چطور توجه مخاطب را جلب کرده و او را میخکوب کنیم؟
چرا مخاطبان به صحبت هایم گوش نمیدهند؟ شاید شما هم این مورد آزار دهنده را در سخنرانی تجربه کردهاید و برایتان مهم است که دیگر این اتفاق نیفتد. شاید هم تا کنون تجربه سخنرانی نداشته اید و میخواهید این مهارت جادویی و شگفت انگیز را یاد بگیرید و موفقیت بیشتری را نصیب خود کنید. در این مقاله مهمترین نکته را بیان کردهایم که چطور توجه مخاطب را جلب کنیم. با یادگرفتن همین شاه کلید، سخنرانیهایتان را جذاب تر و تاثیرگذارتر میکنید.
چطور توجه مخاطب را جلب کنیم؟
طی این سالها که آموزش خود را در زمینه فن بیان و سخنوری آغاز نموده ام، سخنرانیهای افراد مختلف و فراوانی را بررسی و تحلیل کرده ام؛ چه سخنرانان مشهور و چه افراد مبتدی. بعضاً سخنران هایی بوده اند که در جلب توجه مخاطب موفق عمل کرده اند یعنی شنوندگان طوری با اشتیاق جوشان به سخنان آنها گوش میداده اند که گویا به آنها وحی میشده! بعضی دیگر اما با اعتراض مخاطبین مجبور به ترک سکوی مقدس سخنرانی شده اند(کابوس یک سخنران).
هرچند که در دورههای فن بیان و سخنرانی که در این سالها برگزار میکنیم، نکات عملی مهمی را آموزش داده ایم که چطور توجه مخاطب را جلب کنیم (مواردی همچون لحن، ساختار بندی کلام، زبان بدن و …). در این مقاله قصد داریم با جزییات بیشتری به این امر مهم بپردازم.
مهمترین نکته در جلب توجه مخاطب چیست؟
یک شب مهمان خانه یکی از اقوام بودیم. آخر شب دورهم پانتومیم بازی کردیم. جایتان خالی! خیلی خوش گذشت، هیجان انگیزترین و پرسروصداترین بازی زندگیمان را تجربه کردیم! سایدا -دختربچهی 3 سالهی صاحب خانه- مدام وسط بازی میپرید و با تمام وجود فریاد میزد “من نیگا … من نیگا …” (یعنی به من نگاه کنید). با دست و پاهای خود اشارات عجیب و غریبی نشان میداد و ما هم مجبور بودیم کلماتی را حدس بزنیم و وانمود کنیم که با او هم بازی میکنیم! تا انتهای بازی با فریادهای “من نیگا … من نیگا…” شوکه میشدیم و لحظاتی را به سایدا اختصاص میدادیم. چارهای نبود اگر سایدا را با خود شریک نمیکردیم، شدیداً به گریه میافتاد و بازی به هم میخورد!
ما آدم بزرگها فکر میکنیم چون استخوان ترکاندهایم و قد بلند کردهایم کودک درونمان هم بزرگ شده است و احتیاجی به توجه ندارد! حقیقت این است که هر چقدر هم سن ما بالاتر رود این کودک درونمان هم بزرگتر و کودکتر میشود، دوست داریم کارهای بزرگتری انجام دهیم و توجه افراد زیادی را جلب کنیم.
چرا تلاش میکنیم در کنکور رتبه عالی کسب کنیم و دانشگاه خوبی قبول شویم؟ چون دیگران ما را تحسین میکنند؛
چرا نگاه دیگران به ماشین مدل بالا و خانه شیک مان برایمان مهم است؟ چون به ما حس غرور میدهد؛
چرا در محیط کار دنبال فرصت مناسب هستیم که خدمتی عالی ارایه دهیم؟ چون میخواهیم تسلط و اطلاعات خود را به رخ بکشیم؛
و … .
اینکه “چطور توجه مخاطب را جلب کنیم” فقط دغدغهی سایدای سه ساله نیست، تمنای من، شما، مخاطبان و هر کسی است که با او صحبت می کنیم.
