۵+۱ مثال در متقاعد سازی، یاد بگیر چطور قانع کنی

متقاعدسازی یکی از مهارت‌های است که کمک می‌کند دیگران را راحت‌تر قانع کنیم و با خواسته‌های خود همراه کنیم. به جرات می‌توانم بگویم که اگر این مهارت را نداشته باشیم، نمی‌توانیم پیشرفت کنیم و به اهداف خود برسیم. معمولاً با شنیدن کلمه متقاعد سازی، همه یاد فروشنده‌ها و مدیر‌هایی می‌افتیم که کت و شلوار با کروبات پوشیده‌اند و پشت میز مذاکره می‌نشینند! خیر! اینطور نیست. شما به گوشه گوشه زندگی خود نگاه کنید! از صبح تا شب، چند بار از پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر، فرزند، مدیر، کارمند، دوست و… می‌خواهید که در کاری شما را همراهی کنند؟ برای شما کاری انجام دهند؟ البته این موارد جزئی هستند اما اگر بتوانیم هر چه بیشتر دیگران را متقاعد کنیم، بهتر می‌توانیم کارهایمان را پیش ببریم، آسوده‌تریم، از بقیه جلوتریم و پیشرفت می‌کنیم. در این مقاله اصول متقاعد سازی را به صورت چند ویدئو و فیلم آورده‌ایم که کاربرد این اصول را هر چه بهتر یاد بگیرید. با ما همراه باشید.

 

مثال در متقاعدسازی به روش ترکیش ایر

ارسطو می‌گوید «من برای اثرگذاری و متقاعدکردن آدم‌ها به سه تا پارامتر رسیدم: اعتبار و اعتماد، احساسات و منطق».

‌ بین این سه پارامتر وزن بیشتری را برای پارامتر دوم یعنی احساسات قائل می‌شود و می‌گوید اگر می‌خواهید بر دیگران اثر بگذاری یا متقاعدشان کندی باید احساسات آن‌ها رو تحریک کنید.

‌ شرکت هواپیمایی تُرکیش ایرلاین با منتشر کردن این ویدیو زیبا در صدد این بود که هم اعتبار و اعتماد خودش را بین مردم بالا ببرد و هم با استفاده کردن از کاراکترهای کودک (آن هم کودکان حاشیه نشین) احساسات مخاطب را هدف قرار بدهد که موفق هم بود.

 

 

اساسی ترین اشتباه در متقاعدسازی

‌پسرم (آقای شرفی نویسنده این مقاله است) در حال دیدن انیمیشن باب اسفنجی بود و من هم مشغول کارهای خودم بودم. دیالوگ‌هایی که گفته می‌شد آرام آرام نظرم را جلب کرد تا جایی که سراغ گوگل رفتم و سکانس مورد نظر را پیدا کردم و به تماشا نشستم.

‌‌ اسم این داستان که هست: «باب اسفنجی شکلات می‌فروشد» به نکات خیلی ظریف فروش و متقاعدسازی پرداخته است (حتماً پیشنهاد می‌کنم فیلم کامل این قسمت را در گوگل سرچ کنید و ببینید)

‌ داستان از این قراره که باب اسفنجی و دوستش خیلی ناشیانه وارد فضای فروش و متقاعدسازی می‌شوند اما چون نمی‌دانند چگونه حرفه‌ای عمل کنند، موفق نمی‌شوند.

‌ توی این سکانس به زیبایی نشان می‌دهد که کاراکتری که باب اسفنجی و دوستش می‌خواهند به او شکلات بفروشند به خوبی نیاز آن‌ها را تشخیص می‌دهد، نقطه درد آن‌ها را پیدا می‌کند و با استفاده از آن، از مزایای محصولش را بیان می‌کند (نه مشخصات) و به راحتی یک فروش سریع و راحت را رقم می‌زند

 

مثال در متقاعدسازی با شرمنده شدن

‌احتمالاً برای  شما هم پیش آمده که زمان‌هایی در رودربایستی قرار بگیرید و از ترس شرمنده شدن خرید کردید.

یک قسمتی در مغز ما وجود دارد که تحت شرایط خاصی شرمنده می‌شود و تصمیماتی می‌گیرد تا از شرمندگی دربیاد.

‌ تلاش آدم‌ها برای خدمت به ما مثلاً تلاشی که فروشنده برای نشان دادن کالاهای مختلف برای ما صرف می‌کند، ‌یکی از همین عوامل است که ممکنه ما را شرمنده کند و به اشتباه مجبور می‌شویم که حتماً خرید کنیم حتی اگر اون لباس رو دوست نداریم.

