عوامل کاهش عزت نفس

عوامل کاهش عزت نفس

 

چه مواردی هستند که موجب کاهش عزت نفس ما می‌شوند؟

 

در مقاله «عزت نفس چیست؟» به تعریف عزت نفس پرداختیم و ۶ راه را معرفی کردیم تا بتوانیم یک فرد با عزت نفس بالا را شناسایی کنیم.

همچنین در مقاله «نشانه‌های یک فرد با عزت نفس پایین» به ارائه ۱۰ موقعیت مختلف پرداختیم که به ما نشان می‌داد یک فرد عزت نفس پایینی دارد.

 

در این مقاله قصد داریم به این موضوع بپردازیم که چه مواردی هستند که موجب کاهش عزت نفس ما می‌شوند.

 

 

نقشه ذهنی عوامل کاهش عزت نفس

 

 

۱- هدف‌گذاری‌های نامناسب

هر بار که هدفی می‌گذاریم و به آن نمی‌رسیم در حقیقت از کیسه عزت نفس خود خرج کرده‌ایم.

برای مثال تصمیم می‌گیریم بعد از سال‌ها دوری از کتاب بالاخره کتاب‌خوان شویم. با خود عهد می‌بندیم که روزانه حداقل ۳۰ صفحه کتاب بخوانیم. چند روز اول هرروز ۳۰ صفحه را می‌خوانیم؛ اما کمی بعد این مقدار به ۲۰ صفحه، چند روز بعد ۱۵ صفحه و شاید هم به ۱۰ صفحه کاهش می‌یابد.

در نگاه اول همین‌که ما کتاب‌خوان شده‌ایم و حداقل روزی چند صفحه کتاب می‌خوانیم باعث خوشحالی خودمان و اطرافیانمان می‌شود اما در این خلال با کاهش عزت نفس مواجه شده‌ایم. چراکه به عهد و پیمان خود که روزانه ۳۰ صفحه بود وفادار نبوده‌ایم.

این اتفاق یک پیامد منفی به دنبال دارد و آن‌هم این است که ما در درون خود به این باور می‌رسیم که «حرف من حرف نیست» و هرچه می‌گویم به آن عمل نمی‌کنم. این باور به جنبه‌های دیگر زندگی ما هم کشیده می‌شود. برای مثال ممکن است وقتی هدف‌گذاری مالی هم که انجام می‌دهیم این باور که «من به آن متعهد نخواهم بود و مثل هدف‌های قبلی به آن‌ها نخواهم رسید» سد راه ما شود برای دستیابی به آن.

هدف‌گذاری باید چالش‌برانگیز باشد اما قابل‌دسترسی هم باشد چراکه در غیر این صورت با کاهش عزت نفس روبرو خواهیم شد.

 

 

سنگین‌ترین هزینه‌ای که می‌توانیم برای رشد و پیشرفت خود خرج کنیم، عزت نفس ماست.

 

 

 

۲- شخصی‌سازی‌های مخرب

اگر هر انتقاد، هر تیکه و کنایه و هر اعتراضی را به خودمان نسبت دهیم باعث کاهش عزت نفس خود شده‌ایم.

مدیری را در نظر بگیرید که اعتراضات کارمندان را به شخصیت خود نسبت می‌دهد و این‌گونه فکر می‌کند که کارمندان او را دوست ندارند. درحالی‌که کارمندان به نحوه مدیریت شرکت و اتفاقاتی که در آن می‌افتد اعتراض دارند و شخص آقای رئیس را بسیار هم دوست دارند و برای او احترام زیادی هم قائل هستند.

یا استاد دانشگاهی را در نظر بگیرید که عدم حضور دانشجویانش در سر کلاس را به خود می‌گیرد و این‌گونه می‌پندارد که دانشجویان با این کار به او بی‌احترامی می‌کنند. درحالی‌که دانشجویان او را دوست دارند و تنها دلیلی که باعث می‌شود سر کلاس این استاد حاضر نشوند این است که از آن واحد درسی که این استاد ارائه می‌دهد، بیزارند.

شخصی‌سازی رفتارهای دیگران نه‌تنها باعث کاهش عزت نفس ما می‌شود، آرامش فکری ما را هم برهم می‌زند به‌طوری‌که مدام در ذهن خود درگیر خودخوری و یا جنگ با دیگران هستیم.

