راهکارهای برخورد با افراد بهانه گیر

«من نبودم دستم بود تقصیر آستینم بود آستین مال کُتَم بود کُتَم مال بابام بود». این شعر کودکانه به خوبی نشان می‌دهد که چقدر راحت می‌توان از هر چیزی بهانه ساخت. افراد بهانه گیر یک مهارت عجیب دارند، از جایی که فکرش را هم نمی‌کنید دلیل پیدا می‌کنند. البته معمولاً خودمان هم هر موقع که کارمان عقب می‌افتد و تنبلی می‌کنیم بهانه تراشی می‌کنیم. حال تصور کنید هر بار یک کار مهم را به شخصی می‌سپارید اما او کارش را خوب انجام نمی‌دهد و بهانه می‌آورد. در این مواقع چطور با افراد بهانه گیر رفتار کنیم؟ بهترین روش برخورد با افراد بهانه گیر چیست؟

در ادامه با انواع بهانه‌ها و راه‌های برخورد با افراد بهانه گیر آشنا می‌شویم تا دیگر ساده لوحانه توجیه نشویم و بتوانیم کارهایمان را بدون مشکل پیش ببریم یا حداقل اجازه ندهیم که فردی مزاحم ما شود!

 

افراد بهانه گیر

 

بهانه یعنی چه؟

در برخورد با افراد بهانه گیر ابتدا باید بهانه را بشناسیم. بهانه یعنی دلیل بیجا آوردن برای انجام ندادن کاری، بهانه توضیحی است که ما ارائه می‌دهیم به عنوان توجیه برای نرسیدن به اهداف، قول‌ها و برنامه‌هایمان. در کل بهانه یعنی عذر بیجا!

مثلاً من برنامه ریزی می‌کنم که از فردا روزی یک ربع، مطالعه کنم. اما با گوشی و فضای مجازی سر خود را گرم می‌کنم و بعد بهانه می‌آورم که اگر دوستم به من زنگ نمی‌زد، سراغ گوشی نمی‌رفتم و به مطالعه خود می‌رسیدم! همان ماجرا آستین کُت که در ابتدای مقاله گفتم را به خاطر آورید.

جالب و تاسف‌آورتر اینجاست که برای نداشتن هدف در زندگیمان نیز بهانه می‌آوریم. خلاصه اینکه بهانه‌ها زیادند… افراد بهانه گیر، دروغگوهای حرفه‌ای هستند و برای پوشاندن هر حقیقتی می‌توانند یک سرپوش بسازند. تکرار این بهانه‌ها در روابط کاری، اجتماعی، عاطفی و خانوادگی به تدریج اعتماد و اعتبار را می‌خورد! در مقاله برخورد با افراد دروغگو، راهکارهای مواجه شدن با این افراد را مطرح کرده‌ایم.

اگر واقعاً بخواهید کاری انجام دهید، راهی پیدا خواهید کرد. در غیر این صورت، بهانه ای برای فرار از کار خواهید یافت.

__جیم ران

مغز ما برای بقا طراحی شده است نه موفقیت! موفقیت نیز دقیقاً برعکس مغز، نیاز به ریسک و شجاعت دارد! طبیعی است که برای کارهای خود بهانه بیاوریم چون مغز ما دوست ندارد به زحمت بیفتیم و انرژی صرف کنیم! مغز می‌خواهد دایره امن فعلی را حفظ کند. بنابراین برای رسیدن به موفقیت باید هم جلوی بهانه‌های خود و هم بهانه‌های دیگران را بگیریم.

 

انواع بهانه‌ها

در برخورد با افراد بهانه گیر معمولاً بهانه‌های زیر را زیاد شنیده‌اید و می‌شنوید و خواهید شنید:

خانواده‌ام حمایتم نمی‌کنند!

همسرم با من خوب رفتار نمی‌کند!

اگه مامانم اینطوری برخورد نمی کرد.

بقیه باباشون پولداره!

وضعیت اقتصادی اینجا خیلی خرابه!

مردم ایران فرهنگ بالایی ندارند!

اگه فلان کشور به دنیا میومدم!

کنکور همه زندگیمو ازم گرفت!

اگه تو اون مصاحبه ی شغلی قبول می شدم.

کاش شرایط مهاجرتم اوکی میشد!

اون منو رها کرد!

اگر باز هم بهانه‌ای می‌شناسید، به این لیست اضافه کنید و در قسمت نظرات با دیگران به اشتراک بگذارید.

 

بهانه‌ها سد راه موفقیت هستند…

بهانه‌ها ما را از مسیر موفقیت منحرف می‌کنند چون باعث می‌شوند که ما اشتباهات خودمان را نپذیریم و دائم با بهانه‌های مختلف خودمان را گول می‌زنیم. شکست و ناتوانی ما از جایی شروع می‌شود که اشتباه خود را نمی‌پذیریم. از طرفی بهانه گیر بودن ما را در نظر دیگران یک فرد ضعیف جلوه می‌دهد و عزت نفس ما را هم پایین می‌آورد.

در برخورد با افراد بهانه گیر، مراقب باشید که خودتان هم در تله بهانه آوردن گرفتار نشوید! اگر فرد بهانه گیر یک بهانه آورد، شما هم شروع به بهانه سازی نکنید! این اتفاق معمولا در بحث با افراد سطحی و غیر منطقی رخ می‌دهد.

این مطلب را هم بخوانید: برخورد با افراد سطحی و غیر منطقی

 

روش های برخورد با افراد بهانه گیر

 

روش برخورد با افراد بهانه گیر

 

روش‌های زیر برای مدیریت افراد بدقلقی چون بهانه گیرها، بسیار مؤثر است:

 

آیا بهانه است؟

در برخورد با افراد بهانه گیر باید ابتدا بهانه او را تشخیص دهیم. مهم‌ترین معیار بهانه این است که «آیا افراد دیگر هم در این شرایط توانسته‌اند این کار را انجام دهند یا نه؟». به عنوان مثال:

فرد می‌گوید «اوضاع کار در ایران خراب است و همه با پارتی میرن سرکار»!

اما آیا همه بیکار هستند؟ آیا افراد دیگر هم وجود دارند که بدون پارتی و با تکیه بر مهارت خود توانستند در یک شرکت خوب استخدام شوند؟

اگر جواب «بلی» است پس فرد مورد نظر بهانه می‌گیرد. این بهانه‌ها معمولاً به خاطر منفی نگر بودن فرد است. در واقع به جای دیدن نیمه پُر لیوان، نیمه خالی را می‌بیند و نمی‌تواند از همان نیمه پر هم استفاده کند. نحوه برخورد با افراد منفی و سمی نیز به شما کمک می‌کند چگونه با افراد بهانه گیر رفتار کنید.

 

رفتار با افراد بهانه گیر

 

طی کردن از قبل

افراد بهانه گیر از هر چیزی می‌توانند بهانه بسازند و به قول معروف «مو را از ماست هم بیرون می‌کِشند»! بنابراین احتمال دارد بعد از انجام کار، هزاران ایراد از آن بگیرد و مجبور شوید دوباره آن کار را انجام دهید و به زحمت بیفتید. این اتفاق انرژی و زمان شما را هدر می‌دهد.

برای جلوگیری از این اتفاق، حتماً از قبل استانداردها را از او بپرسید و با هم به توافق برسید. به عنوان مثال برای چای دم کردن بپرسید که آیا غلیظ باشد یا روشن؟ حاوی هل و دارچین دوست دارد یا نه؟

البته در موضوعات مهم‌تر مانند همکاری در یک پروژه کاری که سرمایه گذار شوخی هم ندارد، بهتر است که قرارهای خود را با همکار و کارمندان مکتوب کنید و تبعات انجام ندادنش را مشخص کنید. شاید کارمند یا همکار شما کمال گرا باشد و کمال طلبی او تحویل پروژه را با تأخیر مواجه کند. برای چنین مواقعی چگونه همه چیز را از قبل طی می‌کنید؟

 

با فرد بهانه گیر چگونه رفتار کنیم؟

 

برنامه قبلی داشته باشیم

یکی از بهترین راهکارهای برخورد با افراد بهانه گیر، داشتن برنامه قبلی است. برای هر احتمالی یک برنامه قبلی داشته باشید و زمانی که با فرد بهانه گیر مواجه می‌شوید بدانید که چکار باید کنید. اگر اوضاع بحرانی شد، چکار کنیم؟ اگر اوضاع بر وفق مراد بود، چکار کنیم؟ به عنوان مثال اگر پروژه را زودتر از موعد تحویل دهیم و مدیر دستمزد را دیر پرداخت کند، اگر پروژه را دیر تحویل دهیم و مدیر بهانه جدید به دست بگیرد و… در هر حالت چکار باید کرد؟

در برخورد با افراد کمال گرا حتماً باید این روش را به کار گیرید در غیر این صورت منتظر بهانه‌های آن‌ها باشید.

 

طرز برخورد با افراد بهانه گیر

 

پل طلایی بسازیم

گاهی اوقات فرد بهانه گیر قصد دروغ گفتن ندارد و می‌خواهد یک حقیقت را پنهان کند، حقیقتی که گفتن آن به صلاح نباشد. در این مواقع بهتر است او را درک کنیم و به او فرصت دوباره دهیم. اصطلاحاً پُل طلایی برای او بسازیم.

 

رفتار با فرد بهانه گیر

 

خُب حالا الان چکار کنیم؟

اگر طناب را از دو طرف بکِشیم شکافته می‌شود، روابط ما هم به همین صورت است، لجبازی دو طرف می‌تواند رابطه را کاملاً از بین ببرد. در این مواقع که خواسته ما با طرف مقابل در جهت مخالف است، بهترین روش پرسیدن یک سؤال است «حالا با این شرایط چیکار کنیم؟». این سؤال به حدی تأثیرگذار است که مخاطب را خلع سلاح می‌کند و باعث می‌شود در تیم شما قرار بگیرد و راهکار مناسب ارائه دهد. همین نکته را در برخورد با افراد بهانه گیر به کار گیرید.

 

تکنیک های برخورد با افراد بهانه گیر

 

سخن آخر

در این مقاله با ۵ روش اصولی برخورد با افراد بهانه گیر آشنا شدیم. در انتها از نظرات و پیشنهادات شما خوشحال می‌شویم. اگر راهکار دیگر در نظر دارید، در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

 

4 راهکار برخورد با افراد بهانه گیر

روش درست و اصولی برخورد با افراد سطحی و غیر منطقی

راستش را بخواهید مثال‌های زیادی مد نظرم هست که تمایل دارم همین ابتدا مطرح کنم تا ببینیم که در طول شبانه روز چند بار برخورد با افراد سطحی و غیر منطقی داریم! از اخبار سیاسی و مذهبی گرفته تا حرف و حدیث‌هایی که نزدیکان و آشنایان برای یکدیگر نقل می‌کنند! اما ترجیح می‌دهم خودتان به خاطر آورید که کدام افراد از اطرافیانتان، این ویژگی را دارند؟ آیا تا کنون با استدلال‌های سطحی و غیر منطقی یا اخبار نادرست شما را آزار داده یا به دردسر انداخته‌اند؟

خیلی خوب یادم هست که پارسال بعد از جراحی بینی، هنگامی که به هوش آمدم حالت تهوع داشتم و سه بار حالم بد شد. وقتی این اتفاق را برای دخترخاله و یکی از دوستانم تعریف کردم، گفتند «وای… الان بخیه‌ها پاره شدن… خدا به دادت برسه»! خدا می‌داند که تا یک هفته از استرس مانند مرده‌های متحرک بودم و بعد از اینکه این موضوع را با پزشک خودم و چند متخصص دیگر در میان گذاشتم، فقط به من خندیدند و گفتند «یعنی میگی ما دکترا کارمون رو بلد نیستیم و اونا که دکتر نیستن بهتر از ما می‌دونن؟». من از اینکه حرف سطحی دیگران را زود پذیرفتم احساس تحقیر شدن کردم!

برخورد با افراد سطحی و غیر منطقی به ما کمک می‌کند تا به اشتباه و دردسر نیفتیم. از طرف دیگر با بحث‌های بیهوده آرامش و کارهای خود را مختل نکنیم. در ادامه ۷ تکنیک عالی برای این موقعیت معرفی کرده‌ایم. با ما همراه باشید.