 

متقاعدسازی به روش پشه

‌ این روزها کاراکتر «پشه» و «بچه» در برنامه «مهمونی» ایرج طهماسب حسابی حال و هوای برنامه را عوض کرده‌اند

‌ در این سکانس پشه در حال متقاعد کردن شخصیت «سیروس» است تا اجازه بدهد مهمان‌های داخل تالار عروسی را نیش بزند. در خلال مذاکره‌ای که با یکدیگر دارند، پشه در تلاش است تا دغدغه‌های آقا سیروس را پیدا کند و به تک تک آن‌ها جواب بدهد و به او راه حل بدهد.

‌این قاعده شاید اصلی‌ترین و ریشه‌ای ترین اصل از اصول متقاعدسازی باشد. یعنی اول باید دغدغه‌ها و نیازهای مخاطب (مشتری) را پیدا کرده و برای آن‌ها راه حل کنید.

 

 

مثال متقاعدسازی در سریال یاغی

اِسی (نقش امیر جعفری در سریال یاغی) به همراه دو نفر دیگر به دادگاه مراجعه می‌کند تا در رابطه با موضوعی شهادت بدهند.

در این سکانس، اِسی با بدجنسی تمام، دو نفر دیگر (شاطر و سید) را متقاعد می‌کند که از شهادت منصرف بشوند.

‌برای متقاعدسازی دو کار رو به خوبی تمام انجام می‌دهد:

‌اول اینکه سعی می‌کند تا جایی که امکان دارد از اصل «شباهت» استفاده می‌کند.

‌یعنی زمانی که می‌خواهد با شاطر که در حال سیگار کشیدن است صحبت بکند، از او درخواست سیگار می‌کند و او هم مشغول سیگار کشیدن می‌شود. زمانی هم که می‌خواد با سید صحبت کند، مانند سید روی پله‌ها می‌نشیند و لحظه‌ای که سید دست خود را به صورت می‌برد تا لب‌های خود را پاک ‌کند، در همین لحظه اسی هم دست به سمت لب خود می‌برد.

‌دومین نکته‌ای که در متقاعدسازی به خوبی رعایت می‌کند این است که با هر کدامشان از جنبه‌ای صحبت می‌کند که برای آن فرد دغدغه است. یعنی با شاطر از دردسرهای دادگاه و پاسگاه می‌گوید چون شاطر به شدت از این دردسرها فراری است. با سید هم از دین و قرآن و شب اول قبر می‌گوید که جزیی از دغدغه های اوست.

‌ در نهایت می‌بینیم که چقدر راحت هر دو آن‌ها از شهادت منصرف می‌شوند.

 

 

مثال متقاعدسازی در سریال یاغی

‌ در این سکانس از قسمت هفتم سریال یاغی شاهد این هستیم که بهمن خان به همراه برادرش رحمان نزد پیش‌ یک هکر حرفه‌ای به نام فریبا مراجعه کرده‌اند (که از دوستان خودشان است) برای اینکه گره کارشان فقط به دست این خانم باز می‌شود.

‌‌از طرفی رابطه فریبا و رحمان یک مقدار شکرآب شده و به همین دلیل خانم هکر که البته الان مواد مخدر مصرف کرده است و هوش و حواس درست و حسابی ندارد، از انجام دادن کارشان طفره می‌رود.

‌‌بهمن خان، رحمان را می‌فرستد که از فریبا عذرخواهی کند تا بلکه راضی شود و از اتاق بیرون بیاید تا کارشان را انجام دهد.

‌‌ این کلیپ دیالوگ‌های بین رحمان برای راضی کردن فریباست. دیالوگ‌هایی که در آن از تکنیک «هم گام سازی کلامی» استفاده می‌کند.

‌‌یعنی رحمان سعی می‌کند از اصطلاحات، جملات، علایق و چیزهایی که فریبا به آن‌ها تعلق خاطر دارد استفاده کند. عبارت‌هایی مثل: «مگه نگفتی رابطه با عشق و نفرت همراهه» یا «انرژی‌ات رو از من نگیر»

‌‌درنهایت هم می‌بینیم که فریبا به راحتی متقاعد می‌شود تا حدی که می‌گوید: «تو خیلی من رو خوب میفهمی».

 

 

منتظر باشید….

امیدواریم این مثال‌ها برایتان جالب و مفید باشد و کمک کند اصول متقاعد سازی را بهتر یاد بگیرید. منتظر مثال‌های بیشتر در همین مقاله باشید. مجموعه ایرج شرفی با بیش از ۵ سال تجربه تخصصی در زمینه مهارت‌های کلامی، دوره بی‌نظیر متقاعد سازی حرفه ای را آماده کرده است و در آن با به روز‌ترین و مؤثرترین تکنیک‌های نفوذ کلام، آشنا می‌شوید. برای یادگیری مهارت متقاعد سازی به صورت عملی، در دوره متقاعد سازی حرفه‌ای شرکت کنید.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.