این هم از سایدای داستان ما:
سخنرانی فقط سخن راندن نیست!
اشتباهی که در بعضی از سخنرانیها میبینم و حرص میخورم همین نکته است! سخنران یک ریز حرف می زند، تعاملی با مخاطب ندارد، فقط از علایق و خواسته های خود میگوید و تلاشی نمیکند که چطور توجه مخاطب را جلب کند در عین حال توقع دارد همه چشمها با لبخند به او توجه کنند (خیال باطل)! زمانی که سخنرانی میکنیم مخاطب هم دوست دارد مثل ما سخنرانی کند و نظرات و دیدگاه خودش را ابراز کند، دوست دارد بدرخشد. وظیفه ما به عنوان یک سخنران فقط سخن راندن نیست گاهی بهتر است خودخواه نباشیم! و گوی و میدان را به شنوندگان بدهیم. در یک جمله بگویم “مخاطب را شریک خود بدانیم” مخاطب دوست دارد مانند سخنران مورد توجه قرار گیرد و او را شریک سخنرانی خود قرار دهد.
این راز ، جوابِ سوالِ “چطور توجه مخاطب را جلب کنم” است : “توجه کن تا بهت توجه کنند“.
چگونه مخاطب را شریک خود قرار دهیم؟
برق وقتی جریان پیدا میکند که هم پریز باشد هم دوشاخه! سخنرانی هم یک عشق دو طرفه است، مخاطبان عاشق سخنرانی میشوند که سخنران هم عاشقانه با دل و جان سخنرانی کند. یک سخنران حرفه ای میداند چطور توجه مخاطب را جلب کند؛ او میداند که برای خودش حرف نمیزند باید برای مخاطبش صحبت کند، همانطور که مخاطبش دوست دارد سخنرانی کند.
3 راز را با شما در میان میگذارم و پیشنهاد میکنم آنها را با آب طلا قاب کنید و به دیوار ذهنتان بچسبانید! 3 نکته در مورد اینکه چطور مخاطب را شریک خود قرار دهیم یا بهتر بگویم چطور توجه مخاطب را جلب کنیم:
1) با زبانی که مورد علاقه شنوندگان است صحبت کنید
دیل کارنگی (سخنران برجسته آمریکایی) در کتاب آیین سخنرانی در این باره میگوید:
پیوند بین آنچه که شنوندههایتان بیش از همه دوست دارند -یعنی خودشان- و سخنرانی، تضمینی است بر باقی ماندن خط ارتباط.
صمیمیترین دوستم عاشق ماشین است، تمام ماشینهای دنیا را با قیمت، کارخانه، کشور سازنده، نوع موتور و… میشناسد. اگر یک روز وقت نکند ناهارش را بخورد حتماً سایتهای خرید و فروش ماشین را چک میکند! اما برای من همینکه ماشینم سالم باشد و من را در خیابان نگذارد کافی است و خیلی به جزییات فنی و شناخت مدلهای مختلف رغتی ندارم! بزرگترین عذابم این است که دوستم درباره ماشین شروع به صحبت کند مطمئنم یک ساعت طول میکشد و من فقط با لبخند مصنوعی و سرتکان دادن الکی تظاهر به گوش دادن میکنم در عین حال دنبال هر بهانهای هستم تا از دستش فرار کنم!
این عذاب را هر مخاطبی تحمل نمیکند به خصوص اگر اولین بار باشد که در سخنرانی ما شرکت میکند. اما اگر به زبان موردعلاقه مخاطب صحبت کنیم به راحتی توجه مخاطب را جلب میکنیم و او نیز با اشتیاق ما را همراهی میکند.
زبان مورد علاقه مخاطب چیست؟
زبان مخاطب نه شاخ دارد و نه دُم! چیز عجیب و غریبی نیست فقط کافی است شناخت خوبی از مخاطب داشته باشیم. در ادامه مواردی را برایتان لیست کرده ام که چطور به زبان موردعلاقه مخاطب صحبت کنیم:
- ضرب المثلها و طنزهای بومی آنها را یاد بگیریم. استفاده از اصطلاحات بومی حتی با لهجه محلی مخاطبان غوغا به پا میکند و احساس نزدیکی بیشتری بین مخاطب و سخنران برقرار میشود.