 

نحوه برخورد با افراد سطحی و غیر منطقی

 

کدام دسته از افراد سطحی و غیر منطقی هستند؟

غیر منطقی بودن به شکل‌های مختلف در افراد مختلف ظاهر می‌شود و روش برخورد با افراد غیر منطقی با هر کدام فرق دارد. افراد غیر منطقی به صورت‌های زیر رفتار می‌کنند:

  • شما هر چقدر هم توضیح دهید، برداشت اشتباه خود را دارند و منظور اصلی شما را نمی‌پذیرند.
  • به حد و مرزهای شما احترام نمی‌گذارند و از به هم ریختن اعصاب و روان شما لذت می‌برند.
  • از دید شما به قضیه نگاه نمی‌کنند یا بهتر بگویم، خود را جای شما نمی‌گذارند بلکه دائم می‌گویند «چرا فلان کارو کردی؟… کاش این حرفو نمی‌زدی!… میتونستی فلان کار رو انجام بدی و… ». او می‌گوید «۹» و شما می‌گویید «۶»!
  • معمولاً دروغگوها برای دفاع از خود، هر استدلال سطحی و غیر منطقی را غنیمت می‌شمارند.
  • کاری می‌کنند که فقط جنبه‌های منفی زندگی خود را ببینید و افسرده شوید. در واقع باعث می‌شوند که نسبت به خودتان حس بدی پیدا کنید.
  • هر خبر غیر موثق و نامعتبر را باور می‌کنند و انتشار می‌دهند.
  • برای استدلال کردن حتی حرف‌های قبلی خود را هم نقض می‌کنند.
  • گاهی متوسل به ناسزا و توهین می‌شوند چون حرفی برای دفاع پیدا نمی‌کنند.

شک ندارم که حداقل یکبار در طول زندگی با یکی از این افراد مواجه شده‌اید. مراقب باشید که بازیچه آن‌ها نشوید و اجازه ندهید که افسار احساسات شما را در دست بگیرند. حتماً می‌پرسید «چطوری؟» در ادامه به ۷ روش برخورد با افراد سطحی و غیر منطقی را معرفی کرده‌ایم.

 

 

تا جای ممکن با آن‌ها وارد بحث نشویم!

به نظرتان کدام حالت بهتر است: اجازه دهیم دزد وارد خانه شود و سپس با آن مقابله کنیم یا اینکه از همان ابتدا جلوی ورود آن را بگیریم؟ قطعاً راه دوم! چرا؟ چون پیشگیری بهتر از درمان است و خسارت آن کمتر و راه برطرف کردن آن آسان‌تر است.

همین نکته را در برخورد با افراد غیر منطقی و سطحی به کار بگیرید و از همان ابتدا وارد بحث با آن‌ها نشوید. با این کار او را خلع سلاح می‌کنید و بهانه‌ای برای بازی کردن با روح و روان شما نخواهد داشت!

 

افراد سطحی و غیر منطقی

 

با حمله زیرکانه او را گیج کنید

این روش کمی بی‌رحمانه است اما باز هم یک راه حل مؤثر برای رهایی از چنگال افراد غیر منطقی است. سعی نکنید درباره موضوع اصلی، دلیل منطقی بیاورید و دل خودتان خوش نکنید که اینگونه روی او کم می‌شود! زیرک باشید و با حمله به یک موضوع دیگر، او را گیج کنید البته این کار را باید در لفافه و اصطلاحاً زیر آبی انجام دهید.

مثلاً اگر بحث بر سر این است که کدام رئیس جمهور قبلی بهتر بوده، خیلی زیرکانه به یکی از شکست‌های او در دوره ریاست جمهوری مورد نظرش اشاره کنید. با این کار شوکه می‌شود و از بحث فاصله می‌گیرد و از موضوع بیهوده قبل خارج می‌شوید.

 

در جمع او را به چالش بکشید (تو جمع گیرش بنداز)

یکی از بدترین نقطه ضعف‌های افراد سطحی و غیر منطقی، ابراز خود در جمع است چون خودش هم می‌داند افراد زیادی با او مخالف خواهند بود. از نقطه ضعف او به عنوان یک برگر برنده استفاده کنید! سعی کنید در جمع او را به چالش بیندازید. شما از طرف دیگران مورد حمایت قرار می‌گیرید و استدلال‌های غیر منطقی او مورد تمسخر و سرزنش دیگران واقع می‌شود.

افراد سطحی و غیر منطقی زمانی که کف گیرشان به ته دیگ می‌خورد، معمولاً مجبور می‌شوند دروغ بگویند. در مقاله روش برخورد با افراد دروغگو نیز گفته‌ایم که کمک می‌کند در این مواقع چگونه با او رفتار کنید.

 

با افراد سطحی و غیر منطقی چگونه رفتار کنیم

 

آب در هاون نکوبید و انرژی خود را هدر ندهید!

در برخورد با افراد سطحی و غیر منطقی، سعی کنید زیاد وارد بحث نشوید و حتی گاهی اوقات با یک جمله نشان دهید که متوجه صحبتش هستید تا خلع سلاح شود (دقت کنید گفتم متوجه نه موافق) و ادامه ندهد. افراد غیر منطقی از اینکه شما را در دام بیندازند و دائم به بازی بگیرند، لذت می‌برند بنابراین انرژی خود را هدر ندهید و از همان ابتدا در را بر روی آن‌ها ببندید.

 

طرز برخورد با افراد غیر منطقی

 

سوالات خوب بپرسید!

سؤالات خوب مانند سؤالات زیر:

  • از کجا مطمئنی درسته؟
  • کی بهت گفته؟
  • از ۰ تا ۱۰ چقدر بهش مطمئن هستی؟
  • چه گزینه دیگه‌ای هست؟

به عنوان مثال یکی از فامیل یا آشناها به ما می‌گوید:

او: دختر فلانی رفته خونه شوهرشو زده به نام خودش و شوهرشو بیرون کرده

ما: کی گفته؟

او: دوستش بهم گفت.

ما: چقدر به دوستش مطمئنی از ۰ تا ۱۰؟

او: ۱۰ ساله میشناسمش و دروغ ازش نشنیدم!

ما: شاید از روی حسادت میگه و میخواد بنده خدا رو تخریب کنه! هوم؟ تو که نیتشو نمی‌دونی!

او: محو شدن در افق….

کتاب پرسیدن سوال های به جا، نحوه پرسیدن سوال‌های درست و هوشمندانه را مطرح می‌کند.

 

تکنیک های برخورد با افراد سطحی و غیر منطقی

 

زمان مناسب تمام کردن بحث را تشخیص دهید!

این روش برخورد با افراد سطحی و غیر منطقی زمانی کاربرد دارد که طرف مقابل به هیچ صراطی مستقیم نمی‌شود و دست از ناله یا موج منفی دادن، بر نمی‌دارد! سعی کنید با یک جمله مناسب نشان دهید که زمان مکالمه تمام شده است. در مقاله برخورد با افراد منفی، راهکارهای مربوطه را معرفی کرده‌ایم. حتماً بخوانید چرا که اکثر افراد سطحی و غیر منطقی، افراد منفی هستند.

 

چگونه با افراد سطحی و غیر منطقی برخورد کنیم

 

استفاده از «ما» به جای «من» و «شما»

یکی از تکنیک‌های هوش کلامی، تیم سازی است و کلمه کلیدی آن هم ضمیر «ما» است. یعنی به جای استفاده از ضمیر «تو» یا «شما»، مخاطب و خودمان را در یک تیم بنشانیم. مثلاً به جای اینکه بگوییم «تو اگه این کارو کنی فلان میشه»، بگوییم «اگه ما این کار رو کنیم فلان میشه». با این کار مخاطب ما را علیه خودش نمی‌بیند بلکه کنار خود می‌بیند و بهتر حرف ما را می‌پذیرد.

 

سخن آخر…

در این مقاله با ۷ تکنیک برخورد با افراد سطحی و غیر منطقی آشنا شدیم. امیدوارم برای شما مفید واقع شود. نظرات و پیشنهادات خود را در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید.

۱۰ برخورد با افراد پر حرف

به شخصه بارها و بارها با افراد پر حرف مواجه شده‌ام و هر بار زمان و انرژی‌ام هدر رفت و تنها چیزی که برای خودم باقی ماند، سرزنش و استرس بابت کارهای عقب افتاده‌ام بود! شما تا کنون با افراد پر حرف مواجه شده‌اید؟ و ندانید چطور از دست او فرار کنید و دائم به ساعت گوشی خود نگاه کنید و حرص بخورید؟ برخورد با افراد پرحرف یکی از مهارت‌هایی است که در این مواقع به کمک می‌آید.

افراد پر حرف معمولاً از روی عادت پرحرفی می‌کنند و قصد آزار ندارند اما ما هم وقت و انرژی خود را از سر راه نیاورده‌ایم (کمی عصبانی هستم 😊)! اگر همکارمان پرحرفی کند و وقت ما را بگیرد، در نهایت خودمان مسئول کم کاری در مقابل مدیر هستیم! اگر زیاد پشت تلفن صحبت کنیم و حواسمان به مشتری نباشد، مشتری می‌رود و خودمان از درآمد می‌افتیم و… .

برخورد با افراد پر حرف یکی دیگر از مجموعه مهارت‌های مدیریت افراد بدقلق است که در ادامه ۹ مورد از مؤثرترین آن‌ها را آورده‌ایم. بخوانید و استفاده کنید و از این پس نگران مواجه شدن با این افراد نباشید!

 

از اول بگوییم که محدودیت زمانی داریم!

ای کاش این راه حل را زودتر می‌دانستم و خود استفاده می‌کردم! یکی از بهترین این است که رُک و پوست کَنده از ابتدا به مخاطب بگویم محدودیت زمانی داریم. مثلاً دوستتان به شما زنگ می‎زند و عجله هم دارید، می‌توانید بگویید:

شما: چقدر خوشحال شدم صدات رو شنیدم. من چون جایی کار دارم نمی‌تونم بیشتر از یک ربع صحبت کنم.

بعد از یک ربع خیلی دوستانه بگویید: فلانی جان من باید برم دیگه… کار دارم… ممنون تماس گرفتی.

به همین راحتی!

حتی در صحبت‌های حضوری هم می‌توانید این روش را استفاده کنید و محدودیتی ندارد. مزیت این روش آن است که از ابتدا اتمام حجت کرده‌اید و جای ناراحتی و دلخوری باقی نمی‌ماند.

 

محدودیت زمانی را یادآوری کنیم!

یکی از روش‌های برخورد با افراد پر حرف این است که محدودیت زمانی را یادآوری کنیم چون آنقدر غرق صحبت کردن می‌شوند که یادشان می‌رود چقدر صحبت کرده‌اند و فکر می‌کنند هنوز هم کم حرف زده‌اند! میان کلام او خیلی مؤدبانه محدودیت زمانی را یادآوری کنیم:

«خانم/ آقای فلانی چون بهتون گفته بودم ۱ ربع دیگه، الان تموم شده. اگر اجازه بدین بریم سر بحث اصلی»!

گاهی اوقات افراد منفی باف آنقدر از شرایط ناله و شکایت می‌کنند که با این روش هم می‌توان آن‌ها را مدیریت کرد. البته در مقاله نحوه رفتار با افراد منفی باف، روش‌های برخورد با آن‌ها را کامل توضیح داده‌ایم.

 

نحوه برخورد با افراد پر حرف

 

موضوع صحبت را عوض کنیم با کلمات انتهایی!

اگر فکر می‌کنیم رُک بودن کمی برایتان سخت است یا صلاح نمی‌دانید که مستقیماً محدودیت زمانی مشخص کنید، سعی کنید موضوع صحبت را تغییر دهید و کنترل گفتگو را در دست بگیرید. یکی از بهترین روش‌ها برای عوض کردن موضوع گفتگو، استفاده از کلمات انتهای مخاطب است. مثلاً اگر گفت «…. آره داشتم پنیر داخل لقمه میذاشتم که… » شما هم سریع شیرجه بزنید و کلمه پنیر یا لقمه را بردارید و بلافاصله با یک جمله که این کلمات در آن هست، صحبت او را تمام کنید و وارد بحث دیگری شوید!

مخاطب: آره داشتم می‌گفتم بعد از اینکه رفتیم خونه فلانی، فلانی رو دیدم و چقدرم پوز می‌داد… یه ساعت طلا خریده بود…

شما: گفتی ساعت… یادم افتاد الان باید برم فلان جا… عزیزم زیاد با فلانی نَگَرد که با حرفاش حالت بد نشه… منم برم دیگه.

 

کنترل پر حرفی مخاطب

 

با سوال مناسب هدایتش کنیم!

در گفتگو، طرفی قدرت بیشتر دارد که سؤال می‌پرسد و بیشتر گوش می‌دهد!

یکی از روش‌های برخورد با افراد پر حرف، پرسیدن سؤال مناسب است. شما با سؤال کردن می‌توانید کنترل مکالمه را در دست بگیرید و مخاطب را به جهت مورد نظر خود سوق دهید. البته باید سؤالی بپرسید که باعث شود مخاطب کمتر صحبت کند نه اینکه تازه به یادش آورید که پارسال عید نوروز کجا رفته بود و دوباره از نو شروع کند به داستان تعریف کردن!

سوالات باز که مخاطب برای جواب دادن نیاز به توضیح دارد، نپرسید. با دو سؤال بسته می‌توانید مخاطب را وارد یک گود دیگر کنید و بعد از آن سریع مکالمه را تمام کنید.