 

 

۳- کمال‌گرایی

«کمال‌گرایی» یا به‌عبارت‌دیگر «کامل گرایی» یعنی ما برای انجام یک کار، استانداردهایی را برای خودمان، تیم مان، خانواده‌مان، شرکتمان و… تعیین کنیم که دستیابی به آن استاندارها و یا رعایت آن‌ها بسیار هزینه‌بردار، زمان‌بر و یا آزاردهنده است.

این استانداردهای غیرمعقول دست و پای ما را می‌بندد و اجازه نمی‌دهد جلو برویم لذا به‌مرورزمان درگیر کاهش عزت نفس خواهیم شد.

 

 

بزرگ‌ترین شکست‌های زندگی را از همکاران، رقبا، مدیر، پدر و مادر و … نمی‌خوریم.

ما بزرگ‌ترین شکست‌ها و عمیق‌ترین زخم‌هایی که با خود جابجا می‌کنیم را از خودمان می‌خوریم.

 

 

مطالعه مقاله «کمال‌گرایی چیست؟»

مطالعه مقاله «مقابله (درمان) کمال‌گرایی»

 

کمال‌گرایی می‌تواند در هر جنبه از زندگی خودش را نشان دهد. در ادامه چند موقعیت شایع که در زندگی روزمره بیشتر اسیر آن‌ها می‌شویم را باهم مرور می‌کنیم:

 

 

کمال‌گرایی در جنبه‌های جسمانی و ظاهری:

«من حتماً باید به این مقدار وزن و قد برسم؛ باید بینی‌ام این‌طور باشد؛ حتماً باید لباسم آن‌طور باشد و … .»

کسی که این پیش‌فرض‌ها را برای خود قرار می‌دهد و به آن‌ها هم نمی‌رسد یا افرادی را می‌بیند که ظاهری بهتر از او دارد، دچار سرخوردگی می‌شود و خود را شکست‌خورده می‌بیند درنتیجه دچار کاهش عزت نفس می‌گردد.

 

 

کمال‌گرایی در جنبه‌های موفقیت فردی و کاری:

«در کنکور باید رتبه بهتری از فلانی بیاورم؛ اگر در محل کار قرار باشد ۳ کارمند برتر را انتخاب کنند من باید اولین نفر باشم؛ لایک پست‌هایی که در اینستاگرام می‌گذارم حتماً باید بیشتر از لایک پست‌های فلانی باشه و …»

 

 

کمال‌گرایی در جنبه‌های شخصی:

«ماشین من باید گران‌ترین ماشین بین دوستانم باشه. خانه‌ای باید بخرم که هیچ‌کس تو فامیل حتی خوابش رو هم ندیده باشه، لباس‌هایم همگی باید مارک باشند. اون هم مارک‌هایی که تو ایران به‌زور پیدا میشه و …»

وقتی فردی این‌گونه می‌اندیشد، هیچ لذتی از دارایی‌هایی که دارد نمی‌برد؛ چون اگر بهترین‌ها را نداشته باشد مدام در فکر به دست آوردن آن‌هاست، اگر بهترین‌ها را داشته باشد مدام استرس دارد که نکند کسی خانه و ماشین بهتری نسبت به خانه و ماشین من بخرد.

 

 

کمال‌گرایی در جنبه‌های هیجانی:

«نباید وقتی ناراحت هستم گریه کنم، نباید وقتی خیلی خوشحال می‌شوم در چهره‌ام نمایان شود، نباید احساساتم را بروز بدهم، همه‌چیز باید آن‌طوری پیش برود که من دوست دارم و …»

کنترل احساسات کار بدی نیست، اما اگر قرار باشد تبدیل به یک کمال‌گرایی شود و ما را محدود کند امری نکوهیده است چراکه باعث کاهش عزت نفس ما می‌شود.

خانمی را در نظر بگیرید که در محل کار با یکی از همکارانش بحث می‌کند و نمی‌تواند خودش را کنترل کند و می‌زند زیر گریه. این موضوع برایش خیلی سنگین است و نمی‌تواند با آن کنار بیاید چراکه برای خودش استاندارهایی قرار داده و الآن برخلاف آن‌ها عمل کرده. لذا تصمیم می‌گیرد از فردا دنبال شرکت دیگری برای کار باشد.

