چگونه خوش زبان باشیم

چگونه خوش زبان باشیم؟

از شما خواننده گرامی یک سوال دارم، واقعاً چرا می‌خواهید خوش زبان باشید؟ شیرین زبانی چه فایده‌ای برای شما دارد؟ البته هر فردی دلیل خودش را دارد، اما همه ما می‌دانیم افراد خوش سر و زبان چقدر جذاب و محبوب هستند و کاریزمای عجیبی دارند.

در اقوام ما فردی به نام محمد هست که بسیار چاق می‌باشد و خداوند در بزرگی دماغ این بشر هیچ چیزی کم نگذاشته است! همیشه هم لباس‌های معمولی می‌پوشد و ظاهر ساده‌ای دارد. اما محال است در جمعی حضور داشته باشد و دیگران اطراف او جمع نشوند! نمی‌دانم این فرد به جای غذا آهن‌ربا می‌خورد؟! تنها دلیل جذابیت آقا محمد، خوش زبانی و هوش کلامی بالای اوست که وقتی شروع به صحبت می‌کند هر چه گوش و چشم در آن مکان وجود داشته باشد، به سمت او کشیده می‌شود!

خوش زبان بودن واقعاً بی‌هزینه‌ترین هدیه است! هدیه هم برای خودمان و هم برای دیگران چون به جذابیت خود ما کمک می‌کند بدون آنکه نیاز باشد مانند یوزارسیف زیبا باشیم یا مانند بیل گیتس پولدار! از طرفی دیگران هم از هم صحبتی با ما، حس و حال خوبی می‌گیرند.

تصور کنید بسیار خوش زبان هستید، در آن صورت چه موقعیت‌ها و موفقیت‌هایی برای شما به وجود می‌آید؟ باید به شما بگویم که اگر ۹ راهکار زیر را در کلام خود رعایت کنید، این تصورات زیبا را در واقعیت هم خواهید چشید!

 

تاثیر خوش زبانی در موفقیت

 

از زبان مخاطب سخن بگو!

این نکته را اول از همه مطرح کردم چون از بقیه موراد تاثیرگذارتر است. اگر واقعاً مایل هستید که مخاطب توجه خود را برای شما خرج کند و خوشش بیاید، باید شما هم به او توجه کنید و از زبان او، دغدغه‌ها، خواسته‌ها، آرزوها و نیازهای او صحبت کنید.

در واقع هنر شما باید این باشد که سخن خود را با زندگی مخاطب گره بزنید تا بداند که او هم در گفتگو شریک است نه اینکه نقش چغندر دارد!

یکبار امتحان کنید خودتان خواهید دید که مخاطب چهار چشم و گوش دیگر قرض می‌گیرد و میخکوب صحبت‌های شما می‌شود. بگذارید خیالتان را راحت کنم، راز اصلی خوش زبان بودن همین است و بس!

 

صحبت از دید مخاطب

 

گوش بده، گوش بده، گوش بده!

خیلی از ما فکر می‌کنیم برای خوش زبان بودن حتماً باید پرحرفی کنیم و دیگران فقط گوش بدهند! اما خواهشاً اینطور نباشید! درست است که نامش خوش زبانی است اما لازم نیست همیشه زبان خود را به کار گیرید بلکه گاهی اوقات باید اجازه دهید مخاطب زبان بچرخاند و در گفتگو شریک شود.

در واقع این تکنیک در رابطه با تکنیک قبلی می‌باشد چون به همان اندازه که شما دوست دارید صحبت کنید و دیده شوید، مخاطب هم دلش پَرپَر می‌زند حرف‌هایی که به ذهنش هجوم می‌آورند را به زبان آورد. اجازه دهید او هم صحبت کند و شما گوش دهید. اصلا خودتان سوال بپرسید تا او هم به حرف بیاید. با اینکار لطف بزرگی برای خوش زبان بودن خود کرده‌اید.

متاسفانه خیلی از ما مهارت گوش دادن فعال نداریم و صد تاسف برای مدارس که دریغ از یک فصل کتاب از این مطلب را آموزش دهد! بدتر اینکه خیلی از ما دقت و حوصله کافی برای گوش دادن فعال نداریم.

می‌خواهید بدانید راز گوش دادن فعال چیست؟ تنها کافیست که خود را دانش آموز بدانید که در گوش دادن به سخنان استادش هست! لطفاً جبه نگیرید که «خب همه که استاد نیستن…میخوای قلم و کاغذ هم داشته باشیم!!». منظور من این است که فکر نکنیم علامه دهر هستیم و همه چیز را می‌دانیم. برای چند دقیقه پیش فرض‌های خود را کنار بگذارید و از دید مخاطب به حرف‌هایش گوش دهید.

گوش دادن فعال به ما کمک می‌کند که فکر و ذهن خود را وسعت بدهیم. انیشتین یک جمله عالی دارد «هر چه بیشتر می‌دانم، تازه متوجه می‌شود که هیچ چیز نمی‌دانم».

 

گوش دادن فعال

 

به مخاطب احترام بگذار!

افراد خوش زبان یک سیاست عالی دارند که خواه ناخواه آن را به کار می‌گیرد. این افراد می‌دانند که برای حفظ کاریزما و جذابیت، نباید چهره خود را خراب کنند. به عنوان مثال بی‌ادبی، فحاشی، توهین، لغات فسخ و رکیک و… استفاده نمی‌کنند!

افراد خوش زبان، زبانشان شیرین است چون مخاطب را قضاوت نمی‌کنند و او را همان طور که هست به رسمیت می‌شناسند. برای نشان دادن احترام، باید خود را جای مخاطب بگذاریم و بدانیم که اگر ما هم جای او بودیم شاید مانند او عمل می‌کردیم و همان خصوصیات و ویژگی‌های مشابه را می‌داشتیم. اگر همه مردم دنیا این به این نکته عمل کنند، دیگر دل کسی نمی‌شکند، قاتل زنجیره‌ای به وجود نمی‌آید، فرزند پرخاشگر نخواهیم داشت، پدر و مادرها بد اخلاقی نمی‌کردند و… . تصور کنید دنیا چقدر زیبا و پر از آرامش می‌شد!

 

چگونه عزیز شویم

خوش زبان بودن بیهوده‌گویی نیست!

به قول قدیمی‌ها و بزرگان اهل ادب، یکی از آفات کلام بیهوده‌گویی است. حرف‌های بیهوده که نه نفعی دارند و نه ضرر، یکی از بزرگترین خودزنی‌های یک گوینده حرفه‌ای است. خواهش می‌کنم به کلام افراد موفق یا سخنرانان بزرگ توجه کنید. ببینید که چقدر منطقی شرایط را توصیف می‌کنند و راهکار ارائه می‌دهند. وقتی پای صحبت‌های چنین افرادی می‌نشینیم دست خالی بلند نمی‌شویم بلکه نکته‌ای یاد می‌گیریم که به ما کمک می‌کند زندگی بهتری داشته باشیم.

یک تکنیک به شما می‌گویم و امیدوارم همانطور که برای من معجزه کرد، برای شما هم مفید باشد. اگر می‌خواهید میزان خوش زبان بودن خود را بسنجید، حتماً با افراد سطح بالا ارتباط بگیرید و کمی با آن‌ها صحبت کنید. اگر واقعاً بتوانید توجه آن‌ها را جلب کنید باید از پیشرفت خود خوشحال باشید. برای اینکه این لحظات سرنوشت ساز را تجربه کنید، راز فایده‌گویی را به کار بگیرید! سعی کنید حرفی بزنید که برای چنین افرادی فایده داشته باشد. مطمئن باشید مورد استقبال قرار می‌گیرید.

خدایا شکرت که نعمت خوش زبانی را به بشر دادی!

 

پرحرفی و بیهوده گویی

 

حواست به لحنت باشد!

لحن ما تاثیر غیر قابل انکار در خوش زبان بودن دارد. کلمات با لحن ما رنگ و شکل می‌گیرند و فرقی ندارد که آن کلمه خوب باشد یا نه! فرض کنید می‌خواهید به دوست خود بگویید «برای من یک لیوان آب بیار»، یکبار به حالت خواهش و یکبار به حالت دستوری و رئیس مأبانه بگویید سپس واکنش دوستتان را ببینید. احتمالاً در حالت دوم دوستتان بگوید «نوکر بابات غلام سیاه»!

جمله در هر دو حالت یکسان است اما لحن متفاوت ما باعث شد که احساس متفاوتی در مخاطب ایجاد شود و واکنش متفاوتی از او بگیریم! واقعاً باید اینجا بگوییم «فتبارک الله احسن الخالقین بابت این ظرافت در آفرینش انسان» که با یک تغییر لحن احساسات تغییر می‌کند!

تحقیقات نشان داده است که لحن ۳۸ درصد در انتقال پیام تاثیر دارد اما خودِ کلمات فقط ۷ درصد موثر هستند! برای خوش زبان بودن حتماً حواسمان به لحن خود باشد که خدایی نکرده باعث سوء تفاهم نشویم!

 

لحن در خوش زبانی

 

شوخ طبعی شاه کلید خوش زبان بودن!

از این مورد دیگر نیازی نیست چیزی بگویم، خودتان می‌دانید که شوخ طبعی بخش لاینفک افراد خوش زبان است! این افراد هوش کلامی فوق العاده‌ای در طنز گفتن دارند و واقعاً به آن‌ها باید غبطه خورد چون به راحتی می‌توانند دیگران را بخندانند و دل آن‌ها را به دست آورند.

شوخ طبعی یک هنر است و اگر آن را در خود تقویت کنید باید بگویم که کلید دلربایی را به دست آورده‌اید. اما بسیاری از افرادی که به مجموعه ایرج شرفی مراجعه می‌کنند، با زبان بی زبانی می‌گویند که «واقعا دلم میخواد شوخ طبع باشم اما بلد نیستم… تروخدا دو کیلو شوخ طبعی به من بدین که یکم بامزه بشم»!

خوشبختانه با تخصص چندین ساله که در زمینه هوش کلامی داریم، توانستیم الگوهای حرفه‌ای و تمرینات حساب شده‌ای ارائه دهیم که این آرزوی دوستان برآورده شود. در انتهای دوره یک مُشت افراد بانمک تحویل می‌دهیم اما نگرانی ما این است که با حضورشان فشار خون جامعه بالا نرود!

 

شوخ طبعی

 

نقاب نزن!

دو واقعیت وجود دارد: مردم جنس خریداری شده را دوباره نمی‌خرند و اینکه به جنس تقلبی اعتماد نمی‌کنند! این حقیقت تنها در رابطه با کالای مغازه نیست بلکه شامل شخصیت، رفتار و کلام ما هم می‌شود. ما اگر سعی کنیم شبیه فرد دیگری صحبت کنیم یا خود واقعی‌مان را پنهان کنیم، نمی‌توانیم اعتماد دیگران را جلب کنیم.

برای خوش زبان بودن باید خودمان باشیم (البته بهترین خودمان) و با اعتماد به نفس نظر خود را بیان کنیم. از قدیم گفته‌اند «هر آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند». هنگام صحبت کردن روی تصویر ذهنی و احساس خود متمرکز شوید و سعی کنید همان را واضح و شفاف بیان کنید.

زمانی که این نکته را یاد گرفتم تازه فهمیدم که خوش زبان بودن یعنی چه!

 

طبیعی بودن برای خوش زبان بودن

 

امن باش سپس خوش زبان!

تا زمانی که دیگران در کنار ما احساس امنیت نکنند، به صحبت‌های ما اصلاً گوش نمی‌دهند! تصور کنید جنگل زندگی می‌کنید و به تازگی خرس بزرگی پیدا شده که نصفه شب‌ها به خانه آدم‌ها می‌آید و آن‌ها را یک لقمه چپ می‌کند! آیا می‌توانید شب‌ها خواب آسوده و لذت بخش داشته باشید؟ مطمئناً خیر!

صد در صد جَوِ صحبت کردن هم به همین شکل است!  خرد خوش زبان می‌داند که نباید سوالات شخصی و خصوصی بپرسد یا رازها و موضوعات شخصی مخاطب را برملا سازد تا مخاطب معذب و دلخور نشود.

اتفاقاً همزمان با این مقاله، داشتم با مادرم صحبت می‌کردم و می‌گفت که از دست یکی از اقوامش ناراحت است چون در جمع درباره زندگی شخصی ما و پدرم حرف نامربوطی زده است! متأسفانه این امر باعث شده که اعتمادی به ایشان نداشته باشیم و معاشرت خود را با ایشان محدود کنیم!

این رفتار و اشتباهات باعث می‌شود اعتبار خود را از دست دهیم و اگر اعتبار نداشته باشیم پس بهتر است سکوت کنیم چون دیگر کلاممان خریدار نخواهد داشت! خوش زبان بودن بها دارد و باید برای داشتن آن قلب بزرگی داشته باشیم تا افراد زیادی در آن جای بگیرند!

 

اعتماد سازی در صحبت

 

با حُسن جویی دلبری کن!

شیرین‌ترین و دلبرترین قسمت خوش زبان بودن، حُسن جویی است. حُسن جویی یعنی شما یک ویژگی یا نکته مثبت از فردی ببینید و آن را به زبان بیاورید، اصطلاحاً از او تعریف کنیم. هر چقدر از تاثیر فوق العاده این مهارت بگویم کم گفتم. پیشنهاد می‌کنم اگر می‌خواهید حرفه‌ای و اثرگذار از دیگران تعریف کنید، مقاله حُسن جویی را بخوانید.

 

حسن جویی و شیرین زبانی

 

سخن آخر را هم بشنو ای اهل رشد!

واقعاً خودم از نوشتن این مقاله لذت بردم چون ۹ گنج طلایی را در آن قرار دادیم که هر کدام به طرز فوق العاده‌ای کلام، روابط و زندگی شما را متحول می‌کنند. فقط یک نفر مرد کهن می‌خواهد که به آن‌ها عمل کند. اما در انتها به شما بگویم که خوش زبانی شامل موارد دیگری هم می‌شود مانند حاضرجوابی، بداهه گویی، متقاعد سازی و… . شما با شرکت در دوره هوش کلامی هر آنچه که برای داشتن کلام قدرتمند و زیبا نیاز دارید را به دست می‌آورید. ما هم پا به پای شما کنارتان هستیم تا کلام خود را تقویت کنید. برای اطلاعات بیشتر روی دوره هوش کلامی کلیک کنید.

 

حاضر جوابی های دندان شکن

حاضر جوابی‌ های دندان شکن

برای همه ما موقعیت‌هایی پیش آمده که به ما توهین شده یا اصطلاحاً تیکه‌ای انداخته‌اند یا ما را زیر سوال برده‌اند اما در آن لحظه نتوانستیم حاضر جوابی های دندان شکن یا اصلا جوابی بدهیم. واقعاً تحمل این لحظه‌ها سخت است چون تحقیر می‌شویم، آنقدر اعصابمان به هم می‌ریزد و حرص می‌خوریم که تا چند روز یا حتی چند هفته، فکر ما را شدیداً به خود مشغول می‌کند. بعد از مدتی کلنجار رفتن با روح و مغز خود، ناگهان یک جواب مناسب پیدا می‌کنیم و آرزو می‌کنیم که زمان به عقب بازگردد تا با یک حاضرجوابی دندان شکن انتقام خود را بگیریم و دلمان خنک شود!

