حاضر جوابی

حاضر جوابی

 

حاضر جوابی سلاحی برای حمله نیست؛

سپری است برای دفاع از خودمان در برابر حمله دیگران

 

چرا باید حاضر جواب باشیم؟

حاضر جوابی ابزاری است که به ما کمک می‌کند تا در ارتباط با دیگران قدرتمند ظاهر شویم. فردی را تصور کنید که در جمع دوستان، خانواده، محیط کار و… ساکت است و با دیگران ارتباط برقرار نمی‌کند؛ حتی اگر حق او را پایمال کنند، حرفی نمی‌زند؛ توانایی‌هایش را بروز نمی‌دهد و هیچ‌گاه نظر خود را بیان نمی‌کند. بعید به نظر می‌رسد چنین فردی بتواند موفق شود.

او خودش را از بی‌شمار موقعیتی که ممکن است سرنوشت او را تغییر دهند، محروم ساخته است. متأسفانه فرهنگ جامعه ما نیز به‌گونه‌ای است که وقتی فردی خود را از جمع دور می‌کند، کمتر کسی برای برقراری ارتباط به سراغ او می‌رود. این چرخه ادامه پیدا می‌کند و او هر روز منزوی‌تر می‌شود.

حالا فردی را تصور کنید که در موقعیت‌های مناسب ابراز وجود می‌کند و توانایی‌هایش را بروز می‌دهد؛ هرگاه احساس کند نظر او سازنده است، باقدرت نظر خود را اعلام می‌کند؛ اگر کسی بخواهد حق او را پایمال کند با کلام خود مانع می‌شود؛ از هر موقعیتی و در هر جمعی با تیز حسی به دنبال پیدا کردن افراد مؤثر و توانمند است تا با آن‌ها ارتباط بسازد.

آیا میزان موفقیت این دو فرد باهم برابر است؟! مطمئناً جواب منفی است. برای اینکه موقعیت و شرایط خودمان را به فرد دوم نزدیک‌تر و شبیه‌تر کنیم نیاز است تا کلامی اثرگذار داشته باشیم که یکی از ابزارهای قدرتمند آن مهارت حاضرجوابی است.

اسلحه یا سپر دفاعی؟

قبل از هر چیزی بهتر است منظورمان را از حاضرجوابی مشخص کنیم. حاضر جوابی اسلحه‌ای برای حمله به دیگران نیست. قرار نیست ما با حاضرجوابی به تخریب دیگران بپردازیم و هرجایی که دلمان خواست دیگران را تحقیر کنیم. حاضرجوابی یک سِپَر است و به ما کمک می‌کند تا در مقابل حمله کلامی دیگران از خود دفاع کنیم. (اگر به دنبال اسلحه هستید به سراغ مقالات بداهه گویی بروید و خودتان را به آن مجهز سازید. چراکه بداهه گویی سلاح ماست.)

برای مثال فرض کنید شما در محل کار خود وظیفه‌تان را درست و بی‌نقص انجام داده‌اید اما در جلسه کاری به شما انتقاد می‌کنند و قصد دارند زحمات شما را زیر سؤال ببرند. اگر شما به سپر حاضرجوابی مجهز باشید، قطعاً اجازه نخواهید داد تا حقتان را ضایع کنند.

 

حاضر جوابی 2

 

در حقیقت هنر حاضر جوابی برای ما این‌گونه عمل می‌کند که زمانی که حمله‌ای به ما صورت می‌گیرد، ما جاخالی نمی‌دهیم؛ بلکه همان گلوله را به گلوله دیگری تبدیل می‌کنیم و به سمت خود فرد برمی‌گردانیم.

اگر بداهه گویی خود را تقویت کرده باشید، در این قسمت موفق‌تر عمل خواهید کرد زیرا حاضر جوابی و بداهه گویی کمی به هم وابسته هستند. چراکه در بحث حاضرجوابی نیاز به مهارت‌های بداهه گویی داریم.

 

خسرو و فرهاد

یکی از زیباترین حاضرجوابی‌ها که در ادبیات ما آمده است، مربوط می‌شود به شعری از نظامی گنجوی که مکالمه بین خسرو و فرهاد را به زیباترین شکل ممکن به نظم درآورده است. خسرو و فرهاد هر دو عاشق دختری به نام شیرین بودند و هرکدام سعی می‌کردند به وصال او برسند. خسرو حاکم و صاحب قدرت بود اما فرهاد جوانی ساده و دلباخته. در ادامه این شعر زیبا را باهم می‌خوانیم و به حاضرجواب بودن فرهاد در برابر حملات خسرو توجه می‌کنیم.

نخستین بار گفتش کَز کجایی                                 بگفت از دار ملک آشنایی

بگفت آنجا به صنعت در چه کوشند                          بگفت انده خرند و جان فروشند

بگفتا جان فروشی در ادب نیست                             بگفت از عشق‌بازان این عجب نیست

بگفت از دل شدی عاشق بدین‌سان؟                        بگفت از دل تو می‌گویی من از جان

بگفتا عشق شیرین بر تو چونست                            بگفت از جان شیرینم فزونست

بگفتا هر شبش بینی چو مهتاب                              بگفت آری چو خواب آید، کجا خواب

بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک                              بگفت آنگه که باشم خفته در خاک

بگفتا گر خرامی در سرایش                                    بگفت اندازم این سر زیر پایش

بگفتا گر کند چشم تو را ریش                                 بگفت این چشم دیگر دارمش پیش

بگفتا گر کَسیش آرد فرا چنگ                                 بگفت آهن خورد ور خود بود سنگ

بگفتا گر نیابی سوی او راه                                     بگفت از دور شاید دید در ماه

