باز کردن سر صحبت

۵ روش‌ آسان برای بازکردن سر صحبت

قبل از باز کردن سر صحبت لطفاً تصور کنید که هوا خیلی سرد و یخبندان است و کنارتان هم هیزم هست. در این شرایط چه کار می‌کنید؟ همینطور به لرزیدن و منجمد شدن ادامه می‌دهید یا اینکه با جرقه زدن، هیزم را روشن می‌کنید؟

خواهش می‌کنم فقط برای چند ثانیه به مسائل و خواسته‌های مهم زندگی خود فکر کنید:

جویای کار یا در فکر پیدا کردن موقعیت کاری بهتر هستید؟

در جستجوی یک شریک کاری مناسب یا متخصص توانمند هستید؟

دلتان می‌خواهد که برندهای معتبر را به مشتری خود تبدیل کنید؟

مشکل مالی دارید و با قرض گرفتن پول از کسی، مشکلتان حل می‌شود؟

دانشجو هستید و می‌خواهید با دانشجویان ممتاز و اساتید ارتباط بگیرید؟

فکر می‌کنید که علاقه یا استعداد خاصی دارید و می‌خواهید به افراد معتبر و معروف آن حوزه، نزدیک شوید؟

می‌خواهید با عشق خود ارتباط بگیرید و سر صحبت را باز کنید؟

می‌خواهید با فرد خاصی دوست شوید؟

و…

موقعیت کاری عالی، نمره‌های بالا، مشتریان سودساز، ازدواج با فرد موردعلاقه و… این موارد رویا نیستند بلکه با یک جرقه آغاز می‌شوند یعنی باز کردن سر صحبت!

واقعاً جای حرص خوردن دارد! هر روز این افراد در اطراف ما می‌روند و می‌آیند و سهم ما از آن‌ها فقط دیدن یا احوالپرسی خشک و خالی یا حرف‌های بیهوده است. با یادگیری تکنیک‌های باز کردن سر صحبت، می‌توانیم اولین گام برای پایان دادن به این افسوس‌ها را برداریم.

تصورش را کنید اگر با شخصی که گره شما به دست او حل می‌شود دوست شوید، چقدر از مسائلی که با آن دست و پنجه نرم می‌کنید، برطرف می‌شود؟

طبق تحقیق مایکروسافت، شما فقط به فاصله شش نفر با این شخص فاصله دارید!!

 

باز کردن سر صحبت

 

تحقیق عجیب و حیرت انگیز مایکروسافت

محققان مایکروسافت با بررسی ۳۰ میلیارد پیام الکترونیکی بین ۱۸۰ میلیون نفر در کشورهای مختلف، به یک واقعیت تکان دهنده دست یافتند: «فاصله اجتماعی بین دو فرد، نهایتاً ۶ نفر است!».

معنای این جمله این است که بین هر دو نفری که تصور کنید، یک زنجیره از افراد وجود دارد و برای افراد غریبه این زنجیره فقط ۶ نفر است. بستن این زنجیرها با باز کردن سر صحبت، امکان پذیر است.

اگر با رئیس جمهور هیچ نسبتی نداشته باشید و تا کنون او را از نزدیک ندیده باشید، فقط با برقراری رابطه درست با شش نفر آدمِ درست در مکانِ درست، به نفر هفتمی که وصل می‌شوید رئیس جمهور خواهد بود!

این واقعیت شاید ناباورانه باشد اما با یادگیری مهارت‌های ارتباط مؤثر، به راحتی می‌توانیم با هر کسی که می‌خواهیم ارتباط بگیریم. جمعیت انسان با دو نفر شروع شد اما اکنون ۷ میلیارد انسان در ۲۰۵ کشور مختلف در کنار یکدیگر زندگی می‌کند. این قومیت‌ها و ملیت‌ها روزی با یک ارتباط شروع شد و بی شک باز کردن سر صحبت، یکی از مهارت‌های رهبران است که به کمک آن، میلیون‌ها نفر را به یکدیگر پیوند می‌دهند.

قرار نیست همه ما رهبر شویم اما در زندگی خود ناگزیر به برقراری ارتباط با دیگران خواهیم شد. این مهم‌ترین نکته‌ای بود که اجداد غارنشینمان به آن پی بردند و به زندگی اجتماعی روی آوردند!

در این مقاله به چند روش حرفه‌ای و آسان برای باز کردن سر صحبت می‌پردازیم، پیشنهاد می‌کنم بعد از خواندن این مقاله، تکنیک‌های ذکر شده را در زندگی روزمره به کار ببرید. مهارت باز کردن سر صحبت با افراد، یکی از مهارت‌های ارتباط مؤثر و حرفه‌ای است که شما را از قدرت خودتان حیرت زده می‌کند و اعتماد به نفس شما را افزایش می‌دهد.