اما واقعیت تلخ این است که زمان هیچگاه به عقب بازنمی‌گردد و آب رفته به جوی دیگر برنمی‌گردد. یکبار به صحبت‌های یک خانم گوش می‌دادم که می‌گفت «من حاضر جوابی‌ های دندان شکن بلد نیستم… یکبار با همسرم بحثم شد و بهم گفت تو نه حرف زدن بلدی نه پول داری… از اون جاریت یاد بگیر که چقدر خوش سر و زبونه!… با شنیدن این حرفا اعتماد به نفسم صفر صفر شده و خیلی خودمو باختم!»

گفتن حاضر جوابی های دندان شکن در لحظه، واقعاً یک هنر است که فقط افراد با هوش کلامیِ بالا از آن بهره‌مند هستند. اما ذاتی نیست یعنی می‌توان این مهارت را با تمرین و استمرار یاد گرفت و به مرور خودمان از جواب‌های خودمان لذت ببریم. موافق هستید که اگر حاضرجواب باشیم، اعتماد به نفس بالایی هم خواهیم داشت؟

یکی از بهترین روش‌های یادگیری برای حاضر جوابی های دندان شکن این است که جواب‌های آماده در آستین داشته باشیم! یعنی به جواب‌های دیگران مخصوصاً بلبل زبان‌ها دقت کنیم و جواب‌های آنان را شکار و یادداشت کنیم. در ادامه یک لیست پُر و پیمان برایتان آورده‌ایم که هزار قدم شما را جلو می‌اندازد. امیدوارم استفاده کنید و لذت ببرید.

 

 

حاضر جوابی های دندان شکن برای ظاهر

در این مواقع باید با کلام خود برای خودمان یه سپر دفاعی درست کنیم و جواب مناسب را بدهیم. اما شاید ندانیم در این موقعیت چه جوابی میشود داد و ذهنمان قفل می‌کند. در ادامه برای هر موقعیت چند تا جواب برایتان آماده کرده‌ایم که کمک میکند در این شرایط حرف کم نیارید.

 

چقدر پیر شدی!

  • یه شیر همیشه شیره.
  • ما ذاتاً زود بزرگ میشیم.
  • موی سپید را فلکم رایگان نداد / این رشته را به نقد جوانی خریده ام.
  • هر تار مو سفید یک گیگ تجربه پشتش خوابیده.
  • خوبه دیگه نیاز به مِش کردن ندارم.

 

چقدر قَدِت کوتاهه؟

  • کجاشو دیدی! نصفم زیر زمینه.
  • خدا از قد من زده گذاشته روی زبون تو.
  • خوبیش اینه به آدمها از بالا به پایین نگاه نمیکنم.
  • تو بچگی به اندازه کافی پاستیل نخوردم و کش نیومد.
  • هواپیمای جنگی هم از هواپیمای مسافربری کوتاه تره اما سریعه و پرقدرت.
  • کوته قدی بِه از کوته نظری.
  • میزان قد آدمها دست خودشون نیست اما میزان شعورش چرا.
  • آدم باید دیدش بلند باشه نه قدش.
  • خدارو شکر کوتاهی به قدم زده نه به شعورم.
  • قد منم مثل شعور تو کوتاه.

شما کدام جواب را بیشتر می‌پسندید؟

 

چقدر عطرت بدبوئه!

  • خوشبختانه عطر رو میشه راحت عوض کرد اما شخصیت رو نه.
  • همیشه قبل از اینکه ازت نظر بخوان، صحبت میکنی؟
  • عطر آدم بد بو باشه بهتر از اینه که افکار و حرفاش بوی گند بده.
  • اینو زدم واسه دفع حشرات و آدمهای موذی.
  • از این پیف پافی که تو زدی که بهتره.
  • فکر کنم خیلی وقته فیلترهای بینی ات رو تعویض نکردیااا.
  • یادم باشه سری بعدی که خواستم برم خرید با خودم ببرمت. انگار نظر شما مهمتر از نظر منه.

 

چرا انقدر لاغری؟

  • کیفیت مهمه نه کمیت
  • ‌آره بابا نه از هیکل شانس آوردیم نه از رفیق (یا فامیل یا  همکار)
  • ‌شما به حجم خودت ببخش مارو‌
  • ‌لاغر شدم کنار هم جا بشیم
  • ‌آره، نشتی دارم
  • سلول‌هام گرسنه بودند، گوشتام رو خوردند
  • ما بیمار رخ زیبای تو گشتیم، لاغر شده ایم، بس که به دنبال تو گشتیم
  • چوب کبریت هم باریکه اما می‌تونه آتیش به پا کنه
  • اسب میان تهی به کار آید به روز نبرد نه گاو پرواری
  • کنترل وزن من هم مثل کنترل زبون تو از دستم در رفته

 

چقدر چاقی؟!

  • آدمهای خوب هرچقدر حجم بیشتری رو از این دنیا بگیرند، دنیا جای بهتری برای زندگی میشه
  • اگر زیادی حرف بزنی، تو رو هم میخورما

 

این جملات و لیست آماده، تا یک جایی به درد شما می‌خورند. شما خود باید خلاق باشید و هوش کلامی خود را تقویت کنید تا بدانید در هر جمعی چطور صحبت کنید. برای تقویت هوش کلامی خود روی لینک زیر کلیک کنید:

 

حاضر جوابی و هوش کلامی

دوره تخصصی هوش کلامی

 

دماغت چرا….

  • سرت رو گردن خودت باشه نه توی بینی من 😊
  • بینی که سر بالا میشه، حسودا ابوعطا میخونند
  • تو هم باید بری مثل من عمل کنی اما بجای بینی باید زبونت رو کوتاه کنی که زیادی زبون درازی نکنیم
  • یکی از خوبی های بینی بزرگ اینه که نفس کم نمیارم چون دوبرابر هوا رو می‌کشه داخل
  • بینی ام رو عمل نمیکنم اما بینی عملی ها رو دوست دارم

 

حاضر جوابی‌های شخصیتی

یکی از تحقیر‌آمیزترین توهین‌هایی است که شخصیت ما را زیر سوال می‌برد که حاضر جوابی‌ های دندان شکن اگر اینجا استفاده نشود پس کجا به کار آیند؟ لیست زیر برای شما بسیار مفید خواهد بود.

 

سلام بلد نیستی؟

  • خدا هم سلام رو واجب نکرده که شما واجب میدونی.
  • خواستم شما سلام بدی تا ثواب بیشتر برای شما باشه.
  • خواستم شما ثواب بیشتری ببری تا شاید گناهان زبون درازِت رو بشوره و ببره (با لحن شوخی و خنده).
  • بلدم اما هرچی رو که بلدی نباید هرجایی استفاده کنی.
  • فکر میکردم فقط من بلد نیستم اما الان متوجه شدم با هم همدردیم.

شما کدام جواب رواانتخاب می‌کنید؟ اگر جواب دیگری هم به دهنتان می‌رسد در قسمت نظرات بنویسید تا به جواب‌ها اضافه کنیم.

 

چقدر ساده لوحی تو!

  • اشرف مخلوقات آدمه نه روباه.
  • قرار نیست که همه مثل شما خاشخاشی باشند. بعضی ها هم مثل من ساده اند.
  • فکر میکردم همه مثل خودم صادق و یکرنگند. هنوز با دنیای شما آشنا نشدم.
  • ساده لوحی من از روی صداقته، بی ادبی شما از کجاست؟
  • ادعای اَدَبِت مثل دلار بالا میره اما شعورت مثل ریال پایین میاد.
  • اگر ساده لوح نبودم که با شما هم کلام نمیشدم.
  • ساده لوحی اینه که همین رفت رو هم باور کنم.

 

چرا همش میخوابی؟!

  • ارزونترین لذت فعلاً همین خوابه. اونم تو میخواهی از ما بگیری؟
  • هر وقت بیدار شدم بهت میگم.
  • آدمهایی رو که دوست دارم فقط توی خواب میبینم…
  • اسب رو جو ،طناب رو تاب، مرد رو خواب نگه می‌داره…
  • خواب مومن هم عبادته عزیز من.
  • آذوقم رو جمع کردم و دیگه کاری ندارم.
  • چون داخل خواب هام تو نیستی و آرامش دارم.
  • خوابیدن رو به سرک کشیدن و فضولی توی زندگی دیگران ترجیح میدم.
  • می‌خوابم که خواب تورو ببینم.
  • به هرحال یکی کمبود خواب داره یکی کمبود فهم.
  • توی خواب با آدمهای بهتری طرفم.
  • تو نگران من نباش. وقتی خواب هم هستم دارم پول در میارم.
  • می‌خوابم بلکه سختی ها رو کمتر حس کنم.

 

چقدر خسیسی تو!

  • هر از گاهی باید ولخرجی‌ها رو جبران کرد دیگه
  • تو خرج کن ما ازت یاد بگیریم
  • خسیس باشی بهتر از اینکه که انقدر رُک باشی
  • با همین روش پولدار شدم (با ظنز و شوخی)

 

پس کی لاغر میشی؟

  • هر وقت شما مودب بشی
  • من که چاق نیستم ، اینجا کوچیکه من بزرگ به نظر میام 😂
  • خبر میدم بهت 😉
  • هروقت تو یاد بگیری چاقی و لاغری ی مسأله شخصیه
  • باش صحبت کردم کم نمیشه
  • خودم مسئول بدن خودم هستم! و هر موقع که صلاح بدونم و اراده کنم تغییر خواهم کرد
  • چاق و لاغری بهانه است! مهم شعور هست که متاسفانه همه ندارن

 

زنه دیگه!!

  • نکنه شما رو باباتون به دنیا آورده؟
  • نکنه شما رو لک لک ها آوردن دادن به خانوادتون؟
  • حالا شما که مردی، چه شکلاتی خوردی؟!
  • کاش بجای اینهمه بلبل زبونی، دو سه واحد هم ادب پاس میکردید
  • حیف مادری که ۹ ماه یه آدم …. رو حمل کنه
  • فعلاً که شما در به در دنبال همین خانم ها هستی (محتاج همین خانم ها هستید)

 

چقدر بی عُرضه ای تو!!!

  • ولی سرم تو کار خودمه
  • یه کم از باعرضه بودن هات بگو یاد بگیریم
  • اگر عرضه داشتم که با تو دوست (یا همکار یا هم کلام) نبودم
  • ببین با بی عرضگی انقدر موفقم، اگر عرضه داشتم چی میشد؟

 

قیافت بیشتر از سنت نشون میده!

  • گول ظاهرم رو نخور، تو هم خیلی باهوش نشون میدی!

 

چه خبرته اینقدر می‌خوری؟!

  • یارانه‌ام رو ریختند دارم ریخت و پاش می‌کنم!
  • قضای غذاهای نخوردمه!
  • من غذاشو میخورم تو حرصشو میخوری؟
  • بخورم و بمیرم بهتر از اینکه نخورم و بمیرم!

 

تو هم که لباس پوشیدن بلد نیستی!

  • نه همین لباس زیباست نشانه آدمیت!
  • ای کاش آنقدر که به ظاهرت اهمیت میدادی، به باطنت هم اهمیت میدادی!
  • بجاش شخصیتم رو مُده!
  • بهتره برای سرپوش گذاشتن روی ضعف‌هات (عقده‌هات) راه بهتری رو بجای تخریب دیگران انتخاب کنیم!
  • لباس از مُد افتاده بهتر از مغز از عقب افتاده است!
  • راحتی رو فدای مُد نمیکنم
  • هر کسی یه ضعفی داره دیگه؛ یکی توی لباس و مُد، یکی هم توی ادب و شعور
  • آخرین مُد کَفَنه (می‌دونم که خیلی کلیشه ای شده دیگه اما گفتم بگم شاید یه جا به دردتون بخوره 😉)
  • بجاش شخصیت به روز و رو مُدی دارم
  • نمی‌دونستم تو حوزه مدلینگ هم وارد شدی. باریکلاااا
  • خوشم میاد زرنگی و سریع به دیگران گیر میدید که نکنه دیگران به نقاط ضعف تو گیر بِدَن

 

اگر می‌خواهید حاضرجواب قهار و محترم باشید، روی عکس زیر کلیک کنید:

 

حاضر جوابی و هوش کلامی

دوره تخصصی هوش کلامی

 

چه عجب زنگی به ما زدی!

  • شما تند تند به ما زنگ میزنی به ما مهلت نمیدی زنگ بزنیم آخه!
  • ببخشید دستم خورد!
  • کارم مهم بود وگرنه الانم نمیزدم!
  • از قدیم گفتن انسان جایز الخطاست. ببخشید الانم زدم!
  • دیوانه از مه دور بهتر!
  • اینهمه محبت ورزی رو از شما یادگرفتم!

 

چقدر خنگی! چرا اینقدر دیر می‌گیری؟!

  • من که سلیمان نبی نیستم زبون هر موجودی رو زود بفهمم!
  • ‌واسه اینکه منم توی جمع خودتون بپذیرید!
  • مشکل از فرستنده است که نمیتونه خوب حرفش رو ارسال کنه وگرنه ما گیراییمون بالاست 😉
  • ‌آثار رفاقت با شماست!
  • ‌دیر گرفتن بهتر از هرگز نگرفتنه!
  • ‌ آره دیر فهمیدم که نباید با تو دوستی کنم!
  • ‌خیلی باهوش بودم، تو بیمارستان عوضم کردند!
  • ‌باز ویژگی های خودت رو به من نسبت دادی؟

 

چقدر پرحرفی تو!

  • آخه شنونده خوب مثل تو کم گیر میارم
  • فکر کنم حسودیت میشه نمیتونی مثل من خوب حرف بزنی (با لحن طنزآلود😉)
  • منظورت اینه که خیلی خوش صحبتم
  • چرا تازگی ها انقدر کم حوصله شدی
  • تقصیر خودته. هرچیزی رو باید برات چندبار توضیح داد تا متوجه بشی
  • از این دُر و گوهرهای رایگان استفاده کن که فردا روزگار برای شنیدنشون باید از منشی ام وقت بگیری.
  • مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد. شما رو که دیدم نطقم باز شد

 

هنوز بچه‌ای بابا!

  • متاسفانه بزرگم تو بودی که تا الان بچه موندم!
  • ‌ شما ماشالله هم سن حضرت نوح عمر کردی به همین دلیل ما برات بچه بنظر میرسیم!
  • ‌ ببخشید که بخاطر تاریکی شب سیبیل تون رو ندیدم!
  • ‌به سن نیست عزیز دل به میزان فهم و درک و شعوره!
  • ‌بچه تو قنداقه، تو دهنش هم قندابه!
  • ‌ حداقل شما دیگه این حرف رو نزن. بگذار کسی بگه که خودش رشد کرده باشه!

 

کجا آرایشگاه رفتی؟

چند وقت پیش چند تا از دوستان قدیمی دور هم جمع شده بودند و من رو هم دعوت کرده بودند.

یکی از بچه ها از یکی دیگه پرسید: «کجا رفتی آرایشگاه؟» نفر دوم که یه مقدار بی ادب هم بود گفت: «اونجایی که من میرم پول تو نمی‌رسه بری!»

