چطور حسرت زندگی دیگران را نخوریم؟

حسرت خوردن (begrudge) و حسادت یک احساس طبیعی است و فقیر و ثروتمند هم نمیشناسد. برای همه ما پیش آمده است برای موضوعات مختلفی حسرت زندگی دیگران را بخوریم:
- موقعیت شغلی فلانی رو ببین! خوش به حالش کاش منم جای اون بودم!
- خوش به حالش چه خونه و ماشین شیکی داره!
- درآمد اون خیلی بیشتره خوش به حالش!
- چه همسر خوش اخلاق و خوشگلی داره!
- کاش منم مثل اون زندگی شادی داشتم!
- چقدر بچه هاش مؤدبن برعکس بچه های من! خوش به حالش!
- چه اندام و قیافه خوشگی داره! کاش منم اونطوری بودم!
- و …
بیشتر از موهای سر همه آدمها، دلیل برای حسادت و حسرت خوردن داریم! دنیا همه چیز را به یک نفر نمیدهد، چیزهای زیادی وجود دارد که دلمان میخواهد داشته باشیم ولی نداریم؛ وقتی همان مورد را در زندگی دیگران مشاهده میکنیم حسرت میخوریم که ای کاش من هم مثل او، این ها را داشتم!
بزرگترین حسرت و خواسته شما چیست؟
جواب هرکس به این سؤال متفاوت است و بستگی به سن، تحصیلات، جنسیت، شغل، محل زندگی و… دارد:
برای یک جوان جویای کار: دیدن یک نفر دیگر که شغل خوب و درآمد دارد!
برای یک فرد مجرد: دیدن روابط عاشقانه یک زوج خوش بخت!
برای کسی که بچهدار نمیشود: دیدن پدر و مادرهایی که فرزندشان در کنارشان است!
کسی که قرض، بدهی و مسائل مالی دارد: دیدن زندگی افراد ثروتمند!
کسی که مستأجر است: دیدن کسی که خودش صاحب خانه است!
یک دانش آموز پشت کنکوری: دیدن رتبه برترهای کنکور!
حتی کودک 5 ساله که علاقه به اسباب بازی دارد: دیدن کودکی که با ماشین پلاستیکی اش بازی میکند!
و…
پیشنهاد مطالعه: اگر میخواهید در مورد با آدم حسود چگونه رفتار کنیم مطالعه کنید و دست پری برای جواب آدم حسود داشته باشید روی لینک بزنید.
برای شما چطور؟ چه حسرت بزرگی را در زندگی تجربه کردهاید؟
چطور حسرت خوردن را مدیریت کنیم؟
من در این مقاله اصلاً قصد ندارم بگویم حسرت نخورید یا خدایی ناکرده حسرت خوردن کار زشت و بدی است؛ حسادت و حسرت خوردن طبیعی است و راه فراری هم نداریم چون ما در اجتماع زندگی میکنیم و زندگی افراد دیگر را میبینیم. اگر هم نمیتوانیم کنار بیاییم، تنها راه چاره زندگی کردن در غار است!
میخواهم چند راهکار عالی را با شما به اشتراک بگذارم که چطور حسرت خوردن را مدیریت کنیم؛ خود را نبازیم و مانند افراد قوی آن را در جهت بهبود شرایط خودمان به کار ببریم!
شرایط فعلی را بپذیریم!
حسرت خوردن از جایی شروع میشود که شرایط خودمان را با دیگران مقایسه میکنیم. نداشتههای خود را در داشتههای دیگران میبینیم و آرزو میکنیم که ای کاش من هم این ها را داشتم!
کاملاً هم حق داریم اینطور فکر کنیم چون دیگران دارند و ما نداریم! اما همینطور مقایسه کردن، فایدهای هم دارد؟ معجزه میشود؟ جز اینکه افسردهتر و عصبانیتر شویم نتیجه ای که ندارد! علاوه بر آن بر روابط کاری و عاطفی هم تاثیر مخربی میگذارد!
از طرفی بپذیریم که شرایط همه یکسان نیست، همه در کنار نعمتهایی که داریم کمبود هایی هم داریم. اگر ما حسرت زندگی کسی را میخوریم شاید او هم به زندگی ما حسرت میخورد!
اجازه دهید این جمله در ذهنتان حک شود:
راه رهایی از رنج پذیرش رنج است
پذیرش یک موضوع تحمل آن را راحتتر میکند. وقتی شرایط زندگی خود را با تمام نعمت ها و کاستیها بپذیریم، از شر افکار منفی، مقایسههای منفی و حسرتهای آزاردهنده خلاص میشویم و با آرامش بیشتری به زندگی ادامه دهیم.
مقاله رهایی از افکار منفی راهکار خوبی در را بطه با این موضوع ارائه میدهد.
خواسته قلبی خودمان را پیدا کنیم!
یکی از عواقب مقایسه کردن و حسرت خوردن این است که از رسالت و هدفی که برایش ساخته شدهایم باز میمانیم. افراد زیادی را دیدهایم که همیشه در حال شغل عوض کردن هستند، از این شاخه به آن شاخه میپرند!
