هنر سوال پرسیدن

هنر سوال پرسیدن

همه ما دوران مدرسه را پشت سر گذاشته‌ایم و با سوالات امتحانی و شفاهی در کلاس درس آشنا هستیم. اما کسی به ما یاد نداد که چگونه سوال بپرسیم؟! چگونه با سوال پرسیدن ارتباط سازی کنیم؟! چگونه در سوال پرسیدن خلاقیت به خرج دهیم؟! بله سوال پرسیدن! شاید برای شما کمی عجیب باشد که چنین موضوعی مگر مقاله نوشتن دارد!

من از شما سوال دارم، خوب فکر کنید و به خاطر بیاورید که آخرین بار از چه فرد غریبه‌ای سوال پرسیدید و ارتباط جدیدی با او شکل دادید؟ به شخصه خودم از ۸ سال پیش در دانشگاه با فردی آشنا شدم که ارتباط ما تنها با پرسیدن «جلسه بعدی استاد کجارو درس میده؟» آغاز شد. اکنون او صمیمی‌ترین و بهترین دوست زندگیم می‌باشد. البته دیگر نامش را خواهر گذاشته‌ام چون من خواهر ندارم و او جای دلسوزی‌ها و مهربانی‌های خواهرانه را برایم پر کرده است. حتماً شما هم در زندگیتان چنین فردی دارید.

سوال پرسیدن بهترین نعمت کلامی می‌باشد که خداوند به ما هدیه داده است و فقط نمی‌دانم چرا خیلی از ما انسان‌ها از این موضوع غافلیم؟ سوال پرسیدن راه نفوذ به فکر آدم‌هاست!

 

هنر سوال پرسیدن

 

آیا به سوال پرسیدن عادت دارید؟

این جمله را به خاطر داشته باشید:

 

در گفتگو، قدرت در دستان فردی است که بیشتر سوال می‌پرسد و گوش می‌دهد!

 

سوال پرسیدن به شما این امکان را می‌دهد که از طرف مقابل اطلاعات واکشی کنید و با طرز فکر و شخصیت او آشنا شوید. این موضوع نه فقط در شکل گیری روابط جدید بلکه در روابط ثابت مانند خانواده نیز اهمیت دارد. بسیاری از افراد با همسر خود تعارض دارند و دائم با یکدیگر بحث می‌کنند. در حالی که با گفتگوی سازنده می‌توانند یک بار برای همیشه این مشکل را حل کنند. در حل تعارض دو کار مهم باید انجام داد:

  1. شرایط و خواسته‌های خود را با آرامش بیان کنیم
  2. سپس با سوال پرسیدن اصولی از مخاطب بخواهیم که او هم خواسته خود را بگوید و با یکدیگر راه حل مشترکی پیدا کنیم.

خب حق می‌دهم که بگویید «ای بابا مگه به این سادگیاس که میگی… ما حرف هم بزنیم واقعا فایده‌ای نداره چون اون طرف باز کار خودشو میکنه!». بله نظر شما کامل متین است. البته حل تعارض یک مهارت است که باید با متقاعد سازی همراه شود. شما در عین اینکه از طرف مقابل راهکار می‌خواهید، راهکار خودتان را هم ارائه می‌دهید و اگر راهکار شما بهتر بود، باید او را متقاعد کنید. متقاعد سازی هم خودش هنر است واقعا!

 

یک تمرین خوب:

گذشته از تمام این‌ها از شما می‌خواهم یک بار مکالمه خود را ضبط کنید و سپس تحلیل کنید که چقدر عادت به سوال پرسیدن دارید؟ آیا شما هم جز آن دسته از افراد هستید که یک طرفه صحبت می‌کنند و به خودشان مجال نفس کشیدن و به طرف مقابل مجال لب باز کردن هم نمی‌دهد؟ آیا فقط گوش می‌دهید و خود را در گفتگو شریک نمی‌کنید؟

اگر ما سعی کنیم در گفتگوهای خود سوال بپرسیم و طرف مقابل را شریک کلامی خود قرار دهیم، به مراتب ارتباطات بهتر و قدرت بیشتری در مذاکره خواهیم داشت.

کتاب سوال‌هایی که بنیان زندگیتان را تغییر می‌دهد، از جان سی مکسول، به خوبی به اهمیت سوال پرسیدن می‌پردازد.

 

آداب سوال پرسیدن:

اصولی که در ادامه معرفی می‌کنیم از جمله آداب ارتباط حرفه‌ای به شمار می‌روند که اصلاً مجبور نیستید آن‌ها را به کار ببرید و صد البته مطمئن باشید تنها کسانی که بخواهند در روابط خود بدرخشند و تاثیرگذار باشند روی خودشان کار می‌کنند، هوش کلامی خود را تقویت می‌کنند و برای رشد خود زمان اختصاص می‌دهند. طبیعی است که موفقیت فقط لایق و شایسته چنین افرادی است و بس!

 

خوب گوش دادن:

از گوش دادن فعال، موثرتر ندیدم، شما با سکوت خودتان اما با گوش کردن می‌توانید دل آدم‌ها را به دست آورید. هر فردی دریای تجربه، دردها و خوشحالی‌ها است که دوست دارد آن‌ها را به دیگران نشان دهد و بگوید. متوجه نکته شدید؟ شما با گوش دادن به فرد مقابل این امکان را می‌دهد که خاطراتش را برای شما بازگو کند و از این طریق صمیمی‌تر می‌شوید.

برای اینکه سوالات موثر بپرسید با شنونده خوبی باشید و با دقت به سخنان مخاطب گوش دهید. خیالتان راحت باشد که اگر گوش ندهید، نمی‌توانید سوال خوب بپرسید و گفتگوی موفقی نخواهید داشت. گوش دادن فعال یکی از ضروری‌ترین مهارت‌های ارتباط موثر است.

 

آداب سوال پرسیدن

 

پرسیدن سوال مناسب:

اگر از شما سوال شود که: «امروز شما پارک رفتید؟» یک جواب بیشتر ندارد، بله یا خیر. این سوال بسته است چون جواب دو حالت بیشتر ندارد. اما اگر از شما بپرسیم «نظر شما درباره صبح‌ها به پارک رفتن و ورزش کردن چیست؟» حتماً یک توضیح بیشتر می‌دهید. این سوال از نوع باز می‌باشد چون جواب آن مخاطب را وادار به صحبت می‌کند.

شما با توجه به موقعیت و شرایط باید از سوالات مناسب استفاده کنید. اگر می‌خواهید ارتباط سازی کنید حتما با سوالات بسته و عمومی شروع کنید. حواستان باشد که بی گدار وارد حریم شخصی مخاطب نشوید و سوالات خصوصی نپرسید چون در آن صورت عصبانی می‌شود و ارتباطی شکل نمی‌گیرد. سوالاتی مانند «الان ساعت چنده؟ کلاس ساعت چند شروع میشه؟ شما هم تو این دوره ثبت نام کردین؟ خانه شما هم در این محله است؟ و..» برای شروع مناسب هستند.

بعد از باز کردن سر صحبت، می‌توانید با سوالاتِ باز، مخاطب را به حرف بیاورید و با او بیشتر آشنا شوید. این موضوع در سخنرانی‌ها بسیار مهم است و هر سخنران حرفه‌ای می‌داند که اگر بهتر است سوالات بسته را ابتدای سخنرانی و سوالات باز را اواسط سخنرانی بپرسد.

 

سوال خوب پرسیدن

 

گفتگو نه بازجویی!

حواستان باشد که گفتگو یعنی هر دو طرف صحبت کنند نه اینکه یک نفر فقط بپرسد و دیگری فقط پاسخ بدهد. این حالت دقیقا مانند بازجویی کردن است و به مخاطب حس ناخوشایندی دست می‌دهد. خودتان هم صحبت کنید، از خودتان به مخاطب اطلاعات بدهید و اجازه دهید که او هم سوال بپرسد. گفتگو مانند الاکلنگ است و برای لذت بردن از آن باید دو طرف مشارکت کنند، یک نفر بپرسید و دیگری گوش پاسخ دهد و این چرخه ادامه یابد.

 

قضاوت نکردن:

اگر از مخاطب سوالی می‌پرسید و قصدتان جویا شدن از نظر اوست، سعی کنید تا حد امکان نقد و بحث نکنید و اجازه دهید مخاطب خیلی راحت حرفش را بزند. سوالات شما نباید حالت پیش داوری داشته باشد چرا که ممکن است مخاطب را ناراحت کند و دلخوری آورد.

 

سوال پرسیدن از دیگران

 

جمع‌بندی

سوال پرسیدن یکی از بهترین راه‌های ارتباط سازی و نفوذ به فکر افراد است. شما اگر این مهارت را به خوبی یاد بگیرید، می‌توانید قدرت مذاکره را در دستان خود بگیرید، سر صحبت را به راحتی باز کنید، مخاطب را متقاعد کنید، با افراد مطرح و سرشناس آشنا شوید، دایره ارتباطی خود را قویتر و موثر کنید و هر آنچه که به موفقیت شما کمک می‌کند را رقم بزنید.

از این پس سعی کنید در مکالمات خود سوال بپرسید و طوری سوال بپرسید ک مخاطب را با آرامش و اشتیاق به شما پاسخ دهد. خودتان هم مخاطب را کنجکاو کنید تا از شما سوال بپرسد و خود را در گفتگو شریک کنید.

مهارت سوال پرسیدن برای هر فردی چه دانش آموز، دانشجو، مدیر، فروشنده، معلم، استاد و… لازم و ضروری است. در دانشگاه و مدرسه که این نکات را به ما یاد ندادند اما اگر می‌خواهیم پیشرفت کنیم پس بهتر است خودمان اقدام کنیم و این مهارت‌های طلایی و معجزه آسا را به دست آوریم.

با آرزوی موفقیت برای شما خواننده و همراه گرامی سایت ایرج شرفی، از نظرات و پیشنهادات شما خوشحال می‌شویم.