نفر اول یکدفعه جا خورد و به شدت ناراحت شد اما چیزی هم به ذهنش نرسیده که توی اون موقعیت بگه

نمی‌دونم اگر شما توی اون موقعیت بودید چه جوابی می‌دادید اما در ادامه براتون چندتا از جوابهایی که میشد داد رو آوردم:

  • مگه پول هم دادی؟ فکر میکردم مدل آموزشی شدی
  • پولش مهم نیست فقط میخوام جایی باشه که موهامو مثل تو خراب نکنه
  • عزیزم من جایی میرم آرایشگاه که اگر بری فقط میتونی بگی اومدم آب بخورم و برم
  • آره دیگه وقتی سالی یکبار میری آرایشگاه معلومه که گرون میشه دیگه
  • یعنی آنقدر داغونی که آرایشگری مجبوره بکوبه از اول بسازتت. بخاطر همین گرون میشه
  • ای کاش مغزت رو هم همراه با موهات اصلاح میکرد
  • یا رب مباد گدا معتبر شود
  • با پولش کاری ندارم. خواستم بدونم کی موهاتو خراب کرده که من دیگه اونجا نرم

 

 

حاضر جوابی های دندان شکن برای مسائل خصوصی

ماشاالله در این دوره و زمانه این افراد زیاد شده‌اند که درباره شغل، رشته و دانشگاه دیگران نظر می‌دهند و البته بیشتر تحقیر می‌کنند. جواب‌های زیر به شدت کوبنده است و به احتمال زیاد دهان آن‌ها را ببندد:

 

اینهمه درس خوندی چی شدی؟

  • به کجا رسیدم؟ به جایی که خیلی ها آرزوشو دارند.
  • اصلاً تو که نخواندی به کجا رسیدی؟
  • حداقلش فهمیدم که فضولی کردن کار خیلی بدیه.
  • سوالات مثل این میمونه که یه آدم چاق به یه ورزشکار بگه اینهمه ورزش کردی به کجا رسیدی.
  • یه باسواد بیکار باشم بهتر از اینه که یه بی سواد بیکار باشم.
  • همون چیزی که تو نشدی.
  • بدانم و بمیرم بهتر از اینه که ندانم و بمیرم.
  • درس خواندن فقط یک پله از نردبان موفقیته نه خود نردبان.
  • آره متاسفانه باعث شد بیشتر بفهمم و تحمل آدمهایی مثل تو برام سخت‌تر شد.

 

چقدر حقوق میگیری؟

  • انقدری هست که خداروشکر دستم جلوی کسی دراز نشه.
  • انقدری هست که بشه باهاش یه نون و بوقلمونی خورد.
  • جالبه! برای خودم انقدری مهم نیست که برای تو مهمه.
  • چطور؟ شغل بهتر برام سراغ داری؟
  • الان؟ [چند لحظه مکث] یا الان؟ (کنایه از اینکه لحظه ای درآمدم بیشتر میشه).
  • اتفاقاً به موضوع خوبی اشاره کردی. هرکسی حقوق و حریمی داره که نباید واردش بشیم.
  • حقوق آدم مثل مسواک آدم میمونه و نباید نزدیکش شد.
  • فکر میکنم خودت بدونی که یه سری سوال ها رو نباید پرسید. درسته؟
  • از چند به بالا مالیات داره؟
  • از اونجایی که دوست ندارم دروغ بگم پس اجازه بده در رابطه باهاش صحبت نکنیم.
  • سوالی بپرس که به دردت بخوره. دونستن حقوق من چه کمکی میکنه بهت؟

 

 

چرا ازدواج نمیکنی؟

  • برای اینکه شوکه اش کنی و احساس کنه جا مونده میتونی بگی: “مگه نیومده بوده؟” یا مثلاً به صورت سوری از مادرت بپرسید: “مامان مگه فلانی رو دعوت نکرده بودیم؟”
  • اگر خیلی عجله داری برای کادو دادن الان میتونم ازت قبول کنماااا
  • مگه جای شما رو تنگ کردم (با لحن خنده)
  • با تو چیکار کردم که میخواهی از شَرَم راحت بشی (با لحن خنده)
  • قشنگ معلومه دو سه سالی هست که دلت لَک زده برای عروسیااااا

 

کی بچه‌دار میشین؟

  • سیسمونی رو شما بدی
  • منتظر لک لک ها هستیم ببینیم کی اینطرفی میان
  • منتظریم تحریمها برداشته بشه و مواد اولیه برسه

 

 

کی بود زنگ زد؟ چی میگفت؟

احتمالاً برای شما هم پیش اومده که در کنار یکی از دوستان یا همکارانتون باشید و گوشی موبایلتون زنگ بخوره و وقتی که صحبتتون تموم شد اون دوست یا همکار از سر کنجکاوی شدید (همون فضولی خودمون) بپرسه: «کی بود؟ چی میگفت؟». توی این موقعیت چه جوابی به او میدید؟
در ادامه چندتا جواب براتون آوردم که میتونه کمک کنه توی این موقعیت حرفی برای زدن داشته باشید:

  • مدرسان شریف 😉
  • زنگ زده بود میخواست ببینه اگر کسی مزاحم نیست صحبت کنیم که گفتم کسی هست
  • میدونستم انقدر کنجکاوی میزدم رو آیفون که راحت بشنوی خودت 😬
  • با من کار داشت وگرنه که به تو زنگ می زد دیگه 🤨
  • چرا برات مهمه؟
  • سرت روی گردن خودت باشه

 

افراد حاضرجواب معمولاً با شوخ طبعی جواب می‌دهند و این کار هوش کلامی بالایی می‌خواهد که اکثر افراد جامعه به آن توجهی ندارند. شما با تقویت هوش کلامی خود می‌توانید با کلام خود از حق خود به نحو احسن دفاع کنید و دیگران شما را ببینند و تحسین کنند. برای تقویت هوش کلامی خود روی عکس زیر کلیک کنید:

 

حاضر جوابی و هوش کلامی

دوره تخصصی هوش کلامی

 

شما که پولداری بابا!

  • هر که نامش بیشتر نانش بیشتر
  • یه روزایی کارهایی انجام دادم که کسی حاضر به انجامش نبود، امروز چیزهایی رو دارم که هر کسی قادر به داشتنشون نیست
  • آره پولدارم اما در کنارش ادب و شعورم رو هم رشد دادم
  • گیرم پدر تو هست فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل
  • خونه قاضی گردو زیاده اما حساب و کتاب داره

 

جواب به «شوخی کردم بابا»:

  • شوخی شوخی با دُم شیر هم شوخی
  • برو با هم قدِ خودت شوخی کن
  • آخرین کسی که شوخی کرد بدجوری پشیمون شد
  • امیدوارم روزی برسه اینقدر شخصیتت رشد کرده باشه که نخواهی برای ابراز وجود به هر چیزی چنگ بزنی
  • حتی شوخی است هم زشته
  • فکر نمیکنم با هم شوخی داشته باشیم
  • آدم‌های ضعیف حرف‌هایی که شهامت گفتنش رو ندارن، لا بلای شوخی بیان می‌کنن.

 

بهترین فرمول حاضرجوابی

شاید دوست داشته باشید بدانید بهترین فرمول برای حاضرجوابی چیست؟ بهترین فرمول حاضر جوابی این است:

 

«بداهه گویی + پاتک + طنز»

 

حال این‌ها یعنی چه؟

بداهه که معلوم است، یعنی شما سرعت پردازش مغزتان را با یک سری تمرین‌ها بالا بُرده باشید که بتوانید در لحظه حرف یا سخنی را پیدا کنید و آن را سریع به زبان بیاورید.

پاتک هم یعنی اینکه حرفی که قرار است بزنید چیزی باشد که در جواب به حمله طرف مقابل باشد (ضدحمله باشد). متاسفانه افراد زیادی در این مرحله جواب‌هایی به ذهنشان میرسد که به جای ضدحمله، حمله به خودشان است و بیشتر از اینکه حاضرجوابی باشد، خودزنی است.

پارامتر سوم هم که طنز است. یعنی یک جوابی بدهید که باعث خنده بشود و طنز هم داشته باشد. به دو دلیل: اول اینکه طنز باعث ماندگاری اون حاضرجوابی میشود و دوم اینکه تلخیِ ذاتیِ حاضرجوابی را کاهش دهد و خدایی نکرده باعث کدورت نشود.

 

 اگر دوست دارید حاضر جوابی های دندان شکن را حرفه‌ای یاد بگیرید، پیشنهاد می‌کنیم حتماً در دوره جامع هوش کلامی ایرج شرفی شرکت کنید. چون در این دورهعلاوه بر هشت مهارت، مهارت‌های دیگری از جمله بداهه گویی، طنز پردازی و حاضرجوابی را به صورت حرفه‌ای یاد میگیرید. برای شرکت در دوره روی دوره هوش کلامی کلیک کنید.

 

تقویت هوش کلامی کودکان

تقویت هوش کلامی کودکان با ۹ روش جذاب

بالا بودن هوش کلامی کودکان همیشه برای بشر جالب بوده است. باورتان می‌شود که یک پسربچه ۴ ساله این حرف را بزند «تشریف ببرید با خانواده بیاید تا با بزرگترهایم صحبت کنید»؟! این جواب را علی به یکی از اقوام ما داد که با شوخی پرسید «آیا با دختر من ازدواج می‌کنی؟». حال آن دختر بنده خدا ۲۰ سال سن دارد! علی یکی از کودکان شیرین زبان در اقوام ما است که همیشه از همنشینی با او لذت می‌برم. معمولاً چنین کودکانی در آینده ارتباطات بهتری خواهند داشت که به موفقیت آن‌ها کمک بزرگی می‌کند.

هوش کلامی کودکان یکی از موضوعات خاص است که کمتر والدینی پیدا می‌شوند که این موضوع برای آن‌ها مهم باشد. اکثر پدرها و مادرها کودکان را در کلاس‌های تخصصی مانند ریاضی، زیست و… شرکت می‌دهند اما نوبت به مهارت‌های کلامی که می‌رسد بی‌تفاوت از آن می‌گذرند. با این حال خبر خوبی برای آن دسته از والدین دارم که برای تقویت هوش کلامی کودکِ خود سرمایه گذاری می‌کنند: «مطمئن باشید بهترین و زیرکانه‌ترین سرمایه گذاری را برای آینده فرزندتان انتخاب کرده‌اید».

در ادامه یک ویدئوی جذاب و بانمک از یک پسربچه شیرین زبان آورده‌ایم که احتمالاً آن را بشناسید. تماشا کنید که چقدر جذاب صحبت می‌کند:

 

 

در این مقاله از سایت ایرج شرفی، با ۹ روش مؤثر برای افزایش هوش زبانی کودکان آشنا خواهید شد. امیدواریم هم لذت ببرید و هم برایتان مفید باشد.

 

تقویت هوش کلامی کودکان چه فایده‌ای برای آینده آن‌ها دارد؟

پرسیدن چنین سوالی مانند این است که بپرسیم «چرا به کودک راه رفتن یاد بدیم؟ فایدش چیه؟»! همانطور که کودک برای رفع نیازهای خود لازم است که راه برود و کارهای فیزیکی خود را انجام دهد، برای رشد و پیشرفت تحصیلی، شغلی، تشکیل خانواده و… باید هوش کلامی خوبی داشته باشد.

کودکان دارای هوش زبانی بالا، از برتری‌های خاص برخوردار هستند:

  • منظور خود را کامل و سریع برسانند.
  • دیگران را به راحتی درک کنند و ارتباط مؤثر برقرار کنند.
  • تاثیرگذارتر هستند و قدرت متقاعد سازی بالایی دارند.
  • در آینده به افراد موفق و کارآمدی در جامعه تبدیل خواهند شد و به موفقیت‌های بالایی دست می‌یابند.
  • در جمع همیشه می‌درخشند و دیگران به آن‌ها جذب می‌شوند.

 

معایب بی‌توجهی به هوش کلامی کودکان

کودکانی که هوش کلامی پایینی دارند،

  • نمی‌توانند منظور خود را بیان کنند و زود خشمگین می‌شوند.
  • منزوی و گوشه‌گیر می‌شوند چون نمی‌توانند به خوبی ارتباط برقرار کنند.
  • نمی‌توانند درخواست خود را بیان کنند و بله بگیرند
  • معمولاً دوست و همراه ندارند.
  • در امور درسی نمی‌توانند پیشرفت کنند.
  • نمی‌توانند از حق خود دفاع کنند.
  • سرخورده می‌شوند از اینکه در جواب توهین دیگران نمی‌توانند حاضرجواب باشند.

ادامه این لیست را خودتان می‌دانید، به معنای واقعی کلمه بی توجهی به تقویت هوش کلامی کودکان، عواقب ناخوشایندی برای آن‌ها خواهد داشت. به نظر بنده بزرگترین ظلم در حق کودکان این است که جای آموزش هوش کلامی در سیستم آموزشی خالی است! اما خداروشکر در حال حاضر آموزش‌ها و دوره‌های مفیدی وجود دارد که با شرکت کردن در آن‌ها، می‌توانید هوش زبانی فرزند دلبندتان را تضمین کنید.

 

معایب کودکان کم حرف

 

راه‌های تقویت هوش کلامی یا زبانی کودک

در ادامه ۹ راهکار طلایی برای تقویت هوش کلامی کودکان معرفی کرده‌ایم که بسیار ساده هستند و زحمت زیادی ندارند اما موثر و نتیجه بخش می‌باشند:

 

صحبت کردن با کودک

واقعاً باید روی بیلبوردهای تبلیغاتی به جای تبلیغ محصولات، این جمله را نوشت «هر روز با فرزندان خود صحبت کنید حداقل روزی دو بار: بعد از بیدار شدن، قبل از خواب»! شاید برایتان خنده‌دار باشد. اگر دقت کنید متوجه می‌شوید که پدرها و مادرها آنقدر غرق کار و امور زندگی می‌شوند که یادشان می‌رود دو کلام با فرزند خود صحبت کنند. پدرها و مادرها عموماً دستور می‌دهند که «رخت خوابتو جمع، لباستو از زمین بردار، غذاتو بخور و… ».

اگر می‌خواهید هوش کلامی کودکان افزایش یابد، باید با آن‌ها صحبت کنید. مگر از پدر و مادر نزدیک‌تر به آدم داریم؟ شما پدرها و مادرها فرزندان خود را می‌شناسید و علاقمندی‌های آن‌ها را می‌دانید. از موضوعات مورد علاقه فرزندتان صحبت کنید، نمونه‌های موفق معرفی کنید، به آن‌ها انگیزه دهید و… .

بابت تلاش‌ها و نمرات و مقام‌های ورزشی که داشته، او را تحسین کنید و اجازه دهید با این روش، حُسن جویی را یاد بگیرد.

 

ترغیب کودک به صحبت کردن

برای اینکه دوچرخه سواری یاد بگیریم، باید دوچرخه سواری کنیم؛

اگر می‌خواهیم شنا یاد بگیریم، باید داخل آب آنقدر دست و پا بزنیم تا شنا یاد بگیریم؛

اگر می‌خواهیم صحبت کردن ما قوی شود، باید صحبت کنیم؛

برای کسب هر مهارتی، کسب تجربه شرط اصلی است و تمام! شما هم برای تقویت هوش کلامی کودکان خود بهتر است کودکتان را به حرف بیاورید. مثلا بپرسید امروز در مدرسه به او چه گذشت (البته امیدوارم ویروس کرونا مهار شود و شرایط به حالت خوش سابق بازگردد و کودکان حضوری به مدسه بروند).

