هنر سوال پرسیدن
همه ما دوران مدرسه را پشت سر گذاشتهایم و با سوالات امتحانی و شفاهی در کلاس درس آشنا هستیم. اما کسی به ما یاد نداد که چگونه سوال بپرسیم؟! چگونه با سوال پرسیدن ارتباط سازی کنیم؟! چگونه در سوال پرسیدن خلاقیت به خرج دهیم؟! بله سوال پرسیدن! شاید برای شما کمی عجیب باشد که چنین موضوعی مگر مقاله نوشتن دارد!
من از شما سوال دارم، خوب فکر کنید و به خاطر بیاورید که آخرین بار از چه فرد غریبهای سوال پرسیدید و ارتباط جدیدی با او شکل دادید؟ به شخصه خودم از 8 سال پیش در دانشگاه با فردی آشنا شدم که ارتباط ما تنها با پرسیدن «جلسه بعدی استاد کجارو درس میده؟» آغاز شد. اکنون او صمیمیترین و بهترین دوست زندگیم میباشد. البته دیگر نامش را خواهر گذاشتهام چون من خواهر ندارم و او جای دلسوزیها و مهربانیهای خواهرانه را برایم پر کرده است. حتماً شما هم در زندگیتان چنین فردی دارید.
سوال پرسیدن بهترین نعمت کلامی میباشد که خداوند به ما هدیه داده است و فقط نمیدانم چرا خیلی از ما انسانها از این موضوع غافلیم؟ سوال پرسیدن راه نفوذ به فکر آدمهاست!
آیا به سوال پرسیدن عادت دارید؟
این جمله را به خاطر داشته باشید:
در گفتگو، قدرت در دستان فردی است که بیشتر سوال میپرسد و گوش میدهد!
سوال پرسیدن به شما این امکان را میدهد که از طرف مقابل اطلاعات واکشی کنید و با طرز فکر و شخصیت او آشنا شوید. این موضوع نه فقط در شکل گیری روابط جدید بلکه در روابط ثابت مانند خانواده نیز اهمیت دارد. بسیاری از افراد با همسر خود تعارض دارند و دائم با یکدیگر بحث میکنند. در حالی که با گفتگوی سازنده میتوانند یک بار برای همیشه این مشکل را حل کنند. در حل تعارض دو کار مهم باید انجام داد:
- شرایط و خواستههای خود را با آرامش بیان کنیم
- سپس با سوال پرسیدن اصولی از مخاطب بخواهیم که او هم خواسته خود را بگوید و با یکدیگر راه حل مشترکی پیدا کنیم.
خب حق میدهم که بگویید «ای بابا مگه به این سادگیاس که میگی… ما حرف هم بزنیم واقعا فایدهای نداره چون اون طرف باز کار خودشو میکنه!». بله نظر شما کامل متین است. البته حل تعارض یک مهارت است که باید با متقاعد سازی همراه شود. شما در عین اینکه از طرف مقابل راهکار میخواهید، راهکار خودتان را هم ارائه میدهید و اگر راهکار شما بهتر بود، باید او را متقاعد کنید. متقاعد سازی هم خودش هنر است واقعا!
یک تمرین خوب:
گذشته از تمام اینها از شما میخواهم یک بار مکالمه خود را ضبط کنید و سپس تحلیل کنید که چقدر عادت به سوال پرسیدن دارید؟ آیا شما هم جز آن دسته از افراد هستید که یک طرفه صحبت میکنند و به خودشان مجال نفس کشیدن و به طرف مقابل مجال لب باز کردن هم نمیدهد؟ آیا فقط گوش میدهید و خود را در گفتگو شریک نمیکنید؟
اگر ما سعی کنیم در گفتگوهای خود سوال بپرسیم و طرف مقابل را شریک کلامی خود قرار دهیم، به مراتب ارتباطات بهتر و قدرت بیشتری در مذاکره خواهیم داشت.
کتاب سوالهایی که بنیان زندگیتان را تغییر میدهد، از جان سی مکسول، به خوبی به اهمیت سوال پرسیدن میپردازد.
آداب سوال پرسیدن:
اصولی که در ادامه معرفی میکنیم از جمله آداب ارتباط حرفهای به شمار میروند که اصلاً مجبور نیستید آنها را به کار ببرید و صد البته مطمئن باشید تنها کسانی که بخواهند در روابط خود بدرخشند و تاثیرگذار باشند روی خودشان کار میکنند، هوش کلامی خود را تقویت میکنند و برای رشد خود زمان اختصاص میدهند. طبیعی است که موفقیت فقط لایق و شایسته چنین افرادی است و بس!