 

 

زبان بدن پا ها

زبان بدن پا ها

زبان بدن پا ها یکی از عناصر زبان بدن است که زیاد در معرض دید نیستند اما تاثیر زیادی در انتقال نگرش دارند و به گفته متخصصان علم زبان بدن «پاها راستگوترین عضو بدن هستند». شما می‌توانید با یادگیری body language، حرکات و حالت چهره خود را کنترل کنید و جلوی بروز احساسات روی چهره خود را بگیرید اما با پاهایتان هرگز! به عنوان مثال فردی که تحت فشار و عجله زیادی قرار دارد، دائم پاهایش را به زمین می‌کوبد یا نوک پاهایش را به هوا پرتاب می‌کند!

تکان دادن دائم پا در واقع تلاش مغز است برای فرار کردن از تجربه‌ای که در حال حاضر کسب می‌کند.

جهت پاها، روی هم بودن پاها، نحوه کنار هم قرار دادن آن‌ها و… هر کدام نشانگر طرز فکر و احساسات ما هستند که صد در صد روی احساسات مخاطب اثر می‌گذارد و باعث می‌شود مورد پذیرش قرار بگیریم یا طرد شویم!

در این مقاله با انواع حالات زبان بدن پا ها آشنا می‌شویم، با ما همراه باشید.

 

تاثیر پاها در زبان بدن

 

هدف پاها:

خالق یکتا پاهای ما را به دو دلیل مهم خلق کرده است:

  1. حرکت به جلو برای یافتن غذا
  2. فرار از خطر

در واقع مغز از پاها برای نزدیک به چیزی که می‌خواهد و دور شدن از چیزی که نمی‌خواهد، استفاده می‌کند. شما با این نکته می‌توانید تشخیص دهید که اگر مخاطب پاهایش به سمت خروجی متمایل و دائم در حال تکان دادن است، معنایش این است که مایل به ادامه گفتگو نیست.

زبان بدن پاها از جالب‌ترین عناصر ارتباطی است که تاثیر زیادی روی اعتبار سازی شما دارد، در ادامه حالات مختلف آن را بررسی می‌کنیم:

 

حالت خبردار در زبان بدن پا ها:

این زبان بدن پا ها یعنی مخاطب تصمیمی برای رفتن یا ماندن ندارد و نظرش بی‌تفاوت است. معمولاً خانم‌ها در مقابل آقایان این حرکت را نشان می‌دهند تا نشان دهند که حرفی برای گفتن ندارند. این حرکت در دانش آموزان نیز بسیار شایع است زمانی که در مقابل معلم می‌ایستند، به این معنا که هیچ تمایلی برای حرف زدن ندارد اما مجبور به گوش دادن است.

 

حالت خبردار در زبان بدن پاها

 

پاهای باز شده:

مردان برای نشان دادن قدرت و تسلط خود از این زبان بدن پاها زیاد استفاده می‌کنند به خصوص ورزشکاران حرفه‌ای و قهرمانان المپیک که مدال کسب می‌کنند. خانم‌ها به دلیل وجه اجتماعی، تمایلی به استفاده از این حرکت در انظار عموم ندارند.

 

پاهای باز

 

یک پا جلو:

در این حرکت، یک پا به جلو می‌آید و تمام وزن بدن بر روی همان پا می‌افتد. نقاش‌های قدیمی مردان حکومتی را در این وضعیت نقاشی می‌کردند زیرا حرکت یک پا جلو، لباس و کفش‌های گران قیمتشان را به خوبی نشان می‌داد.

با این حرکت شما می‌توانید بفهمید که مخاطب تمایلش به کدام سمت است؟ و به کجا می‌خواهد برود؟

 

یک پا جلو

 

پا روی پا گذاشتن:

دفعه بعدی که به یک مهمانی می‌روید، اگر دقت کنید می‌بینید افرادی که بیشتر از بقیه فاصله می‌گیرند و رفتار سردی دارند، دست به سینه می‌ایستند در حالی که پایشان را روی پای دیگر گذاشته‌اند.

اگر کت پوشیده باشند، حتما دکمه‌اش را بسته‌اند. البته اکثر مردم وقتی بین افرادی هستند که آن‌ها را خوب نمی‌شناسند، همینطور می‌ایستند. در حالی که پاهای باز نشان دهنده باز بودن و تسلط است گذاشتن پا روی پا نشان دهنده نگرش بسته یا دفاعی می‌باشد چون به طور سمبلیک اجازه هر دسترسی را به قسمت اصلی پایین تنه نمی‌دهد.

 

پا روی پا

 

پا روی پا گذاشتن به سبک اروپایی:

طبق این حالت، یکی از پاها به صورت منظم روی پاهای دیگر انداخته می‌شود. ۷۰ درصد مردم پای چپشان را روی پای راست می‌اندازند. این حالت بیشتر در فرهنگ اروپا، آسیا و انگلستان رواج دارد.

اگر فردی دست به سینه باشد و این حرکت را انجام دهد، معنایش آن است که صحبت‌های شما بی‌فایده بوده و قانع نشده است.

 

پا روی پا به سبک اروپایی

 

فیگور چهار آمریکایی:

این موقعیت یک نسخه از نمایش وسط ران است که بیشتر مورد استفاده مردان آمریکایی و فرهنگ‌هایی که تحت تاثیر فرهنگ آمریکایی هستند مثل سنگاپور، ژاپن فیلیپین می‌باشند. این حرکت نشان می‌دهد که فرد نگرش رقابتی دارد چون در این حالت ران می‌تواند از آسیب جدی در یک نبرد فیزیکی جلوگیری کند. در استرالیا و نیوزلند از روش پا روی پای اروپایی و چهار آمریکایی استفاده می‌کنند.

در طول جنگ جهانی دوم نازی‌ها دنبال کسانی ‌می‌گشتند که زبان بدن پا های آن‌ها هنگام نشستن به شکل چهار آمریکایی بود زیرا این حرکت آشکار می‌کرد که آن‌ها آلمانی نیستند یا اینکه مدتی را در آمریکا به سر برده‌اند.

خانم‌ها این حرکت را در انظار عمومی و در حضور مردان انجام نمی‌دهند زیرا نمی‌خواهند مردانه دیده شوند یا زیادی در دسترس به نظر بیایند.

 

فیگور چهار آمریکایی

 

شکل عدد چهار به همراه گیره:

این حرکت همان فیگور چهار آمریکایی است که فرد با دستانش پاهایش را می‌گیرد و ماننده گیره یک حالت دائمی به آن می‌دهد. نگرش چنین فردی، خشونت، کله شقی و لجبازی است.

 

عدد 4 به همراه گیره

 

قفل مچ پا:

در ورژن مرد، قفل مچ پا، اغلب با مشت‌های گره کرده‌ای که روی زانو قرار گرفته یا دست صندلی را محکم می‌فشارد و با نمایش نشسته وسط ران ترکیب می‌شود. در ورژن زن‌ها زانو محکم به هم می‌چسبند، پاها به یک سمت خم می‌شود و دست‌ها کنار هم قرار می‌گیرند یا یکی بر روی دیگری بالای زانوها قرار می‌گیرند.

این زبان بدن پا نشان می‌دهد که فرد احساس ترس و منفی‌اش را پنهان می‌کند. او پاهایش را زیر صندلی عقب می‌کشد که این حرکت نیز نشان دهنده نگرش کناره جویانه او می‌باشد. وقتی افراد در یک بحث شرکت می‌کنند پاهایشان نیز در آن بحث شرکت می‌کنند.

 

قفل مچ پا

 

پاهای پیچ خورده:

این حرکت مخصوص زان کمرو، خجالتی و ترسو است. یک پا دور پای دیگر قفل می‌شود تا نشان دهنده نگرش نا امن فرد باشد. این کار نشان می‌دهد که زن مانند لاک پشت به لاک دفاعی خود فرو رفته است و اگر شما می‌خواهید او از لاک خود بیرون بیاید باید رفتار گرم و دوستانه‌ای با او داشته باشید.

 

پاهای پیچ خورده

 

پاهای موازی:

به علت شکل خواص ساق پا و لگن زنان بیشتر مردان نمی‌توانند به این شکل بنشینند زیرا نشانه قوی زنانگی است. در تحقیقات بیشر مردان گفته‌اند این مدل نشستن زنان جذاب‌تر است.

این حرکت به این صورت است که یک پا بر روی زانوی پای دیگر و به موازات آن قرار می‌گیرد و بیشتر برای جلب توجه مردان استفاده می‌شود.

 

جمع بندی:

زبان بدن پا ها، در عین اینکه چندان در معرض دید نیستند اما حقایق پنهانی را در رابطه با نگرش مخاطب بر ملا می‌کند و معمولاً افراد کنترل کمتری بر زبان بدن پا هایشان دارند. ۱۰ حالت زبان بدن پاها در این مقاله ذکر شد که صد البته به این سادگی‌ها در حافظه ماندگار نمی‌شوند و باید تمرین شوند. بهترین راه این است که در یک برگه کوچک این حالات را نکته برداری کنید و هنگام تماشای فیلم و زبان بدن بازیگران بررسی کنید.

در انتها از نظرات شما خوشحال می‌شویم و اگر سوال یا ابهامی داشتید از طریق فرم پایین می‌توانید با ما در میان بگذارید.

کتاب زبان بدن آلن پیز

کتاب زبان بدن آلن پیز

فکر نمی‌کنم نیازی به معرفی سعدی، استاد سخن باشد! این بیت شعر سعدی را همه شنیده‌ایم:

 

گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست     رنگ رخسار خبر می‌دهد از سر ضمیر

 

منظور سعدیِ شیرین زبان این است که حتی اگر زبانم دروغ بگوید، چهره‌ام حال درونی‌ام را فاش می‌کند. ما اغلب حواسمان به کلماتی است که به زبان می‌آوریم در حالی که همزمان بدن ما از فرق سر تا نوک پا، راست یا دروغ آن را نشان می‌دهد و به کلام ما ارزش و اعتبار می‌بخشد. اگر فردی با چشمان از حدقه بیرون زده، رنگ پریده و من من کنان بگوید که «من اصلاً نمیترسم» حرفش را باور می‌کنید؟ می‌دانم جوابتان این است «نه… خب قیافش داد میزنه مثل جوجه ترسیده!». این خواست خداست که زبان بدن، باور پذیرتر از کلام باشد چون body language یا همان زبان بدن از ضمیر ناخودآگاه آب می‌خورد و احساسات واقعی ما را به نمایش می‌گذارد. اگر با زبان بدن آشنا باشیم می‌توانیم بفهمیم که در فکر دیگران چه می‌گذرد و چه احساسی نسبت به ما دارند. کتاب زبان بدن آلن پیز یکی از بهترین مراجع آموزش body language است که مو به مو تمام نکات آن را توضیح می‌دهد.