مهم‌ترین نکته نحوه سوال پرسیدن شما است که باید سوالات باز بپرسید تا کودک مجبور به توضیح دادن و فکر کردن شود. سوالات بسته خیلی مناسب این کاربرد نیستند.

 

چگونه با کودک خود صحبت کنیم

 

داستان سازی

داستان سازی یکی از بهترین روش‌های بهبود هوش کلامی کودکان است که خود کودک به شدت از آن استقبال می‌کند. چرا که در داستان سرایی، تخیلات کودک آزاد هستند و می‌توانند هر چیزی را تصور و توصیف کند. با این روش دایره لغات کودک و قدرت استدلال او افزایش می‌یابد بنابراین مهارت کلامی او بهبود می‌یابد.

این روش را به صورت بازی‌وار انجام دهید: خودتان یک داستان کوتاه بسازید، قسمتی از آن را بگویید سپس از کودک بخواهید که ادامه آن داستان را خودش بسازد. سپس دوباره شما آن را ادامه دهید و این روند را به صورت چرخه‌ای تکرار کنید. خودم به این بازی بسیار علاقمند هستم.

 

جمله سازی

شاید یادتان باشد که در دوران مدرسه یک کتاب فارسی داشتیم که روی جلد آن گل قرمز بزرگی بود. یادش بخیر! چه دوران خوبی بود! دلمان هم با ساده‌ترین چیزها خوش می‌شد! در کتاب فارسی برای هر درس یک تمرین جمله سازی داشتیم؛ سه یا چهار کلمه داده می‌شد و ما باید با آن‌ها یک جمله می‌ساختیم. این تمرین خودش به تقویت هوش کلامی کودکان کمک بزرگی می‌کند که فکر کنم هنوز هم در کتاب‌های درسی امروزی تدوین شده باشند.

همین تمرین را می‌توانید به صورت بازی‌وار با کودک انجام دهید. چند نفری با خانواده دور هم جمع شوید و مسابقه طراحی کنید که یک نفر سه کلمه بگوید و نفر بعدی سریع با آن جمله بسازد. کودکان از تمرینات مدرسه خوششان نمی‌آید اما اگر به صورت بازی باشد حتماً استقبال می‌کنند.

این مطلب را بخوانید: ارتباط بین ۳ موضوع بی‌ربط

 

تمرین داستان سرایی کودک

 

تمرین گزارشگری

این تمرین پسر و دختر ندارد، برای کودک خود یک مسابقه زنده تلویزیونی پخش کنید حال می‌خواهد فوتبال باشد، والیبال و… . صدای گوینده را قطع کنید و از کودک بخواهید که به جای گوینده گزارش دهد.

این تمرین هوش کلامی کودکان را افزایش می‌دهد چون باعث می‌شود کودک موقعیت‌های مختلف را توصیف کند و به فکر کردن وادار گردد. افزایش دایره لغات، قدرت استدلال، شناخت افراد مختلف و… همگی از مزایای تمرین گزارشگری است.

 

گزارشگری و هوش کلامی کودکان

 

توصیف احساسات خود و دیگران 

مشکلی که ما افراد بزرگسال داریم، این است که اکثراً نمی‌توانیم حال خود را توصیف می‌کنیم. فقط می‌دانیم حالمان خوب است یا بد، حال اینکه چرا خوب هستیم یا نیستیم، چطور خوبی هستیم نمی‌دانیم. قاعدتاً تا زمانی که ما خودمان را نشناسیم و به احساسات خود آگاه نباشیم، نمی‌توانیم تصمیمات و انتخاب‌های درستی انجام دهیم.

بهتر است اجازه ندهیم که کودکانمان هم اینطور بزرگ شوند. به آن‌ها یاد دهیم که شهامت داشته باشند و به احساسات خود توجه کنند. اجازه دهیم حال و احساسات خود را با صدای بلند در حضور پدر و مادر بیان کنند. با این کار کودک به احساسات خود آگاه خواهد شد، از طرفی بهتر می‌تواند دیگران را درک کند و از این نظر ارتباط خوبی با آن‌ها برقرار کند. بخشی از هوش کلامی کودکان شامل همدلی و درک متقابل است که کمتر کودکی به این مفاهیم آگاه است.

 

خودآگاهی و هوش کلامی کودک

 

 کتاب خواندن

کتاب خواندن یک میان‌بُر است چون یک نفر دیگر زحمت کشیده و از دایره لغات خود استفاده کرده و آن را نوشته است. بنابراین با خواندن کتاب‌های مختلف، دایره لغات افراد مختلفی را خواهیم شناخت و به مرور با استمرار در مطالعه، لغات متعددی دز ذهن ما تکرار و حک می‌شوند. در نتیجه به افزایش دایره لغات و هوش کلامی کودکان کمک می‌کند. کودکتان را به مطالعه تشویق کنید.

از طرفی کودکان اهل مطالعه، اطلاعات عمومی خوبی دارند و می‌توانند درباره موضوعات مختلف با افراد مختلف صحبت کنند و ارتباط بگیرند. از این چه بهتر!

 

تاثیر مطالعه در هوش زبانی کوکان

 

یادگیری موسیقی

طبق تحقیقات، کودکانی که سازهای زهی و پیانو می‌نوازند، ۱۵ درصد هوش کلامی بیشتری دارند در مقایسه با کودکانی که ساز زهی نمی‌نوازند. از طرفی در سال ۲۰۱۱ در کانادا یک تحقیق صورت گرفت، طی آن بچه‌های ۴ تا ۶ سال را به مدت ۲۰ روز تحت آموزش موسیقی قرار دادند. این مطالعه نشان داد که این کودکان در آمون هوش کلامی کودکان نتیجه بهتری گرفتند.

بهتر است کودک خود را در یک کلاس موسیقی، پیانو و… شرکت دهید صرفاً برای تفریح و افزایش هوش زبانی او. راستش خودم هم ترغیب شده‌ام که این روش را برای خودم امتحان کنم.

 

تاثیر موسیقی در مهارت‌های کلامی کودکان

 

نوشتن

نوشتن یک روش صحبت کردن بدون صدا است! مغز ما هنگام نوشتن چالش بیشتری در مقایسه با زمان صحبت کردن تجربه می‌کند. چون برای نوشتن مجبوریم فکر کنیم و جملات و افعال را در جای درست قرار دهیم. بنابراین تمرین نوشتن به توقیت هوش کلامی کودکان کمک می‌کند تا بفهمد که هر کلمه چه معنای خاصی دارد و چطور جمله سازی کند.

به کودک خود یاد دهید خاطرات جذاب و هیجان انگیز زندگی‌اش را در دفتر بنویسد، اگر ذهنش آشفته‌ای دارد افکار خود را روی کاغذ خالی کند، وقایع روزانه خود را بنویسد. این تمرین را با زندگی خود عجین کند و به مرور اثر شگفت انگیز آن را در هوش زبانی او خواهید دید. خودم شخصاً از زمانی که وارد عرصه تولید محتوا شدم، بهتر صحبت می‌کنم و از بیان افکار خود ترسی ندارم.

 

نوشتن و افزایش قدرت کلامی کودک

 

بهترین روش تقویت هوش کلامی کودکان

و اما در سخن آخر خود لازم می‌بینیم یک نکته را بگویم که البته شما پدرها و مادرها خودتان هم می‌دانید و نیاز به گفتن نیست. بهترین روش یادگیری برای هر کودکی الگوبرداری از پدر و مادر است چون در کنار آن‌ها احساس امنیت و آرامش دارد، هر روز و همیشه در کنار آن‌ها هستند و چه بخواهد یا نخواهد مجبور است از آن‌ها الگوبرداری کند.

اگر واقعاً می‌خواهید هوش کلامی کودکان خود را افزایش دهید بهتر است خودتان ابتدا هوش کلامی خود را افزایش دهید! آموزش ببینید، تمرین کنید و به کودکان خود نیز یاد دهید البته خودشان رفتار و کلام شما را می‌بینند و می‌شنوند و ناخودآگاه یاد می‌گیرند.

برای شرکت در دوره هوش کلامی روی لینک کلیک کنید.

 

چگونه دیگران را بخندانیم

چگونه دیگران را بخندانیم؟

چگونه دیگران را بخندانیم؟ راستش خودم هم از کودکی به این سوال فکر می‌کردم و جالب بود فقط زمان‌هایی که به آن فکر نمی‌کردم می‌توانستم دیگران را بخندانم! شوخ طبعی در وجود همه ما هست فقط باید به آن اجازه بروز دهیم. همین خاطره کوتاه مثالی از الگوی مبالغه بود که در دوره هوش کلامی به شرکت کنندگان آموزش می‌دهیم و تحلیل همین مثال‌های روزمره کمک می‌کند هر چه زودتر شوخ طبعی را در خود تقویت کنیم.

در ادامه به مثال‌هایی از الگوی نفی حالت مطلوب می‌پردازیم که بسیار راحت است و با استفاده از آن‌ها می‌توانید شوخی‌های بامزه کنید و بدانید که دیگران را بخندانید و خوش زبان باشد!

 

چگونه دیگران را بخندانیم

 

الگوی نفی حالت مطلوب

راز شوخ طبعی این است که غیر منتظره باشید! یعنی کاری کنید یا حرفی بزنید که دور از انتظار باشد. در دوره هوش کلامی ۵ الگوی اصلی شوخ طبعی معرفی می‌کنیم که الگوی نفی حالت مطلوب رایج‌ترین آن‌هاست.

یکی از مشکلات افراد این است که می‌گویند «ما این الگوها را می‌فهمیم اما هنوز نمی‌دانیم از آن‌ها چطور استفاده کنیم تا دیگران را بخندانیم؟». به همین دلیل در این مقاله ۹ کاربرد این الگو را معرفی کردیم و امیدواریم برایتان مفید باشد.

 

تشبیه انسان به جانداران دیگر

یکبار در شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، یک عکس خنده‌دار دیدم:

عکس از منظره یک اتاق که فردی لباس‌هایش را روی زمین پخش کرده بود. نوشته زیر عکس را فراموش نمی‌کنم: «تصویری از پوست اندازی جوان ایرانی…». بسیار خندیدم. سعی کردم الگوی آن را پیدا کنم، با تحلیل و جست و جوی بیشتر متوجه شدم که در اکثر شوخ طبعی‌ها این روش رایج استفاده می‌شود. احتمالاً خودتان از این موارد زیاد دیده و شنیده باشید.

پوست اندازی کار جانداران دیگری مانند مار و… است نه انسان. نویسنده عکس با این طنز، رفتار انسان را به رفتار جاندار دیگر تشبیه کرده و باعث خنده شده بود. ما هم می‌توانیم از این الگو بهره ببریم و دیگران را بخندانیم. البته در استفاده از این الگو بسیار احتیاط کنید چرا که ممکن است فردی ناراحت شود و به او بر بخورد!

 

تشبیه جانداران دیگر به انسان

این الگو دقیقاً برعکس حالت قبل است، خودتان چه ایده‌هایی در این باره به ذهنتان می‌رسد؟ تا کنون نمونه‌های مشابه دیده‌اید؟ یک نمونه خنده‌دار که واقعاً برایم جالب بود: عکس گربه‌ای که به پشت روی زمین پخش شده بود و به سقف زل زده بود! زیر عکس نوشته شده بود: «وقتی شب‌ها به سوتی‌های گذشته‌ام فکر می‌کنم»!

بهترین نمونه‌های این مدلی که تا کنون دیده‌ام و می‌توانم به شما پیشنهاد کنم، صداگذاری‌های آقای جواد خواجوی است. در پیج اینستاگرام ایشان می‌توانیم یک روز کامل بخندیم و ایده بگیریم تا دیگران را بخندانیم!

 

جوک و خنده

 

با اعداد چگونه دیگران را بخندانیم

اعداد همیشه برای انسان‌ها جالب بوده و هست و خواهد بود. حتی پیشنهاد می‌شود که برای جذاب کردن تیتر روزنامه‌ها و اخبار از اعداد استفاده شود. البته در دنیای طنز هم کاربردهای جالب دارد. با اعداد می‌توانید اغراق به وجود آوریم و دیگران را بخندانیم!

به عنوان مثال چند وقت پیش با برادرم درباره سریال‌های تکراری تلویزیون صحبت می‌کردیم (داستان‌ها من و برادرم تمامی ندارد)، توصیفی از سریال یوزارسیف داشتم و گفتم: «این فیلم رو بیست سال پیش ساختن… بیست ساله که سالی بیست بار پخشش میکنن… تا ۲۰۰ سال دیگه هم میذارن…» خانواده‌ام می‌خندیدند. من در این طنز از عدد ۲۰ به صورت مکرر و اغراق آمیز استفاده کردم.

البته شما می‌توانید با اعداد علاوه بر اغراق، نفی حالت مطلوب بسازید. در یک برنامه تلویزیونی مجری از مهمان پرسید: «به نظر شما جایزه این مسابقه چقدر است؟» مهمان پاسخ داد: «خیلی کم… فقط ۲۰ میلیون دلار!».

این جمله نفی حالت مطلوب دارد چون با ابتدا با گفتن «خیلی کم» انتظار یک مبلغ کم مانند ۱۰۰ دلار را ایجاد کرد اما با گفتن «۲۰ میلیون دلار» حالت مطلوب را نقض کرد. همین غیرمنتظره بودن‌ها خنده دار هستند.

فکر می‌کنید برای گفتن مبالغ کم، چطور می‌توانید از این نکته شوخ طبعی کنید؟

 

پاسخ برعکس به سوالات بله/خیر

برای اینکه دیگران را بخندانیم نیازی به کارهای عجیب و غریب نیست! تنها باید حرفی بزنید که خلاف انتظار مخاطب باشد. یکی از جالب‌ترین‌ کاربردهای این الگو، پاسخ برعکس به سوالات بله/ خیر است.

زمانی که مخاطب از شما یک سوال شفاف می‌‌پرسد که جواب آن را می‌داند، شما در پاسخ با جدیت جواب برعکس بدهید. با این کار مخاطب شوکه می‌شود، در این لحظه ناگهان لبخند بزنید و جواب درست را بگویید. ادامه داستان هم مشخص است که صدای خنده مخاطب گوش شما را پر می‌کند.

یک روز قبل از کنکور برادرم، عمه‌ام با من تماس گرفت و گفت: «ثریا میخوایم بیایم خونتون… اینجوری محمد حسین برای درس خوندن اذیت نمیشه؟ درسش آسیب نمی‌بینه؟»، من هم در جواب با خنده گفتم: «چرا عمه جان خیلی آسیب می‌بینه… حتی برای امتحان‌های سال قبلش هم می‌افته!». عمه‌ام با صدای بلند خندید و ادامه دادم «نه اذیت نمیشه… خونده و دیگه تا فردا نمیخونه اتفاقا برای روحیه‌اش هم خوبه که دورش شلوغ باشه».

اگر سوال دارید که چگونه دیگران را بخندانیم، الگوی پاسخ برعکس می‌تواند برای شما مفید باشد!