سؤال اشتباه: حالا چرا رفتی اونجا؟ چی شد که رفتی؟

سؤال مناسب: رفتی اونجا؟ تنها بودی؟ خب اشکال نداره حالا الان زیاد بهش فکر نکن دیگه (و تمام).

دقت کنید که بعد از دو سؤال بسته، چطور موضوع مکالمه را بستیم.

 

برخورد با افراد پر حرف

 

تعارفش را رد نکنیم!

گاهی اوقات افراد پر حرف بعد از اینکه خودشان هم از حرف زدن خسته می‌شوند، می‌گویند «ببخشید تروخدا… وقتتون گرفتم… سرتون رو درد آوردم… ». در این مواقع بهترین فرصت برای قطع گفتگو است. البته از آنجایی که ما ایرانی‌ها به شدت تعارفی هستیم ممکن است در رودربایستی بیفتیم و اصلاً به روی مبارک خودمان نیاوریم. اما تعارف زورکی و رودربایستی فقط باعث دلخوری می‌شود.

در این مواقع نگویید «نه، خواهش می‌کنم»! بگویید «من عذرخواهی میکنم… چون یه کاری دارم باید برم. نمیتونم صحبت کنم». با این کار نه وقت خودتان گرفته می‌شود و نه از طرف مقابل دلخور می‌شوید که وقتتان را گرفته است.

 

 

از قطع حرف‌هایش نترسیم!

گاهی اوقات آخرین راه تنها راه است! اگر مخاطب دائم در حال صحبت کردن بود و حتی فرصت نفس کشیدن نه به خودش و نه به ما نداد، هیچ اشکالی ندارد که کلامش را قطع کنیم. البته شاید بعضی از افراد زود رنج باشند و ناراحت شوند، بهتر است با ملایمت و ادب این کار را انجام دهیم. تا کنون چنین تجربه‌ای داشته‌اید؟

 

روش رفتار با افراد پر حرف

 

شنونده خوبی برای حرف‌هایش نباشیم!

یکی از روش‌های برخورد با افراد پر حرف این است که شنونده خوبی برای حرف‌هایشان نباشیم!

در مقاله‌های دیگر از سایت، بارها به گوش دادن فعالانه تاکید کرده‌ایم و گفته‌ایم اگر می‌خواهیم فردی به صحبت کردن و ادامه ارتباط با ما علاقمند شود، با گوش دادن دلش را به دست آوریم. اما این بار می‌گوییم شنونده خوبی نباشید! اگر به فرد پر حرف با علاقه گوش دهید، راغب می‌شود بیشتر صحبت کند! آیا این چیزی است که شما می‌خواهید؟ قطعاً نه!

در مقاله گوش دادن فعالانه به تکنیک‌های آن اشاره کرده‌ایم و شما دقیقاً باید برعکس عمل کنید. یعنی ارتباط چشمی خوب نداشته باشید، دائم به ساعت نگاه کنید، تأیید نکنید و… .

 

طرز برخورد با افراد پر حرف

 

حد و مرز مشخص کنیم!

آنقدر بابت این موضوع از یکی از همکارانم ضربه خورده‌ام که اگر بخواهم برایتان تعریف کنم، باید تا فردا من بنویسم و شما هم تا فردا بخوانید! فقط در همین حد بگویم که آنقدر به پر حرفی‌های همکارم در رابطه با مسائل خانوادگی‌ و مشکلات مالی‌اش گوش دادم که ساکت بودن من او را دچار سوء تفاهم کرد. طوری که در محیط کار تمرکز من را مختل می‌کرد و تمایلم را به کار از دست داده بودم. از طرفی دائم به بنده القا می‌کرد که باید برای حل مشکلات مالی‌اش به او کمک کنم گویا وظیفه‌ام بود! در نهایت با لطف خدا و برنامه ریزی مدیر، توانستم خود را از او جدا و دور کنم.

سعی کنیم در روابطمان حد و مرز مشخص کنیم تا هر دو طرف در امنیت و آرامش زندگی کنیم ضمن اینکه بعدها به اختلاف و کدورت منجر نشود.

 

روش برخورد با افراد پر حرف

 

کمی مهربان باشیم!

تا اینجا تکنیک‌های مختلف برای برخورد با افراد پر حرف معرفی کردیم. اما شاید بهتر باشد گاهی اوقات مهربان باشیم و بگذاریم طرف مقابل حرف‌هایش را بزند. این نکته در روابط بلند مدت مثلاً خانواده خیلی اهمیت دارد و در واقع وظیفه ما محسوب می‌شود.

 

مهربانی با فرد پر حرف

 

سخن آخر

نوش جانتان! با ۹ تکنیک اصولی و حرفه‌ای برخورد با افراد پر حرف آشنا شده‌اید. امیدوارم که برای شما مفید واقع شود. اگر پیشنهاد و نظر یا انتقاد هم دارید، در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

 

بهترین روش برخورد با افراد کمال گرا چیست؟

کدام افراد در زندگی شما کمال گرا هستند که دائم از کارهای شما ایراد می‌گیرند و تحمل کوچکترین نقص را ندارند؟ شاید خودتان هم کمال گرا باشید! سه ماه پیش به یک پزشک جراح بینی مراجعه کردم که بسیار با تجربه هستند. بینی من به دلیل جراحی قبلی دچار مسائل تنفسی و ظاهری شده است و در حضور ایشان دائم نسبت به ظاهر بینی‌ام حساسیت نشان می‌دادم. ایشان از اینکه بعد از ترمیم دوباره ایراد بگیرم، ترسیدند و گفتند «من بینی شما رو عمل نمی‌کنم… شما مشکل ذهنی داری نه تنفسی»! در حالی که پزشکان دیگر این مشکل بنده را تایید کردند و هر موقع تنفسم سخت می‌شود جمله ایشان من را آتش می‌زند. لطفاً شما این روش برخورد با افراد کمال گرا را نداشته باشید!

افراد کمال گرا می‌توانند هم باعث آزار و ضرر ما شوند هم می‌توانند به رشد ما کمک کنند. این موضوع به نحوه برخورد ما با افراد کمال گرا بستگی دارد. مثلاً اگر مدیر کمال گرا دارید، شاید از سخت گیری‌های او کلافه شوید اما مطمئن باشید در صورت رفتار درست و حرفه‌ای با او، خودتان در کارتان خبره‌تر می‌شوید. والدین کمال گرا هم همینطور یا همسر کمال گرا!

در ادامه روش برخورد با افراد کمال گرا را آورده‌ایم که با استفاده از آن‌ها جلوی آزارهای این افراد را می‌گیرید و آرامش و آزادی بیشتری در روابط خود خواهید داشت.

 

با افراد کمال گرا چگونه رفتار کنیم

 

نشانه‌های فرد کمال گرا

قبل از هرگونه برخورد با افراد کمال گرا، باید ابتدا آن‌ها را بشناسیم. شاید فردی کمال گرا نباشد و حساسیت او کاملاً منطقی و به جا باشد، در این صورت نباید به او برچسب کمال گرا بزنیم. افراد کمال گرا ویژگی‌ها و رفتارهای زیر را دارند:

  • سلطه جو است و می‌خواهد همه وفق مراد او رفتار کنند.
  • تایید دیگران برای او از نان شب واجب‌تر است و مغرور و خودشیفته به نظر می‌رسد.
  • تفکر سفید و سیاه دارد، یا همه چیز باید دقیقاً درست باشد یا هیچی نباشد!
  • معمولاً از کلمات منفی استفاده می‌کند.
  • در برخورد با مسائل مختلف انعطاف پذیر نیست.
  • به همه چیز بی اعتماد است.
  • بحث کردن با او فایده ندارد چون عصبی است.

این رفتار ریشه در باورهای فرد کمال گرا دارد، او باور دارد:

  • در حیطه کاری خودم حرف اول را بزنم و بهترین باشم.
  • زیباتر و بالاتر از اطرافیانم باشم تا فقط به من توجه کنند.
  • از همه پولدارتر باشم.
  • اندامم بی نقص و جذاب باشد.
  • باید کارهایم را دقیقاً طبق برنامه و به بهترین شکل ممکن انجام دهم.
  • دیگران تحت کنترل من باشند و حرف‌های من را اجرا کنند.
  • باید بهترین همسر را انتخاب کنم تا دیگران همیشه تحسینم کنند.

این افراد همیشه با خودشان در جنگ هستند و تحمل کوچکترین نقص را ندارند. اکثر اوقات مضطرب و نگرانند و اگر از آن‌ها بپرسید می‌گویند «یک روز هم آرامش و دل خوش ندارم»! مراقب باشید که منفی بافی‌های آن‌ها به شما آسیب نرساند. در مقاله چگونه با افراد منفی رفتار کنیم، روش‌های لازم را گفته‌ایم.

 

ویژگی های فرد کمال گرا

 

چرا کمال گرا می‌شویم؟

مهم‌ترین عامل کمال گرایی ما خانواده ماست که به شکل‌های زیر بذر کمال گرایی را در وجود را رشد می‌دهد:

 

مقایسه با فرزندان دیگر

اگر می‌خواهید فردی را نسبت به خودتان کینه‌ای کنید، او را با دیگران مقایسه کنید و دائم تحقیرش کنید. بعضی از فرزندان به خاطر مقایسه‌های والدین، مجبور می‌شوند به کمال گرایی روی بیاورند و کارهای خود را بی نقص انجام دهند تا خود را به والدین ثابت کنند. در چه موردی این تجربه را داشته‌اید؟

تنبیه کردن فرزندان

هیچ فردی از تنبیه شدن خوشحال نمی‌شود و برای اینکه تنبیه نشود، سعی می‌کند بهتر از قبل کارش را انجام دهد. والدینی که سر هر موضوعی، فرزندان خود را تنبیه می‌کنند لطفاً گوش به زنگ باشند! فرزندان مجبور می‌شوند به کمال گرایی روی بیاورند و کار خود را بی نقص انجام دهند تا تنبیه نشوند. این خصلت در آینده فرزند شما را از پیشرفت عقب می‌اندازد و خودتان بیشتر از هر کسی پشیمان می‌شوید.

 

وجود فضای رقابتی

فرق گذاشتن بین فرزندان و ایجاد یک فضای رقابتی، باعث می‌شود فرزندان کمال گرا شوند. چرا؟ چون برای تایید گرفتن از پدر و مادر و جلو زدن از خواهر یا برادر خود، هر کاری را با تمام جزئیات و کامل انجام دهند.

 

محیط مدرسه و دوستان

بنده با اینکه معلم هستم، اعتقاد دارم مدرسه‌ها و سیستم آموزشی ما بیشتر شبیه کوره استعداد سوزی است تا جایی برای شکوفایی استعدادها! دانش آموزان سعی می‌کنند در همه درس‌ها، خط به خط کتاب را حفظ کنند و در رقابت با هم کلاسی‌ها، دائماً کمال گرایی خود را تشدید می‌کنند.

 

چرا کمال گرا می‌شویم

 

روش‌های برخورد با افراد کمال گرا

یک جمله معروف وجود دارد:

عصبانی شدن یعنی تنبیه خود بخاطر اشتباه دیگران!

در جواب به این سوال که چگونه با افراد کمال گرا رفتار کنیم، باید بدانیم که عصبانی شدن و بحث کردن هیچ فایده‌ای ندارد و تنها وقت و آرامش خود را از دست می‌دهیم. راهکارهایی که در ادامه معرفی کرده‌ایم، کمک می‌کند در برخورد با کمال گراها، کنترل بیشتری داشته باشید و برای خود سپر بسازید.

 

تعیین استاندارد از قبل

جنگ اول بِه از صلح آخر. قبل از انجام هر کاری، از فرد کمال گرا بپرسید که چه استانداردهایی دارد و می‌خواهد کار مورد نظر چطوری انجام شود. با این روش می‌دانید که چه کاری باید انجام دهید تا او ایراد نگیرد. در انتها استانداردهای او عملی شده و جای بحثی باقی نمی‌ماند.

مثلاً برای دم کردن چایی، بپرسید چایی پُر رنگ دوست دارد یا کم رنگ؟ عطردار می‌نوشد یا نه؟ لیوانی یا فنجان؟

 

روش برخورد با افراد کمال گرا

 

تقسیم وظایف و مسئولیت

در برخورد با افراد کمال گرا، بهتر است نقش‌ها و مسئولیت‌ها را از همان ابتدا مشخص کنید. چرا که گاهی اوقات فرد در جزئیاتی دخالت می‌کند که ارتباطی با او ندارد. به عنوان مثال مدیر مدرسه وظیفه ندارد به معلم روش تدریس خاصی را تحمیل کند چرا که معلم به آن درس مسلط‌تر است و بهتر می‌داند چکار کند.