این افراد کاری را شروع میکنند و اگر ببینند فردی در کاری دیگر موفق شده است تصور میکنند که ارزش کار خودشان پایین است؛ بنابراین کار خود را رها و کار دیگری را به امید رسیدن به موفقیت شروع میکنند.
مانند این است که در حال کندن گودالی باشیم که انتهایش به گنج عظیمی میرسد؛ ولی با دیدن فردی که از گودال دیگری کیسهی طلا پیدا کرده است، سریعاً ناامید میشویم. سروقت گودال دیگری میرویم ولی باز هم ناامید میشویم و گودال فعلی را رها کرده و… .
اینگونه همیشه در حال گودال کندن هستیم بدون آنکه به گنجی دست پیدا کنیم؛ همیشه در حال تلاش کردن هستیم ولی دستاورد خاصی کسب نمیکنیم! آن وقت حسرت موقعیت و جایگاه دیگران را میخوریم و میگوییم: “خوش به حال فلانی، یه چیزی شد اما من همانم که بودم!”.
تنها وقتی به آرامش میرسیم که در مسیر درست قرار بگیریم برای این منظور بهتر است در قلب خودمان جستجو کنیم، تعریف خود را از خوشبختی پیدا کنیم:
“اون چه کاریه که عاشقشم و حاضرم تحت هر شرایطی پای تمام سختیاش وایسم، کاری که احساس میکنم براش ساخته شدم!”
سرگرمی یا کاری را پیدا کنید که از انجام آن واقعاً لذت میبرید. شاید انجام این کار در روزهای سخت تنها مایه آرامشتان باشد. مقاله استعداد یابی با روشی که ارائه میدهد کمک میکند استعداد خود را زودتر شناسایی کنیم.
تلاش کنیم تا برسیم!
به نظرتان بعد از اینکه استعداد و علاقه خود را کشف کردیم، نوبت به چه کاری میرسد؟
مشخص است باید برنامه ریزی و تلاش کنیم تا به هدفمان برسیم. فقط دانستن اینکه چه میخواهیم کافی نیست باید تلاش کنیم، عرق بریزیم که به آن شخصیت دلخواهمان تبدیل شویم.
بیایید با خودمان روراست باشیم علت خیلی از حسرت خوردنها، کم کاری خودمان است. آن زمان که دیگران تلاش میکردند ما در حال وقت تلف کردن بودیم و فکر میکردیم: “خب حالا وقت هست!”
در حالی که با هدفگذاری، برنامه ریزی و تلاش میتوانستیم الان در موقعیت دلخواهمان باشیم. ولی با اهمال کاری و سهلانگاری، حسرت خوردن را برای خود رقم زدیم و تمام این گُلها را خودمان به دروازه مان وارد کردیم. به قول معروف: از ماست که برماست!
قرار هم نیست تسلیم شدن را جایگزین حسرت خوردن کنیم با این بهانه که دیگر برای من دیر است! یا من نمیتوانم اینکار را انجام دهم! یادمان باشد ما اشرف مخلوقات هستیم و قادر به انجام هرکاری!
در مقاله اهرم رنج و لذت، به طور کامل در این باره صحبت شده است که چطور انگیزه انجام دادن کاری را به دست آوریم. پیشنهاد میکنم حتماً مقاله این مقاله را مطالعه کنید.
نکته مهم: با تامل و دقت بررسی کنیم دیگرانی که موفقترند چه کار کرده اند که ما نکردهایم، از آنها یاد بگیریم و نکات مثبت آنها را در مسیر موفقیت خود به کار ببریم.
آموزش دیدن و مشاوره گرفتن!
گیاه با نور و آب رشد میکند، انسان با آموزش دیدن! آموزش دیدن در هر موضوعی به ما کمک میکند عملکرد بهتری داشته باشیم و به جای حسرت خوردن، بتوانیم برای بهبود شرایطمان اقدامی بکنیم.
کسی که قصد دارد مهندس یا پزشک شود باید به دانشگاه برود و در رشته مورد نظر آموزش ببیند؛ کسی که میخواهد یک ورزشکار موفق شود باید تحت آموزش یک مربی خوب باشد.
کسی هم که میخواهد در زمینه فردی رشد کند، به شخصیتی زیبا دست پیدا کند و حسرت چیزی را نخورد باید از تجربیات و آموزشهای مربیانِ مهارت های ارتباطی استفاده کند.
جمعبندی
حسرت زندگی دیگران را خوردن یک امر طبیعی است چون ما در اجتماع زندگی میکنیم و زندگی دیگران را میبینیم، از طرفی دنیا همه چیز را به یک نفر نمیدهد. بنابراین طبیعی است دلمان بخواهد چیزی را که دیگران دارند ما هم داشته باشیم!
حسرت خوردن راه گریزی ندارد و فقط باید آن را مدیریت کرد:
- شرایط فعلی را بپذیریم؛
- به خواسته قلبی و تعریف خود از خوشبختی، توجه کنیم؛
- تلاش کنیم تا به هدف حقیقی خود برسیم؛
- ارتباط خود را با خدا عمیقتر کنیم؛
- از آموزشها و تجربیات مربیان بهره ببریم.
امیدوارم مطالعه این مقاله برایتان مفید بوده باشد وکمک کند تا حال خوب و آرامش بیشتری را در زندگی خود تجربه کنید.
دیدگاهتان را بنویسید