خوب گوش دادن:
از گوش دادن فعال، موثرتر ندیدم، شما با سکوت خودتان اما با گوش کردن میتوانید دل آدمها را به دست آورید. هر فردی دریای تجربه، دردها و خوشحالیها است که دوست دارد آنها را به دیگران نشان دهد و بگوید. متوجه نکته شدید؟ شما با گوش دادن به فرد مقابل این امکان را میدهد که خاطراتش را برای شما بازگو کند و از این طریق صمیمیتر میشوید.
برای اینکه سوالات موثر بپرسید با شنونده خوبی باشید و با دقت به سخنان مخاطب گوش دهید. خیالتان راحت باشد که اگر گوش ندهید، نمیتوانید سوال خوب بپرسید و گفتگوی موفقی نخواهید داشت. گوش دادن فعال یکی از ضروریترین مهارتهای ارتباط موثر است.
پرسیدن سوال مناسب:
اگر از شما سوال شود که: «امروز شما پارک رفتید؟» یک جواب بیشتر ندارد، بله یا خیر. این سوال بسته است چون جواب دو حالت بیشتر ندارد. اما اگر از شما بپرسیم «نظر شما درباره صبحها به پارک رفتن و ورزش کردن چیست؟» حتماً یک توضیح بیشتر میدهید. این سوال از نوع باز میباشد چون جواب آن مخاطب را وادار به صحبت میکند.
شما با توجه به موقعیت و شرایط باید از سوالات مناسب استفاده کنید. اگر میخواهید ارتباط سازی کنید حتما با سوالات بسته و عمومی شروع کنید. حواستان باشد که بی گدار وارد حریم شخصی مخاطب نشوید و سوالات خصوصی نپرسید چون در آن صورت عصبانی میشود و ارتباطی شکل نمیگیرد. سوالاتی مانند «الان ساعت چنده؟ کلاس ساعت چند شروع میشه؟ شما هم تو این دوره ثبت نام کردین؟ خانه شما هم در این محله است؟ و..» برای شروع مناسب هستند.
بعد از باز کردن سر صحبت، میتوانید با سوالاتِ باز، مخاطب را به حرف بیاورید و با او بیشتر آشنا شوید. این موضوع در سخنرانیها بسیار مهم است و هر سخنران حرفهای میداند که اگر بهتر است سوالات بسته را ابتدای سخنرانی و سوالات باز را اواسط سخنرانی بپرسد.
گفتگو نه بازجویی!
حواستان باشد که گفتگو یعنی هر دو طرف صحبت کنند نه اینکه یک نفر فقط بپرسد و دیگری فقط پاسخ بدهد. این حالت دقیقا مانند بازجویی کردن است و به مخاطب حس ناخوشایندی دست میدهد. خودتان هم صحبت کنید، از خودتان به مخاطب اطلاعات بدهید و اجازه دهید که او هم سوال بپرسد. گفتگو مانند الاکلنگ است و برای لذت بردن از آن باید دو طرف مشارکت کنند، یک نفر بپرسید و دیگری گوش پاسخ دهد و این چرخه ادامه یابد.
قضاوت نکردن:
اگر از مخاطب سوالی میپرسید و قصدتان جویا شدن از نظر اوست، سعی کنید تا حد امکان نقد و بحث نکنید و اجازه دهید مخاطب خیلی راحت حرفش را بزند. سوالات شما نباید حالت پیش داوری داشته باشد چرا که ممکن است مخاطب را ناراحت کند و دلخوری آورد.
جمعبندی
سوال پرسیدن یکی از بهترین راههای ارتباط سازی و نفوذ به فکر افراد است. شما اگر این مهارت را به خوبی یاد بگیرید، میتوانید قدرت مذاکره را در دستان خود بگیرید، سر صحبت را به راحتی باز کنید، مخاطب را متقاعد کنید، با افراد مطرح و سرشناس آشنا شوید، دایره ارتباطی خود را قویتر و موثر کنید و هر آنچه که به موفقیت شما کمک میکند را رقم بزنید.
از این پس سعی کنید در مکالمات خود سوال بپرسید و طوری سوال بپرسید ک مخاطب را با آرامش و اشتیاق به شما پاسخ دهد. خودتان هم مخاطب را کنجکاو کنید تا از شما سوال بپرسد و خود را در گفتگو شریک کنید.
مهارت سوال پرسیدن برای هر فردی چه دانش آموز، دانشجو، مدیر، فروشنده، معلم، استاد و… لازم و ضروری است. در دانشگاه و مدرسه که این نکات را به ما یاد ندادند اما اگر میخواهیم پیشرفت کنیم پس بهتر است خودمان اقدام کنیم و این مهارتهای طلایی و معجزه آسا را به دست آوریم.
با آرزوی موفقیت برای شما خواننده و همراه گرامی سایت ایرج شرفی، از نظرات و پیشنهادات شما خوشحال میشویم.
دیدگاهتان را بنویسید