بگفتا دوری از مه نیست در خَور                              بگفت آشفته از مه دور بهتر

بگفتا گر بخواهد هر چه داری                                 بگفت این از خدا خواهم به زاری

بگفتا گر به سر یابیش خوشنود                               بگفت از گردن این وام افکنم زود

بگفتا دوستیش از طبع بگذار                                  بگفت از دوستان ناید چنین کار

بگفت آسوده شو که این کار خامست                       بگفت آسودگی بر من حرام است

بگفتا رو صبوری کن درین درد                                                    بگفت از جان صبوری چون توان کرد

بگفت از صبر کردن کس خجل نیست                       بگفت این دل تواند کرد دل نیست

بگفت از عشق کارت سخت زار است                         بگفت از عاشقی خوش‌تر چکار است

بگفتا جان مده بس دل که با اوست                         بگفتا دشمنند این هر دو بی دوست

بگفتا در غمش می‌ترسی از کس                              بگفت از محنت هجران او بس

بگفتا هیچ هم خوابیت باید                                    بگفت ار من نباشم نیز شاید

بگفتا چونی از عشق جمالش                                   بگفت آن کس نداند جز خیالش

بگفت از دل جدا کن عشق شیرین                           بگفتا چون زیم بی‌جان شیرین

بگفت او آن من شد زو مکن یاد                              بگفت این کی کند بیچاره فرهاد

بگفت ار من کنم در وی نگاهی                                بگفت آفاق را سوزم به آهی

چو عاجز گشت خسرو در جوابش                             نیامد بیش پرسیدن صوابش

به یاران گفت کز خاکی و آبی                                  ندیدم کس بدین حاضر جوابی

 

عطار و حاضر جوابی

اما فقط نظامی نبود که به حاضر جوابان نظر ویژه ای داشت؛ عطار هم در یکی از شعرهایش در وصف یکی از افراد که در حاضر جوابی بسیار حاذق بود اینگونه سروده است:

چنان در ساحری گیرا نفس بود  /  که شیخ نَجد با او هیچکس بود

دمی کان آتشین دم برگرفتی /  اگر بر سنگ خواندی درگرفتی

زبانی داشت در حاضر جوابی  /  به تیزی چون لب تیغ سِدابی

 

کجاها میشه؟ کجاها نمیشه؟

از حاضرجوابی در جواب به مزه‌پرانی دیگران، تیکه انداختن‌ها، توهین کردن‌ها، پاسخ به گستاخی‌ها، مناظره‌ها، مذاکرات تجاری  سیاسی و … می‌توانیم بهره بگیریم.

نکته مهم در استفاده از حاضرجوابی این است که حاضر جوابی آسانسوری است؛ یعنی در همان چند ثانیه بعد از حمله، دفاع باید صورت گیرد. به‌محض اینکه جمله‌ای به سمت ما شلیک شد، باید جواب آن را بدهیم وگرنه دیگر جواب ما ارزشی نخواهد داشت. به عبارت دیگر بهترین حاضر جوابی دقیقاً لحظه ای پس از حمله است.

تصور کنید شما معلم هستید و یکی از شاگردانتان سر کلاس اعتبار شما را هدف قرار دهد و بامزه پرانی‌هایش به شما حمله می‌کند. شما هم در این لحظه برای دفاع، چیزی به ذهنتان نمی‌رسد. کلاس تمام می‌شود و شما فردای آن روز یادتان می‌افتد که می‌توانستید در جواب به آن حمله این پاسخ را بدهید. خنده‌دار نیست اگر در جلسه بعد که آن فرد را دیدید، جواب او را بدهید؟!

 

در روابط عاطفی کاملاً ممنوع!

حالا که دانستیم در چه موقعیت‌هایی می‌توانیم از حاضرجوابی استفاده کنیم، خوب است بدانیم که به‌هیچ‌عنوان اجازه نداریم در روابط عاطفی از آن استفاده کنیم. منظور از روابط عاطفی رابطه ما با اعضای خانواده‌مان ازجمله پدر و مادر، همسر، فرزند، خواهر، برادر و… است. همان‌طور که قبل‌تر اشاره کردیم حاضرجوابی گلوله‌ای است در مقابل حمله‌ای که به ما شده است. قطعاً ما هیچ‌گاه نمی‌خواهیم افرادی که دوستشان داریم کوچک‌ترین خراشی بردارند چه برسد که به سمت آن‌ها گلوله‌ای شلیک کنیم. شاید آن‌ها ناآگاهانه یا ناخواسته حرفی بزنند که موردپسند ما نباشد اما ما هیچ‌گاه اجازه نداریم آن‌ها را از خود برنجانیم.

البته این اجازه را داریم که در فضای شوخی و طنز از حاضرجوابی های کوتاه و حاضر جوابی های محترمانه در مقابل افراد خانواده استفاده کنیم اما یادمان نرود که ملزم به رعایت حد و حدود دیگران هستیم.

فیلم زیر قسمتی از کارگاه «هوش کلامی» است که حاضر جوابی یکی از سر فصل های آن می باشد:

 

 

برای مطالعه قسمت دیگر از سری مقاله های «حاضرجوابی» روی لینک زیر کلیک کنید:

قسمت دوم این مقاله: الگوهای حاضرجوابی

 

اگر تمایل دارید مهارت حاضرجوابی را به صورت حرفه ای آموزش ببینید، پیشنهاد می کنم حتماً حتماً فیلم کارگاه حاضر جوابی را مشاهده نمایید.

از طریق لینک زیر می توانید به این فیلم دسترسی پیدا کنید:

 

توضیحات فیلم کارگاه حاضر جوابی

 

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.