 

اصلاً آقای آلن پیز کیست؟

 

آلن پیز نویسنده کتاب زبان بدن آلن پیز است! البته همسرش، باربارا خانم نیز در نوشتن این کتاب به او کمک کرده و اسم هر دو را روی جلد کتاب خواهید دید. آلن پیز با اینکه تحصیلات آکادمیک و روانشناسی ندارد اما همه او را به عنوان پدر زبان بدن دنیا می‌شناسند.

 

پیز از همان کودکی استعداد خود را در خواندن افکار و احساسات دیگران نشان داد؛ کار عجیبی هم نمی‌کرد تنها خیلی کنجکاوانه به حرکات بدن افراد در موقعیت‌های مختلف مانند خوشحالی، عصبانیت، دروغ گویی و… دقت می‌کرد و نتیجه می‌گرفت که مثلاً افراد هنگام دروغ گفتن بینی خود را می‌خارانند.

آقای آلن این کنجکاوی را دنبال می‌کند و بعدها به همراه همسرش به مدت چهل سال به مطالعه body language می‌پردازند و تبدیل به دو نفر از متخصصان زبان بدن در جهان می‌شوند. کتاب زبان بدن آلن پیز، دستاوردهای این چهل سال را گلچین و در خود جمع کرده است و با خواندن آن متوجه می‌شویم که زبان بدن چطور احساسات و افکار ما را لو می‌دهد و شاید از رفتارهایی که تاکنون داشتیم بخندیم یا شرمنده شویم!

 

آلن پیز تاکنون ۱۵ کتاب در زمینه مهارت‌های ارتباطی و body language منتشر کرده که به ۵۵ زبان ترجمه شده و بیش از ۲۷ میلیون نسخه فروخته شده‌اند. سیاستمداران بزرگی مانند پوتین، تحت آموزش و مشاوره او بوده‌اند.

 

جذاب‌ترین بخش‌های کتاب زبان بدن آلن پیز

کتاب زبان بدن آلن پیز جذاب‌ترین بخش ندارد! بلکه همه قسمت‌های آن جذاب است چون درباره خودمان و زبان بدن ما صحبت می‌کند. با یادگیری body language، پی می‌برید که هیچ افکاری را نمی‌توانیم پنهان کنیم و زبان بدن ما خیلی دهن لق است متاسفانه یا خوشبختانه! مسبب این ماجرا هم ضمیر ناخودآگاه ماست، همان غول درونی که مهم‌ترین تصمیم‌ گیری‌های ما را انجام می‌دهد.

ترجمه شده این کتاب ۱۸ فصل دارد: زبان بدن دست‌ها، پاها، چشم و… را کامل توضیح می‌دهد. در ادامه سه تکه جالب از آن را آورده‌ایم:

 

هر چه قدرتمندتر، بی‌حرکت‌تر!

تحقیقات در زمینه زبان‌شناسی نشان داده است رابطه مستقیمی میان وضعیت، قدرت یا اعتبار فرد و دامنه لغات او وجود دارد. هر چه وضعیت اجتماعی یا رده مدیریتی فرد بالاتر باشد، بهتر می‌تواند با کلمات و عبارات ارتباط برقرار کند. فردی که در بالاترین رده قرار دارد، می‌تواند از دامنه لغات خود استفاده کند تا پیام خود ر منتقل کند؛ در حالی که فرد کمتر تحصیل کرده و کم مهارت رده پایین، برای انتقال پیام خود، بیش از کلمات، به حرکات بدنش متکی است.

مأمور ویژه جیمز باند، از این اصول در حد اعلا استفاده می‌کرد و کمترین حرکات بدن را از خود نشان می‌داد، مخصوصاً وقتی تحت فشار بود. وقتی از جانب آدم‌ بدهای تهدید، به او توهین یا شلیک می‌شد، به نسبت بی‌حرکت باقی می‌ماند و با جملات کوتاه و یکنواخت سخن می‌گفت.

 

از این به بعد به رفتار افراد سطح بالا دقت کنید، خودتان زود متوجه می‌شوید که معمولاً زبان بدن کمتر و آرام‌تر دارند و توضیحات کافی می‌دهند نه زیادی! یعنی نه زیاد تکان می‌خورند نه زیاد حرف می‌زنند. اما افراد معمولی بیشتر صحبت می‌کنند و همزمان حرکات بیشتری از خود نشان می‌دهند.

فکر می‌کنید از این نکته کتاب زبان بدن آلن پیز، چطور می‌توان برای ارتباط سازی استفاده کرد؟ در برخورد با هر کدام از افراد سطح بالا یا معمولی؟ برایمان در قسمت نظرات بنویسید.

 

چگونه گریه حضار را دربیاورید؟

کسانی که در ردیف جلو سالن سخنرانی می‌نشینند، بیشتر از بقیه افراد توجه می‌کنند و بیشتر سوال می‌پرسند. قسمت میانی محل سخنرانی منطقه امنی محسوب می‌شود که توسط بقیه گروه احاطه شده است. وقتی سمت چپ گروه می‌ایستید یعنی سمت راست محل سخنرانی، اطلاعات شما تأثیر بیشتری روی نیمکره راست مغز (نیمکره عاطفی انسان‌ها) شنوندگان دارد. ایستادن در سمت راست گروه یعنی سمت چپ محل، روی نیمکره چپ مغز حضار یعنی (نیمکره منطقی انسان‌ها) اثر می‌گذارد. برای اینکه وقتی سمت چپ می‌ایستید حضار بیشتر می‌خندند و به درخواست‌های شما پاسخ بهتری می‌دهند تا اینکه از سمت راست با آن‌ها صحبت کنید. کمدین‌ها سال‌هاست که این موضوع را می‌دانند، آن‌ها از سمت چپ می‌خندانند و از سمت راست می‌گریانند!

 

این بخش از کتاب زبان بدن آلن پیز، به یکی از مهم‌ترین کاربردهای body language اشاره می‌کند. آگاهی به زبان بدن فقط برای خواندن افکار دیگران نیست بلکه کنترل کننده افکار دیگران هم هست! یعنی شما با تنظیم زبان بدن خود می‌توانید احساسات مورد نظرتان را به مخاطب انتقال دهید و اثر دلخواه را روی آن بگذارید. البته حرکات شما باید کاملاً طبیعی باشد نه مصنوعی! این کار راحت نیست و به تمرین و ممارست نیاز دارد و ما در دوره فن بیان و سخنرانی تمرین ویژه برای این موضوع به شرکت کنندگان می‌دهیم.

 

معایب قد بلند!

بهتر است این را بدانید قد بلند بودن همیشه یک امتیاز نیست! هر چند قدبلندها نسبت به قد کوتاه‌ها از احترام بیشتری برخوردار هستند ولی قدبلندها در ارتباط فرد به فرد می‌تواند معایبی به همراه داشته باشد. یک فروشنده مواد شیمیایی به نام فیلیپ هانسی که قدش به دو متر می‌رسید در انگلستان باشگاه قدبلندها را برای تامین نیازهای علمی، پزشکی و اجتماعی تاسیس کرد. او فهمیده بود که قد بلندش برای مشتریان ناخوشایند است و آن‌ها احساس می‌کنند که مجبور به خرید از فیلیپ هستند. او کشف کرد که وقتی بر روی صندلی‌اش می‌نشیند و درباره محصولی توضیح می‌دهد علاوه بر اینکه فضای گفتگو بهتر می‌شود، میزان فروشش نیز ۶۲ درصد رشد کرد.

 

آلن پیز برای اثبات این نکته، یک آزمایش تحت عنوان آزمایش کف زمین، در کتاب زبان بدن آلن پیز معرفی کرده که درستی معایب قد بلند را اثبات می‌کند.

از این سه نکته ریز و طلایی لذت بردید؟ شاید این نکات برایتان جدید نباشد َشاید هم باشد! اما نکته مهم، نحوه استفاده از آن‌ها در مکان درست و در مقابل آدم‌های درست است! سه قسمت گفته شده از مخفیانه‌ترین اثرات زبان بدن است که باید بگویم: «حالا کجاشو دیدی… بقیه کتاب زبان بدن آلن پیز رو بخونی چی میگی!».

 

یک سوءتفاهم بزرگ!

این شعر معروف را همه شنیده‌ایم که «اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده…. بدان عاشق است و گریه کرده» اما آیا برای هر جوانی اینطور است؟ همیشه تکیه دادن به درخت‌ نشان دهنده عاشق است؟ نه! شاید بنده خدا قسط دارد! شاید اصلاً قصد ازدواج ندارد! شرایط همیشه و برای همه یکسان نیست! زبان بدن هم همینطور است و نمی‌شود یک علامت خاص را همه جا یکجور معنا کرد بلکه باید با توجه به شرایط تحلیل کنیم.

به عنوان مثال دست به سینه بودن، همیشه نشان گارد گرفتن نیست و شاید علتش سرمای زمستان باشد! آلن پیز دیگر زبانش مو درآورده آنقدر که در گوشه گوشه کتاب زبان بدن به این نکته اشاره کرده است.

 

جمع بندی

به عنوان سخن آخر، به یاد داشته باشید که زبان بدن همیشه با هیکل بزرگ پشت سر شما ایستاده است و هر چیزی که به زبان می‌آورید، حقیقت آن را به دیگران نشان می‌دهد و هیچ وقت هم دروغ نمی‌گوید. با یادگیری زبان بدن می‌توانید تاثیرگذاری و جذابیت خود را بیشتر کنید و در ارتباطات خود بدرخشید. کتاب زبان بدن آلن پیز بهترین منبعی است که می‌توان به آن مراجعه کرد. بخوانید، استفاده کنید و لذت و سودش را ببرید.