یا جوانی را در نظر بگیرید که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده است و خود را آماده کرده تا با علم و تلاش خود دنیا را تکان دهد. یک شرکت او را استخدام می‌کند و شروع به کار می‌کند. مدیر و همکاران در اولین روزها او را تحویل می‌گیرند و به او میدان می‌دهند. بعد از مدتی به خاطر یک اشتباه با او برخورد تندی می‌شود و جوان که برای خود استاندارهایی بالا قرار داده است این رفتارها را نمی‌تواند تحمل کند و مدام خودخوری می‌کند که چرا من مهاجرت نکردم.

 

 

یادمان باشد:

اگر یک تکه سنگ با تمام سرعت به سمت نور در حرکت باشد، بازهم نیمه پشتی او تاریک است.

 

 

کتاب «نیمه‌تاریک وجود» اثر دِبی فورد به نکته بسیار ظریفی اشاره می‌کند و آن این است که:

همه ما به‌عنوان یک انسان ممکن است نواقصی داشته باشیم. پذیرش این نواقص به ما کمک می‌کند تا رفتار سنجیده‌تری داشته باشیم، آرامش درونی بیشتری را تجربه کنیم و از کاهش عزت نفس خود جلوگیری نماییم.

 

کاهش عزت نفس موشکی

 

 

۴- ترس

ترس یکی از بزرگ‌ترین عوامل مخرب اعتماد به نفس و عزت نفس است. وقتی اسیر ترس‌ها می‌شویم، بدون آن‌که متوجه بشویم ناآگاهانه در حال خرج کردن از کیسه عزت نفس مان هستیم.

ترس‌ها دسته‌های مختلفی دارند: ترس از شکست خوردن، ترس از دعوا و درگیری، ترس از طَرد شدن، ترس از دست دادن کسی، ترس از رد شدن در یک آزمون و… .

دختر جوانی را در نظر بگیرید که برای فرار از ترس تنها ماندن حاضر است با افرادی همکاری کند و در محیط‌هایی قرار گیرد که اصلاً آن‌ها را قبول ندارد و می‌داند که این افراد هیچ کمکی به رشد و پیشرفت او نمی‌کنند.

پسر جوانی را در نظر بگیرید که هر بار با دوستانش بیرون می‌رود به او سیگار تعارف می‌کنند. پسر هم از ترس اینکه به او اَنگ «بچه سوسول» نزنند و او را ترک نکنند، خود را توجیه می‌کند که: «ضرر دود یک نخ سیگار که بیشتر از این‌همه هوای آلوده نیست» و سیگار را قبول می‌کند.

این افراد نه‌تنها درگیر «عواقب ناشی از اقدامات اشتباه در مقابله با ترس» می‌شوند بلکه در این خلال با کاهش عزت نفس نیز مواجه می‌شوند.

 

تمرین: بزرگ‌ترین ترسی که در زندگی با آن مواجه هستید را روی کاغذ بنویسید. سپس از خود بپرسید دلیل آن چیست و چرا درگیر این ترس هستید؟ سپس مجدداً در رابطه با جوابی که به این پرسش داده‌اید همین سؤال را مطرح کنید (بپرسید چرا …). این کار را برای ۵ مرحله ادامه دهید تا برایتان شفاف شود که این ترس ریشه در چه خاکی دارد.

با پیدا کردن ریشه‌ها راحت‌تر می‌توان این ترس را مدیریت کرد تا به عزت نفس ما آسیب کمتری برساند.

 

 

۵- اهمال‌کاری

اهمال‌کاری یعنی کار امروز رو به فردا موکول کنیم.

من یک خاطره تلخ از اهمال‌کاری خودم در گوشه ذهنم وجود داره که هر بار به یاد آن میفتم احساس بدی وجودم رو فرامی‌گیرد.

چند سال پیش یکی از دندان‌های من گهگاه درد می‌گرفت. بعد از مدتی به دندان‌پزشک مراجعه کردم (اهمال‌کاری اول این بود که دیر مراجعه کردم). دکتر گفت این دندان خراب شده است و باید روکش شود. برای گذاشتن روکش مجبور شدم به جراحی لثه تن دهم و برای چند روز درد بسیار شدیدی را تحمل کنم. قرار بود دو هفته بعد از جراحی لثه برای گذاشتن روکش مراجعه کنم اما به خاطر اهمال‌کاری نرفتم (اهمال‌کاری دوم). حدود ۳ ماه بعد قسمت کوچکی از دندانم شکست اما باز هم با این شرایط دست‌دست کردم و مراجعه نکردم (اهمال‌کاری سوم). ۲ ماه بعد کل دندانم شکست و چیزی از آن باقی نماند.