- شغل و درآمد و میزان تحصیلات و سن مخاطب را بدانیم و در صحبت هایمان به دغدغهها و خواستههای مخاطب اشاره کنیم. با این روش مخاطب متوجه همدردی و همدلی سخنران میشود.
- اگر اسم چند نفر از مخاطبان را میشناسید میتوانید لابلای سخنرانی به آنها اشاره کنیم.
- از داستان شخصی خود مخاطبان استفاده کنیم. البته بهتر است از قبل اجازه گرفته باشیم.
- درباره خود مخاطبان صحبت کنیم.
- درباره زیباییهای شهری که مخاطب در آن ساکن است حرف بزنیم. به مسائلی که شهر مخاطب با آن دست و پنجه نرم می کند، اشاراتی داشته باشیم.
- با تعریف و تمجید صادقانه از مخاطبان، پاسپورت خود به درون قلبشان را مهر تایید بزنیم.
تمامی مواردی که در بالا به آنها اشاره کردم، در صورتی حاصل میشوند که ما شناخت خود را از مخاطب بیشتر کنیم. شاید لازم باشد تحقیق یا مصاحبه کنیم. وقت گیر است اما ارزشش را دارد؛ چون هیچ زبانی به اندازه زبان مورد علاقه مخاطب برایش قابل درک نیست و به راحتی توجه مخاطب را جلب میکند.
2) بین خود و شنوندهها وجه اشتراک برقرار کنید
در علم NLP یک اصل مهم وجود دارد :
“دوستت دارم چون شبیه خودم هستی”
ما انسانها علاقه عجیبی به مشابه خود داریم و جذب کسانی میشویم که شبیه خودمان هستند. دوستان ما، همکاران ما معمولاً کسانی هستند که وجه اشتراک با یکدیگر داریم. این ضربالمثل قدیمی بین ما ایرانیها رایج است: اگر میخواهی کسی را بشناسی به دوستانش نگاه کن. چون دوستان و خانواده ما شبیه خودمان هستند و طبق این اصل از کسی تأثیر میگیریم که شبیه خودمان باشد. بارها پیش آمده است تصمیمی گرفته ایم ولی با مشورت دوستمان، منصرف شدیم یا نمیخواستیم کاری را انجام دهیم اما با مشورت دوستمان انجامش داده ایم. چنانچه سعدی استاد سخن میفرماید:
جان و تنم ای دوست فدای جان و تَنَت مویی نفروشم به همه مُلک جهانت
مژده میدهم که این اصل در سخنرانی بسیار بسیار کاربرد دارد و سخنرانان حرفهای با استفاده از آن، توجه مخاطب را جلب میکنند. بهتر است هر جا که میخواهیم انتقادی داشته باشیم یا راهکاری ارائه دهیم ابتدا طبق این اصل وجه اشتراکی بین خود و مخاطبان برقرار کنیم. به فرض مثال:
من هم از سخنرانی میترسیدم اما با آموزش و تمرین ترسم رفع شد؛
یکی از دوستان یا اقوامم به چنین مسأله ای دچار بود … ؛
قبلاً ساکن این شهر بودم یا سفری به اینجا داشتم … ؛
من هم همین رشته را خوانده ام … ؛
و … .
موراد مشترک بین خود و مخاطب را موشکافانه پیدا کنید و در ارائهی راهحلها و انتقادات به زبان آورید. با اینکارِ هوشمندانه توجه مخاطب را جلب میکنید از طرفی مخاطب دیگر گارد نمیگیرد و راحتتر سخن شما را میپذیرد.
- 9 راهکار مدیریت زمان در سخنرانی که هر سخنرانی باید بداند!