زبان بدن دست ها

زبان بدن دست ‌ها

چند وقت پیش تبلیغاتی در تلویزیون پخش می‌شد که یکی از بازیگران معروف کشورمان آن را اجرا کردند، نظر افراد زیادی را درباره این تبلیغات شنیدم و اکثراً می‌گفتند: «خیلی تحکم آمیز حرف میزنه… تهدید میکنه که باید فلان جا عضو بشی و… ». برایم بسیار جالب بود و خودم هم که دقت کردم متوجه شدم حرکت دست او به حالت اشاره باعث چنین برداشتی شده است. زبان بدن دست ‌ها در مکالمات ما بعد از سَر، بیشترین پیام‌ها را انتقال می‌دهند که اگر به معنای آن آگاه نباشیم امکان دارد ناخواسته اثر منفی بگذاریم. درک زبان بدن به صورت ناخودآگاه است یعنی حتی اگر مخاطب هیچ چیز از زبان بدن آموزش ندیده یا مطالعه نکرده باشد، باز هم همان تاثیر را می‌گیرد.  در مقاله زبان بدن به اهمیت و میزان تاثیر گذاری آن پرداخته‌ایم و در مقاله فعلی به بررسی زبان بدن دست‌ ها می‌پردازیم.

 

مالیدن کف دست به یکدیگر

این نوع زبان بدن دست‌ ها نشانه امید و انتظار مثبت است به عنوان مثال زمانی که مادرم به من می‌گوید: «شام آمادس!» من با خوشحالی دست‌هایم را به هم مالش می‌دهم و می‌گویم: «آخجون… یعنی شام یه چیز خوشمزه داریم!». یا وقتی که فروشنده با هیجان به دفتر مدیر فروش وارد می‌شود در حالی که کف دست‌هایش را به هم می‌مالد و به مدیر می‌گوید: «یه سفارش بزرگ گرفتیم!»، او با این حرکت به مدیر مژده یک اتفاق خوب را می‌دهد. اگر گارسون رستوران این زبان بدن را نشان داد، بدانید که غیر مستقیم در حال انتقال این پیام است: «خب… چه انعام خوبی به من میدی!».

نکته دیگر اینکه سرعت مالیدن کف دست‌ها نشان دهنده این است که فرد از چه کسی انتظار سود و مزایا دارد. البته اگر مخاطب در یک روز سرد زمستانی این کار را می‌کند برای این نیست که منتظر اتوبوس است بلکه دست‌هایش یخ کرده!

 

زبان بدن دست ها

 

دست‌های به هم گره کرده

این نوع زبان بدن دست ها را باید در دو حالت بررسی کرد:

  1. همراه با لبخند: به معنای اعتماد به نفس بالا
  2. بدون لبخند: نشانه نگرش محدود و منفی یا مضطرب

چند روز قبل از نوشتن این مقاله، مادرم طی یک صحبت تلفنی با خبر شد که مادربزرگم از چهارپایه افتاده و کمر او شدیداً ضربه خورده است. مادرم خیلی نگران و مضطرب شد و تا زمانی که نزد مادربزرگم رفت، هنگام نشستن به فکر فرو می‌رفت و دائما دست‌هایش را گره می‌کرد.

سه وضعیت برای گره کردن دست‌ها وجود دارد:

  • مقابل صورت
  • بر روی میز یا روی دامن
  • در مقابل بدن یا پایین‌تر

هر چه دست‌های گره کرده در ارتفاع بالاتر باشند، اضطراب و نگرش منفی فرد بیشتر است!

 

دست های به هم گره کرده

 

برج کلیسا در زبان بدن دست ها

شکل دست‌ها در این حالت مانند برج کلیسا است. افرادی که اعتماد به نفس بالا دارند بیشتر از این حرکت استفاده می‌کنند مانند مدیر، رئیس، وکیل و… . این حرکت را هنگام گفتگوی رئیس با کارمندان زیر دست می‌بینید. برای تحلیل این حرکت باید زبان بدن سر را نیز در نظر داشته باشید و اگر همراه با برج کلیسا، سر خود را بالا بگیرید دیگران فکر می‌کنند که شما مغرور و خود پسند هستید. بنابراین اگر می‌خواهید اعتماد فردی را به خود جلب کنید از انجام این حرکت خودداری کنید چون نشانه غرور و نخوت است.

اما اگر در یک مصاحبه می‌خواهید با اعتماد به نفس به نظر بیایید تا همه تصور کنند که پاسخ‌های شما درست است از حالت برج کلیسا به صورت طبیعی استفاده کنید.

 

حرکت برج کلیسا . زبان بدن اعتماد به نفس

 

دست‌ها را پشت بدن نگه داشتن

این حرکت نشانه برتری قدرت و اعتماد به نفس بالای شخص است، فکر می‌کنید چرا؟ چون شخص با نشان دادن نقاط آسیب پذیر مانند شکم، گردن و قلب نترس بودنش را به نمایش می‌گذارد. تحقیقات نشان می‌دهد که انجام دادن این حرکت در مواقع انتظار و اضطراب مانند مصاحبه یا در مطب دندان پزشکی، به فرد احساس اطمینان و اعتماد به نفس می‌بخشد. احتمالاً شما هم مانند قصد دارید از این نکته برای بهتر شدن حال خود بهره ببرید.

اما همیشه قضیه اینطور نیست و باید به حالت دست‌ها که پشت بدن پنهان شده‌اند هم دقت کنیم. اگر یکی از دست‌ها مچ دیگر را گرفته باشد، نشانه یأس و نا امیدی است که شخص سعی دارد خودش را کنترل کند.

اگر قسمت بالاتر دست با دست دیگر در پشت بدن نگه داشته شود، وضعیتی درمانده‌تر و عصبانی‌تر از شخص نشان می‌دهد و این حس به شما دست می‌دهد که فرد تلاش زیادی برای کنترل خود انجام می‌دهد.

 

زبان بدن دست ها در پشت بدن

 

نمایش شست دست

نمایش شست برای اظهار قدرت، ابراز وجود و نگرش تهاجمی استفاده می‌شود. معمولاً افراد بالا دست و در طبقه بالا سعی در نشان دادن شست خود دارند اما این حرکت را در طبقه پایین کمتر می‎بینید.

شست بیرون زده از جیب کت، نشانه نگرش غالب است و مدیران در محیط اداره این زبان بدن دست ها را به کار می‌برند اما کارمندان جرات انجام این کار در حضور مدیر را ندارند. خانم‌ها کمتر این حرکت را از خود نشان می‌دهند زیرا این حرکت از اعتبار آن‌ها می‌کاهد.

شاید برخی از آقایان را دیده باشید که هنگام صحبت با یک خانم، دست‌های خود در جیب پشتی شلوار فرو می‌برند در حالی که شست دست بیرون است، این واکنش برای پنهان کردن نگرش غالب است.

 

نمایش شست دست در زبان بدن

 

کف دست‌ها

در دوره فن بیان و سخنرانی، همیشه به شرکت کنندگان توصیه می‌کنیم که در حضور مخاطبان زبان بدن دست‌ ها را باز نگه دارند و تا حد امکان کف دست خود را در معرض دید قرار دهند. کف دست نشان دادن یعنی هیچ چیزی برای آزار تو پنهان نکرده‌ام و با تو صاف و صادق هستم. برای جلب اعتماد و اظهار راست گویی این حرکت رواج دارد.

در مقابل اگر کف دست‌ها رو به پایین باشد، نشانه سخت گیری و عدم انعطاف پذیری است. معمولاً افرادی که می‌خواهند نظر خود را به صورت قطعی بیان کند این حالت را نشان می‌دهد. اگر مخاطب این حرکت را انجام داد بدانید که نظرش عوض نخواهد شد.

 همچنین کف دست‌ ها رو به پایین نشانه تسلط و اعتماد به نفس است و افراد بالا دست برای به کرسی نشاندن حرف خود این زبان بدن دست را به کار می‌گیرند.

 

کف دست ها

 

حرکت دست با انگشت اشاره

مثالی که از تبلیغات تلویزیونی در ابتدای مقاله آوردیم، یادتان هست؟ در آن تبلیغات بازیگر از حرکت انگشت اشاره استفاده کرد و بیننده‌ها نگرش خوبی دریافت نکردند. برای استفاده از این زبان دست باید حواسمان باشد که زیاده روی نکنیم فقط در مواقع واقعاً ضروری از آن استفاده کنیم چرا که انگشت اشاره نشانه تهدید و دیکتاتوری است.

این حرکت را معمولاً والدین برای گوشزد به کودکان یا معلم‌ها برای تأکید به دانش آموزان به کار می‌برند.

 

جمع‌بندی

زبان بدن دست ها بعد از سر، بیشترین اثر را در روابط دارند رایج‌ترین انواع زبان بدن دست ها را در این مقاله آوردیم که بهتر است از این به بعد آگاهانه از آن استفاده کنیم تا سوء تفاهم پیش نیاید و تاثیر گذاری خود را بالاتر ببریم چه در سخنرانی، چه در مذاکره یا هر موقعیت دیگر.

در انتها اگر نوع دیگر از زبان بدن دست ها را می‌شناسید، در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

اصول درخواست کردن

چگونه در ۶ گام حرفه‌ای درخواست کنیم و بله بگیریم؟

به احتمال زیاد شما هم این جمله قابل تامل را شنیده‌اید: «فرصت‌ها مانند باران بر سر ما می‌بارند، اگر باران در ظرف ما نمی‌ریزید به خاطر این است که ظرف خود را برعکس نگه داشتیم!». هر کدام از افرادی که اطراف ما هستند، فرصت عالی برای ما به شمار می‌روند که بهره بردن از آن فقط و فقط به خودمان بستگی دارد. کلید استفاده از این فرصت‌ها درخواست کردن از دیگران است که شاید بهتر باشد نامش را هنر بگذاریم نه صرفاً مهارت! به عنوان مثال چند بار پیش آمده که لازم باشد تقاضای پول کنید؟ از رئیس خود بخواهید حقوق شما را افزایش دهد؟ از همکارتان بخواهید که مدتی به جای شما کار کند؟ از دوست خود بخواهید چیزی به شما قرض دهد؟ از فردی بخواهید که ضامن وام شما شود؟ از همکلاسی خود جزوه بگیرید؟ از همسایه بخواهید که چند ساعت از کودک شما مراقبت کند؟

در تمامی این موقعیت‌ها نحوه درخواست کردن ما با بله گرفتن از مخاطب ارتباط مستقیم دارد، به عنوان مثال زمانی که به رئیس خود می‌گوییم: «چرا حقوق منو افزایش نمیدین… فلانی که کمتر از من کار میکنه اما حقوقش بیشتر از منه؟!»، در این شرایط باید خوشحال باشیم که اخراج نمی‌شویم یا حقوقمان را کم نمی‌کنند! تقاضا و درخواست اصول خودش را دارد، مخاطب با خودش می‌پرسد: «چرا از من اینو میخواد نه یه نفر دیگه؟… چی به من میرسه؟… خدایی نکرده ضرر نکنم!… ». ما باید هوشمندانه عمل کنیم و از قبل جواب این سوال‌ها را در قالب یک درخواست حرفه‌ای به او بدهیم طوری که درصد موافقت آن بالا برود.