 

نحوه برخورد با افراد کمال گرا

 

حد تعادل و به نفع هر دو

در برخورد با افراد کمال گرا، حد میانه را در نظر بگیرید که نه سیخ بسوزد نه کباب! با این کار هر دو طرف به خواسته می‌رسند و جای بحثی باقی نمی‌ماند. مثلاً اگر شما می‌خواهید ساعت ۱۰ شب بخوابید اما همسرتان ساعت ۱۲ می‌خوابد، می‌توانید ساعت ۱۱ را برای خاموشی پیشنهاد دهید که هر دو اذیت نشوید.

 

طرز برخورد با افراد کمال گرا

 

برنامه داشتن برای تمام احتمالات

نگرانی و سخت‌گیری‌های افراد کمال گرا دقیقاً به خاطر اتفاقاتی است که در آینده رخ می‌دهند و خلاف میل و انتظار او نیست. ممکن است کاری را به شما سپرده باشد و اگر نتیجه کار به اندازه ۱ درصد هم مورد قبولش نباشد، به تمام احتمالات خوب فکر کنید و برای هر کدام راه حل پیدا کنید. البته این برنامه ریزی را با خود فرد در میان بگذارید که بعدها دوباره زمان و انرژی خود را برای توضیح دادن هدر ندهید.

این مطلب را نیز بخوانید: روش برخورد با افراد دروغگو

 

با فرد کمال گرا چگونه برخورد کنیم

 

مثبت صحبت کنید

یک نکته را باید در برخورد با افراد کمال گرا رعایت کنیم در غیر این صورت خودمان را دو دستی در باتلاق می‌اندازیم که هر چقدر دست و پا بزنیم، شرایط بدتر می‌شود. با افراد کمال گرا منفی صحبت نکنید، مثلا نگویید:

  • تو هم همیشه ایراد میگیری
  • از دستت خسته شدم کلافم کردی
  • چقدر غُر میزنی
  • همینه که هست میخوای بخواه نمیخوای هم نخواه
  • من هرکاری کنم باز تو ایراد میگیری
  • همه چیزو بی نقص میخوای
  • و…

حال که نباید اینطور بگوییم پس چگونه باید با افراد کمال گرا رفتار کنیم؟ تنها کافیست از او سؤالات درست بپرسیم که نیاز اصلی او را پیدا کنیم و دوباره کار را مطابق میل او انجام دهیم. حتی می‌توانیم دو نفره کار را پیش ببریم که خودش هم در جریان قرار بگیرد. اگر هم انتقاد می‌کنیم، انتقاد سازنده کنیم.

 

تکنیک های برخورد با فرد کمال گرا

 

کنترل خود

ما انسان‌ها موجودات اجتماعی هستیم و برای بقای خود باید با آدم‌های دیگر ارتباط بگیریم. در غیر این صورت اجداد ما در همان غارها می‌مانند و احتمالاً الان ما هم نبودیم که این مقاله را بخوانیم! ارتباط با آدم‌ها چالش‌های خودش را هم دارد، مثلاً همین افراد کمال گرا، اما شاید بهتر باشد نکات مثبت او را هم ببینیم.

افراد کمال گرا دقیق هستند و شاید جزئیاتی به چشم شما نیاید اما تذکر آن‌ها به بهتر شدن شما کمک کند. از طرفی اگر کاری را به او بسپارید، کامل و دقیق انجام می‌دهد. می‌بینید آنقدرها هم غیر قابل تحمل نیستند.

 

ارتباط با فرد کمال گرا

 

اجتناب از مقایسه

مقایسه منفی یکی از ابزارهای کُشنده در هر ارتباطی است به خصوص در برخورد با افراد کمال گرا! فرد کمال گرا در حالت عادی هم به دنبال تأیید دیگران است و اگر ما با مقایسه کردن، او را زیر سوال ببریم، راه را برای خورد کردن اعصاب خودمان فراهم کرده‌ایم! تا جای امکان از مقایسه منفی بپرهیزید.

گاهی اوقات با حسن جویی می‌توانید فرد کمال گرا را خلع سلاح کنید طوری که خودش را باور کند و از کمال گرایی خود فاصله بگیرد.

 

نقطه ضعف فرد کمال گرا

 

سپردن کارهای مناسب به کمال گرایان

افراد کمال گرا برای کارهایی که به جزئیات و اطلاعات زیاد نیاز دارد، عالی هستند. معمولاً کارهایی که محدودیت زمانی دارند یا آنقدر پیچیده نیستند که زمان زیادی بگیرند را به این افراد محول نکنید چرا که آنقدر غرق جزئیات می‌شوند که امکان دارد به موقع به نتیجه نرسید! کارهایی که نیاز به تحلیل و تهیه نمودار دارند شغل مناسب با افراد کمال گرا است.

 

شغل مناسب با افراد کمال گرا

 

بگویید که اشتباه کردن چیز بدی نیست

در برخورد با افراد کمال گرا، کمک کنید که اشتباه خود را بپذیرد و دائم خودش را سرزنش نکند. فرد کمال گرا دوست دارد کارش بی عیب و نقص باشد و هر گونه اشتباه مانند خاری در چشمان اوست. اما واقعیت این است که هیچ کاری بدون اشتباه و خطا نیست! اشتباه کردن بخشی از زندگی ماست تا یاد بگیریم. اگر جرأت اشتباه کردن نداشتیم الان در این جایگاه نبودیم.

 

رفتار با فرد کمال گرا

 

کمک کنید نیمه پر لیوان را ببیند

معمولاً ذهن ما روی نیازهای برآورده نشده بیشتر تمرکز می‌کند در واقع نیمه خالی لیوان را بیشتر می‌بیند تا نیمه پُر! مثلاً از کودکی اگر از نمره ۱۵ به ۱۸ می‌رسیدیم باز هم پدر و مادر ما را سرزنش می‌کردند که چرا ۲۰ نشدی؟! در صورتی که ۳ نمره پیشرفت داشتیم! بهترین نحوه برخورد با افراد کمال گرا این است که کمک کنید جنبه‌های مثبت را هم ببیند.

 

کمک به فرد کمال گرا

 

برخورد با همسر کمال گرا

ازدواج با فرد کمال گرا چالش‌های زیادی دارد و اگر روش برخورد با همسر کمال گرا را ندانیم، زندگی برای ما مانند شکنجه گاه می‌شود. در روابط عاطفی، عشق و گذشت حرف اول را می‌زند و باید صبور باشید در عین حال نیز با تکنیک‌هایی که معرفی کردیم، می‌توانید این چالش را به خوبی مدیریت کند.

 

بهترین روش برخورد با افراد کمال گرا

افراد کمال گرا جزو افراد بدقلق هستند که باید بدانیم با آن‌ها چطور رفتار کنیم. در این مقاله ۱۰ روش مؤثر را معرفی کردیم. اگر پیشنهاد یا نظری دارید با ما به اشتراک بگذارید.

روش برخورد با افراد منفی و سمی

افراد منفی همه جا هستند و مانند سم به زندگی ما نفوذ می‌کنند. ما باید روش برخورد با افراد منفی را بدانیم در غیر این صورت آرامش و پیشرفت خودمان را از دست می‌دهیم. دیروز قراری که با یک خانم داشتم را قطع کردم. قرار بود با دختر ایشان در سه درس تخصصی گسسته، فیزیک و هندسه تدریس خصوصی داشته باشم. به من اعتماد داشت چون دختر بزرگش هم با تدریس من قبول شد. اما این خانم بسیار منفی بودند، دائم غر می‌زدند، در برنامه ریزی و روش من دخالت می‌کردند، پول کم پرداخت می‌کردند و تمام انرژی و زمان من را هدر می‌دادند. متوجه شدم که ادامه دادن تنها به قیمت آرامش، زمان و اعتبار خودم تمام می‌شود. بنابراین آب پاکی را روی دست ایشان ریختم و گفتم «برای تدریس دخترتون به فکر معلم دیگه‌ای باشین» و تمام!

شما هم با چنین افرادی مواجه شده‌اید؟ آدم‌های منفی و سمی به شکل‌های مختلف در زندگی ما وارد می‌شوند و آرامش، امید، انگیزه و پیشرفت ما را می‌خورند. خیلی مراقب باشید و بدانید چطور با آن‌ها رفتار کنید. در ادامه ۷ روش برخورد با افرد منفی را آورده‌ایم که کمک می‌کنند در برابر این افراد واکسینه شوید و اجازه ندهید که حال شما را خراب کنند. با ما همراه باشید.

 

برخورد با افراد بد بین

 

ویژگی افراد منفی

افراد منفی ظاهر عجیب و غریبی ندارند و مثل من و شما آدم هستند اما رفتارهای خاصی دارند که باعث می‌شود حال ما نسبت به خودمان و زندگی بد شود. این افراد:

  • همیشه نگران هستند و انتظار بدترین نتیجه ممکن را دارند. مثلاً فردی که هیچ وقت غذای بیرون نمی‌خورد چون از مسموم و بستری شدن در بیمارستان می‌ترسد!
  • برای دیگران تعیین تکلیف می‌کنند مثلاً «تو باید میرفتی پزشکی می‌خوندی… از همون اول چرا نرفتی تربیت معلم که الان حقوق بگیر بودی و بیمه داشتی… به نظرم رشته معماری برات بهتر از کامپیوتر بود… اصلاً برو ازدواج کن…».
  • انتقاد پذیر نیستند و حتی اگر از آن‌ها حُسن جویی و تمجید کنیم باز هم ناراحت می‌شوند و منظور ما را بد برداشت می‌کنند.
  • پیگیر اخبار منفی هستند و همیشه اخبار منفی ابلاغ می‌کنند مثلاً فلان جا سیل آمده، سه نفر در یک درگیری کشته شدند، دزد فلان خانه را سرقت کرده و… . شنیدن و دیدن اخبار منفی ناخودآگاه ما را افسرده و ناامید می‌کند.
  • از خارج شدن از منطقه امن هراس دارند و نمی‌خواهند با ترس‌ها و چالش‌ها رو به رو شوند. همیشه می‌ترسند موفق نشوند و از عهده حل مسائل برنیایند.
  • همیشه افراد دیگر شاکی هستند و غُر می‌زنند. از رئیس بداخلاق و پدر و مادر سخت گیر، همسر خود شکایت دارند و اراده و کم همتی خود را نمی‌بینند.

این افراد سمی هستند و نه تنها به شما بلکه به خودشان هم آسیب می‌رسانند، بهتر است روش برخورد با افراد منفی را مسلط باشید که هم زندگی خود را کنترل کنید هم کمکی برای بهتر شدن حال آن‌ها باشید.

 

ویژگی های افراد منفی گرا

 

چگونه با افراد منفی و سمی رفتار کنیم؟

بعضی از افراد منفی فقط به دنبال یک نفر هستند که حال بد خود را به او انتقال دهند و حال خودشان بهتر شود. تصور کنید که کیسه زباله خود را بیاورند و در خانه شما بگذارند تا خودشان از شر بوی آن خلاص شوند در حالی که خانه شما آلوده می‌شود! به نظرتان این کار درست است؟ نه هرگز. نه خودمان این کار را کنیم و نه اجازه دهیم دیگران این کار را کنند. البته روش برخورد با افراد منفی، پرخاشگری و مشاجره نیست. حتماً می‌پرسید پس چکار کنیم؟ من هم می‌گویم ادامه مقاله را باد دقت بخوانید:

 

با افراد منفی و سمی چگونه رفتار کنیم

 

دوری از افراد منفی باف

الان که در حال نوشتن این مقاله هستم، ارتباطم را با یکی از نزدیکانم قطع کردم چرا که دائم از ازدواج و جهیزیه صحبت می‌کرد و کاملاً با اهداف من مغایرت داشت، ضمن اینکه در یکی از مهم‌ترین تصمیم‌گیری‌های زندگی‌ام با حرف‌های او به دردسر افتادم که هنوز پیگیر رفع آن هستم. از افراد منفی و سمی دوری کنید. عمر ما آنقدر طولانی نیست که بگوییم «عیب نداره این ۷۰ سال رو تلف کنیم و ۱۲۰ سال بعد رو درستش کنیم»!

 

دوری کردن از افراد منفی و سمی

 

موضوع را عوض کنید

حذف آدمهای منفی همیشه امکان پذیر نیست، شاید فرد مورد نظر از خانواده شما باشد و نتوانید او را کامل حذف کنید. در این مواقع بهترین روش برخورد با افراد منفی، این است که هر موقع لب به منفی بافی گشود، بحث را عوض کنید. البته عوض کردن موضوع گفتگو در این مواقع ممکن است باعث ناراحتی مخاطب شود. بهتر است ابتدا با او همدلی کنید سپس جهت صحبت را تغییر دهید. مثلاً بگویید «می‌فهممت واقعاً سخته… راستی پروژه جدیدت رو تبریک میگم خیلی خوب گرفتیشا…».