 

فایده باز کردن سر صحبت

 

تکنیک‌های باز کردن سر صحبت

باز کردن سر صحبت با دیگران مانند باز کردن درِ گاوصندوق است. اگر این مهارت عالی را یاد بگیریم، حتی در شهر غریب می‌توانیم با دست خالی در کمترین زمان ممکن بهترین امکانات، خانه، ماشین، موقعیت کاری مناسب و… را برای خود فراهم کنیم. خواندن این تکنیک‌ها چند دقیقه بیشتر زمان نمی‌برد اما تا ابد برای شما کاربرد خواهند داشت، احتمالاً این جمله را شنیده‌اید که کمرنگ‌ترین جوهرها از قویترین حافظه‌ها ماندگارترند، پیشنهاد می‌کنم این نکات را جایی در دسترس خود یادداشت کنید تا هر زمان که خواستید یکی از این شاه کلیدها را در روابط خود به کار ببرید.

باز کردن سر صحبت با سوال پرسیدن:

سؤال پرسیدن، اولین و ساده‌ترین راه باز کردن سر صحبت است. هر جا که به بن بست می‌رسیم و نمی‌دانیم چطور سر صحبت را باز کنیم یا گفتگو را ادامه دهیم، این راهکار از سردرگمی نجاتمان می‌دهد. معمولاً ارتباطات با سؤال پرسیدن شروع می‌شود.

اما حواسمان باشد که سؤال ماهیت بازجویی دارد و مانند این است که به طرف مقابل بگوییم: « بده داخل کیفت ببینم چی قایم کردی؟!». افراد نسبت به سؤال شدن، حس خوبی ندارند و گارد می‌گیرند. بهتر است در شروع ارتباطات با احتیاط از این تکنیک استفاده کنید، ارتباط سازی با غریبه‌ها شبیه عبور کردن از روی تخته چوب نازکی است که مانند پل، پشت بام دو ساختمان ۲۰ طبقه را به یکدیگر وصل کرده است!

به طور کلی، سؤالات به دو دسته تقسیم می‌شوند: سؤالات باز و سؤالات بسته.

سؤالات بسته:

جواب این نوع سؤالات کوتاه و در جد یک یا دو کلمه است و معمولاً دو جواب دارند: بله یا خیر. سؤالات بسته اطلاعات چندانی در اختیارمان قرار نمی‌دهند اما برای شروع گفتگو به خصوص با غریبه‌ها مناسب است و می‌توان از آن برای پرسیدن سوال دوم استفاده کرد، تا کنون ندیده‌ام که کسی در برابر یک آره یا نه گفتن مقاومت کند.

البته باید مراقب باشیم که پایمان را از گلیم درازتر نکنیم و با پرسیدن سؤالاتی که جنبه خصوصی دارند، به حریم طرف مقابل حمله نکنیم! اگر از یک رهگذر خیابان بپرسیم: « چند سالته عزیزم؟!» شنیدن «به تو چه! … خدا شفات بده!» مؤدبانه‌ترین جوابی خواهد بود که می‌گیریم.

بهتر است سؤالاتی بپرسیم که با توجه به میزان آشنایی و صمیمیتی که با طرف مقابل داریم، با توجه به محیط، علایق و نقاط مشترک مطابقت داشته باشد و ناشیانه خود را از چشم نیندازیم!

سؤالاتی مانند:

  • ساعت چنده؟ (در خیابان)
  • این دور و بر زندگی می‌کنی؟ (در اتوبوس یا تاکسی)
  • شما از اقوام مریم هستید؟ (در مهمانی)
  • داداش/ عزیزم شما ترم چندی؟ (دانشگاه)
  • می‌تونم بدونم چه کتابی دارید میخونید؟
  • شما آخرین نفر هستید؟ (در صف نانوایی)
  • میتونم نام شریف شما رو بدونم؟ (در اداره)
  • و…

 

سوالات بسته برای باز کردن سر صحبت

 

سوالات باز

برعکس سؤالات بسته، جواب این سؤالات در حد یک یا دوکلمه نیست بلکه مخاطب را مجبور می‌کند که توضیح بدهد و جزئیات بیشتری را بگوید. این سؤالات با چه، چطور و… شروع می‌شوند.