این تجربه برای من بسیار سنگین و دردآور بود زیرا دندان‌ها برای یک سخنران نقش خیلی مهمی را در زیبایی و نحوه بیان کلمات ایفا می‌کنند.

ازآن‌پس با خود عهد بستم اسیر هیولای اهمال‌کاری نشوم چراکه گاهی می‌تواند علاوه بر کاهش عزت نفس، کل زندگی ما را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.

 

 

چه کنیم تا اهمال‌کار نباشیم؟

الف) دلیل خیلی از افراد برای اهمال‌کاری‌شان این است که: «الآن اصلاً حس و حالش نیست» یا «بگذار یه کم انگیزه پیدا کنم بعدش میرم و فلان کار رو انجام میدم»

این افراد دچار یک خطای شناختی شده‌اند. آن‌ها فکر می‌کنند اول باید انگیزه داشته باشند و بعد شروع کنند؛ اما غافل از این هستند که انگیزه به دنبال اقدام و عمل می‌آید.

یعنی شما نباید صبر کنید تا انگیزه کتاب خواندن داشته باشید و بعد به سراغ مطالعه بروید. باید شروع کنید به کتاب خواندن (حتی خیلی اندک) و آن‌وقت می‌بینید که انگیزه در پی آن سراغتان خواهد آمد.

 

قدم اول در جلوگیری از کاهش عزت نفس

 

ب) کارها را آسان کنیم تا سختمان نباشد. فقط کافیه به اولین قدم فکر کنید و برای انجام آن یک‌قدم اقدام کنید. به کل مسیر و اتفاقات پیرامون آن فکر نکنید زیرا همان‌طور که در مورد قبلی گفتیم با انجام همان یک‌قدم انگیزه بیشتری برای ادامه پیدا خواهید کرد.

همچنین درگیر کامل گرایی نشویم؛ یعنی استاندارهای بالا نگذاریم که اقدام را برایمان سخت کند.

یادمان باشد که بسیاری از پروژه‌های بزرگ دنیا و بسیاری از افراد موفق دنیا ابتدا با یکسری حداقل‌ها کاری را شروع می‌کنند و بعد به‌مرورزمان آن را تکمیل می‌نمایند.

 

ج) راه دیگری که برای مقابله با اهمال‌کاری پیشنهاد می‌کنم این است که یک لیست از تمامی کارهای عقب‌افتاده و یا کارهایی که باید انجام شود را تهیه کنیم. سپس از آن لیست یک کار که از بقیه سبک‌تر است یا اینرسی کمتری نسبت به انجام آن داریم را انتخاب می‌کنیم و آن را به سرانجام می‌رسانیم. بعد از اتمام مجدد سراغ لیست می‌رویم و یک کار دیگر را انتخاب می‌کنیم و به همین منوال ادامه می‌دهیم.

خوبی این روش این است که بجای فرار رو به عقب، حمله روبه‌جلو کرده‌ایم و مانع کاهش عزت نفس خودمان شده‌ایم.

 

اگر نمی‌توانی قورباغه‌ات را قورت دهی، حداقل یک پشه که می‌توانی شکار کنی.

پس دست روی دست نگذار

 

 

۶- خود قضاوت گری

اینکه ما چه دیدگاهی نسبت به خود داریم بسیار تعیین‌کننده است که چه نوع رفتارهایی از خود بروز می‌دهیم. مطمئناً رفتارهای یک فرد که باور دارد: «هرچه در این زندگی درد می‌کشم حقم است» با رفتارهای فرد دیگری که باور دارد: «من لایق بهترین زندگی هستم» بشدت باهم متفاوت هستند.

پس قضاوت‌های ما، برچسب‌هایی که به خودمان می‌زنیم، کلمات و عباراتی که درباره خودمان بیان می‌کنیم همه و همه می‌توانند باعث کاهش عزت نفس ما و یا افزایش آن شوند.

 داستان «زندان بی حصار» که در مقاله «عزت نفس چیست؟» برایتان نقل کردم را خاطرتان هست. (اگر آن مقاله را نخوانده‌اید و یا داستان را فراموش کرده‌اید، پیشنهاد می‌کنم یک‌بار دیگر به آن مقاله نگاهی بیندازید).