 

تغییر موضوع گفتگو

 

به اندازه دلسوزی کنید

روش برخورد با افراد منفی به معنی بد رفتاری نیست، شاید بهتر باشد گاهی اوقات با آن‌ها همدردی کنید و کمک حالشان باشید البته تا جایی که به خودتان لطمه‌ای وارد نشود. به این فکر کنیم که شاید روزی خودمان هم به همدلی آن‌ها نیاز داشته باشیم و با محبت امروزمان می‌توانیم محبت برای فردای خودمان ذخیره کنیم.

 

روش برخورد با افراد منفی و سمی

 

سیستم پشتیبان برای خود بسازید

بعضی از افراد منفی به دلیل کمبودهایی که در گذشته داشتند، دائم می‌خواهند خود را بالاتر و بهتر از بقیه نشان دهند و کار بقیه را بی‌ارزش جلوه کنند. برای خودم بارها پیش آمده که یکی از نزدیکانم مرا با سایر دخترهای فامیل مقایسه می‌کند و می‌گوید «یاد بگیر اونا ازدواج کردن و سر و سامان گرفتند… اما تو هنوز مجردی». در حالی که من تحصیلاتم را ادامه دادم و به دانشگاه رفتم و اکنون شاغل هستم چون باور داشتم که می‌توانم زندگی متفاوت‌تر و بهتری برای خودم بسازم.

چیزی که ما را در مسیر رسیدن به اهداف نگه می‌دارد، باورهای ماست و یکی از بهترین چیزهایی که باور ما را تقویت می‌کند، مرور دستاوردها و افتخارات گذشته است. مثلاً زمانی که بازار اوضاع خوبی ندارد، ناامید نشوید و به این فکر کنید در گذشته در چه روزهای سختی چه کارهایی کردید که باعث شد درآمد بیشتری داشته باشید. لوح‌ها، تقدیرنامه‌ها، جایزه‌ها، پیام تبریک دوستان و… هر کدام می‌توان سیستم پشتیبان برای شما باشند.

 

روش های برخورد با افراد سمی

 

کی باید کوتاه بیایید؟

شاید گاهی اوقات بهتر باشد که کوتاه بیاییم اما چه موقع این روش برخورد با افراد منفی، درست است؟ به عبارت دیگر از کجا بفهمیم که چه موقع باید این کار را انجام دهیم؟

  • آیا دوباره این آدم را می‌بینم یا نه؟
  • آیا ممکن است باز هم این موضوع تکرار شود یا نه؟
  • خودم به او تذکر دهم بهتر است یا فرد دیگری تذکر دهد؟
  • عمداً این رفتار را دارد یا سهواً؟
  • آیا اصلاً امکان تغییر وجود دارد یا نه؟

 

کوتاه آمدن در برابر افراد منفی

 

از انتقاد شنیدن نترسید

دوری از آدمهای انرژی منفی همیشه هم بد نیست و می‌تواند دید ما را نسبت به نکاتی که توجه نداشتیم، باز کند. از انتقاد این افراد نترسید و از انتقاد آن‌ها استقبال کنید شاید جایی نکته‌ای در کارها و رفتارتان هست که خودتان خبر ندارید اما از زبان فرد دیگری بشنوید و آن را اصلاح کنید.

 

انتقاد افراد منفی

 

دعوت به مسئولیت پذیری

شاید بهتر باشد به مخاطب یادآوری کنیم که نشستن و غر زدن هیچ فایده‌ای ندارد و باید مسئولیت کار خودش را بپذیرد. مثلاً اینکه «رئیسم بداخلاقه… همسرم لجبازه… فلان مریضی رو گرفتم… تو سرمایه گذاری شکست خوردم» به او یادآوری کنیم که خودش این انتخاب‌ها را کرده و الان باید راه حل مناسبی پیدا کند.

 

تکنیک برخورد با افراد منفی

 

بهترین روش برخورد با افراد بدقلق

افراد منفی همیشه و همه جا هستند و باعث می‌شوند که حال ما نسبت به خودمان و زندگی‌مان بد شود. از افراد سمی باید دوری کنیم و اگر امکانش نیست، روش برخورد با افراد منفی را یاد بگیریم. در این مقاله با ۷ روش روش برخورد با این افراد بد قلق آشنا شدید. اگر روش دیگری هم مد نظرتان هست، در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

با افراد دروغگو چگونه برخورد کنیم؟

برای همه ما پیش می‌آید که دروغ ببینیم و بشنویم. گاهی اوقات این دروغ‌ها باعث می‌شود که منافع ما به خطر بیفتد یا مهم‌ترین روابط ما تحت تأثیر قرار بگیرد. خوب یادم می‌آید که سال ۹۸ در یک آموزشگاه مشغول به کار شدم و ایده‌های زیادی را اجرا کردم تا یک مقدار از بی‌نظمی محیط و روال کار، کمتر شود. منشی آموزشگاه به من حسادت کرد و زیرآب بنده را زد. باورم نمی‌شود از دروغ‌هایی که به مدیر گفته بود و ناچار شدم استعفا دهم اما بخشی از حقوقم را هم پرداخت نکردند. اگر روش برخورد با افراد دروغگو را می‌دانستم، قطعاً اجازه نمی‌دادم حقم پایمال شود.

روش برخورد با افراد دروغگو، نه پرخاشگری است و نه سکوت. البته شاید گاهی اوقات این راهکارها لازم و واجب شوند اما یک فرد خودساخته، می‌داند که چطور منطقی و حساب شده برخورد کند. واقعاً در چنین موقعیت‌هایی چکار کنیم؟ زمانی که دروغی به ما نسبت می‌دهند، تهمت می‌زنند، پاپوش می‌سازند و… چکار کنیم؟ در ادامه ۷ راهکار عالی معرفی می‌کنیم که برگرفته از مدیریت افراد بد قلق است. با ما همراه باشید.

 

 

نشانه‌های دروغگوی افراد

در مقاله زبان بدن افراد دروغگو، به تمام نشانه‌های ظاهری و رفتاری دروغگویی اشاره کرده‌ایم. البته این علائم لزوماً معنایش آن نیست که مخاطب دروغ می‌گوید. مشاهده‌ این علامت‌ها یک نوع سیگنال هستند که ما را مشکوک می‌کنند. یعنی باید به حرف‌های مخاطب بیشتر دقت کرد و همینطوری باور نکرد! سپس بدانیم چگونه با مخاطب دروغگو برخورد کنیم.

به افرادی که هنگام صحبت کردن، علائم زیر دارند باید شک کرد:

  • نمی‌توانند ثابت بنشینند یا یک جا ساکن بایستند، اضطراب دارند و پاهای آن‌ها در موقعیت فرار قرار می‌گیرد.
  • لبخند‌های مصنوعی به لب دارند.
  • صدای آن‌ها لرزش خاصی دارد و آرام صحبت می‌کنند.
  • حافظه خوبی ندارند و جزئیات داستان ساختگی خود را فراموش می‌کنند.
  • طفره می‌روند و جواب مشخص و دقیق نمی‌دهند.
  • اصرار می‌کنند که شما رفتارشان را تایید کنید.
  • دائم آب دهان خود را قورت می‌دهند.
  • بعضی از دروغگوها پرخاشگری می‌کنند و با تندی واکنش نشان می‌دهند.
  • و…

ادامه موارد را در مقاله‌ای که اشاره کردم می‌توانید مطالعه کنید تا در برخورد با افراد دروغگو بهتر عمل کنید.

 

راهکارهای برخورد با افراد دروغگو

در ادامه با ۹ راهکار در این باره آشنا می‌شویم:

 

دو یا سه بار تأیید گرفتن

افراد دروغگو برای همان یکبار دروغ گفتن هم استرس دارند چه برسد به سه بار پیاپی! بنابراین سعی کنید دو یا سه بار از او تایید بگیرید تا او به چالش بیفتد و دست و پا بزند. اگر واقعا دروغ گفته باشد، شاید حرف خود را فراموش کرده باشد و تایید نکند یا اینکه از علائم رفتاری و زبان بدن او مطمئن شوید که دروغ می‌گوید. به عنوان مثال:

مریم: زهرا دیروز با سمیرا رفتی خرید؟

زهرا: آره.

مریم: با سمیرا رفته بودی؟ مطمئنی؟

زهرا: یعنی خودم نمی‌دونم دیروز با کی بودم؟

مریم: آدمیزاده دیگه… یه سری چیزا ممکنه یادش بره… بازم می‌پرسم، مطمئنی با سمیرا بودی؟

زهرا: آآآآآرررره!

به روش‌های مختلف سعی کنید تأیید بگیرید و شاید تکرار کردن یک جمله ثابت، طراف مقابل را عصبانی کند و بهانه بیاورد!

 

راهکارهای برخورد با افراد دروغگو

 

پرسیدن جزئیات بیشتر

یکی از نقطه ضعف‌های افراد دروغگو، حافظه است! فرد خالی بند آنقدر داستان سازی می‌کند که جزئیات را به خاطر نمی‌سپارد و فقط می‌خواهد شما را دست به سر کند تا هر چه زودتر از چاله بیرون بیاید. شما در این موقعیت باید هوشمندانه عمل کنید، از او درباره جزئیات بپرسید و سر تا پا گوش شوید تا ضد و نقیض بودن کلامش برای شما روشن شود.

به عنوان مثال مریم در مثال قبل می‌تواند اینطور بپرسد:

  • فقط سمیرا همراهت بود؟
  • قبل و بعد سمیرا با کی بودی؟
  • سمیرا تنها اومده بود؟

البته در برخورد با افراد دروغگو طوری جلوه نکنید که قصد مچ‌گیری دارید چون او را لجبازتر می‌کنید. از طرفی مخاطب خجالت می‌کشد و امکان دارد رابطه شما مخدوش شود. تنها در مواقع حساس که صلاح می‌دانید، دروغ مخاطب را به رو آورید.

 

چگونه با افراد دروغگو برخورد کنیم

 

تکنیک‌های کلامی

در برخورد با افراد خالی بند، تنها چیزی که به شما کمک می‌کند تا گول نخورید و هوشمندانه عمل کنید، هوش کلامی شماست و بس! اینکه بدانید دقیقاً پسِ ذهن مخاطب چه می‌گذرد، چه منظوری دارد و شما بدانید در آن موقعیت چطور سوال بپرسید و صحبت کنید.

عبارت‌ها و اصطلاحات خاصی وجود دارند که شاید در طول روز بارها خودمان بگوییم یا بشنویم، اما تأثیر و بار بیشتری نسبت به سایر عبارات دارند. می‌توانید برای نفوذ به ذهن مخاطب، از این عباراتِ هیپنوتیزم کلامی استفاده کنید. مثلا:

ضمیر ما: از ضمیر «ما» تا می‌توانید استفاده کنید تا مخاطب بداند که هر دو در یک تیم هستید و راحت‌تر با شما صحبت کند.

دلیل: برای حرف‌های خود دلیل بیاورید. با این کار منطق مخاطب حرف‌های شما را بهتر می‌پذیرد.

 اما، ولی: کلمه «اما» یک ویژگی دارد، تمام گفته‌های قبل از خود را نفی می‌کند و عبارات بعد از خود را مهم‌تر نشان می‌دهد. گاهی اوقات برای اینکه منظور خود را غیر مستقیم برسانید، از این کلمه استفاده کنید. مثلا: «می‌دونم آدم منطقی هستی اما الان نیاز دارم بیشتر توضیح بدی»!

این سه تکنیک شاید ساده به نظر برسند، اما تنها زمانی تأثیر آن را می‌بینید که از آن‌ها استفاده کنید.

 

یادداشت کردن

یک ضرب المثل معروف هست که می‌گوید: «حرف باد هواست»! یعنی ما آدم‌ها حرفی می‌زنیم اما امکان دارد بعداً فراموش یا انکار کنیم! در برخورد با افراد دروغگو یادمان باشد که مخاطب برای اینکه ما را از سر خود باز کند، وعده توخالی می‌دهد و دل ما را خوش می‌کند.

خوب یادم هست که ۱۰ سال پیش، عید ۱۳۹۲، برای کنکور کارشناسی مطالعه می‌کردم و نمی‌توانستم به مهمانی بروم. اما خانواده‌ام دوست داشتند به خانه مادربزرگم در شهرستان بروند و چند روزی هوا تازه کنند. همان موقع با خاله‌ام تماس گرفتم و گفتم که اتاق بالایی را خالی نکند تا مهمان به آنجا نرود و من بتوانم حداقل آنجا درس بخوانم! خاله‌ام دائم می‌گفت «باشه عزیز خاله». در حالی که رفتم و دیدم اتاق مانند هتل آماده پذیرایی از مهمان است و خاله‌ام وعده توخالی داده بود! جالب‌تر آنکه مادربزرگم می‌گفت «خاله‌ات چیزی به من نگفته!». کاش همان موقع صدای خاله خود را ضبط می‌کردم و قاطعانه‌تر از او می‌خواستم دیگر سرکارم نگذارد!