- بهترین تکنیکها برای سخنرانی در جلسات اداری
3) شنوندگان را در صحبتهای خود دخالت دهید
در این مورد همان کاری را میکنیم که با سایدای 3 ساله تجربه کردیم؛ یعنی گاهی گوی و میدان را به دست مخاطبین بدهیم و فریادهای خاموشِ “من نگا … من نگا …” را تحویل بگیریم. چرا؟ چون میخواهیم توجه مخاطب را جلب کنیم:
الف) از مخاطبین نظرخواهی کنیم
به نظر شما این طور می تواند باشد؟ آیا کسی با این موضوع آشنایی دارد؟ و … .
بعد از پرسیدن این سوالات بهتر است کمی مکث کنیم سپس از داوطلبین بخواهیم بلند شوند یا روی صحنه بیایند و با معرفی خود نظرشان را بیان کنند.
ب) رأیگیری کنیم
چه کسانی تاکنون فلان مورد برایشان پیش آمده؟ چه کسانی فلان تجربه را داشتهاند؟ و… .
با پرسیدن این سوالات تعدادی از مخاطبان دست خود را بالا میبرند و تأیید خود را اعلام میکنند. از طرفی این تکنیک در شناخت مخاطبین کمک شایانی میکند.
ج) فعالیتهای عملی بدهیم
با انجام فعالیت های عملی، تعامل مخاطبین با موضوع بیشتر میشود، مطالب گفته شده مرور میشود، فرصتی است که سوالات نگفته مخاطبین پاسخ داده شود و … . فعالیت عملی یک حالت نمایشی به سخنرانی میهد که بازیگرش خود مخاطب است. این پازل طلایی را به سخنرانی خود اضافه کنید و برای طراحی آن خلاقیت به خرج دهید.
کافییست یکی از موارد بالا را به کار بگیرید پاداش شما افزایش چشمگیر توجه مخاطبان خواهد بود نه فقط تعدادی بلکه همه مخاطبان. با اینکار بزرگترین لطف را در حق سخنرانی خود به جا آورده اید.
جمعبندی
یک نفر سرش داخل موبایل است…
یک نفر با بغل دستیاش صحبت میکند…
دیگری که در خواب به سر میبرد…
بعضیها هم کلاً بلند میشوند و محل را ترک میکنند!
از این موارد آزاردهندهتر برای سخنران وجود دارد؟ بعید میدانم در سخنرانی از این شرایط ناراحت نشویم. این شرایط مشابه این ضرب المثل است که: “مگه دارم با دیوار حرف میزنم!“. اما مقصر مخاطب نیست همانطور که ما توقع داریم مخاطب چشم و گوشش را در اختیار ما قرار دهد، مخاطب هم دوست دارد مورد توجه قرار گیرد و ما به عنوان سخنران باید زحمتش را بکشیم تا توجه مخاطب را جلب کنیم.
این دیدگاه حقیقت دارد که همه مخاطبان مانند سایدای 3 ساله تمنای توجه دارند و اگر سخنرانی خود را با مخاطب شریک نشویم تاوانش هم از دست دادن سخنرانی است. برای اینکه توجه مخاطب را جلب کنیم 3 راهکار مؤثر ارائه دادیم:
- با زبانی که مورد علاقه شنوندگان است صحبت کنیم؛
- بین خود و شنوندگان وجه اشتراک برقرار کنید؛
- شنوندگان را در صحبت های خود دخالت دهیم.
امیدوارم با خواندن این مقاله دیگر به کابوس بیتوجهی مخاطبین دچار نشوید و خیلی حرفهای توجه مخاطبین را جلب کنید.
6 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
واقعا عالی بود
من خودم معلم هستم و بعضی اوقات این نکات یادم میرن اما الان برام مرور شد
سلام دوست عزیز
وقتتون بخیر
خیلی ممنون از نظرتون
خوشحالیم براتون مفید بوده
چقدر سایداتون بانمک بوده 🙂
سلام دوست عزیز
وقتتون بخیر
خیلی ممنون از نظرتون
بله خیلی با نمکه :))
بعضی از تکنیک ها تکراری بودن اما با موردی که گفتید مخاطب رو شریک کنم، خیلی موافقم
سلام دوست عزیز
خیلی ممنون از نظرتان
امیدواریم این تکرارها تبدیل به عمل بشوند
خوشحالیم براتون مفید بوده