 

جا به جایی شخصیت‌های داستان‌ها

یک داستان انتخاب کنید که مخاطبان با آن آشنا هستند و شخصیت‌های آن را می‌شناسند. سپس خودتان آن داستان را به حالت اغراق آمیزی درآورید و شخصیت‌های داستان را ج به جا کنید. به عنوان مثال داستان شنل قرمزی را حتماً به خاطر دارید؛ شنل قرمزی یک شخصیت آسیب پذیر و گرگ شخصیت خطرناکی است. حال اگر داستان را طوری تغییر دهید که شنل قرمزی شخصیت خطرناک و گرگ شخصیت آسیب پذیر باشد، آنگاه منطق ماجرا به هم می‌ریزد و خنده دار می‌شود.

تغییر شخصیت‌های داستان‌ها یک ایده جالب است که با کمک آن ‌می‌توانید دیگران را به راحتی بخندانید.

 

بخند

 

تعریف علمی از یک موضوع پیش پا افتاده یا غیر علمی

معمولاً برنامه‌های مستند حیات وحش را همگی می‌شناسیم و شبکه چهار همیشه در ساعات مختلف این برنامه‌ها را پخش می‌کند. تصور کنید یکبار شبکه چهار را باز می‌کنید و مناظره کاندیدای ریاست جمهوری را نشان می‌دهد که دقیقاً گوینده با همان حالت مستند حیات وحش، وقایع مناظره را توصیف می‌کند. مطمئن هستم که بعد از دیدن این برنامه، تا یک ماه شب‌ها از شدت خنده نمی‌توانید بخوابید!

مشابه این ایده‌ها فراوان هستند و ما می‌توانیم برای موضوعات غیر علمی یا پیش پا افتاده حالتی گزارش گونه یا مستندوار طراحی کنیم. خیالتان راحت باشد که با این روش دیگران را می‌خندانیم که هیچ، خودشان هم به ما کمک می‌کنند و جمله اضافه می‌کنند تا خنده‌دارتر شود.

 

تعریف عامیانه از یک موضوع علمی

این الگو دقیقاً برعکس الگوی قبلی می‌باشد اما کمی خلاقیت نیاز دارد تا بتوانیم با استفاده از آن دیگران را بخندانیم. کافیست به موضوع غیر علمی جان ببخشید و مانند داستان تعریف کنید. خودم (چون معلم هستم) برای توصیف ساختار اتم، از این روش استفاده می‌کنم، به عنوان مثال می‌گویم «الکترون خیلی بدبخته… همش مثل پروانه دور هسته میچرخه اما هیچ وقت به هسته نمیرسه…». با این توصیف دانش آموزانم می‌خندند.

این الگو برای معلم‌ها، اساتید دانشگاه و سایر مدرس‌ها بسیار موثر است چرا که فهم مطالب علمی را آسان و فضای تدریس را جذاب می‌کند.

 

اشتباه انجام دادن دستورالعمل‌ها

تصور کنید من می‌خواهم برای شما روش صحیح گذاشتن غذا در یخچال را توضیح دهم. آن وقت به شما عکس یک ساندویچ نصفه گاز زده را نشان دهم که پشت ظروف دیگر در یخچال، پنهان شده است. احتمال زیاد بخندید چون تصور شما این بود که ساندویچ را کامل و دست نخورده در قسمت جای مناسبی قرار دهم. اما کاملاً مشخص که خودم از آن دسته از افراد هستم که به غذاهای یخچال رحم نمی‌کنم و نمی‌گذارم فرد دیگری هم بخورد!

با این روش نفی حالت مطلوب اتفاق می‌افتد، منطق مخاطب به هم می‌ریزد و می‌خندد. به عنوان تمرین فکر کنید که برای آموزش پخت قورمه سبزی چگونه از این روش می‌توان استفاده کرد؟

 

پت و مت

 

تشبیه بزرگسال به کودک و برعکس

ما در میان اقوام خود یک پسربچه کوچک داریم که ۵ ساله و نامش علی است و بسیار خوش زبان. صحبت کردن این پسر بچه برای همه خنده‌دار و جذاب است چون مانند افراد بزرگسال صحبت می‌‌کند دقیقاً بر خلاف انتظاری که از کودک داریم!

یکبار پسرعمه‌ام با علی صحبت می‌کرد و می‌گفت «می‌خوایم تو با دخترمون ازدواج کنی» (حالا آن دختر بنده خدا ۲۰ ساله است). علی در جواب گفت «باید با خانواده و بزرگترهایم حرف بزنین»!  این داستان را تمام افراد فامیل می‌دانند و به عنوان تیکه کلام برای شوخ طبعی از این حرف علی استفاده می‌کنند.

ما توقع داریم کودک منطقی نباشد و دائم به بازی و سرگرمی فکر کند و این حالت بزرگسالانه باعث می‌شود که ما بخندیم (مانند انیمیشن بچه رئیس). البته برعکس این قضیه هم طنز آمیز است اینکه یک فرد بزرگسال مانند یک بچه ۵ ساله، گرگم به هوا بازی کند خلاف انتظار است و باعث خنده می‌شود.

کودکان شیرین زبان بسیار مورد توجه بزرگترها قرار می‌گیرند و اعتماد به نفس بالاتری خواهند داشت و درآینده پله‌های ترقی را سریع طی می‌کند.

این مطلب را بخوانید: هوش کلامی کودکان

حال با این روش چگونه می‌توانیم دیگران را بخندانیم، به این صورت که برای توصیف یک بچه، رفتار او را بزرگسالانه نشان دهید. از طرفی برای توصیف یک فرد بزرگسال، کارهای او را کودکانه توصیف کنید.

 

بچه خنده دار

 

امیدوارم از این روش‌ها استفاده کنید و با خنده مخاطبان بمباران شوید و روز به روز جذاب‌تر شوید.

 

سخن آخر

این تکنیک‌ها و ترفندها از مشاهده ویدئوها و استندآپ کمدی‌های مختلف جمع آوری شده‌اند. مطمئن باشید که الگوهای بیشتری هم وجود دارد که اگر خودتان با الگوهای طنزپردازی و نحوه تحلیل طنز‌ها آشنا باشید، می‌توانید از تمام دیده‌ها و شنیده‌ها ایده طنز بگیرید. این ایده‌ها را نگه دارید و هر زمان و در دورهمی‌ها یا مهمانی‌ها استفاده کنید تا به راحتی دیگران را بخندانید.

 

درمان پرحرفی

درمان پرحرفی با ۵ راهکار ساده

واقعاً تمایل ندارم این جمله را بگویم اما اگر می‌خواهید فردی برای شما اعتبار قائل نشود، احترامتان از بین رود، دیگران از شما خسته شوند و فرار کنند، پرحرفی کنید!». پرحرفی یکی از بدترین خودزنی‌هایی است که متأسفانه خیلی از افراد مرتکب آن می‌شوند. حتماً برای شما هم پیش آمده که از پرحرفیِ فردی کلافه شده باشید و دنبال بهانه‌ای باشید تا هر چه زودتر او را ساکت کنید اما راهی برای فرار نمی‌یابید؟ قرار گرفتن تو این موقعیت برای خود ما عذاب آور است.

پرحرفی لزوماً نشانه فن بیان خوب نیست، قبول دارم که افراد پرحرف می‌توانند سخنرانان خوبی باشند اما سخنران و گوینده خوب کسی است که کلامش اثرگذار باشد. متأسفانه پرحرفی آفت تاثیرگذاری است و به شدت ارزش گوینده را پایین می‌آورد. ما در دوره هوش کلامی، تمرینات خاصی به شرکت کنندگان می‌دهیم که طی ۳ دقیقه داستانی را تعریف کنند. این تمرینات مهارت خلاصه گویی و هوش کلامی را تقویت می‌کند.

در ادامه ۵ راهکار عالی و ساده برای جلوگیری از پرحرفی ارائه داده‌ایم که امیدواریم بخوانید و استفاده کنید و سودش را ببرید.

 

معایب پرحرفی

 

معایب پرحرفی

پرحرفی با اینکه زحمت زیادی ندارد اما معایب مهمی به همراه دارد:

 

از بین رفتن اعتبار

اعتبار به سختی به دست می‌آید اما هر لحظه در لبه پرتگاه قرار دارد. رفتار ما، کلام ما، پوشش ما و هر چه که به ما مربوط می‌شود روی اعتبار ما تاثیر می‌گذارند. در زندگی یک نکته را خوب یاد گرفته‌ام «اینکه افراد قدرتمند کم و کوتاه حرف می‌زنند». افراد سطح بالا به خوبی می‌دانند که زیاد توضیح دادن نشانه ضعف و کار افراد زیردست می‌باشد که باید به بالادستی خود گزارش بدهند.

خود را به عنوان یک مدیر بالا رتبه تصور کنید که نیازی نیست هر چیزی را توضیح دهد و هر جزئیاتی را بیان کند. او باید منظور خود را خیلی شفاف و کوتاه برساند و کارمند بشنود و اجرا کند.

در گفتگو فردی قدرت را در دست دارد که بیشتر سوال می‌پرسد وگوش می‌دهد به جای اینکه دائم حرف بزند.

 

بی اعتبار شدن

 

بی‌توجهی و کلافگی مخاطب

دائم به اطراف نگاه کردن، خمیازه کشیدن، تکیه سر به دست، سر را خاراندن، پاها را تکان دادن، خنده‌های مصنوعی و… این نشانه‌ها هشدارهایی هستند که مخاطب علاقه‌ای به شنیدن صحبت‌های ما ندارد. معمولاً زمانی که پرحرفی می‌کنیم و موضوع گفتگو جذابیتی ندارد، مخاطب خسته می‌شود و تمایل به گوش دادن نشان نمی‌دهد.

این حالت برای ما که گوینده هستیم بسیار ناراحت کننده هست چرا که با خود می‌گوییم «با دیوار که حرف نمیزنم… یکم درکم کن… یکم به حرفام گوش بدی چی میشه… خیلی بی ادبی…. ». اما بهتر است خودمان را هم جای مخاطب بگذاریم، چرا باید به حرفای گوش دهد؟ چرا باید وقت خود را برای شنیدن حرف‌های ما تلف کند؟

اگر به وقت دیگران احترام بگذاریم و ایده‌ها و صحبت‌های خود را کوتاه‌ترین زمان ممکن ارائه دهیم، بسیار جذاب و محترم خواهیم بود.

 

کلافه شدن مخاطب

 

عدم بهره‌مندی از صحبت‌های دیگران

هر فردی با خودش کوله باری از تجربه‌ها دارد که شاید ما با آن‌ها مواجه نشده باشیم و شنیدن آن‌ها می‌تواند برای ما مفید باشد. اگر بخواهیم فقط خودمان حرف بزنیم و دیگران بشنوند، فرصت یادگیری را از خود می‌گیریم.

فرد پرحرف فرصت تأمل و اندیشیدن به خود نمی‌دهد و همچنین فرصت حرف زدن به دیگران نمی‌دهد. گاهی پیش می‌آید ندانسته قضاوت و انتقاد اشتباهی انجام دهد و باعث کدورت و ناراحتی شود.

 

در ادامه با ۵ راهکار ساده آشنا می‌شویم که کمک می‌کند که پرحرفی خود را کنترل کنیم:

 

۱-بیان جزئیات ممنوع

چند وقت پیش تماس تلفنی با آقای میان سالی داشتم که بسیار خونگرم بودند. از ایشان پرسیدم «کتاب از هفت تا بی‌نهایت چه کمکی به شما کرد؟» ایشان در جواب گفتند «میخوام کمتر حرف بزنم!». همان لحظه خنده‌ام گرفت و برایم عجیب بود چون اکثر افرادی که در دوره هوش کلامی ما شرکت می‌کنند می‌خواهند کم حرفی آن‌ها برطرف گردد. اما این بار برعکس بود و این آقا قصد داشتند پرحرفی خود را درمان کنند.

من در جواب ایشان الگوهای بداهه گویی را پیشنهاد دادم، این الگوها فوق العاده هستند و هر دو مشکل کم حرفی و پرحرفی را برطرف می‌کنند. شاید برای شما سوال شود که چطور؟

به عنوان مثال الگوی prep یکی از قوی‌ترین الگوهای بداهه گویی است، شما می‌توانید کلام خود را در قالب این الگو خلاصه و شفاف ارائه دهید. طبق prep شما ابتدا نکته اصلی (p: point) را می‌گویید سپس دلیل آن را می‌آورید (r: reasen) و برای شفاف شدن آن یک مثال هم می‌زنید (E: example) در انتها مجدداً نکته اصلی را تکرار می‌کنید (p: point). تمام!

با این قالب مخاطب به خوبی متوجه منظور شما می‌شود چون هم مثال و هم دلیل آورده‌اید. با این الگو می‌توانید پرحرفی خود را کنترل کنید.

اما خبر خوب برای کم حرف این است که این الگو برای آن‌ها هم مفید است، اگر به ذهنتان چیزی نمی‌رسد و حرف کم می‌آورید به این الگوها روی بیاورید.

 

بیان جزئیات ممنوع

 

۲-وسط حرف دیگران نپرید

یکی از آشنایان ما دختر بچه بانمکی دارد که پرنیان نام دارد. این پرنیان کوچک علاقه زیادی به صحبت کردن دارد. کافیست یک نفر در جمع یک کلمه از زبانش خارج شود، همان موقع پرنیان خانم مانند پلنگ وسط جمع می‌پَرَد و دو دستی جلوی دهان گوینده را می‌گیرد سپس خودش شروع به حرف زدن می‌کند. جریان به همین جا ختم نمی‌شود و همگی مجبور هستند که به او گوش دهند و او را تشویق کنند!

این روحیه کودکانه در وجود همه ما هست. بعضی از افراد به این کودک درون بیشتر اجازه بروز می‌دهند و بی‌مقدمه وارد کلام دیگران می‌شوند. این کار اصلاً درست نیست و به دور از آداب معاشرت می‌باشد. البته گاهی اوقات اشتیاق ما به موضوع آنقدر زیاد است که می‌خواهیم هر چه زودتر چیزی که در ذهنمان می‌جوشد را به زبان بیاوریم. اما با این کار تاثیر کلام ما از بین می‌رود چون مخاطب هم دوست دارد حرف خودش را بزند اما در ذوقش می‌زنیم و حرف‌های او در ذهنش می‌ماند و حرف ما را نمی‌شنود.

برای جلوگیری از این پرحرفی بهتر است که تا حد امکان بین حرف دیگران حرف نزنیم!

 

۳-هنر خوب گوش دادن

گوش دادن صبر و حوصله زیادی می‌طلبد چون سه برابر بیشتر از حرف زدن انرژی صرف می‌کند. اما اگر این مهارت فوق العاده را خود تقویت کنیم، افراد بیشتری جذب ما خواهند شد. همه ما دوست داریم که حرف بزنیم و یک نفر پای حرف‌های بنشیند و گوش دهد. بسیار خوب… اگر پرحرفی کنیم به نیاز مخاطب بی‌توجه می‌شویم و طبیعی است که او هم نسبت به کلام ما بی‌توجه شود.