نتیجه مهم اینکه سعی کنید قول و قرار‌هایتان را با این مدل افراد مکتوب کنید (البته من خاله‌ام را دوست دارم و به دل نگرفتم)، مثلاً به دوستتان بگویید «باشه پس تو واتساپ پیامشو می‌نویسم که هر دوتامون داشته باشیم و یادمون بمونه»!

 

مواجه شدن با فرد دروغگو

 

پرسیدن منبع

یکی از روش‌های برخورد با افراد دروغگو، پرسیدن منبع است. افراد دروغگو از ناآگاهی دیگران سوء استفاده می‌کنند و حرفی می‌زنند که ممکن است که بعدها تبعات سنگینی برای ما داشته باشد.

خودم تجربه بسیار تلخ دارم که هنوز هم دارم تاوان پس می‌دهم. دختر خاله‌ام برای انتخاب دکتر و مراقبت‌های بعد از عمل بینی، اطلاعاتی به من داد که ۵۰% اشتباه بودند و باعث شد عوارض بدی را متحمل شوم که ناچار به ترمیم هستم. این تجربه به قیمت آسیب دیدن سلامتِ جسم و روحم و ضرر مالی سنگینی تمام شد.

امیدوارم شما، حرف هر فردی را بدون منبع موثق نپذیرید و کاری نکنید که بعدها پشیمان شوید. حتما بپرسید که:

  • از کجا می‌دونی؟
  • منبع حرفت چیه؟
  • کی اینو گفته؟

سپس حرف‌های او را با منبع یا نفر سوم چک کنید. مثلاً بگویید:

  • بذار الان زنگ می‌زنم به خودش ازش می‌پرسیم!
  • الان کتاب رو نگاه می‌کنم ببینم دقیقاً اینو گفته یا نه!

 

پرسیدن منبع اطلاعات از فرد دروغگو

 

صحبت خصوصی

اگر راهکارهای قبلی را اجرا کردید و فایده‌ای نداشت، به صورت خصوصی با او صحبت کنید و بخواهید که رفتار اشتباه خود را ترک کند. حواستان باشد که بهتر است سند و مدرک همراه خود داشته باشید تا بداند که شما به دروغ او پی برده‌اید. فقط در نظر داشته باشید که در حضور دیگران و جمع این کار را انجام ندهید چون فرد دروغگو تحقیر می‌شود و مقاومت بیشتری می‌کند.

 

صحبت خصوصی با مخاطب دروغگو

 

حل تعارض

تصور کنید که با یک نفر سوار قایق شده‌اید، هر کدام می‌خواهید به یک سمت متفاوت بروید و به توافق نمی‌رسید. در این مواقع باید چه کرد؟ بهترین کار، حل تعارض است تا دو طرف با یکدیگر صحبت کرده و یک راه حل مشترک پیدا کنند. این روش برای برخورد با افراد دروغگو بسیار سازگار است. اگر تمام راه حل‌های قبلی را امتحان کردید و جواب نداد، چاره‌ای به جز حل تعارض با فرد دروغگو باقی نمی‌ماند. در مقاله حل تعارض، به طور کامل به این موضوع پرداخته‌ایم.

 

تعارض با فرد دروغگو و بدقلق

 

مراقب طفره رفتن افراد باشید

یکی از ترفندهای افراد دروغگو، طفره رفتن است، به سؤال شما طوری جواب می‌دهند که شاید دروغ نباشد اما به سوال شما مرتبط نیست. البته گاهی اوقات جواب‌های دو پهلو می‌دهند که باید خیلی تیزحسی به خرج دهید و متوجه منظور اصلی او شوید. داستان زیر را بخوانید:

در زمان‌های قدیم، یک مردِ بی گناه به دلیل تهمت دزدی، به زندان افتاده بود. چند روز قبل از اعدام، از زندان فرار می‌کند. در حالِ دویدن در بازار شهر، با دانشمند و حکیم آن سرزمین مواجه می‌شود. حکیم آن مرد را می‌شناخت و از ماجرایش خبر داشت. اجازه داد مرد فرار کند و خودش به دیوار مقابل رفت و تکیه داد. همان موقع سربازان به او می‌رسند و می‌پرسند «آیا مردی ندیدی که از اینجا فرار کند؟». حکیم جواب بسیار زیرکانه‌ای داد: «از زمانی که اینجا ایستاده‌ام، خیر»! سربازان راه خود را کج کردند و بازگشتند.

این جواب یک نکته نهفته دارد، «از زمانی که…» و سربازان اگر باهوش بودند باید می‌پرسند «قبل از اینکه به این دیوار تکیه دهی، چطور؟». اگر مخاطب شما باهوش باشد امکان دارد از این روش زیرکانه استفاده کند و شما باید خیلی دقت کنید.

 

تکنیک های افراد دروغگو

 

پل طلایی

روش‌های برخورد با افراد دروغگو به یک طرف و پل طلایی هم به یک طرف دیگر. زمانی که رابطه‌مان با مخاطب برایمان مهم است، بهتر است دروغ او را به رویش نیاوریم تا یک پل برگشت داشته باشد. در غیر این صورت با وقاحت بیشتری به دروغ گفتن خود ادامه می‌دهد چون راه بازگشت ندارد.

 

قانون پل طلایی در روابط

 

تا اینجا….

تا اینجا با ۹ تکنیک عالی برای برخورد با افراد دروغگو آشنا شدیم. اگر سوال یا پیشنهادی دارید در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

۱۱+۱ عدد از بهترین و پرفروش‌ترین کتاب های متقاعد سازی

فکر کنید در گذشته چه موقعیت‌هایی داشتید که به دلیل نداشتن مهارت متقاعد سازی، فرصت طلایی را از دست داده‌اید؟ حال تصور کنید اگر این مهارت را در خود تقویت کنید، الان از چه فرصت‌هایی می‌توانید بهره ببرید و در آینده چه جایگاه و موقعیتی خواهید داشت؟ مهارت متقاعد سازی پُلی بین شما و اهدافتان هست که کمک می‌کند دیگران را با خود همراه کنید و زودتر به اهدافتان برسید. با مطالعه کتاب های متقاعد سازی خوب و باکیفیت به راه‌های نفوذ در ذهن دیگران آگاه‌تر می‌شوید و البته عملی کردن این نکات است که برای شما نتیجه دارد، نه صرفاً خواندن!

اگر به دنبال این هستید که برای متقاعد سازی چه کتابی بخوانیم؟ در این مقاله ۱۱ کتاب متقاعد سازی که خودمان مطالعه کرده‌ایم و کاملاً با آن‌ها آشنا هستیم را معرفی می‌کنیم. با ما همراه باشید.

 

اولین کتاب متقاعد سازی:

بله گرفتن

عنوان روی جلد این کتاب هست «بله گرفتن! ۵۰ شیوه علمی متقاعد سازی و نفوذ بر دیگران» و ۵۰ روش قانع کردن مخاطب بر پایه فروش ارائه کرده است. مؤلفان این کتاب نوآج گلدستاین، استیو مارتین، رابرت چیالدینی هستند.

۱۳ سال از چاپ این کتاب می‌گذرد و تا کنون بیش از یک میلیون نسخه از آن به فروش رسیده است. از سال ۲۰۰۸ که برای اولین بار چاپ شد، به عنوان یکی از پرفروش‌ترین و پرمخاطب‌ترین کتاب متقاعد سازی در نیویورک تایمز و آمازون شناخته شد. تا کنون به ۱۸ زبان زنده دنیا ترجمه شده است.

این کتاب ۲۰۰ صفحه است و خانم دکتر فاطمه باقریان و مریم تاجمیرریاحی ترجمه آن را انجام داده‌اند و انتشارات ارجمند نشر این کتاب را به عهده گرفته است. با این کتاب، حرفه‌ای بله بگیرید.

 

کتاب بله گرفتن

 

دومین کتاب متقاعد سازی:

علم نفوذ در دیگران

این کتاب تکنیک‌ها و نکاتی را بیان کرده است که با استفاده از آن‌ها می‌توانید «کمتر از ۸ دقیقه از دیگران بله بگیرید». هر نکته‌ای که در این کتاب گفته شده، توسط خود نویسنده آزمایش شده است و صرفاً تئوری نیست بلکه کاملاً کاربردی است.

تعداد صفحات این کتاب نه زیاد است و نه کم، فقط ۲۵۶ صفحه است که با برنامه ریزی روزی ۱۰ صفحه مطالعه آن، می‌توانید کمتر از ۱ ماه آن را تمام کنید. خانم زینب لامعی ترجمه این کتاب را انجام داده و انتشارات شرکت تعاونی انتشارات هورمزد نشر آن را بر عهده گرفته است. با مطالعه این کتاب متقاعد سازی، از گرفتن بله‌هایی که می‌گیرید احساس غرور و قدرت داشته باشید.

 

علم نفوذ در دیگران

 

سومین کتاب متقاعد سازی:

خرید شناسی

برای من (آقای شرفی) خیلی جالب بود که بدانم از نظر علمی چه اتفاقی در مغز ما می‌افتد که متقاعد می‌شویم و خرید می‌کنیم. کتاب «خرید شناسی» نوشته مارتین لیندستروم از این ماجرا پرده برداری کرده است و به این سوالات جواب می‌دهد که:

‌آیا گنجاندن محصول در فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی واقعا موثر است؟ آرم شرکت‌ها و مارک‌های تجاری چقدر پر قدرت هستند؟ آیا تبلیغات داخل فیلم هنوز انجام می‌گیرد؟ آیا رفتارهای خرید ما تحت تاثیر مذاهب عمده دنیا هستند؟ مسائل و هشدارهای بهداشتی چه تاثیری روی خرید ما دارند؟

تعداد صفحات این کتاب هم در حدود ۲۱۶ صفحه است. خانم سارا نظری ترجمه این کتاب را انجام داده و انتشارات شرکت مبلغان نشر آن را بر عهده گرفته است. این کتاب علمی و کاربردی است و مطالعه آن را به مدیران و فروشندگان مطالعه آن را توصیه می‌کنم.

 

خرید شناسی

 

چهارمین کتاب متقاعد سازی:

هرگز سازش نکنید

‌موضوع اصلی کتاب «هرگز سازش نکنید» این است که ما را آماده پذیرش مذاکره کند و به ما یاد دهد که چطور به شیوه کاملا آگاهانه‌ای چیزی را که می‌خواهیم به دست بیاوریم.

‌یادمان می‌دهد که از احساسات، غرایز خودمون در هر نوع رابطه‌ای استفاده کنیم، تا ارتباط بهتری با دیگران برقرار کرده، آن‌ها را تحت تاثیر قرار بدیم و چیزهای بیشتری بدست بیاریم.

‌هر فصل این کتاب با داستان کوتاهی در مورد مذاکره شروع می‌شود و بعد به منظور توضیح شیوه‌هایی که موثر واقع شده‌اند و شیوه‌هایی که شکست خوردند، اون داستان را کالبد شکافی می‌کند.

‌ با خواندن این کتاب، یاد میگیریم که چگونه با استفاده از داشتن درک عمیقی از روانشناسی انسان، ماشین را با قیمت پایین‌تری بخریم، حقوق مان را افزایش دهیم و کاری کنیم کودکمان در زمان مقرری بخوابد و حرف شنوی بیشتری از ما داشته باشد.

تعداد صفحات این کتاب کمی بیشتر است و در حدود ۳۱۶ صفحه. اگر روزی ۱۰ صفحه مطالعه کنید در طول یک ماه تمام می‌شود. مترجم این کتاب خانم شهلا ثریاصفت است که انتشارات امین یزدانی نشر آن را به عهده گرفته است.

 

هرگز سازش نکنید

 

پنجمین کتاب متقاعد سازی:

دقیقاً چه بگویید تا حرف شما را گوش کنند

یک کتاب بینظیر برای افزایش نفوذ کلام. این کتاب «دقیقاً چه بگویید تا حرفتان را گوش کنند» از فیل جونز یکی از کتاب‌های بسیار جذاب و کاربردی هست که توسط جناب دکتر محمد مهدی ربانی عزیز ترجمه شده است.

‌این کتاب کم حجم حدودا ۱۲۱ صفحه دارد و بیست و سه تکنیک به ما معرفی می‌کند تا کلامی اثرگذار و نافذ داشته باشیم؛ تکنیک‌هایی که در متقاعدسازی و هیپنوتیزم کلامی بسیار کاربرد دارند. آقای محمد مهدی ربانی زحمت ترجمه این کتاب متقاعد سازی را کشیده‌اند و انتشارات آن هم به نام نگاه نوین می‌باشد. این کتاب را به لیست کتاب‌های مطالعه خود اضافه کنید.