  • میدونید از کدوم مسیر میتونم به فلان جا برم؟ (در خیابان)
  • چطوری با نگار آشنا شدی؟ (در مهمانی)
  • ممکنه بگید چرا این رشته رو انتخاب کردی؟ (در دانشگاه)
  • بیشتر برای چی میای پارک؟ ( در پارک)
  • اینجاها نونوایی دیگه ای هم داره؟ ( در صف نانوایی)
  • قبل از اینجا کجا مشغول بودی؟ (در اداره)
  • و…

اشتباه نکنیم! باز کردن سر صحبت به معنای فقط حرف زدن نیست، افراد حرفه‌ای شروع گفتگو را طوری جهت می‌دهند که مخاطب به حرف بیاید و بیشتر صحبت کند.

از لحظه‌ای که مخاطب لب باز می‌کند و حرف می‌زند، ما باید سراپا گوش شویم و به او نشان دهیم که تمام توجه ما به او می‌باشد تا اعتماد مخاطب را جلب کنیم. به جرأت می‌توانم بگویم که گوش دادن فعال، بیشتر از کلام، عصای معجره‌گر است.

 

سوالات باز برای باز کردن سر صحبت

 

کمک خواستن

کمک خواستن روشی است که همیشه خودم استفاده می‌کنم و اکثر اوقات از آن نتیجه می‌گیرم. راز این تکنیک در این است که با کمک خواستن به صورت غیر مستقیم به طرف مقابل می‌فهمانیم که قدرت دارد و ما به او نیاز داریم، حس قدرت و دلسوزی با هم ترکیب می‌شوند و معجون فوق‌العاده‌ای برای باز کردن سر صحبت آماده می‌گردد.

توانایی‌های مخاطب را پیدا کنید و در رابطه با موضوعی از او بخواهید که شما را راهنمایی کند به عنوان مثال به پسر عمه که موبایل فروشی دارد، می‌گویم: «آقا سعید میتونید بگید چه مدل گوشی با فلان قیمت می‌تونم بخرم که جنسش با کیفیت باشه؟…».

حتی می‌توانید یک پله فراتر بروید و مقاومت مخاطب را به طور کامل بشکنید. به عنوان مثال اگر از او خواسته‌اید که کیفتان را برایتان نگه دارد، بگویید که خودش در کیف را باز کند و چیزی به شما بدهد! با این کار به مخاطب می‌فهمانید که به او اعتماد دارید و جایگاه مهمی برای شما دارد.

 

روش های باز کردن سر صحبت

باز کردن سر صحبت با کمک کردن

این روش یکی از یخ‌شکن‌ترین، روش‌های ارتباط گرفتن است و کمتر کسی این روش جادویی را به کار می‌گیرد. باید تیز حس باشیم و مانند شکارچی، نیاز فرد را پیدا کنیم و فکر کنیم که ما چه کاری برای او می‌توانیم انجام دهیم تا شرایطش بهتر شود.

به عنوان مثال تصور کنید در اتوبوس یا مترو نشسته‌اید و یک فرد در کنار شما سر پا ایستاده است. به دیالوگ زیر توجه کنید:

شما: اگه خسته شدید میتونید کیفتون را رو پای من بذارید یا بدید نگه دارم!

مخاطب: دستتون درد نکنه… زحمتتون نمیشه؟!

شما: خواهش میکنم… چه زحمتی… من که نشستم…. شما سر پا خسته میشین… بذارین رو پام!

مخاطب: ممنون.

شما: کیفتون از مال من سنگین‌تره… کارتون خیلی دوره؟!

مخاطب: آره آخه میدونید…

از اینجا به بعد، ادامه گفتگو به شما بستگی دارد شما با یک ضربه آونگی، گفتگو را شروع کردید و برای ادامه دادن باید باز هم ضربه بزنید تا مخاطب صحبتش را با شما ادامه دهد. یک داستان مشترک تعریف کنید، با طنز سخن خود را جذاب کنید و… البته سعی کنید هدفمندانه صحبت کنید، کلیدواژه‌های طلایی را از دل صحبت‌های مخاطب، بیرون بکشید و با هوش کلامی خود به مقصود مورد نظرتان گره بزنید.

کمک کردن شما می‌تواند آموزش دادن، عبور دادن از خیابان و… باشد. با توجه به نیاز مخاطب و توانمندی خود، این روش طلایی را برای باز کردن سر صحبت به کار گیرید.

در انتهای این بخش دلم می‌خواهد این آیه خودمانی را با شما به اشتراک بگذارم:

ای کسانی که همیشه به دیگران کمک می‌کنید، بدانید و آگاه باشد که از اعتبار و احترام بالایی برخوردار خواهید بود و طرفداران بیشتری خواهید داشت.