در این مقاله با توجه به اصول ارتباط موثر، ۶ گام درخواست کردن حرفه‌ای را مرحله به مرحله با مثال بیان می‌کنیم و امیدواریم که برایتان مفید باشد.

 

اهمیت درخواست کردن

 

۶. گام حرفه‌ای درخواست کردن

بدون آنکه به حاشیه بپردازیم، مستقیماً به ۶ گام طلایی برای درخواست کردن می‌پردازیم. این قالب صرفاً بر اساس تجارب شخصی خودمان نیست بلکه طبق اصول روانشناسی و ارتباط موثر شکل گرفته است. تنها خواهشی که دارم، یکی از موقعیت‌هایی که تجربه کرده‌اید را به خاطر بیاورید و در هر مرحله نقاط ضعف و قوت خود را بررسی کنید. با این کار مطالب گفته شده بهتر در ذهنتان می‌نشیند.

۱. گفتن نام مخاطب:

حتماً خودتان اقرار می‌کنید که زیباترین کلمه‌ای که می‌تواند شما را تحت تاثیر قرار دهد، نام خودتان است. اسم ما تنها یک واژه ساده نیست، ما با این کلمه بزرگ شدیم، تحقیر شدیم، تحسین شنیدیم، زندگی کرده‌ایم و همین کلمه تمام احساسات و زندگی ما را در دل خود دارد. بنابراین بی‌توجهی به این کلمه، بزرگترین اشتباه است!

خودتان را عادت دهید و نام مخاطب را چند بار در صحبت‌های خود بیاورید، با این کار توجه او به شما میخکوب می‌شود و ناخودآگاه ذهنش تحت تاثیر کلام شما قرار می‌گیرد. طبیعی است که در روابط صمیمانه و خودمانی باید با نام کوچک صدا بزنیم اما در روابط رسمی و جدی این کار فاجعه بار می‎آورد و در این مواقع باید طرف مقابل را با نام خوانوادگی خطاب قرار دهیم.

 

صدا زدن نام مخاطب

 

۲. گفتن جمله «می‌تونم ازتون خواهش کنم لطفا» + بیان واضح خواسته

این مرحله خود شامل دو قسمت خیلی مهم می‌شود:

  1. گفتن جمله «می‌تونم ازتون خواهش کنم لطفا» را قبل از هر درخواستی فراموش نکنید. این کار شما را مودب و با شخصیت نشان می‌دهد و به عنوان دومین یخ شکن در مرحله درخواست کردن، عمل می‌کند.
  2. خواسته خود را واضح و بدون ابهام بیان کنید در غیر این صورت ممکن است مخاطب هر برداشتی از خواسته شما داشته باشد. احتمالا داستان معروف فیل مولانا را شنیده‌اید که فیل را در اتاق تاریک نشانده بودند و افرادی را فرستادند تا در همان تاریکی بدون اینکه چشم چیزی ببیند، با لمس کردن بدن حیوان، نوع آن را تشخیص دهند. اما هر کسی برداشت خودش ار داشت: ریسمان بلند، ستون و… . بنابراین خواسته خود را واضح بیان کنید.

 

۳. گفتن دلیل

دلیل آوردن خوراک نیمکره چپ مغز است و هر آدمی هر چقدر هم که احساساتی باشد، زمانی که از او درخواستی می‌کنیم در ذهنش سوال پیش می‌آید که چرا چنین تقاضایی از من دارد؟ چه کاری می‌خواهد انجام دهد؟ بنابراین برای اینکه متقاعد شود بهتر است دلیل خواسته خود را بیان کنیم. البته اگر دلیل ما کاملا شخصی و خصوصی باشد، مجبور نیستیم توضیح دهیم و حتی می‌توانیم برای مخاطب دلیل کلی بیاوریم یا مستقیماً بگوییم که نمی‌توانیم دلیلش را توضیح دهیم.

 

چطور درخواست کنیم؟

 

۴. ارائه ضمانت و اطمینان بخشی

این مرحله زیرکانه‌ترین بخش درخواست کردن است و به احتمال ۹۹% گارد مخاطب را می‌شکند. یادتان هست که گفتیم چه سوال‌هایی در ذهن مخاطب خطور می‌کند؟ اینکه: «خدایی نکرده ضرر نکنم!!». خودمان را جای مخاطب بگذاریم و به او حق دهیم که نگران باشد و ما در مقابل مسئول هستیم. بنابراین باید راه گریزی برای او بگذاریم تا خیالش راحت باشد که حتی اگر ضرر هم کرد، ما برایش جبران می‌کنیم.

 

درخواست متقاعد کننده

 

۵. دادن حق انتخاب + تشکر + وقت

یکی از اصول متقاعد سازی این است که به مخاطب حق انتخاب دهیم و او را آزاد بگذاریم. شاید با خودتان فکر کنید که: «خب اینطوری دیگه قبول نمیکنه که… » اما در جواب باید گفت که اتفاقاً با این روش بهتر قبول می‌کند. تحت فشار قرار دادن دیگران تاثیری در جلب موافقت آن‌ها ندارد که هیچ، آن‌ها را لجبازتر می‌کند. بنابراین سیاست مدارانه رفتار کنید و درخواست خود را اینطور تمام کنید: «اگر قبول کنی لطف بزرگی کردی… اگر هم نمی‌توانی قبول کنی اصلا تعارف نداشته باش… هیچی از ارادتم بهت کم نمیشه… تو این چند روز فکراتو بکن و بهم خبر بده.»

اگر کسی از شما اینگونه درخواست کند، برایتان خوشایند نیست؟ باز هم می‌گویید که مخاطب قبول نمی‌کند؟

اما یادمان باشد که هر فردی حق دارد نه بگوید و اگر نه شنیدیم نباید دلخور شویم و رابطه خود را او قطع کنیم چرا شاید اگر خودمان هم جای او بودیم نمی‌توانسیم قبول کنیم یا اصلا شرایطش را ندارد.

 

دادن حق انتخاب

 

۶. گام بعدی در صورت توافق

بسیار خب، اگر ۵ مرحله قبلی را با موفقیت پشت سر گذاشتید و از موافقت مخاطب را جلب کردید، همان موقع گام بعدی را مشخص کنید و بگویید که دقیقا چه کاری باید انجام شود.

 

توافق بعد از درخواست

 

جمع‌بندی

درخواست کردن بک هنر عالی است که اگر اصول حرفه‌ای آن را یاد بگیریم، می‌توانیم به راحتی درخواست‌های خود را مطرح کنیم و به احتمال زیاد تایید بگیریم. خودتان فکر کنید تا کنون چه درخواست‌هایی داشتید که مخاطب خواسته شما را نپذیرفته و اگر مراحل گفته شده را به کار می‌بردید، قبول می‌کرد؟

 

زبان بدن سر

زبان بدن سر

زبان بدن سر در ارتباطات تاثیر و نقش مهمی دارد. بررسی نقاشی‌های دو هزار سال اخیر نشان می‌دهد که تصویر خانم‌هایی که سرشان را کج می‌کنند، سه برابر بیشتر از مردان نقاشی شده و تصویر خانم‌ها در این حالت سه برابر بیشتر از مردان در تبلیغات مورد استفاده قرار گرفته است. جالب و شگفت انگیز به نظر می‌آید که فقط با حرکت ساده کج کردن سر، بتوان تأثیر گذاری خود را تا سه برابر افزایش داد. تا کنون به سر خود در آینه با دقت نگاه کرده‌اید؟ مهم‌ترین عناصر زبان بدن مانند چشم، لب‌ها، ابروها، پیشانی و چانه در سر متمرکز شده‌اند طوری که از حرکات سر و چهره می‌توان احساس طرف مقابل را کاملاً متوجه شد بدون دخالت دست و پا. اهمیت سر به دیگر اعضای بدن، مانند گل به برگ و ساقه است، شما زمانی که گل هدیه می‌گیرید، ابتدا به گل توجه می‌کنید یا برگ و ساقه؟ ما انسان‌ها هم در لحظه‌ای که چشم‌هایمان به یکدیگر می‌افتد، ابتدا به سر و چهره توجه می‌کنیم سپس دست و بعد از آن پاها (اسکن بالا به پایین).

بعد از آشنایی با انواع حالات سر که در ادامه آورده‌ایم و تمرین آن‌ها می‌توانید در روابط خود قدرتمندتر و جذاب‌تر ظاهر شوید و موفقیت‌های بزرگی برای خود به بار آورید.

 

پایین آوردن سر:

با پایین آوردن سر، گردن پوشانده می‌شود و نوعی حالت تدافعی به حساب می‌آید که با توجه به جهت نگاه چشمان می‌تواند معناهای زیر را داشته باشد:

نگاه رو به پایین:  

  • این حالت نشانه احترام، اطاعت و تسلیم است که معمولاً در روابط زیردست و بالا دست مشاهده می‌شود مانند فیلم کره‌ای یانگوم، جومونگ و… .
  • البته معنای ترسیدن هم دارد و مخاطب با دزدیدن نگاه و پوشاندن گردن، قصد دارد خود را از خطر حفظ کند.

 

نگاه به بالا و مخاطب:

دو حالت برای این وضعیت وجود دارد:

  1. این حالت را در خانم‌ها می‌توان دید که چنین پیامی از آن برداشت می‌شود: «تو از من بهتر و بالاتری»

 

حالت خجالتی با سر

 

۲. معنای دیگر اعتراض است که فرد با این حالت، نارضایتی و مخالفت خود را نشان می‌دهد.