گفتگو مانند الاکلنگ است که باید یکبار ما بالا باشیم و مخاطب پایین، یکبار هم مخاطب را بالا قرار دهیم و خود هم پایین‌تر. یعنی هم گوش دهیم و هم صحبت کنیم. در کتاب آیین دوست یابی از دیل کارنگی، به شدت بر این موضوع تاکیده شده است.

 

گوش دادن

 

۴-قضاوت نکنید

اگر می‌خواهید راه پرحرفی را بر خود ببندید، باید چراغ قضاوت را در ذهن خود خاموش کنید. قضاوت باعث می‌شود دائم طرف مقابل را سرزنش کنیم و عقاید مخالفی که نسبت به او در ذهن داریم را همان لحظه به او بگوییم. قضاوت باعث پرحرفی می‌شود و اگر بخواهیم قضاوت کنیم، دل هر ذره را هم بشکافیم جای بحث و انتقاد دارد.

به جای قضاوت طرف مقابل بهتر است که خود را جای او بگذاریم، دردها و خوشحالی‌هایش را درک کنیم، سختی‌هایی که کشیده، دستاورد‌ها که داشته همگی را درک کنیم. بسیار خوب است که بین صحبت‌های مخاطب او را تحسین کنیم تا بیشتر تشویق به صحبت شود از طرفی پرحرفی خود را نیز کنترل کرده باشیم.

 

تاثیر قضاوت کردن در پرحرفی

 

۵- شما بگویید

راهکار پنجم را شما بگویید… به نظر خودتان با چه روشی می‌توان پرحرفی خود یا دیگران را کنترل کرد؟ در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید.

 

سخن پایانی

در آخر اینکه پرحرفی باعث می‌شود هر موقع که دیگران ما را می‌بینند، با خود بگویند «اه… بازم این اومد… الان اینقدر حرف میزنه که سردرد بگیری… کلی هم وقت آدمو میگیره» و از ما فرار کنند. پرحرفی به شدت اعتبار و ارزش ما را پایین می‌آورد و بهتر است مهارت‌هایی مانند گوش دادن و استفاده از الگوهای بداهه گویی را در خود تقویت کنیم. این مهارت‌ها به شما کمک می‌کند تا به قول شاعر گفتنی «کم گوی گزیده گوی چون دُر / تا ز اندک تو جهان شود پُر». در دوره هوش کلامی به شما کم می‌کنیم تا هوش کلامی خود را افزایش دهید و کلام خود را اثرگذارتر و قدرتمندتر کنید. برای آشنایی بیشتر با دوره هوش کلامی روی لینک مربوطه کلیک کنید.

اثر گذاری کلام

اشتباهاتی که اثر گذاری کلام را کاهش می‌دهند

این سوال همیشه در ذهنم تداعی می‌شد که چطور اثر گذاری کلام خود را افزایش دهم؟ یادم هست که یکبار در ایستگاه مترو تجریش باید پول خود را خرد می‌کردم. به یکی از غرفه‌های ایستگاه که پیراشکی و شیرینی می‌فروخت مراجعه کردم. چهره‌ام را ملوس و بانمک کردم و با لحن لوس مانندی گفتم «پول منو خورد می‌کنین؟» خانم فروشنده با یک نگاه عاقل اندر سفیه گفت «نه عزیزم… خودم مشتری دارم و پول خردام لازممه»، خیلی تو ذوقم خورد. فکر می‌کردم با آن حالت دلش نرم می‌شود و کارم را زود راه می‌اندازد اما مجبور شدم به غرفه دیگر بروم و پولم را خرد کنم.

این موقعیت هر چند کوچک بود اما یک مثال خوب به شمار می‌رود که اثر گذاری کلام موضوع بسیار مهمی است. به عنوان مثال یک مدیر می‌خواهد که کارمندانش به دستورات او به خوبی عمل کنند، یک معلم می‌خواهد که شاگردانش به درس او گوش دهند، یک فروشنده می‌خواهد مشتریانش محصول مناسب را خریداری کنند، والدین می‌خواهند که فرزندانشان به توصیه‌های آنان گوش دهند و…. . در هیچ کجای زندگی نمی‌توان موقعیتی یافت که اثر گذاری کلام مهم نباشد.

در ادامه این مقاله از سایت ایرج شرفی، ۷ مورد از مهم‌ترین نکاتی که باعث می‌شوند کلام تاثیر خود را از دست دهد، معرفی می‌کنیم. با رعایت این نکات می‌توانید نافذ بودن خود را افزایش دهید.

 

تاثیر زبان بدن نامناسب در اثر گذاری کلام

لطفاً زبان بدن را جدی بگیرید چون ۵۵ درصد در ارتباطات تاثیر دارد که این عدد بسیار بزرگ است. اینکه بدن ما چه افکار و احساساتی از ما نشان می‌دهد، از صحبت‌هایی که به زبان می‌آوریم مهم‌تر است. ما اگر ظاهر مناسبی از خود نشان دهیم، ۵۵ درصد مسیر یعنی بیش از نصف راه را رفته‌ایم.

برای اینکه زبان بدن مناسبی داشته باشید باید احساسات و افکار مناسبی داشته باشید چون بدن ما نمی‌تواند دروغ بگوید. به عنوان مثال اگر هنگام مذاکره نگاه خود را بدزدیم ناخودآگاه مخاطب فکر می‌کند که ما می‌خواهیم چیزی را از او مخفی کنیم. بنابراین مخاطب به ما اعتماد نمی‌کند و دیگر باید فاتحه اثر گذاری کلام را خواند.

ارتباط چشمی، حالت نشستن و ایستادن، وضعیت پاها، حرکت دست‌ها و… همگی را در نافذ بودن صحبت‌هایمان تاثیر دارد.

 

زبان بدن و اثر گذاری کلام

 

بی‌توجهی به اثر هاله‌ای

آیا شما به فردی که ۱۰ بار به شما دروغ گفته، می‌توانید اعتماد کنید و درستی حرف‌هایش را بپذیرید؟ بعید می‌دانم کار راحتی باشد چون از کجا معلوم که این بار راست بگوید؟! گذشته ما، رفتارهای ما، ظاهر ما، سخنان ما، کلمه به کلمه‌ای که به زبان می‌آوریم هم در زمان حال ما تاثیر دارند هم در آینده. باید به این مورد خیلی حواسمان باشد.

اگر ما اثر هاله‌ای معتبر، مودب و زیبا از خود بسازیم، کلام ما اثرگذاری بیشتری خواهد داشت به حدی که شاید اصلاً نیازی به متقاعد کردن یا استفاده از اصول تاثیرگذاری نباشد. به عنوان مثال صحبت‌های پزشکی که تا کنون جراحی‌های سخت را با موفقیت انجام داده، صحت و اعتبار بیشتری دارد و اگر به ما بگوید «فلان دارو را بخور»، بدون هیچ بحثی به توصیه او عمل می‌کنیم.

اثر هاله‌ای ما شامل پوشش، بو، کلام، زبان بدن و تمام چیزهایی می‌شود که از ما می‌شنوند و می‌بینند. اعتبار خود را بسازید و برای آن زمان بگذارید، به ارزش‌ها و عقاید خود پایبند باشید، هوش کلامی خود را تقویت کنید تا حاضرجواب و شوخ طبع باشید، روی جذابیت کلامی خود کار کنید تا اثر هاله‌ای قدرتمند از خود به وجود آورید. این اثر هاله‌ای نقش اهرم برای شما دارد که به شدت اثر گذاری کلام شما را بالا می‌برد.

 

اثر هاله ای در نافذ بودن

 

بیش از حد خشک و جدی بودن

لطفاً بیش از حد جدی نباشید چون در این صورت کسی به شما جذب نمی‌شود! مردم افراد شوخ طبع را بیشتر دوست دارند و دور آن‌ها جمع می‌شوند. اگر می‌خواهید نافذ باشید بیش از حد جدی نباشید تا جذبه شما از مزه نیفتد. هر چیزی اگر دائم تکرار شود رنگ می‌بازد و دیگر به چشم نمی‌آید.

به عنوان مثال یک کارمند بهتر است که پاره‌ای از اوقاتِ کاری را به صحبت‌های غیر کاری با مدیرش اختصاص دهد، البته با رعایت حد و مرزهای شخصی. دائم از کار صحبت کردن بدون خنده، بدون همدلی، بدون شوخ طبعی، بدون احساس و… کارمند را در حد همان کارمند نگه می‌دارد. کارمند خوب فردی است که همدلی، کمک و صمیمیت را در کار خود نشان می‌دهد تا اعتماد مدیر را بیشتر جلب کند. چنین فردی اثر گذاری کلام بالایی خواهد داشت و به راحتی می‌تواند پیشنهادها، درخواست‌ها و نظرات خود را در محیط کار مطرح کند.

یکی از رازهای اصلی افراد تاثیر گذار هوش کلامی آن‌هاست. اگر می‌خواهید هوش کلامی خود را تقویت کنید دوره هوش کلامی مختص شماست.

 

خشک و جدی بودن

 

تاثیر لحن نامناسب در اثر گذاری کلام

داستانی که ابتدای مقاله تعریف کردم را یادتان هست که گفتم لحنم لوس مانند بود؟ به نظرتان لحن کلامم چطور بود فروشنده درخواستم را قبول می‌کرد؟ خودم فکر می‌کنم در آن شرایط باید لحن خود را عاجزانه و عجولانه نشان می‌دادم تا فروشنده متوجه می‌شد که چقدر عجله دارم و کارم ضروری است.

توجه به لحن بسیار مهم است، تاثیر لحن در ارتباطات ۳۸ درصد می‌باشد و بعد از زبان بدن باید به آن توجه زیادی داشته باشیم. لحن به کلام ما رنگ و بو می‌دهد. ترجیح می‌دهید که فیلم مورد علاقه خود را در یک تلویزیون سیاه سفید تماشا کنید یا تلویزیون رنگی؟ مشخص است که رنگی! ما با لحن خود می‌توانیم انواع احساسات اعم از شادی، غم و… را نشان دهیم تا مخاطب از ما احساس بگیرد و تاثیر بپذیرد. یادمان باشد تا زمانی که احساسات درگیر نشود، متقاعد سازی اتفاق نمی‌افتد.

یک تمرین عالی برای اصلاح لحن وجود دارد که اصلاً وقت نمی‌خواهد بلکه دقت می‌خواهد! کافیست شما پیام‌های خود را به جای متنی به صورت وویس ارسال کنید. خودتان یکبار صدای ضبط شده را گوش کنید تا متوجه ایرادات لحنی و فن بیان خود شوید. در اثر تکرار ضبط و گوش دادن مداوم، ناخودآگاه لحن شما اصلاح می‌شود. خودم هم همین الان یک پیام وویسی ارسال کردم که خدایی ناکرده عالم بی عمل نشوم!

 

تاثیر لحن در نفوذ پذیری

 

شوخ طبعی افراطی

مرز بین شوخ طبعی و لودگی از مو باریک‌تر است. اگر بیش از حد شوخ طبع باشیم، بلا نسبت ما، یک فرد لوده و مسخره یا همان دلقک به چشم می‌آییم. اگر دلقک بگوید «سردرد دارم» دیگران می‌خندند به جای اینکه به فکر کمک باشند. جدیت و شوخ طبعی را در حد تعادل نگه دارید و به قول گفتنی «نه خیلی خشک خشک باشید نه خیلی شُل شُل».

چند وقت پیش با یک فرد مهم و با تجربه ارتباط گرفتم که مدیر یک مجموعه بزرگ است. ایشان فردی بسیار اجتماعی و خونگرم هستند و از همان ابتدا متوجه شدم که چقدر شوخ طبع هستند. سعی می‌کردم پیام‌هایم حاوی طنز و شوخ طبعی باشد اما از یک جایی به بعد این شوخ طبعی افراطی شد و او دیگر چندان رغبتی برای پاسخ دادن نشان نمی‌داد. به محض چنین واکنشی، روند خود را تغییر دادم و مودبانه‌تر به ایشان پیام می‌دادم، خوشبختانه این ارتباط به حالت اول بازگشت.

اثر گذاری کلام خود را با رعایت تعادل حفظ کنید، جاهایی که لازم است جدی باشید و به موقع هم شوخ طبعی را چاشنی صحبت‌هایتان کنید.

 

شوخ طبعی افراطی

 

فقط به فکر خود بودن

در گفتگوهایتان حتما به طرف مقابل توجه کنید، احوالش را جویا شوید، نیازش را بپرسید، به او راهکار و مشاوره دهید و امید و انگیزه ببخشید. با اینکار خودتان می‌بینید که چهار گوش و چشم دیگر قرض می‌گیرد و پای صحبت‌های شما می‌نشیند. این نکته به عنوان یک اصل در کتاب متقاعد سازی رابرت چالدینی مطرح شده است.

اگر دائم از نیاز و مشکلات خود صحبت کنیم، ناخودآگاه مخاطب زده می‌شود و در ذهن خود می‌گوید «باز این ناله کرد… خب به من چه… من خودم اینقدر گرفتاری دارم که مشکلات تو پیش من هیچه!». چنین مخاطبی دیگر مخاطب نمی‌شود چون گوشش بدهکار حرف‌های شما نخواهد بود.

جربان گفتگو را دو طرف نگه دارید و به مخاطب اجازه ابراز و درد و دل کردن بدهید. ارتباط مؤثر مانند الاکلنگ است، یکبار ما بالا هستیم و لذت می‌بریم و دفعه بعد طرف مقابل.

 

توجه به نیاز مخاطب

 

پراکنده و زیاده گویی قاتل اثر گذاری کلام

اصلاً چیزی بدتر از این در کاهش اثر گذاری کلام وجود ندارد که بدون ساختار و چهار چوب صحبت کنیم و از هر دری سخن بگوییم! پراکنده گویی مخاطب را گیج می‌کند دقیقاً مانند مرغ سر کَنده به هر سو کشیده می‌شود. با این شرایط نباید از مخاطب انتظار داشت که تحت تاثیر کلام ما قرار بگیرد چون متوجه منظور اصلی ما نخواهد شد.

یکی از بهترین راه‌های جلوگیری از پراکنده و زیاده گویی، استفاده از الگوهای بداهه گویی می‌باشد. به عنوان مثال prep یک الگوی معروف است که بسیار کاربرد دارد. طبق این الگو شما ابتدا نکته اصلی خود را بیان می‌کنید سپس برایش دلیل و مثال می‌آورید، در انتها نکته اصلی را مجدد تکرار می‌کنید! همین! دیگر نیازی نیست رمان بافی کنید! برای آشنایی بیشتر با این الگو به مقاله بداهه گویی مراجعه کنید.

 

پراکنده و زیاده گویی

 

جمع‌بندی

واو به واو این مقاله حاصل تجربه، آموزش و مطالعاتی است که طی چندین سال به دست آوردم، امیدوارم برایتان مفیده واقع شود و زندگی و روابط بهتری برای شما به ارمغان آورد. در انتها اگر سوال، نظر، انتقاد یا پیشنهادی دارید، در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید. در پناه حق.