 

باز کردن سر صحبت با حسن جویی

حُسن جویی یعنی یک چشم زیبا‌بین و یک زبان زیباگو داشته باشیم؛ ویژگی‌ها، استعداد‌ها، توانایی‌ها و نکات مثبت دیگران را ببینم و در یک چارچوب زیبا -که در ادامه می‌گوییم- کادو کنیم، به زبان بیاوریم و هدیه دهیم (یک هدیه زیبا و بی هزینه)!

این تکنیک آنقدر قدرتمند است که دل سنگ را هم نرم می‌کند، البته این روش فوت و فن‌های خودش را دارد. جملاتی مانند: «شما بی‌نظیر هستین …. شما یه دونه‌ای… بهترین کسی هستید که دیدم و…. »، کاملاً کلیشه‌ای است و مخاطب متوجه چاپلوسی ما می‌شود. تعریف و تمجید باید شخصی‌سازی شده و همراه با دلیل باشد تا مخاطب بفهمد که ما متوجه نکات مثبت او هستیم و در دل خود او را تحسین می‌کنیم. در مقاله حسن‌ جویی، به طور کامل به این موضوع پرداخته‌ایم. این تکنیک بهترین چاشنی برای باز کردن سر صحبت است، اگر می‌خواهید سؤالی بپرسید بهتر است قبل از آن، با تعریف و تمجید گارد مخاطب را بشکنید.

 

مقش حسن جویی برای باز کردن سر صحبت

 

پیدا کردن وجه مشترک

هیچ ارتباطی برقرار نمی‌شود مگر اینکه وجه اشتراکی وجود داشته باشد یا به وجود بیاید. البته بهتر است به جای وجه اشتراک، بگوییم وجه متصل‌کننده.

 به نظرتان چطور می‌شود که یک کلید می‌تواند قفل را باز کند؟ یک کلید در صورتی می‌تواند قفل را باز کند که وجه اشتراک آن با قفل سازگار باشد. این نکته در رابطه با افراد هم برقرار است. اما خبر خوب این است که هر کدام از ما یک قفل داریم که با چندین کلید باز می‌شود. هر وجه مشترکی که با مخاطب داریم، یک کلید برای باز کردن سر صحبت است.

علایق، عادات، ویژگی‌ها، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی، شغل، ورزش، فیلم، نوع لباس و… هر کدام از این موارد را بررسی کنید و وجه مشترک خود را با مخاطب پیدا کنید. با داشتن وجه مشترک، بهتر می‌توانید تکنیک‌های قبلی: کمک کردن، سؤال پرسیدن و… را به کار بگیرید.

گاهی اوقات پیدا کردن وجه مشترک، مانند پیدا کردن سوزن در انبار کاه است؛ زیاد سخت نگیرید و وجه مشترک را فقط به خودتان و مخاطب محدود نکنید، حتی مکانی که در آن هستید یک وجه مشترک است و با صحبت کردن درباره آن می‌توانید سر صحبت را باز کنید.

 

وجه اشتراک برای باز کردن سر صحبت

 

خواندن این مقاله هیچ تأثیری ندارد!

ابتدا به شما تبریک می‌گویم که تا انتهای مقاله را مطالعه کردید، یک واقعیتی که وجود دارد این است که مطالعه به تنهایی کافی نیست بلکه باید آن را به کار گرفت. مهارت در داشتن نیست بلکه در به کار بردن است. مطالعه یک موضوع جدید مانند خریدن لباس است. لذت و پُز لباس به پوشیدن آن است نه به آویزان کردن بر سر چوب لباسی!

در این مقاله ۵ تکنیک مؤثر و قدرتمند برای باز کردن سر صحبت ارائه شد، هر جا که می‌خواهید با کسی شروع به صحبت کنید، با توجه به شرایط می‌توانید یکی از آن‌ها به کار ببرید:

  • سؤال پرسیدن شامل سؤالات بسته و باز
  • کمک خواستن
  • کمک کردن
  • حُسن جویی
  • پیدا کردن وجه اشتراک

در انتها از نظرات و پیشنهادات شما عزیزان خوشحال می‌شویم و پیشنهاد می‌کنیم که این مطلب را با کسانی که فکر می‌کنید علاقمند هستند یا نیاز دارند، به اشتراک بگذارید. امیدواریم زندگیتان پر از آدم‌های خوب بشود و در نردبان موفقیت، همراه شما باشند.

2 پاسخ
  1. اقای کارگر
    اقای کارگر گفته:

    سلام استاد گرامی
    یه روش هم من می دونم روش دادن اطلاعات
    فقط کافیست تیز باشیم و بفهمیم چه چیزی تعجب مختطب را برانگیخته در مچرد اون بهش اطلاعات بدیم ،

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.