 

حالت خصومت در زبان بدن سر

 

خستگی:

ممکن است هیچ کدام از معناهای بالا در زبان بدن سر صدق نکنند و فرد به دلیل خستگی سر خود را پایین آورده باشد چرا که زمان خستگی، سر سنگینی بیشتری احساس می‌کند.

 

خستگی

 

کج کردن در زبان بدن سر:

سر را کج کردن، نشانه عدم تهدید است و به طرف مقابل این اطمینان را می‌دهد که ما هیچ خطری برای او نداریم و تماماً در اختیار او هستیم. این حرکت ریشه در گذشتگان دارد که با قرار دادن شمشیر کنار گردن، حریف خلع سلاح می‌شد.

البته کج کردن در زبان بدن سر نشانه صمیمیت است و یک تکنیک مهم در گوش دادن فعال است که توصیه می‌شود برای نشان دادن علاقه خود به صحبت‌های مخاطب، بهتر است سر خود را کمتر از ۴۵ درجه خم کنیم.

خانم مهناز افشار بازیگر محبوب کشورمان، معمولاً با این حالت در مقابل دوربین صحبت می‌کنند.

 

کج کردن سر

 

تکان دادن سر به طرفین:

تکان سر به چپ و راست نشانه این است که: «باور نمیکنم… امکان ندارد… محال است… مخالفم…». این حرکت را در کودکان می‌بینیم، هنگامی که مادر به بچه غذا می‌دهد اما کودک به نشانه عدم تمایل، سر خود را برمی‌گرداند.

 

حرکت سر به بالا و پایین:

تکان دادن سر به حالت عمودی و بالا و پایین در زبان بدن سر، نشانه تأیید است که هنگام گوش دادن به صورت ناخودآگاه انجام می‌دهیم. در کتاب زبان بدن از آلن پیز آمده است که:

تحقیقات نشان می‌دهد که وقتی شنونده در فواصل معین، سرش را سه بار پشت سر هم به نشانه تأیید تکان می‌دهد، گوینده سه تا چهار بار بیشتر از زمان معمول، صحبت می‌کند.

 

 اما اگر سرعت حرکت شدید باشد نشان از بی حوصلگی شنونده دارد که می‌خواهد هر چه زودتر صحبتمان تمام شود. البته سرعت پایین هم می‌تواند نشانه تفکر نقادانه باشد یعنی اینکه مخاطب هنوز کامل با ما موافق نیست و عمیقاً در حال فکر کردن به صحبت‌های ما است.

 

 سر رو به عقب و چانه رو به جلو:

این زبان بدن سر نشانه تکبر و غرور است و افراد بالا دست مانند مدیران و رؤسا این حرکت را دائماً و به صورت ناخودآگاه انجام می‌دهند. این حرکت جزو لاینفک افرادی است که اعتماد به نفس بالایی دارند و خود را بالاتر از بقیه تصور می‌کنند.

 

حالت غرور در زبان بدن سر

 

سر بدون حرکت و ثابت:

این زبان بدن سر در افراد بالادست مشاهده می‌شود. اگر فیلم‌های تاریخی را تماشا کرده باشید احتمالاً دیده‌اید که پادشاهان هنگام صدور حکم و خواندن عریضه در مقابل وزرا، سر خود را بالا می‌برند در حالی که سر خود را ثابت نگه می‌دارند و با قاطعیت و جدیت به اطراف نگاه می‌کنند. بالا و ثابت نگاه داشتن سر هنگام صحبت یا گوش دادن، این پیغام را می‌رساند که فرد از جایگاه قدرت به ما می‌نگرد.

در مقابل افراد زیردست و معمولی هنگام صحبت سر خود را زیاد تکان می‌دهند که نشان از هیجان و جدی نبودن دارد.

 

قاطعیت در زبان بدن سر

 

سخن پایانی

زبان بدن یک بحث گسترده است که برای درک درست احساسات و افکار مخاطب، باید زبان بدن  سر و تمامی اعضای بدن را به طور کامل و در کنار هم تجزیه و تحلیل کرد. در مقالات آینده به موضوع زبان بدن دست، پا و… خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.

زبان بدن چشم ها

زبان بدن چشم ها

می‌خواهم به مثالی اشاره کنم که کمی وحشت آور است و به احتمال زیاد با آن آشنایی دارید؛ آیا «مومو» را می‌شناسید؟ همان عروسک ترسناک که در واتس اپ، باعث رعب و وحشت کودکان و نوجوانان شده و حتی خانواده‌های زیادی را به عزای فرزندانشان نشانده است! این شخصیت، واقعی نیست و فقط یک عروسک می‌باشد که همه او را با آن چشم‌های از حدقه بیرون زده و رعب انگیز می‌شناسند! عروسک مومو در عین بی‌جان بودن ثابت کرده است که زبان بدن چشم ها، چه قدرت باورپذیرانه‌ای دارد.

به شما قول می‌دهم زمانی که از خواب چشم باز می‌کنیم، اگر مهربان‌ترین فرد زندگیمان هم به ما اینطور خیره شود، دوباره به خواب می‌رویم اما خواب ابدی (البته بلا بدور از همه شما عزیزان)!

زبان بدن چشم ‌‌ها قدرتمندترین عنصر ارتباطی می‌باشد و بیشترین سهم تأثیرگذاری را در زبان بدن به خود اختصاص داده است. به همین دلیل در انیمیشن‌ها چشمان کاراکترها را بزرگ طراحی می‌کنند و درشت بودن چشم یکی از معیارهای چهره جذاب به شمار می‌رود.

زبان بدن چشم ها فقط برای ترساندن نیست، ما با چشمان خود می‌توانیم بدون آنکه حرفی بزنیم:

  • ارتباط سازی کنیم؛
  • سر صحبت را باز کنیم؛
  • اطرافیان را به خود علاقمند کنیم؛
  • اعتماد دیگران را جلب کنیم؛
  • جایگاه خود را بالاتر ببریم؛
  • دروغ را از راست تشخیص دهیم؛
  • مسیر متقاعدسازی را برای خود هموار کنیم.

استفاده هوشمندانه و آگاهانه از زبان بدن چشم ‌ها به ما کمک می‌کند که متقاعدکننده‌تر‌، روی مخاطب اثر بگذاریم. در این مقاله تمامی حالات زبان بدن چشم ‌ها و معنای انواع نگاه کردن را معرفی می‌کنیم. با یادگیری این حالات، می‌توانید بهتر به نیت درونی افراد پی ببرید و دروغ را از راست تشخیص دهید.

 

 

چشم‌ها فقط برای دیدن نیستند!

یک ضرب المثل سنتی وجود دارد که می‌گوید:

چشم ها دریچه روح هستند.

چشم‌ها، بیرون را به ما و در عین حال درون ما را به دیگران نشان می‌دهد! درواقع چشم‌ها مانند کانال دو طرفه ورودی و خروجی عمل می‌کنند. ما هر احساسی که داشته باشیم بلافاصله در چشم‌هایمان نمایان می‌شود به عنوان مثال: معمولاً هنگام استرس دفعات پلک زدن افزایش می‌یابد که این حالت در سخنرانان تازه کار دیده می‌شود و ما در دوره فن بیان و سخنرانی راه حل آن را ارائه داده‌ایم.

این علائم کاملاً به حس و حال ما بستگی دارد و پنهان کردن آن معمولاً کار راحتی نیست، به همین دلیل از چشم‌ها به عنوان دریچه روح نام برده می‌شود. تنها راه کنترل زبان بدن چشم‌ ها، تغییر افکار و احساسات خودمان می‌باشد و این تکنیکی است که بازیگران حرفه‌ای بر آن مسلط هستند.

 

زبان بدن چشم ها

 

زبان بدن چشم ‌ها، زبان مشترک در همه جا!

هر حرکت چشم، معنای خاصی دارد که از آن می‌توانیم بفهمیم طرف مقابل چه احساسی دارد یا بهتر بگویم در فکرش چه می‌گذرد؟! اینجاست که می‌توان گفت «زبان بدن چشم ‌ها خبر می‌دهد از سِرّ درون».

جالب است بدانید که چشم‌ها در همه جا یک زبان دارند! بعضی حالات زبان بدن مانند علامت V با انگشتان دست‌ها، در بعضی فرهنگ‌ها نشانه موفقیت است در حالی که در بعضی کشورها معنای بدی دارد! اما حرکات چشم‌ در همه جا یک معنا دارند. به عنوان مثال نگاه از گوشه چشم همراه با لبخند به این معناست که طرف مقابل عاشق شماست! این علائم در همه کشورها یک مفهوم را می‌رساند.

 

رمزگشایی زبان بدن چشم ‌ها

برای رمزگشایی حرکات چشم‌ها به چهار مورد دقت کنید:

  • جهت دید
  • بزرگی مردمک
  • پلک زدن
  • محدوده تحت دید چشم‌ها

 

 زبان بدن چشم‌ ها بر اساس جهت:

 

جهت نگاهمعنای نگاه
پایینمطیع بودن در مواجه با مقام بالا

یا احساس خجالت یا گناه در صورت اشتباه کردن

یا یادآوری مزه چیزی

یا بررسی اطلاعات در ذهن خود

بالابی حوصلگی یا عصبانیت (معمولا همراه با آه و نفس عمیق)

یا هنگام بو کشیدن

یا فکر کردن به صورت همزمان منطقی و احساسی

چپواکشی اطلاعات از حافظه

یادآوری وقایع

راستخلاقیت (مثلا هنگام قصه گفتن)

جعل

حدس زدن

دروغ

مستقیمهنگام حرف زدن: نشانه راستگویی یا تظاهر به راستگویی

هنگام گوش دادن: نشانه علاقه به گوینده یا موضوع

چرخاندن به سمت بالانشانه سرخوردگی و ناامیدی و جستجو برای یافتن کمک
راست و بالاتصویر سازی دیداری

یا دروغگویی

راست و کنارهجعل حرف‌های یک فرد دیگر
راست و پایینپرسش از خود درباره احساسی که نسبت به آن موضوع داریم (خلاقیت)
چپ و بالایادآوری تصاویری که دیده شده (نشانه راستگویی)
چپ و طرفینیادآوری صداهایی که شنیده شده
چپ و پایینبا خود حرف زدن و استدلال کردن

 

زبان بدن چشم‌ ها بر اساس پلک زدن:

 

دفعات پلک زدنمعنای نگاه
پلک زدن مکررکمتر از ۲۰ بار در دقیقه: عادی

بیش از ۲۰ بار در دقیقه: نشانه هیجان و فشار در مواقع استرس‌زا است و گاهی می‌تواند علامت دروغ باشد اما نه همیشه. همچنین می‌تواند نشانه خواب آلودگی یا عدم علاقه به موضوع باشد.