 

تمرینات افزایش هوش کلامی

تمرینات افزایش هوش کلامی

چند سال است که در مجموعه ایرج شرفی افتخار همکاری دارم و به شرکت‌ کنندگان کمک می‌کنیم با انجام تمرینات افزایش هوش کلامی، کلام خود را قوی‌تر کنند. طی این مدت دائم این جملات را می‌شنویم: «وقتی یه نفر بهم بی‌احترامی میکنه نمی‌دونم اون لحظه چی جوابشو بدم… قفل می‌کنم و بعدش فقط حرص می‌خورم»، «چیکار کنم حرف کم نیارم و تو صحبت‌های جمع مشارکت داشته باشم»، «می‌خوام کلامم جذاب‌تر باشه»، «دلم می‌خواد شوخ طبع باشم اما نمی‌دونم چجوری بقیه رو بخندونم»، «میخوام کلامم اثرگذار باشه»، «فروشم کمه… چطوری مشتری رو متقاعد کنم؟»، «چرا کارمندام از حرفام حساب نمی‌برن»، «نمی‌تونم منظورمو خوب برسونم» و… .

اگر بخواهم همه این میخوام‌ها و چکارکنم‌ها را بنویسم باید تمام دریاها جوهر و درختان قلم شوند! هوش کلامی یک مهارت دوست داشتنی و فوق العاده است که فقط با تمرین به دست می‌آید. شرکت کنندگان دوره هوش کلامی ایرج شرفی در گروه واتساپی عضو می‌شوند و طبق یک برنامه منظم تمرینات خاصی را انجام می‌دهند که به صورت عمیق هوش کلامی خود را تقویت می‌کنند. در ادامه چند تا از این تمرینات زیرزمینی را برای شما آورده‌ایم.

 

تقویت کلام

 

تندگویی (بهترین تکنیک افزایش هوش کلامی):

تندگویی یکی از بهترین تمرینات افزایش هوش کلامی به شمار می‌رود. از این تمرین هر چقدر تعریف کنم باز هم کم است، تنها کافیست یک کلمه را انتخاب کنید و بلافاصله (تاکید می‌کنم بلافاصله) سه دقیقه راجع به آن تند تند حرف بزنید! همین! البته انجام این تمرین برای دو سه بار اول کمی سخت است، شخصاً سه ماه این تمرین را هر روز تکرار می‌کردم و دفعات اول برایم زجرآور بود.

ممکن است چیزی به ذهنتان نرسد، بعد از ۳۰ ثانیه دیگر ندانید که چه بگویید اما فایده تندگویی چیزی جز این نیست! اینکه مغزتان مجبور شود کلمات جدیدی را پیدا کند و جملات جدید بسازد.

ما برای راحتی تمرین و تقویت هوش کلامی، سوالات کمکی زیر را پیشنهاد می‌کنیم. این سوالات را روی کاغذ بنویسید و مقابل چشمان خود قرار دهید سپس سه دقیقه راجع به یک موضوع  مثلا ماشین وویس ضبط کنید. هر جا که ندانستید چه بگویید به یکی از این سوالات روی بیاورید. این سوالات به شما کمک می‌کند که از زوایای مختلفی به آن موضوع فکر کنید و حرف کم نیاورید:

  • چرا هست
  • تاریخچه
  • چجوری ساخته میشه
  • اجزاش چیه
  • کجاها پیدا میشه
  • استفاده شخصی خودتون
  • چه کسی بهتون داده
  • خودتون به چه فردی تا حالا دادین
  • قیمتش چطوره
  • خریدنش
  • حجمش
  • کاربردهاش چیه
  • چه فوایدی داره
  • معایبش چی هست
  • اولین بار کجا دیدین
  • بهترین نوع و بدترین نوعش چیه
  • تا حالا خرابش کردین
  • تا حالا تجربه تعمیرش داشتین
  • چه داستانهایی درباره اش شنیدین
  • آیا میتونید به دیگران هدیه بدید
  • چه زمانی وارد جامعه شد
  • چقدر طرفدار
  • و..

فکر نمی‌کنم ۳ دقیقه در روز، زمان زیادی را بگیرد که کسی نتواند آن را انجام دهد. همین قدم‌های کوچک و موثر است که باعث پیشرفت می‌شوند به قول معروف قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود!

 

تندگویی پیشرفته

 

شرکت در بحث‌ها و مکالمه‌های دیگران

اسم این مورد را عمداً تمرین گذاشتیم چون تمرین نیست بلکه یک کار روزانه است که می‌توانید از این به بعد هوشمندانه‌تر از آن بهره ببرید. جسور باشید و خود را در جمع شرکت دهید، نظر خود را بگویید، استدلال کنید، مثال نقض بیاورید و تا جایی که می‌توانید از مغز خود برای بهتر صحبت کردن استفاده کنید.

فایده این تمرین این است که حالت لایو (برنامه زنده) دارد و شما در مقابل مخاطبین صحبت می‌کنید. بدر این شرایط مغز چاره‌ای که موتورهای بیشتری را روشن کند تا با سرعت بیشتری حرف سازی کند. به قول معروف تا نباشد چوب تَر / فرمان نبر گاو نَر.

 

گفتگو با دیگران

 

حل جدول کلمات متقاطع

یکی از بهترین راه‌های افزایش هوش کلامی، حل جدول کلمات متقاطع است. تقریباً عاشق این جداول هستم و زن عمویی هم دارم که مثل خودم هست. خدا نکند من، زن عمویم و یک جدول در یک مکان باشیم، دیگر هیچ کس را نمی‌شناسیم و غرق حل کردن جدول می‌شویم. این جدول‌ها عالی هستند و کمک می‌کنند با مترادف‌ها و متضادهای کلمات آشنا شوید.

تاکنون برایتان پیش آمده که یکی از کلمات این جدول را حل کنید و تا مدت‌ها در خاطرتان بماند؟ فکر می‌کنید علتش چیست؟ چون خدا اینطور مغز را آفریده است! اگر مغز در مسأله‌ای گیر کند و سپس آن را حل کند، تمامی جزئیات موضوع در حافظه ثبت می‌شود دقیقاً مانند خط میخی روی منشور حقوق بشر!

این تمرینات افزایش هوش کلامی، جنبه سرگرمی دارند و به گسترش دایره لغات شما کمک شایانی می‌کنند.

 

حل جدول کلمات متقاطع

 

پیام‌های متنی ممنوع!

این تمرین برای تقویت هوش کلامی عالی است. خود را ملزم کنید از این به بعد در واتساپ یا تلگرام یا هر پیام رسان دیگری، به جای اینکه پیام متنی بنویسید، وویس بفرستید. با انجام این تمرین، همزمان چند هدف را نشانه زده‌اید: مخاطب بیشتر تحت تاثیر صدای شما قرار می‌گیرد، ایرادات فن بیان خود را متوجه می‌شوید، مجبور می‌شوید همزمان با صحبت کردن فکر کنید.

ما از شرکت کنندگان خود می‌خواهیم که از زیاده گویی بپرهیزند و منظور خود را در غالب الگوهای بداهه گویی به صورت خلاصه و مفید بگویند که اثرگذاری کلامشان بیشتر شود. به شما هم همین پیشنهاد را داریم که خواهشاً وویس ۱۰ دقیقه‌ای نفرستید و خود را نهایتا به همان ۳ دقیقه عادت دهید.

 

ضبط صدای خود

 

نوشتن یکی از موثرترین تمرینات افزایش هوش کلامی

اگر در تمرین قبل گفتیم ننویسد، اینجا می‌گوییم بنویسید حداقل در هفته ۵۰۰ کلمه! نوشتن یکی از موثرترین تمرینات افزایش هوش کلامی است و به همین دلیل نویسندگان هوش کلامی بالایی دارند! نوشتن نوعی صحبت کردن بدون صداست!

معمولاً افراد در مقابل نوشتن بیشتر مقاومت می‌کنند در مقایسه با صحبت کردن یا وویس ضبط کردن. اما یادمان باشد که فقط افراد موفق حاضر به انجام کارهایی می‌شوند که دیگران حوصله یا علاقه‌ای برای آن‌ها صرف نمی‌کنند.

جمعه‌ها یا هر روزی که راحت هستید، مهم‌ترین خاطره هفتگی خود را در غالب ۵۰۰ کلمه بنویسید. همین نوشتن ساده به مغز شما یاد می‌دهد که هنگام حرف زدن بهتر فکر کند چون ما به چیزی که می‌نویسیم و روی کاغذ می‌آوریم بیشتر فکر می‌کنیم تا چیزی که به زبان می‌آوریم! یک فرد حرفه‌ای حتما در برنامه ریزی خود برای تمرینات افزایش هوش کلامی، این تمرین را قرار می‌دهد.

 

 

مطالعه، مطالعه، مطالعه

قبل از اینکه من بگویم، فکر می‌کنید چرا مطالعه کردن برای تقویت هوش کلامی مفید است؟ هر کتابی که می‌خوانید حاصل تفکرات یک فرد دیگر است و هر فردی دایره لغات خاص خود را دارد. بنابراین شما با مطالعه، دایره لغات آن فرد را به دایره واژگان خود اضافه می‌کنید. شما هر چه کلمات بیشتری بلد باشید، به روش‌های مختلفی می‌توانید منظور خود را برسانید و افراد بیشتری ارتباط بگیرید.

روزانه چقدر مطالعه می‌کنید؟ می‌دانید که بیل گیتس روزانه ۶۰۰ صفحه مطالعه می‌کند؟

 

نقش مطالعه در گسترش دایره لغات

 

این آخری را هم بخوان

حقیقتاً به این باور رسیده‌ام که «هوش کلامی بالا = تاثیرگذاری و جذابیت بالا». البته روانشناس‌ها هم به این نتیجه جالب دست یافته‌اند: «بین مقدار و قدرت واژگان و موفقیت شخصی افراد، ارتباط مستقیمی وجود دارد».

تا کنون شده که دقایق طولانی را مسحور سخنرانی فردی شوید و گذر زمان را متوجه نشوید؟ این افراد نه معجونی خورده‌اند و نه جادو جَمبَلی خوانده‌اند بلکه هوش کلامی بالایی دارند و به واسطه کلام خود می‌توانند به راحتی دیگران را جذب و متقاعد کنند. هوش کلامی چیزِ خواستنی و فوق‌العاده‌ای است که به ما کمک می‌کند بدون هزینه به خواسته‌های خود دست یابیم.

تمرینات افزایش هوش کلامی بسیار زیاد هستند اما مهم‌تر از تعداد آن‌ها، موثر بودن آن‌ها اهمیت دارد. ۶ مورد از بهترین‌ها را برایتان در مقاله ذکر کردیم اما باید هر روز استمرار داشته باشید و یک روز هم پشت گوش نیندازید تا نتیجه آن را ببینید. گروه پشتیبانی ما در دوره هوش کلامی به شما کمک می‌کند تا در کمترین زمان ممکن و تحت برنامه منظم، کلام خود را جذاب و اثرگذارتر کنید.

 

برخورد با افراد مسخره کننده

بهترین روش برخورد با افراد مسخره کننده چیست؟

جایی داستان جالبی در رابطه با افراد مسخره کننده خواندم که بسیار جالب بود؛ روزی معلمی روی تخته ۵ معادله می‌نویسد:
۲*۳=۶
۴*۳=۱۲
۵*۳=۱۷
۶*۳=۱۸
۷*۳=۲۱
بعد از نوشتن معادله‌ها، معلم رو به دانش آموزان کرد و دید که عده‌ای از دانش آموزان به او می‌خندند! معلم پرسید: «چرا می‌خندید؟» یکی از شاگردان که کمی گستاخ بود با صدای بلند گفت: «معادله سوم را اشتباه نوشتید» معلم با لبخندِ آرامش بخشی جواب داد: «بله… این مورد را از قصد اشتباه نوشتم تا بگویم که چقدر در زندگی بیهوده ناراحت می‌شویم»…
شاگردان کنجکاو شدند و معلم ادامه داد: «من ۴ معادله را درست نوشتم که فقط یکی از آن‌ها اشتباه بود اما شما فقط به خاطر آن یک مورد خندیدید و بقیه را نادیده گرفتید! زندگی هم همین است و دیگران همیشه به خاطر همه ویژگی‌های مثبتی که دارید، تشویقتان نمی‌کنند اما با یک اشتباه کوچک سریعاً جایگاه شما را زیر سوال می‌بَرند!»

این داستان کوتاه است اما برای آرامش یک عمر کافیست! افراد مسخره کننده یا از سَر نادانی یا از سَر حسادت شما را مسخره می‌کنند. بنابراین زمانی که پُستتان به این اشخاص افتاد فقط یک جمله را در ذهن خود تکرار کنید: «مسخره کننده یا نادونه یا حسوده!» و دیگر خود را غرق در افکار منفی نکنید! قوی‌تر از قضاوت‌های دیگران باشید و با ۷ راهکاری که در ادامه معرفی می‌کنیم، به راحتی می‌توانید روی این دسته از آدم‌ها را کم کنید!

 

مسخره کردن دیگران

 

۱. بدانیم که هدف افراد مسخره کننده چیست؟

آدم عاقل قبل از هر کاری خوب فکر می‌کند تا بعداً حرفی یا رفتاری از خود نشان ندهد که موجب پشیمانی شود. فرضاً فردی ما را مسخره کند اما شما را به خدا قسم، کمی خود را جای او بگذاریم و بسنجیم که آیا واقعاً قصد او مسخره کردن بوده؟ آیا فرد مسخره کننده هدفش صرفاً جلب توجه نبوده؟
اصلاً شاید چنین فردی فقط می‌خواسته که جلب توجه کند و نیاز دارد که دیده شود! بهترین روش در این مواقع، همراهی است یعنی خودمان هم با او همراه شویم و بخندیم.
البته گاهی اوقات هم دیگران می‌خواهند تعریف و تمجید کنند اما نحوه بیان آن‌ها اشتباه است به قول معروف می‌خواهند ابرو را درست کنند اما می‌زنند و چشم را هم کور می‌کنند! تمجید باید صادقانه باشد نه طعنه‌وار! حسن جویی یکی از تکنیک‌های عجیب در هیپنوتیزم کلامی است که اگر اصول حرفه‌ای آن را بدانید، می‌توانید دل هر فردی را به دست آورید.

 

۲. تلافی کردن کار اشتباهی است!

حتماً می‌دانید که خوک‌ها موجودات ناتمیزی هستند (یعنی تمیز نیستند) و به خوردن چیزهای ناتمیز هم علاقه زیاد دارند (خودتان می‌دانید منظورم چه چیزی است). از طرفی عاشق گلِ بازی هستند. بنابراین اگر با خوک کَل کَل کنیم و گِلی شویم، چه کسی عصبانی و ناراحت می‌شود؟ معلوم است که خودمان چون برای آن فرقی ندارد گِلی و کثیف شود یا نه و اتفاقاً خوشش هم می‌آید.
بعضی از افراد مسخره کننده از تمسخر و کَل کَل با دیگران لذت می‌برند و بحث کردن با آن‌ها فقط ذهن ما را آشفته‌تر می‌کند. این افراد شاید حتی از فحش‌های بوقی هم ناراحت نشوند و پرروتر شوند آن وقت به شما چیزهای بدتر بگویند و رنجیده‌تر شوید!
«تلافی نکنید… مثل خودشان نباشید» چون با این کار فقط ارزش و شخصیت خود را در حد او پایین آورده‌اید. می‌دانم با شنیدن این جمله خشمگین شوید چون آن لحظه بسیار عصبانی هستید و احساس حقارت می‌کنید اما با این کار به شخصیت خود لطمه می‌زنید که بعدها یادآوری آن، بیشتر شما را عصبانی می‌کند! در واقع ۲ ضربه به شما وارد می‌شود: یکی از طرف فرد مسخره کننده و یکی از طرف خودتان که دومی درد بیشتری دارد!