یکی از عوامل مهم که باعث مرگ خاموش زندانیان می‌شد این بود که در خلال جلسات روانکاوی جلوی جمع از اشتباهات خود می‌گفتند. در حقیقت آن‌ها با قضاوت‌هایی که درباره خودشان می‌کردند، کیسه عزت نفس خود را خالی و خالی‌تر می‌نمودند.

 

 

۷- عبور از مرزهای اخلاق

رفتارهایی که خارج از چارچوب‌های اخلاقی هستند، به‌شدت روی کاهش عزت نفس ما اثرگذارند.

گاهی در ادارات شما با مدیری مواجه می‌شوید که با خود می‌پندارید: «آیا واقعاً فرد شایسته‌تری نسبت به او برای این پست وجود نداشت؟ آبدارچی این شرکت رفتار پخته‌تری نسبت به این مدیر دارد!»

اینجاست که شک می‌کنید نکند این مدیر از مرزهای اخلاق عبور کرده است و با زیر پا گذاشتن قوانین یا پله کردن دیگر همکاران و یا زیرآب زنی و … به این پست رسیده است!

بد نیست قبل از انجام هر کاری با خود بیندیشیم که آیا این رفتار من اخلاقی است یا خیر؟ آیا اگر تمامی انسان‌ها این کار را انجام دهند، دنیا جای بهتری برای زندگی می‌شود یا خیر؟ آیا این رفتار من باعث زحمت دیگران می‌شود یا خیر؟ آیا این رفتار باعث کاهش عزت نفس من می‌شود یا افزایش آن؟

 

 

جمع‌بندی

در این مقاله سعی کردیم به مواردی بپردازیم که می‌توانند باعث کاهش عزت نفس ما شوند. امیدوارم مراقب این موارد باشیم و از سرمایه وجودی خودمان یعنی عزت نفس مان مراقبت کنیم. در انتها مجدداً نقشه ذهنی متعلق به محتوای این مقاله را برایتان آورده‌ام تا در جمع‌بندی این مقاله به ما کمک کند:

 

نقشه ذهنی عوامل کاهش عزت نفس

 

 

اگر تمایل دارید خودتان رو مورد بررسی قرار دهید چک لیست زیر را دانلود کنید و هر روز به بررسی رفتارهای خود بپردازید.

 

دانلود چک لیست عزت نفس

دانلود PDF

 

 

مطالعه قسمت اول از سری مقالات عزت نفس:  «عزت نفس چیست؟»

مطالعه قسمت دوم از سری مقالات عزت نفس:   «نشانه‌های یک فرد با عزت نفس پایین»

مطالعه قسمت چهارم از سری مقالات عزت نفس:  «افزایش عزت نفس»

مطالعه قسمت پنجم از سری مقالات عزت نفس:  «تقویت عزت نفس | پر کردن مخزن عزت نفس مان»

 

2 پاسخ
    • ایرج شرفی
      ایرج شرفی گفته:

      حسین آقای عزیز سلام؛ وقت بخیر
      ایده کلی از آموزش های جناب شعبانعلی بوده. بله اما تغییرات، داستانهای شخصی، نکات تکمیلی و ارزش های افزوده ای که به این مقاله اضافه شده رو نمیبینید؟
      ایشون توی یک فایل صوتی آموزشهایی رو دادند که خیلی ها یا زمان گوش دادن بهش رو ندارند، یا ذاتاً گوش دادن به فایل صوتی رو دوست ندارند و ترجیح میدن متن بخونند.
      ضمن اینکه ما این آموزش ها رو بخش بخش و تفکیک کردیم،
      از طرفی یک چک لیست درست کردیم که افراد بتونند بعد از آموزش مدام خودشون رو چک کنند و سردرگم نمانند.
      داستان شخصی خود من به به این مقاله ها اضافه شده اند.
      نقشه ذهنی(مایندمپ) آموزش ها کشیده شده تا مخاطب بدونه مطالب رو بهتر به خاطر بسپاره و دسته بندی اش بکنه
      تصویر و عکس در مقاله آورده شده تا خشکی محتوا گرفته شود و …
      بی انصافیه اگر بدون لحاظ کردن این موارد و چشم پوشی کردند از اینهمه زحمت اینطور قضاوت کرد

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.