خیره شدنسر رفتن حوصله

یا عمیقاً فکر کردن موضوعی دیگر

یا علاقه

یا داشتن نیت خصومت‌آمیز

چشمک زدنصمیمیت

یا وجود یک راز در طرفین ارتباط

مالیدن چشمنشانه باور نکردن شنیده‌ها و دیده‌ها

یا احساس ناراحتی و خستگی ناشی از سر رفتن حوصله

 

زبان بدن چشم‌ ها بر اساس میزان بزرگی مردمک‌ها:

 

بزرگی مردمکمعنای نگاه
جمع شدنجمع شدن بیش از حد مردمک همراه با تنگ شدن پلک پایین: نشانه خشم
باز شدن مردمکباز شدن مردمک چشم برای ورود نور بیشتر می‌باشد تا چشم بهتر ببیند. این حالت دو نشانه دارد: تاریکی یا تمایل جنسی

 

 

سخن آخر

حفظ کردن تمام این علائم راحت است اما به همان سرعت هم فراموش می‌شوند. بهتر است که این علائم را هنگام فیلم دیدن و با بررسی حرکات بازیگران به خاطر بسپارید. ضمن اینکه در بررسی زبان بدن باید تمام حرکات چشم، دست، سر، پا و… را بررسی کرد و فقط با یک جزء نمی‌توان به نتیجه درستی رسید. در مقالات بعدی زبان بدن دست‌ها، پا و… را منتشر خواهیم کرد، با ما همراه باشید.

لیست جملات باکلاس

لیست کلمات باکلاس و لفظ قلم حرف زدن

حتماً این جمله معروف را شنیده‌اید که «آدمی زیر زبانش پنهان است!» یعنی صحبت کردن ما هر طور باشد همانطور هم دیده می‌شویم. اگر از الفاظ رکیک و زشت استفاده کنیم، در نظر دیگران فردی بی‌ادب و بی‌کلاس به چشم می‌آییم. در حالی که لفظ قلم و باکلاس صحبت کردن، ما را مؤدب و با کلاس جلوه می‌دهد. تبعاً افراد باکلاس از احترام و اعتبار بیشتری برخوردار هستند.

با کلاس‌ترین فردی که تا کنون دیده‌اید را به خاطر آورید…

  • چگونه صحبت می‌کند؟ افراد باکلاس طوری صحبت می‌کنند که شخصیت و احترام خود و طرف مقابل حفظ شود.
  • از چه کلماتی استفاده می‌کند؟ کلمات با کلاس، مؤدبانه، محترمانه و شیک.
  • آیا هنگام عصبانیت فحش می‌دهد؟ هنگام عصبانیت خود را کنترل می‌کنند و محترمانه، قاطعانه و منصفانه از خود دفاع می‌کنند.
  • اشتباه لفظی دارد؟ افراد باکلاس روان حرف می‌زنند و کم پیش می‌آید که کلمه‌ای را اشتباه تلفظ کنند.

آیا شما هم مایل هستید که باکلاس صحبت کنید؟ که جذاب‌تر و شیک‌تر به نظر برسید؟ که افراد موفق و حرفه‌ای را مجذوب خود کنید؟ پیشنهاد می‌کنم که تا انتهای مقاله با ما همراه باشید و لیست کامل جملات و کلمات باکلاس را حتماً بخوانید، به ویژه مورد هفتم!

 

باکلاس صحبت کردن

 

لفظ قلم صحبت کردن یعنی چه؟

اگر ما همانطور که می‌نویسیم، صحبت کنیم در واقع لفظ قلم صحبت می‌کنیم! لطفاً به دیالوگ زیر دقت کنید:

الف: سلام خوبی؟

ب: سلام… ممنون… حال شما چطوره؟

الف: قربونت… خیلی گرفتارم!

ب: درک میکنم… برنامه کاری من هم فشردس!

ب: خیلی وقته همو ندیدم!

الف: بله… خوشحال میشم در یک فرصت مناسب ببینمت!

و…

به نظرتان کدام حالت نشان از باکلاس صحبت کردن دارد؟ واضح است که مورد “ب”.

با کلاس صحبت کردن یعنی:

  • از جملات مثبت و امید بخش استفاده کنیم؛
  • کلمات ما بیشتر حالت کتابی و نوشتاری داشته باشد؛
  • منطقی و عاقلانه صحبت کنیم؛
  • صحبت مخاطب را قطع نکنیم؛
  • لحن آرام و ملایم داشته باشیم،
  • مانند استاد دانشگاه اصول و دستورات زبان را رعایت می‌کنیم؛
  • در یک کلام مبادی آداب باشیم!

 

لفظ قلم حرف زدن

 

مسلماً شخصی که چنین ویژگی‌هایی دارد، ناخودآگاه دیگران شیفته او می‌شوند و مانند یک پادشاه به او احترام می‌گذارند. اما افراد معدودی این ویژگی را دارند و علت آن اصلی آن هوش کلامی بالایی است که دارند. این افراد می‌دانند در هر موقعیتی چگونه صحبت کنند، حاضرجواب باشند، شوخ طبع و متقاعد کننده باشند و همین افراد در زندگی و شغل موفق خواهند بود.

 

حاضر جوابی و هوش کلامی

 

باکلاس صحبت کردن چه مزیتی دارد؟

زبان اندازه کوچک اما تأثیرات شگفت‌انگیزی دارد. این جمله از آقای مدیری بسیار قابل توجه است: «ما تو دنیایی زندگی می‌کنیم که کلمات بیشتر از گلوله‌ها آدم می‌کُشه». طرز صحبت کردن ما و جملاتی که به کار می‌بریم به مراتب مؤثرتر از اشیاء مادی است. شخصیت باکلاس داشتن، تنها برای خودمان مفید نیست بلکه دیگران هم از این ویژگی ما لذت می‌برند و الگو می‌گیرند.

علاوه بر این مورد، مهم‌ترین مزیت با کلاس صحبت کردن، این است که فن بیان را زیبا و افراد حرفه‌ای و موفق را به ما جذب می‌کند. افراد موفق هر فردی را به دایره ارتباطی خود راه نمی‌دهند بی‌شک باکلاس بودن شما اعتماد و توجه چنین افرادی را جلب می‌کند و راهگشای موفقیت شما خواهد بود.

 

نقش باکلاس بودن در روابط

 

چطور با کلاس صحبت کنیم؟

اولین اقدام برای باکلاس بودن، باکلاس صحبت کردن است و برای این کار باید کلمات و جملات باکلاس را از عامیانه تشخیص دهیم. در ادامه یک لیست از جملات باکلاس ارائه شده است که مکالمات روزانه شما را زیباتر و باکلاس‌تر می‌کند.

نادرست: یه مشکلی وجود داره!

درست: یه مسأله‌ای به نظرم آمد!

 

نادرست: چه کمکی میتونم بکنم؟

درست: چه خدمتی از من ساخته است؟

 

نادرست: خیلی روند بی‌نظم پیش میره!

درست: فکر کنم کار میتونه منظم‌تر باشه!

 

نادرست: به نظرم اصلا خوب نیست!

درست: به نظرم جای کار بیشتری دارد!

 

نادرست: نقطه ضعف شما اینه که…

درست: کنار این همه ویژگی عالی جا داره اینم اضافه شه…

 

نادرست: میشه چند لحظه مزاحمتون شم؟

درست: میتونم خواهش کنم چند دقیقه مقتتون رو به من بدین؟

 

نادرست: حقوق من به اندازه کاری که میکنم نیست

درست: چه پیشنهادی دارید برای اینکه بتونم ضمن سود رساندن به شرکت، درآمد خودم رو هم افزایش بدم؟

 

نادرست: چرا به خانم فلانی بیشتر از من حقوق میدین؟

درست: میشه منو راهنمایی کنید که چطور میتونم حقوق دریافتی خودمو افزایش بدم؟ و سود بیشتری به شرکت برسونم؟

 

نادرست: من نمیدونم!

درست: به زمان نیاز دارم تا پاسخش رو بدم!

 

نادرست: چرا اجازه نمیدید من برنامه‌هامو پیاده سازی کنم؟

درست: میتونم خواهش کنم که اختیار عمل بیشتری به من بدید تا بتونم بهتر خدمتگزاری کنم؟

 

نادرست: خدا بد نده؟

درست: ایشالا سلامت باشید همیشه!

 

نادرست: چی شده؟

درست: میتونم بدونم چی شده؟

 

نادرست: الان خیلی گرفتارم!

درست: به امید خدا در اولین فرصت در خدمت شما خواهم بود!

 

نادرست: اگه اینجوری پیش بریم به جایی نمیرسیم!

درست: به نظرم میاد که روی تغییر رویه میشه کمی بیشتر فکر کرد!

 

نادرست: نباید این کارو میکردی!

درست: شاید بهتر بود اقداماتمون رو دقیقتر بررسی میکردیم!

 

نادرست: من البته کوچیکتر از اونی هستم که نظر بدم اما…

درست: قطعاً تسلط شما بسیار زیاده روی کار اما من هم از دید خودم یک موضوعی رو مطرح میکنم اگر صلاح میدونید!

 

نادرست: لطفا تو این موضوع دخالت نکنید!

درست: اگر اجازه بدید من به تنهایی این کار رو انجام بدم!

 

نادرست: دنبال یه مورد ارزون‌تر می‌گردم!

درست: دنبال موردی هستم که مقرون به صرفه باشه!

 

نادرست: چرا همیشه این کار رو من باید انجام بدم؟

درست: امکانش هست این رو بین سایر همکاران تقسیم کنیم؟ نگرانم که وظیفه اصلی خودم رو با کیفیت مطلوب شما نتونم انجام بدم!