 

۳. تبدیل تمسخر به پله موفقیت

هیچ آدم موفقی وجود ندارد که از افراد مسخره کننده، تیر نخورده نباشد! مسیر موفقیت پر از فراز و نشیب است و همواره افرادی هستند که بخواهند شما را ناامید و منصرف کنند! طبیعتاً دستاوردهای شما را زیر سوال می‌برند، ایراد می‌گیرند، بی ارزش جلوه می‌دهند و… . در این واقع افراد معمولی سریعاً دلسرد می‌شوند و خود را می‌بازند. اما افراد موفق از تمسخر دیگران پله می‌سازند!
اتفاقاً افراد مسخره کننده بسیار منابع غنی هستند که ما با نقاط ضعف خود آشنا شویم و عیب و نقص‌هایمان را برطرف کنیم تا در آینده بهتر و باشکوه‌تر ظاهر شویم! تصور کنید چقدر لذت بخش است  «دست زدن دیگران برای موفقیت‌هایت، همان افرادی که زمانی می‌گفتند تو فلانی… تو نمی‌توانی… ».

 

انگیزه گرفتن از تمسخر

 

۴. انتقادِ موثر از فرد مسخره کننده 

گاهی اوقات بهتر است مستقیماً با فرد مسخره کننده صحبت کنیم و به او بگوییم که «فلانیِ عزیز، من می‌دونم تو آدم شوخ طبعی هستی و بقیه رو میخندونی اما اون روز از اون حرفت ناراحت شدم…». گاهی اوقات انتقاد می‌تواند شرایط را بدتر کند و طرف مقابل را خشمگین‌تر کند. از چنین فردی نمی‌توان انتظار داشت که دست از مسخره کردن بردارد. در مقاله چگونه از دیگران انتقاد کنیم تا از ما ناراحت نشوند را آماده کرده‌ایم که در این زمینه به شما کمک بزرگی می‌کند.

 

۵. سحابی باشید!

سحابی یک توده عظیم از گرد و غبار و گاز است که در کهکشان وجود دارد. در واقع یک ابر بزرگ از گازها و گرد و غبارهای رنگارنگ است که اتفاقاً منظره جذابی هم دارد. جالب‌ترین ویژگی سحابی این است که ذرات آن آنقدر از هم فاصله دارند و دور هستند که به راحتی از میان آن می‌توان عبور کرد.
تکنیک سحابی هم برگرفته از همین ویژگی جالب است، بد نیست گاهی اوقات سحابی رفتار کنیم. به این صورت که طرف مقابل هرچه گفت ما با او لجبازی و مخالفت نکنیم و از طرفی اجازه ندهیم که حرف‌های او به ما برخورد کند! احتمالاً می‌پرسید که چطور؟!
به عنوان مثال به دیالوگ زیر دقت کنید:
– مگه می‌تونی؟
+ شاید هم نتونم
– نه بابا موفق نمیشی!
+ شاید هم موفق نشوم!
– این راه مشکلات زیادی داره!
+ می‌دونم!
و…

 

۶. فرد مسخره کننده را از دایره روابط خارج کنید!

متاسفانه امکان دارد که کار به جاهای باریک بکشد و ادامه دادن ارتباط با فرد مسخره کننده بهبود نیابد و چه بسا آسیب هم برساند چه از نظر آبرو، سلامت اعصاب، مالی و… . بسیار خوب به قول معروف ما درخت نیستیم و می‌توانیم جای خود را تغییر دهیم و از آدم‌های منفی دور شویم. پیشنهاد می‌کنم تا جای امکان از این افراد فاصله بگیرید و روابط خود را کمتر کنید. با این روش دیگر فرصت مسخره کردن به فرد مسخره کننده نمی‌دهید و آرامش خود را می‌خرید! اعصاب و سلامت را که از سر راه نیاورده‌ایم!

 

ترک رابطه با فرد مسخره کننده

 

۷. حاضرجوابی کوبنده

شخصاً عاشق این روش هستم و مدت‌هاست در دوره‌های هوش کلامی، به شرکت کننده‌ها تمرین می‌دهم و به آن‌ها کمک می‌کنم تا این مهارت فوق العاده جذاب را به دست آورند. افراد حاضرجواب معمولا هوش کلامی بالایی دارند و می‌داند در لحظه چه جواب کوبنده و مناسبی به مخاطب بدهند که دهانش بسته شود! یکی از ویژگی‌های افراد موفق قدرت بالای آن‌ها در حاضرجوابی است که حرف کم نمی‌آورند و می‌توانند به خوبی از حق خود دفاع کنند.
معمولاً می‌شنویم که «حاضرجوابی ذاتیه… نمیشه یادش گرفت» فکر نمی‌کنم شما که این مقاله را می‌خوانید این خزعبلات را باور کنید؛ مطمئناً شما که این مقاله را می‌خوانید برای رشد خود زمان صرف می‌کنید و اعتقاد دارید که هر مهارتی با تمرین به دست می‌آید. حاضرجوابی بخش بسیار مهم و جذابی از دوره هوش کلامی است که برای تمرین آن باید طبق برنامه و تحت نظر مربی آموزش ببینید تا نتیجه زودتر و بهتری کسب کنید.

 

در آخر به خودتان قول دهید که…

افراد مسخره کننده همیشه و همه جا پیدا می‌شوند و ما کنترلی روی این موضوع نداریم. اما حال ما و روال زندگی ما دست خودمان است که می‌توانیم با آرامش از این افراد گذر کنیم و بعدها که موفقیت ما را دیدند، خودشان از حرف‌های که به زبان آوردند شرمنده شوند. البته با مهارت‌های کلامی می‌توانید در جمع طوری جواب این افراد را بدهید که دیگر فردی اجازه تکرار این کار را به خود ندهد، مگر آنکه خیلی گستاخ باشند که آن هم در مقاله راه حلش را گفتیم.

برای شرکت در دوره هوش کلامی روی لینک کلیک کنید.

تحلیل سخنرانی هیتلر

تحلیل سخنرانی هیتلر

سخنرانی ‌های هیتلر بسیار عجیب است، به احتمال زیاد هیتلر را بشناسید. خیلی‌ها از او به عنوان شیطانی‌ترین سیاستمدار تاریخی یاد می‌کنند که مسبب شروع جنگ جهانی دوم شد. هیتلر با اینکه مقصر مرگ تعداد زیادی افراد بی‌گناه است، با این حال یک سؤال در ذهن ما ایجاد می‌کند؛ او چطور توانست این کارها را انجام دهد؟ چطور توانست مردم و ارتش آلمان را با خود همراه کند؟

پاسخ این سؤال در قدرت سخنوری او نهفته است. کافیست یک بار به سخنرانی هیتلر گوش دهید، حتی بعد از گذشت این همه سال، باز هم آدم را تحت تأثیر قرار می‌دهد. قدرت صدا و سخنانش بسیار نافذ و انگیزه بخش بودند. هر چند زبان بدن او کمی مشکل داشت که در ادامه با جزئیات کامل یکی از سخنرانی ‌های هیتلر را بررسی می‌کنیم. کشف رازهای تأثیر گذاری کلام هیتلر به ما کمک می‌کند فن بیان خود را قدرتمندتر و نافذتر کنیم، البته در جهت مثبت!

 

هیتلر که بود و چه کرد؟

هیتلر در ۲۰ آوریل ۱۸۸۹ در اتریش متولد شد (بیش از ۱۳۰ سال پیش). او در سال‌های ۱۹۳۴ تا ۱۹۴۵ صدراعظم آلمان بود که به خاطر سیاست‌های جنگ طلبانه او، انسان‌های زیادی (حداقل ۱۱ میلیون نفر) کشته شدند. جنگ جهانی دوم در نتیجه سیاست‌های هیتلر به وقوع پیوست. سخنرانی های هیتلر در همین سال‌ها باعث شورش مردم و کشتار افراد زیادی شد.

هیتلر فرزند چهارم از بین شش فرزند خانواده‌اش بود که رابطه چندان خوبی با پدرش نداشت اما مادرش را بسیار دوست داشت و حتی بعد از مرگش عکس مادرش همیشه همراهش بود. هیتلر به هنر علاقه زیادی داشت و به آکادمی هنر‌های زیبا دو بار درخواست داد اما هر دو بار درخواستش رد شد. شاید اگر نقاشی‌های زیبای هیتلر را می‌پذیرفتند، تاریخ شاهد آن اتفاقات وحشتناک نبود!

انرژی و انگیزه هیتلر در سخنرانی‌هایش بسیار شگفت آور بود که در نتیجه همان سختی‌هایی بود که از کودکی متحمل می‌شد. هر بیننده‌ای مسحور و جذب سخنرانی هیتلر می‌شود و عجیب نیست که چرا مردم آلمان آن زمان تحت تاثیر او قرار گرفتند و او را همراهی کردند.

 

چرا سخنرانی ‌های هیتلر اینقدر تاثیرگذار است؟

هیتلر فضایی نبود و از کلمات فضایی هم استفاده نمی‌کرد بلکه راز تاثیر گذاری روی آدم‌ها را می‌دانست و به زبان دل خودشان با آن‌های صحبت می‌کرد. در ادامه یکی از سخنرانی ‌های هیتلر را آورده‌ایم و با جزئیات کامل بررسی کرده‌ایم. این نکات را حتماً چند بار مرور کنید تا ملکه ذهنتان شود:

 

 

  1. ساختار زمانی از آینده به گذشته و حال
  2. تصویرسازی آینده: «زمان فرا خواهد رسید… زمانی که با افتخار بیان خواهید کرد آلمانی هستیم…» هیتلر با این جمله آینده آزاد و درخشان را به تصویر می‌کشد و احساس غرور و افتخار را در مخاطب برمی‌انگیزد.
  3. سرزنش گذشته: «وقتی که به تاریخمان نگاه می‌کنیم… باید از زندگی امروزمان خجالت بکشیم… زمانی که میلیون‌ها نفر آدم….» در واقع با این کار نمک به زخم مخاطب می‌زند.
  4. همدلی با مردم: هیتلر در ادامه می‌گوید «کلمات قادر به توصیف زجر و تحمل مردم در طول تورم اقتصادی نیستند….» با این حرف‌ها هیتلر همدلی خود را نشان می‌دهد و به مردم یادآوری می‌کند که چه سختی‌هایی کشیده‌اند. وقتی از زبان مخاطب صحبت کنید، به شما جذب می‌شود.
  5. فاش کردن مقصر اصلی ماجرا: او می‌گوید که «تمامی مسئولیت‌ها به خاطر امضای آن‌ها….». نتیجه این کار ایجاد حس انتقام و خشم در مخاطب است.
  6. ایجاد حس آزادی طلبی: «ما اجازه نمی‌دهیم مورد ظلم قرار بگیریم… ما قبول این ظلم و فشار را برای مردم آلمان رد می‌کنیم… ما برای انجام کاری از کسی اجازه نمی‌گیریم». این قسمت از سخنرانی هیتلر بسیار برانگیزاننده است چرا نهایت خواسته مردم آلمان را مطرح می‌کند و احساس غرور را در آن‌ها بیدار می‌کند.
  7. استفاده دائم از ضمیر جمع «ما»: یکی از تکنیک‌های هیپنوتیزم کلامی که مخاطب را به شدت با ما همراه می‌کند، این است که او و خودمان را در یک تیم قرار دهیم. به عنوان مثال از ضمیر جمع ما استفاده کنیم «ما متعصب هستیم… ما اجازه نمی‌دهیم…»
  8. جمله کانونی: استفاده از جملات کانونی به شدت جلب توجه می‌کنند و مانند ذره بین روی کلام ما عمل می‌کنند. طبق این تکنیک ما خودمان روی یک قسمت خاص از سخن تاکید می‌کنیم و می‌گوییم که این قسمت از همه مهم‌تر است. مثلاً هیتلر در اینجا می‌گوید «هدف من فقط یک چیز است… ».
  9. جملات با بار احساسی بالا: سخنرانی هیتلر پر از جملاتی است که از قلب مردم برمی‌خیزند. مردم آلمان خواستار نابودی حزب مارکسیسم بودند و هیتلر آن را به زبان می‌آورد «اظهار نابودی و تباهی حزب مارکسیسم آلمان… ».
  10. ارزشگذاری روی اشتباهات خودش: هیتلر در این قسمت می‌گوید «شاید از نظر ما اشتباه کرده باشم اما…» کلمه اما یک خاصیت دارد، اینکه هر جمله‌ای بعد از آن بیاید، جمله قبل را نفی می‌کند. در اینجا معنایش این است که اشتباه من اشتباه نبود بلکه خیلی هم خوب بود.
  11. تکرار: هیچ سخنرانی‌ای بدون تکرار وجود ندارد. یکی از تکنیک‌های بلاغی این است که با تکرار سخنان خود را اثربخش‌تر کنیم تا مقصود اصلی ما در ذهن مخاطب ثبت شود. این قسمت از سخنرانی هیتلر، تکرار خوبی دارد «uspd فردا، spd فردا، KPD پسفردا و…»
  12. استفاده مجدد و تکرار جمله کانونی به صورت تیم سازی: «ما یک هدف داریم… نابودی ظلم… ».
  13. ساخت متضاد شدید: «شما می‌توانید ما را پایین بکشید… شما می‌توانید ما را بکشید اما ما هرگز تسلیم نخواهیم شد». با این تکنیک به کلام خود اعتبار می‌بخشیم.
  14. استفاده از کلمات قدرتمند و تاثیر گذار: حقیقت، غرور آفرین، ظلم، تباهی، هدف، اجازه، صداقت، عدالت،
  15. خبر خوب و حس برتری دادن: در این سخنرانی هیتلر یک جمله جالب وجود دارد «من شک دارم دشمنانمان که امروز به ما می‌خندیدند، امروز هم به ما بخندند». یعنی دیگر مجال نمی‌دهیم و به زودی انتقام می‌گیریم.
  16. انتقال حس وطن پرستی: «زنده باد حزب ناسیونال سوسیالیسم… زنده باد آلمان». دقت کنید که هیتلر خیلی زیرکانه جنبش ناسیونال را به کل آلمان تعمیم می‌دهد و کل آلمان را با خود همراه می‌کند.

 

جمع‌بندی

سخنرانی ‌های هیتلر همیشه پر از نکته‌های سخنوری است که الگوبرداری از آن می‌تواند کلام ما را قدرتمندتر کند. مهم‌ترین ویژگی‌های سخنرانی هیتلر شامل:

  • انرژی بالا
  • تحریک احساسات رقابتی
  • نمک به زخم پاشیدن
  • تصویرسازی پیروزمندانه از آینده

با استفاده از نکاتی که در قسمت تحلیل آوردیم، حتماَ خودتان یک بار در نقش یک رهبر سخنرانی کنید و ببینید چطور می‌توانید در مخاطبان انگیزه ایجاد کنید. ایجاد انگیزه یکی از مهارت‌های هر سخنران باید باشد. امیدواریم که این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد و از نظرات شما بسیار خوشحال می‌شویم.