نوشته است و ۳۹ فصل دارد! اما نترسید هر فصل تنها سه الی چهار صفحه و خیلی کوتاه کوتاه هستند. نکته جالب در رابطه با این کتاب هم همین است. می‌توانید مواقعی که قبل از سرکار رفتن صبحانه می‌خورید یکی از فصل‌های آن را بخوانید، یا در کیف خود بگذارید و در مترو، اتوبوس یا زمان‌های خالی خود در محل کار یک فصل آن را بخوانید.

نکات ریز و جالبی در کتاب راه نفوذ بر دل‌ها خواهید خواند که شما را به فکر فرو خواهد برد. خودم زمانی که این کتاب را می‌خواندم به اشتباهات ارتباطی خود مانند ارتباط چشمی پی بردم و واقعاً خجالت کشیدم. امیدوارم شما هم همین طور شوید! منظورم این است که کتاب برایتان مفید واقع شود و به بهبود روابطتتان کمک کند.

 

خلاصه کتاب راه نفوذ بر دلها

در این بخش سه قسمت مهم از کتاب را برایتان آورده‌ام که شخصاً برای خودم جالب و کاربردی بودند:

 

فصل ۱۲: متمایل کردن سر

 

اعتماد به نفس بیش از مزاح و بذله گویی به مکالمه می‌افزاید. (لا روش فوکالد)

 

حرکتی که با بدن و سرتان ایجاد می‌کنید، تأثیر فوق العاده‌ای روی سایرین دارد. جیم ران در این باره یک خاطره جالب دارد:

سال‌ها قبل زنم، بدون آنکه من بدانم، توله سگ کوچکی را خرید و به خانه آورد. البته قصد نداشت بدون مشورت من این کار را بکند، اما این توله را دیده بود و از آن خوشش آمده بود. وقتی آن شب به خانه آمدم، توله کوچک را به من نشان داد. توله بسیار با نمکی بود. زانو زدم که او را از نزدیک ببینم، اما سگ به من پرید و لبم را پاره کرد. به غیر از آن روز که آشنایی ما بد شروع شد، بعد از آن مشکلی با هم نداشتیم.

من اغلب، انگار که حرف‌هایم را می‌فهمید، با او حرف می‌زدم. وقتی با او حرف می‌زدم، سرش را به سمتی خم می‌کرد. رفتارش به گونه‌ای بود که انگار دنیای ما را درک می‌کند. عقل سلیم به ما می‌گوید که این غیر ممکن است، اما حالتش به گونه‌ای بود که انگار حرف‌های ما را میفهمد. اما به هر صورت، و در قالب انسان‌ها، اگر وقتی کسی با شما صحبت می‌کند، سرتان را خم کنید، در او احساس بهتری ایجاد می‌کنید. این حالت شما برای شخص صحبت کننده بسیار خوشایند است.

 

کتاب در مورد نفوذ کلام

 

 

فصل ۲۸ از کتاب راه نفوذ بر دلها:

 

استفاده بیش از اندازه از اصوات، گیرایی را از میان می‌برد.

 

فقرا سریع حرف می‌زنند و بدنشان را زیاد تکان می‌دهند تا جلب نظر کنند. اما اغنیا آرام حرف می‌زنند و آرام حرکت می‌کنند، آن‌ها نیازی به جلب کردن توجه شما ندارند. این کار را قبلاً انجام داده‌اند.  (مایکل کین)

سخنرانان کم تجربه و عصبی و آن‌هایی که آمادگی لازم برای سخنرانی ندارند، اغلب در فاصله حرف زدن‌هایشان بیش از حد لزوم از اصواتی مانند آها، اوم، آه و غیره استفاده می‌کنند. معمولاً هدفشان این که فرصتی را برای فکرکردن به دست آورند. این اشخاص در واقع به دیگران می‌گویند گوش کنید، حرف من تمم نشده است. اما برای شنوندگان این اصوات هرگر جالب نیست. اشخاصی که صحبت می‌کنند لازم است تا حد امکان خودشان را از این کلمات خلاص کنند.

مشکل اینجاست که ما خیلی از اوقات درباره موضوع اطلاعات زیادی داریم اما وقتی از ما می‌خواهند چند دقیقه راجع به آن حرف بزنیم چیزی به ذهنمان نمی‌رسد. برای برطرف شدن این مشکل باید مغز خود را به سریع و تند صحبت کردن عادت دهیم.

در دوره هوش کلامی تمرینات مخصوصی به شرکت کنندگان می‌دهیم که هر روز انجام می‌دهند و به مرور این مشکل حل می‌شود. ضمن اینکه مهارت‌های جذاب‌تری مانند حاضرجوابی و متقاعدسازی را یاد می‌گیرند.

 

فصل ۳۳ کتاب راه نفوذ بر دلها:

 

توپ را در زمین آن‌ها نگه دارید.

 

گفتگو مانند بازی تنیس است. شما در نقش آن تنیس بازی هستید که می‌خواهید در بازی توپ را حفظ کند. مانند یک مربی تنیس باید توپ را چنان بفرستید که شاگردتان بتواند به آن برسد و به آن ضربه بزند. هر چه این بازی بیشتر طول بکشد برای شاگرد شما ارزشمندتر است.

یکی از بهترین راه‌های حفظ گفت‌و‌گو این است به موضوعی که مطرح کرده‌اید بچسبید. مثلاً اگر درباره غذا حرف می‌زنید، می‌توانید بگویید: «این ساندویچ را مزه کرده‌اید؟ خیلی خوشمزه است!».

مخاطب شما جواب می‌دهد و شما دوباره صحبت می‌کنید، سوال جدیدی مطرح می‌سازید: «من باید مراقب دور کمرم باشم. شما چه غذاهایی ترجیح می‌دهید؟».

و با همین ترتیب پیش بروید. شاید برای هر کسی این کار و حفظ جریان گفت‌وگو راحت نباشد. برای انجام این تکنیک شما باید بتوانید موضوعات مختلف را به هم ربط دهید که مسیر مکالمه را در دست خود بگیرید. در دوره هوش کلامی این مهارت را با انجام تمرینات خاصی به شرکت کنندگان یاد می‌دهیم تا هیچ موقع حرف کم نیاورند.

 

خلاصه کتاب راه نفوذ بر دلها

 

سخن آخر

امیدوارم که این مقاله برایتان مفید باشد و نهایت استفاده را از آن ببرید. کتاب راه نفوذ بر دلها یک کتاب کوتاه و مفید است که به شدت به موثرتر شدن روابط شما کمک می‌کند و تنها محدودیت آن خواست و اراده شماست.

اما باز هم این کتاب برایتان کافی نخواهد بود چرا که اول از هر چیز باید هوش کلامی خود را تقویت کنید که بتوانید نکات کتاب را به کار ببرید: مانند باز کردن سر صحبت، حفظ جریان گفت و گو، حسن جویی و… . با شرکت در دوره هوش کلامی، یک بار برای همیشه مشکلات کلامی خود را برطرف کنید تا آن کلام رویایی که دوست دارید را بسازید. مجموعه ایرج شرفی با بیش از ۵ سال تجربه تخصصی در زمنیه هوش کلامی در خدمت شما خواهد بود. برای اطلاعات بیشتر روی لینک زیر کلیک کن.

 

حاضر جوابی و هوش کلامی