 

نادرست: ستاره سهیل شدی! نمیشه پیدات کرد؟

درست: خیلی خوشحالم که میبینمت! امیدورام بتونم دفعه بعد زودتر ملاقاتت کنم!

 

نادرست: ببخشید یه سوال دارم!

درست: بزرگوار/ سرکار خانم ممکن هست سوالی از شما داشته باشم؟

 

نادرست: فهمیدی؟

درست: تونستم منظورمو برسونم!

 

نادرست: حرف شما غلطه!

درست: من با شما اتفاق نظر یا توافق ندارم!

 

نادرست: تروخدا کار منو راه بندازید!

درست: میتونم خواهش کنم که راهنمایی کنید الان بهترین کاری که میتونم بکنم چیه؟

 

نادرست: میشه به من مرخصی بدید؟

درست: میخواستم ببینم الان مقدور هست من درخواست مرخصی داشته باشم؟

 

نادرست: به درد من نمیخوره!

درست: مناسب من نیست!

 

حاضر جوابی و هوش کلامی

 

 

نادرست: خیلی زشته!

درست: به نظرم میتونه قشنگتر از اینم پیدا شه!

 

نادرست: شکست خوردم!

درست: تجربه خوبی کسب کردم!

 

نادرست: خداحافظ…

درست: خدانگهدار…

 

نادرست: خسته نباشید!

درست: شاد و پرانرژی باشید!

 

نادرست: جون به لب شدم! پدرم دراومد!

درست: راحت نبود!

 

نادرست: سراغتو میگرفتم… تو فکرم بودی!

درست: جویای احوالتون بودم!

 

نادرست: دروغ نگو!

درست: راست میگی؟

 

نادرست: قابل نداره!

درست: هدیه‌ای است برای شما!

 

نادرست: بد نیستم!

درست: خداروشکر… خوبم!

 

نادرست: سخته!

درست: آسون نیست!

 

نادرست: متنفرم! دوست ندارم!

درست: سلیقه من متفاوته!

 

نادرست: چرا اذیتم میکنی؟

درست: از این کار چه لذتی میبری؟ یا چه مزیتی برات داره؟

 

نادرست: به تو هیچ ربطی نداره!

درست: خودم حلش میکنم!

 

نادرست: ببخشید آقا این چنده؟

درست: آقا لطف می‌کنید قیمت این وسیله رو به بنده بگین؟

 

نادرست: اعصابم خورده!

درست: نیاز به آرامش بیشتری دارم!

 

نادرست: خیلی زشته!

درست: فکر میکنم مناسب من نیست

 

نادرست: غم آخرتون باشه!

درست: خدا بهتون صبر بده!

 

نادرست: نمیدونم!

درست: اطلاعی ندارم!

 

نادرست: خوشبحالت!

درست: خوش حال شدم برات!

 

نادرست: نگو خیلی حال کردم!

درست: بگو خیلی لذت بردم!

 

نادرست: حوصله ندارم!

درست: بذاریم برای یه وقت مناسب‌تر!

 

نادرست: به درد من نمیخوره!

درست: مناسب من نیست!

 

نادرست: به تو ربطی نداره!

درست: این یه موضوع شخصیه!

 

نادرست: نوکرتم!

درست: ارادتمندم!

 

نادرست: خدا بد نده!

درست: خدا سلامتی بده!

 

 

این لیست را اگر بگویم واو به واو حفظ کنید، کم گفتم. بعد از یک مدت استفاده کردن، خودتان متوجه تغییر رفتار اطرافیان نسبت به خودتان خواهید شد، افراد سطح بالا به شما جذب می‌شوند، دیگران به شما احترام می‌گذارند و کسی شما را دست کم نمی‌گیرد. اما واقعیت این است که این جملات هم بعد از یک مدت کلیشه‌ای و تکراری خواهند شد و اثر خود را از دست خواهند داد. همیشه از هوش کلامی خود استفاده کنید و خلاقیت بیشتری در صحبت‌هایتان خرج بدهید. برای تقویت هوش کلامی خود روی عکس زیر کلیک کنید.

 

حاضر جوابی و هوش کلامی

 

نکته آخر

پیشنهادم می‌کنم لیست بالا را همراه خود داشته باشید البته هیچ محدودیتی ندارد و شما با به کارگیری هوش کلامی خودتان، هر موردی که به نظرتان آمد می‌توانید اضافه کنید. به نکته‌ای بهتر است اشاره کنم، باکلاس و لفظ قلم حرف زدن در مجالس رسمی مانند دفاع پایان‌نامه، جلسه با مدیران مافوق و… کاربرد دارد و طبیعتاً این طرز صحبت کردن مناسب مجالس خودمانی و دوستانه نیست. بنابراین لزومی ندارد خودمان را آزار دهیم و مجبوراً همه جا لفظ قلم صحبت کنیم.

جملات زیبا برای احوالپرسی

لیست جملات زیبا برای احوالپرسی

شاید با خودتان فکر کنید که لیست جملات زیبا برای احوالپرسی یک موضوع پیش پا افتاده باشد اما آیا تا کنون برایتان پیش آمده است که بعد از سلام و احوالپرسی، ندانید چه بگویید و چطور گفتگو را ادامه دهید؟

یکی از آزاردهنده‌ترین حالات، زمانی است که با کسی سلام و احوالپرسی می‌کنیم اما بعد از آن دیگر نمی‌دانیم راجع به چه چیز صحبت کنیم گویا ذهنمان در بن بست گیر افتاده است و هیچ راهی برای ادامه گفتگو پیدا نمی‌کند. البته بعضی از افراد به صورت رباتیک‌وار به احوالپرسی ادامه می‌دهند و با گفتن جملات تکراری مانند: دیگه چه خبر…. از خانواده چه خبر…. چیکار می‌کنی؟… دیگه چه خبر… خانوادت خوبن…. خودت خوبی؟…. و… طرف مقابل را به رگبار می‌بندند.

یادمان باشد که هدف از احوالپرسی، فقط پرسیدن نیست، بلکه حال پرسیدن است! پرسیدن سؤالات تکراری که جوابش برایمان مهم نیست نه تنها تأثیری در احوالپرسی ندارد حتی باعث ضد حال خوردن مخاطب می‌شود. این جملات و کلمات کلیشه‌ای جایی در ارتباط مؤثر ندارند.

احوالپرسی حرفه‌ای و تأثیرگذار باید مانند اثر انگشتِ خود مخاطب، خاص باشد: یعنی حالش را بپرسیم، گفتن جمله تکراری «چه خبر؟» معمولاً دو جواب بیشتر ندارد: «سلامتی…» یا «خبرا پیش شماست!»، به جای آن می‌توانیم بپرسیم: «راستی فلانی پایان نامت به کجا رسیده؟». چه احوالپرسی بهتر از این می‌باشد برای دانشجویی که از استرس قبولی پایان نامه‌اش، خواب راحت ندارد؟!

در مقاله احوالپرسی حرفه‌ای، به طور کامل به تکنیک‌ها و نکات سلام و احوالپرسی حرفه‌ای پرداخته شده است. در این مقاله لیستی از بهترین جملات زیبا برای احوالپرسی را آورده‌ایم که مانند مروارید‌های درخشان فن بیان شما را مزین می‌کنند و از همان ابتدا مخاطب را به شما جذب می‌کنند.

این لیست از جملات زیبا برای احوالپرسی، بسیار کاربردی هستند، البته باید در هر موقعیتی تشخیص دهیم کدام مورد مناسب است. ضمن اینکه می‌توانید از این جملات ایده بگیرید و عبارت‌های جدید برای احوالپرسی بسازید، افرادی که هوش کلامی بالا دارند، جملات و اصطلاحات جالب و زیبا را خوب به خاطر می‌سپارند و به صورت اثرگذار به زبان می‌آورند.

لیست جملات زیبا برای احوالپرسی

این لیست جملات زیبا برای احوالپرسی را بر اساس تجربه و مطالعاتم جمع آوری کرده‌ام، شما خواننده عزیز با توجه به سلیقه خود می‌توانید موارد بیشتر اضافه کنید البته خوشحال می‌شویم که در قسمت نظرات با دیگران به اشتراک بگذارید.

برنامه‌هات خوب پیش میره؟

پروژت رو تحویل دادی؟

مشتری جدیدی که گفتی، چی شد؟

مجوز شرکت رو گرفتی؟

چه خبر از مطبی که تازه باز کردی، خانم دکتر؟

پسرت به سلامت رسید کانادا؟

شنیدم دخترت دانشگاه قبول شده، خیلی خوبه، ثبت نام کرد؟

در سلامت به سر می‌برید؟

شاد و سرحال هستید، خدارو شکر اوضاع رو به راهه؟

همه چی مرتبه؟

تو فکرتون بودم، چه حسن تصادفی…!

امروز رو چیکار کردی؟

اولین باره شما رو اینجا میبینم، کاری پیش اومده؟

خیلی وقته ندیدمت، چطور شد اینجا اومدی؟

از دیدنت خیلی خوشحال شدم، سرماخوردگیت رفع شد؟

دلم برات تنگ شده بود، چی شد به اینجا اومدی؟

یکم ناراحت به نظر میرسی، کمکی از من ساخته است؟

تعطیلات رو خوب و خوش گذروندی؟

کارها بر وفق مراد پیش میره؟

از مدیر مرخصی گرفتی؟

با کارمندت تسویه کردی؟

و…

این لیست از جملات زیبا برای احوالپرسی، می‌تواند به ما ایده دهد که چطور احوالپرسی کنیم طوری که نه تکراری باشد و نه ضد حال.

این نکات را در احوالپرسی به خاطر داشته باشید:

پر انرژی باشیم؛

لبخند بزنیم؛

با اعتماد به نفس دست دهیم؛

جملات منفی نگوییم؛

رباتیک‌گونه صحبت نکنیم؛

خلاقیت به خرج دهیم و جملات زیبا برای احوالپرسی بسازیم؛

مقاله ۷ نکته کاربردی برای سلام و احوال پرسی را بخوانیم!

این طلب را با دوستان و کسانی که علاقمند هستند، به اشتراک بگذاریم!

امیدوارم این مطلب برایتان مفید بوده باشد و در انتها از نظرات شما خوشحال خواهیم شد.