 

کتاب متقاعد سازی

 

ششمین کتاب متقاعد سازی:

کتاب تاثیر از رابرت چالدینی

باز هم نام رابرت چالدینی در جلد بهترین کتاب‌ها می‌درخشد. این کتاب پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز برای کسب و کارها بوده و به انتخاب مجله فورجون در لیست برترین کتاب هوشمند قرار دارد. تا کنون بیش از دو میلیون نسخه از آن به چاپ رسیده است.

‌کتاب « تاثیر» اثر دکتر چالدینی (سیالدینی) یکی از اولین و مهمترین کتاب هایی هست که تا کنون درباره اثرگذاری روی دیگران و متقاعدسازی انسان‌ها نوشته و توسط انتشارات هورمزد چاپ شده است.

این کتاب کمی سنگین‌تر از کتاب‌های دیگر و در حدود ۳۹۶ صفحه است. خانم گیتی قاسم زاده هم ترجمه کتاب را انجام داده‌اند. این کتاب بی‌نظیر در کتابخانه هر فرد موفقی دیده می‌شود.

 

کتاب تاثیر

 

هفتمین کتاب متقاعد سازی:

کتاب کلید را بزن

جدال همیشگی منطق و احساس، «دن هیث» و «چیپ هیث» برادرانی هستند که در کتاب «کلید را بزن» حرف‌های جدیدی درباره‌ی تغییرات کوچک زندگی دارند. منطق، احساس و مسیر. راز تغییرات موفقیت‌آمیز در همین است.

نویسندگان این کتاب با تاکید روی این سه اصل، کتابی خلق کرده‌اند که به‌آسانی می‌تواند زندگی‌های زیادی را متحول کند. دن و چیپ از نمونه‌ها و خاطرات زیادی استفاده کرده‌اند که درک مطالب کتاب را خیلی آسان‌تر می‌کند. این داستان‌ها گاهی آنقدر زیرکانه و جالب هستند که حال و هوای کتاب را از فضای کتاب‌های خودپروری و روان‌شناسی خشک و کسل‌کننده دور می‌کند.

تعداد صفحات ۳۴۴ صفحه و توسط شرکت نشر البرز منتشر شده است. خانم میترا معتضد زحمت ترجمه را کشیده‌اند. نکات این کتاب کمک می‌کند تا بفهمیم درون مغز آدم‌ها چه می‌گذرد تا راحت‌تر بتوانیم روی آن‌ها اثر بگذاریم و متقاعدشان کنیم.

 

کلید را بزن

 

هشتمین کتاب متقاعد سازی:

ترغیب و نفوذ

بعد از مطالعه این کتاب سریعتر بله بگیرید و با آموزه‌های آن کشش و کاریزما در خودتان ایجاد کنید که دیگران راحت‌تر و سریعتر به شما «بله» بگویند.

‌کتاب «ترغیب و نفوذ» که از سری کتاب‌های for dummies هست نوشته خانم الیزابت کونکه نوشته شده و توسط نشر آوند دانش به چاپ رسیده است. به کمک این کتاب کلمات و رفتارهای تاثیرگذار را یاد می‌گیرید و خواهید آموخت که چطور توجه دیگران را جلب کنید و روی خودتان نگه دارید.

 

کتاب ترغیب و نفوذ

 

نهمین کتاب متقاعد سازی:

راز و رمز استدلال و مجاب کردن دیگران

گاهی پیش میاد که واقعاً حق با شماست ولی مستأصل شدید و نتوانستید به هیچ طریقی شخص مقابلتان را مجاب کنید. این کتاب راز و رمزهای متقاعدکردن دیگران را به صورت سازماندهی شده برای شما افشا می‌کند و راهکارهایی را به شما نشان می‌دهد که بتوانید خیلی سریع به شخصیت طرف مقابل پی ببرید و متناسب با او صحبت کنید. این تنها یکی از کتاب‌هایی هست که در دوره آنلاین «متقاعدسازی حرفه ای» معرفی میکنیم.

نویسنده این کتاب اریک فوره-ژُر است که آقای پیمان حسینی آن را ترجمه کرده‌اند. انتشارات ققنوس این کتاب ۱۹۲ صفحه‌ای را بر عهده گرفته است.

 

کتاب راز و رمز استدلال کردن

 

دهمین کتاب متقاعد سازی:

پیروزی در مذاکره

این کتاب مجموعه‌ای از مقالات دانشگاه هاروارد است. وقتی به کلمه مذاکره فکر می‌کنید، چه‌چیزی سریعاً به ذهنتان می‌آید؟ اینکه دو تیم از مقامات عالی‌رتبه پرخاشگر که پشت یک میز طویل رو به روی هم نشسته‌اند و عزم خود را برای شکست طرف مقابل جزم کرده‌اند؟

‌ یا گروهی را تصور می‌کنید که برای رسیدن به یک راه حل مناسب و از بین‌بردن مشکلات در کنار هم نشسته‌اند؟

‌اینکه واقعاً مذاکره چیست و چه ابعادی دارد را میتوانید در کتاب «پیروزی در مذاکره» که شامل مقالات علمی از اساتید بزرگ دانشگاه هاروارد هستند، یاد بگیرید. این کتاب به موضوعات مختلف راجع به شیوه‌ها و تکنیک‌های مذاکره می‌پردازد.

حجم این کتاب و در حدود ۱۳۶ صفحه است که مولف آن تامس کراتن میکر با ترجمه مجید نوریان می‌باشد. اگر می‌خواهید نام انتشارات آن را بدانید، باید بگویم که انتشارات مبلغان آن را نشر داده است.

 

کتاب پیروزی در مذاکره

 

یازدهمین کتاب متقاعد سازی:

اصول و فنون مذاکره

کتاب اصول و فنون مذاکره یکی از کتاب‌هایی که در فهرست برترین کتاب‌های مذاکره در سطح بین المللی مورد اشاره قرار گرفته، کتاب «اصول و فنون مذاکره» نوشته راجر فیشر و ویلیام یوری هست.

‌البته عنوان اصلی کتاب، Getting to yes است که در فارسی دکتر مسعود حیدری و آقای مهدی قراچه داغی به عنوان‌های مختلف از جمله «اصول و فنون مذاکره»، «توافق اصولی» و همچنین «مذاکره اصولی» ترجمه کرده‌اند.

‌از انتشار نخستین ویرایش کتاب بیش از سه دهه می‌گذرد، اما به این علت که کتاب فرایند کلی مذاکره را بررسی می‌کند، هنگام خواندن آن اصلاً احساس نمی‌کنیم که با کتابی قدیمی مواجه هستیم. به همین دلیل این کتاب همچنان به عنوان یکی از منابع درسی در دوره‌های مذاکره در دانشگاه‌های معتبر جهان تدریس می‌شود.

 

اصول و فنون مذاکره

 

دوازدهمین کتاب متقاعد سازی:

گفت‌وگوهای سرنوشت ساز

کتاب «گفتگوهای سرنوشت ساز» را می‌توان یک کتاب موفق مدیریتی در حوزه‌ی ارتباطات، مذاکره و هوش هیجانی دانست. مؤلفان این کتاب کری پاترسون، ژوزف گرنی، رون مک‌میلان، ال سویتزلر هستند که آقای سعید یاراحمدی آن را ترجمه کرده‌اند. اکنون این کتاب تحت نشر در انتشارات آموخته است.

‌کتابی پرفروش و معتبر با تیراژ میلیونی که با وجود ارائه‌ی نخستین ویرایش آن در سال ۲۰۰۲، هنوز در فهرست کتاب‌های مرجع درس ارتباطات و مذاکره، در بزرگترین دانشگاه‌های جهان جایگاه خود را حفظ کرده است.

‌ رابطه عاطفی، زندگی مشترک، قراردادهای بزرگ و ارزشمند کاری، معامله‌های بسیار گران‌قیمت، پروژه‌های بزرگ، استعفا از محیط کار و مواردی مانند این‌ها، می‌توانند مصداق یک گفتگوی سرنوشت ساز باشند. در حالی که بخش عمده‌ی این کتاب به درک و مدیریت احساسات پرداخته و به ما کمک می‌کند تا تسلط بیشتری بر هیجانات خود داشته باشیم و اجازه ندهیم هدایت مسیر گفتگو از دست‌مان خارج شود. تعداد صفحات آن هم متوسط و در حدود ۲۷۰ است.

 

گفت و گوهای سرنوشت ساز

 

لیست تمامی این کتاب‌ها را می‌توانید در اپلیکیشن فیدیبو پیدا کنید.

جمع بندی

در این مقاله ۱۲ کتاب متقاعد سازی را معرفی کردیم که خودمان مطالعه و استفاده کرده‌ایم. صرفاً مطالعه به تنهایی کافی نیست و باید این تکنیک‌ها را کاربردی کنید. یعنی آنقدر تمرین کنید که کاربردی شود. البته پشتیبانی و وجود یک مربی، به شما کمک می‌کند که سریع‌تر این مطالب را یاد بگیرید. مجموعه ایرج شرفی با بیش از ۵ سال تجربه تخصصی در زمینه مهارت‌های کلامی، دوره بی‌نظیر متقاعد سازی حرفه ای را آماده کرده است و در آن با به روز‌ترین و مؤثرترین تکنیک‌های نفوذ کلام، آشنا می‌شوید. برای یادگیری مهارت متقاعد سازی به صورت عملی، در دوره متقاعد سازی حرفه‌ای شرکت کنید.

۵+۱ مثال در متقاعد سازی، یاد بگیر چطور قانع کنی

متقاعدسازی یکی از مهارت‌های است که کمک می‌کند دیگران را راحت‌تر قانع کنیم و با خواسته‌های خود همراه کنیم. به جرات می‌توانم بگویم که اگر این مهارت را نداشته باشیم، نمی‌توانیم پیشرفت کنیم و به اهداف خود برسیم. معمولاً با شنیدن کلمه متقاعد سازی، همه یاد فروشنده‌ها و مدیر‌هایی می‌افتیم که کت و شلوار با کروبات پوشیده‌اند و پشت میز مذاکره می‌نشینند! خیر! اینطور نیست. شما به گوشه گوشه زندگی خود نگاه کنید! از صبح تا شب، چند بار از پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر، فرزند، مدیر، کارمند، دوست و… می‌خواهید که در کاری شما را همراهی کنند؟ برای شما کاری انجام دهند؟ البته این موارد جزئی هستند اما اگر بتوانیم هر چه بیشتر دیگران را متقاعد کنیم، بهتر می‌توانیم کارهایمان را پیش ببریم، آسوده‌تریم، از بقیه جلوتریم و پیشرفت می‌کنیم. در این مقاله اصول متقاعد سازی را به صورت چند ویدئو و فیلم آورده‌ایم که کاربرد این اصول را هر چه بهتر یاد بگیرید. با ما همراه باشید.

 

مثال در متقاعدسازی به روش ترکیش ایر

ارسطو می‌گوید «من برای اثرگذاری و متقاعدکردن آدم‌ها به سه تا پارامتر رسیدم: اعتبار و اعتماد، احساسات و منطق».

‌ بین این سه پارامتر وزن بیشتری را برای پارامتر دوم یعنی احساسات قائل می‌شود و می‌گوید اگر می‌خواهید بر دیگران اثر بگذاری یا متقاعدشان کندی باید احساسات آن‌ها رو تحریک کنید.

‌ شرکت هواپیمایی تُرکیش ایرلاین با منتشر کردن این ویدیو زیبا در صدد این بود که هم اعتبار و اعتماد خودش را بین مردم بالا ببرد و هم با استفاده کردن از کاراکترهای کودک (آن هم کودکان حاشیه نشین) احساسات مخاطب را هدف قرار بدهد که موفق هم بود.

 

 

اساسی ترین اشتباه در متقاعدسازی

‌پسرم (آقای شرفی نویسنده این مقاله است) در حال دیدن انیمیشن باب اسفنجی بود و من هم مشغول کارهای خودم بودم. دیالوگ‌هایی که گفته می‌شد آرام آرام نظرم را جلب کرد تا جایی که سراغ گوگل رفتم و سکانس مورد نظر را پیدا کردم و به تماشا نشستم.

‌‌ اسم این داستان که هست: «باب اسفنجی شکلات می‌فروشد» به نکات خیلی ظریف فروش و متقاعدسازی پرداخته است (حتماً پیشنهاد می‌کنم فیلم کامل این قسمت را در گوگل سرچ کنید و ببینید)

‌ داستان از این قراره که باب اسفنجی و دوستش خیلی ناشیانه وارد فضای فروش و متقاعدسازی می‌شوند اما چون نمی‌دانند چگونه حرفه‌ای عمل کنند، موفق نمی‌شوند.

‌ توی این سکانس به زیبایی نشان می‌دهد که کاراکتری که باب اسفنجی و دوستش می‌خواهند به او شکلات بفروشند به خوبی نیاز آن‌ها را تشخیص می‌دهد، نقطه درد آن‌ها را پیدا می‌کند و با استفاده از آن، از مزایای محصولش را بیان می‌کند (نه مشخصات) و به راحتی یک فروش سریع و راحت را رقم می‌زند

 

مثال در متقاعدسازی با شرمنده شدن

‌احتمالاً برای  شما هم پیش آمده که زمان‌هایی در رودربایستی قرار بگیرید و از ترس شرمنده شدن خرید کردید.

یک قسمتی در مغز ما وجود دارد که تحت شرایط خاصی شرمنده می‌شود و تصمیماتی می‌گیرد تا از شرمندگی دربیاد.

‌ تلاش آدم‌ها برای خدمت به ما مثلاً تلاشی که فروشنده برای نشان دادن کالاهای مختلف برای ما صرف می‌کند، ‌یکی از همین عوامل است که ممکنه ما را شرمنده کند و به اشتباه مجبور می‌شویم که حتماً خرید کنیم حتی اگر اون لباس رو دوست نداریم.

 

متقاعدسازی به روش پشه

‌ این روزها کاراکتر «پشه» و «بچه» در برنامه «مهمونی» ایرج طهماسب حسابی حال و هوای برنامه را عوض کرده‌اند

‌ در این سکانس پشه در حال متقاعد کردن شخصیت «سیروس» است تا اجازه بدهد مهمان‌های داخل تالار عروسی را نیش بزند. در خلال مذاکره‌ای که با یکدیگر دارند، پشه در تلاش است تا دغدغه‌های آقا سیروس را پیدا کند و به تک تک آن‌ها جواب بدهد و به او راه حل بدهد.

‌این قاعده شاید اصلی‌ترین و ریشه‌ای ترین اصل از اصول متقاعدسازی باشد. یعنی اول باید دغدغه‌ها و نیازهای مخاطب (مشتری) را پیدا کرده و برای آن‌ها راه حل کنید.

 

 

مثال متقاعدسازی در سریال یاغی

اِسی (نقش امیر جعفری در سریال یاغی) به همراه دو نفر دیگر به دادگاه مراجعه می‌کند تا در رابطه با موضوعی شهادت بدهند.

در این سکانس، اِسی با بدجنسی تمام، دو نفر دیگر (شاطر و سید) را متقاعد می‌کند که از شهادت منصرف بشوند.

‌برای متقاعدسازی دو کار رو به خوبی تمام انجام می‌دهد:

‌اول اینکه سعی می‌کند تا جایی که امکان دارد از اصل «شباهت» استفاده می‌کند.

‌یعنی زمانی که می‌خواهد با شاطر که در حال سیگار کشیدن است صحبت بکند، از او درخواست سیگار می‌کند و او هم مشغول سیگار کشیدن می‌شود. زمانی هم که می‌خواد با سید صحبت کند، مانند سید روی پله‌ها می‌نشیند و لحظه‌ای که سید دست خود را به صورت می‌برد تا لب‌های خود را پاک ‌کند، در همین لحظه اسی هم دست به سمت لب خود می‌برد.

‌دومین نکته‌ای که در متقاعدسازی به خوبی رعایت می‌کند این است که با هر کدامشان از جنبه‌ای صحبت می‌کند که برای آن فرد دغدغه است. یعنی با شاطر از دردسرهای دادگاه و پاسگاه می‌گوید چون شاطر به شدت از این دردسرها فراری است. با سید هم از دین و قرآن و شب اول قبر می‌گوید که جزیی از دغدغه های اوست.

‌ در نهایت می‌بینیم که چقدر راحت هر دو آن‌ها از شهادت منصرف می‌شوند.

 

 

مثال متقاعدسازی در سریال یاغی

‌ در این سکانس از قسمت هفتم سریال یاغی شاهد این هستیم که بهمن خان به همراه برادرش رحمان نزد پیش‌ یک هکر حرفه‌ای به نام فریبا مراجعه کرده‌اند (که از دوستان خودشان است) برای اینکه گره کارشان فقط به دست این خانم باز می‌شود.

‌‌از طرفی رابطه فریبا و رحمان یک مقدار شکرآب شده و به همین دلیل خانم هکر که البته الان مواد مخدر مصرف کرده است و هوش و حواس درست و حسابی ندارد، از انجام دادن کارشان طفره می‌رود.

‌‌بهمن خان، رحمان را می‌فرستد که از فریبا عذرخواهی کند تا بلکه راضی شود و از اتاق بیرون بیاید تا کارشان را انجام دهد.

‌‌ این کلیپ دیالوگ‌های بین رحمان برای راضی کردن فریباست. دیالوگ‌هایی که در آن از تکنیک «هم گام سازی کلامی» استفاده می‌کند.

‌‌یعنی رحمان سعی می‌کند از اصطلاحات، جملات، علایق و چیزهایی که فریبا به آن‌ها تعلق خاطر دارد استفاده کند. عبارت‌هایی مثل: «مگه نگفتی رابطه با عشق و نفرت همراهه» یا «انرژی‌ات رو از من نگیر»

‌‌درنهایت هم می‌بینیم که فریبا به راحتی متقاعد می‌شود تا حدی که می‌گوید: «تو خیلی من رو خوب میفهمی».

 

 

منتظر باشید….

امیدواریم این مثال‌ها برایتان جالب و مفید باشد و کمک کند اصول متقاعد سازی را بهتر یاد بگیرید. منتظر مثال‌های بیشتر در همین مقاله باشید. مجموعه ایرج شرفی با بیش از ۵ سال تجربه تخصصی در زمینه مهارت‌های کلامی، دوره بی‌نظیر متقاعد سازی حرفه ای را آماده کرده است و در آن با به روز‌ترین و مؤثرترین تکنیک‌های نفوذ کلام، آشنا می‌شوید. برای یادگیری مهارت متقاعد سازی به صورت عملی، در دوره متقاعد سازی حرفه‌ای شرکت کنید.

متقاعد سازی مشتری با ۹ تکنیک یخ‌شکن

متقاعد سازی مشتری یکی از سخت‌ترین قسمت‌های یک کسب و کار است. اگر مشتری متقاعد نشود، فروش نداریم فروش نداشته باشیم درآمد هم نداریم، بنابراین کسب و کار هم می‌میرد! اما یک سؤال پیش می‌آید، اینکه چرا بعضی کسب و کارها همیشه فروش دارند و تحت بدترین شرایط اقتصادی هم دوام می‌آورند؟ جواب این است که آن‌ها می‌توانند مشتری را به راحتی متقاعد و وادار به خرید کنند. در واقع طوری در مشتری ایجاد نیاز و شوق می‌کنند که سرسخت‌ترین مشتریان هم در یک لحظه تصمیم به خرید می‌گیرند.

در ادامه مقاله با مؤثرترین اصول متقاعد سازی برای مشتری آشنا می‌شویم و مباحثی که مربوط به هوش کلامی بوده است را هم آورده‌ایم. با ما همراه باشید.

 

اهمیت متقاعد سازی مشتری

 

طبیعی رفتار کنید و خودتان باشید

دیروز در مترو یک خانم فال فروش را دیدم که با صدای کودکانه و مظلومانه از مسافران می‌خواست فال بردارند. بیش از حد مؤدب و مصنوعی رفتار می‌کرد و حتی با اغراق به مسافران می‌گفت «ببخشید پشتم به شماست… به بزرگی خودتون ببخشین»! همان لحظه شاهد نگاه‌های منزجر آمیز مسافران بودم.

رفتارهای مصنوعی و اغراق آمیز، ما را فریبکار و کلاهبردار جلوه می‌دهد و مشتری را از ما متنفر می‌کند. در مقاله اشتباهات فروشنده ها، به چند مورد از مواردی که مشتری را منصرف می‌کند اشاره کرده‌ایم. حتماً مطالعه کنید.

بهترین فروشنده‌ها، بهترین بازیگران، بهترین مدیران و… تماماً کسانی هستند که طبیعی رفتار می‌کنند و خودِ خودشان هستند! هر چه طبیعی‌تر باشید متقاعد سازی مشتری هم راحت‌تر می‌شود.

 

تکنیک های متقاعد سازی مشتری

 

احساسات مشتری را نشانه بگیرید

اجازه دهید خیالتان را راحت کنم، اگر احساسات مشتری را برانگیخته نکنید، انتظار فروش هم نداشته باشید. مشتری احساسی خرید می‌کند، یا از روی ترس یا اشتیاق، به خصوص حس ترس! ترس باعث می‌شود بدون فکر تصمیم بگیریم. این اشتباه مشتری، به نفع ماست البته ما هم در جهت درست از آن استفاده می‌کنیم.

یک مثال از ایجاد ترس: شرکتِ رقیب شما، از این ابزار تبلیغاتی استفاده میکنه و خیلی هم براش سود داره. همینطوری پیش بره بازار رو می‌بلعه و شما دیگه هیچ سهمی از مشتری‌ها ندارید!

فروشنده‌های حرفه‌ای به این نکته مسلط هستند اما فروشنده‌های معمولی، دائم از ویژگی محصول تعریف می‌کنند و نمی‌دانند چگونه احساس مشتری را تحریک کنند.

برای احساسی کردن مشتری باید نیاز او را مقابل چشمانش بیاورید. در مقاله نه شنیدن، ۵ روش تبدیل نه به بله را معرفی کرده‌ایم که با استفاده از آن می‌توانید احساسات مشتری را برانگیخته کنید. متقاعد سازی مشتری با درگیر کردن احساسات مشتری گره خورده است.

 

تکنیک های وادار کردن مشتری به خرید

 

با اصل کمیابی معجزه کنید

از اینکه یک محصول کمیاب و خاص را بخریم، احساس غرور و لذت می‌کنیم چون به ما حس ترس از دست دادن می‌دهد. حس ترس، ۲ و نیم برابر بیشتر از حس انگیزه، مشتری را وادار به خرید می‌کند.

برند اپل از همین اصل کمیابی استفاده می‌کند و محصولات خود را با کیفیت بالا و تعداد پایین ارائه می‌دهد. این برند در کشور خودمان محبوب است و افراد حاضرند پول زیادی بابت خرید گوشی اپل بپردازند اما آن را در دست بگیرند و در حضور دیگران خاص جلوه کنند.

 

چند مثال از کاربرد اصل کمیابی برای متقاعد سازی مشتری

  • نشان دهید تعداد محصولات رو به پایان است
  • بگویید که هر بار تعداد کمی از این محصولات تولید می‌شود
  • محصول را مختص افراد خاص ارائه دهید
  • به مشتریان دیر به دیر نوبت دهید (تکنیکی که بسیاری از پزشکان زیبایی به کار می‌برند و باید یکسال در صف بمانیم)
  • بگویید که محصول فقط در روزهای خاص شارژ می‌شود
  • محدودیت زمانی تعیین کنید

 

مشتری را وادار به خرید کنیم

 

ریسک تصمیم گیری را کاهش دهید

هر چه ترس و زحمت مشتری کمتر باشد، متقاعد سازی مشتری راحت‌تر است. دکتر رابرت چالدینی یک پژوهش جالب انجام دادند با موضوع «فهم تأثیر کلمات در جذب مخاطبان». ایشان نحوه کمک‌های مردمی به بیماران سرطانی را بررسی کردند. ۲ گروه مختلف را طراحی کرد که از مردم درخواست کنند:

نحوه درخواست گروه اول: آیا تمایل دارید با کمک مالی، ما را همراهی کنید؟

نحوه درخواست گروه دوم: آیا تمایل دارید با کمک مالی، ما را همراهی کنید؟ هر میزان هم که کم باشد.

نتیجه‌ای که به دست آمد جالب بود. گروه دوم دو برابر گروه اول کمک کردند. دلیل آن هم ارائه یک پیشنهاد حداقلی و کم ریسک بود. چند مورد تکنیک‌های متقاعد سازی مشتری وجود دارد که کمک می‌کند ریسک مشتری کاهش یابد:

 

گارانتی:

همین که کالای خود را بفروشیم کافی نیست! بعد از آن کار اصلی ما شروع می‌شود، نگهداری و وفادارسازی مشتری! به مشتریان خود خدمات پس از فروش مانند گارانتی و پشتیبانی ارائه دهید که با خیال راحت تصمیم بگیرند.

 

اثر جمع:

اثر جمع زمانی اتفاق می‌افتد که ما می‌بینیم فردی کاری را انجام داده و ما هم ترغیب می‌شویم انجام دهید. این نکته در متقاعد سازی مشتری هم کاربرد دارد.

از برندها و افرادی که محبوب و مورد اعتماد مشتریان هستند، به عنوان اهرم استفاده کنید و بخواهید شما را به مشتریان معرفی کنند. یا در ارائه خدمات و محصولات به مشتریان حتماً به آن برندهای محبوب اشاره کنید و بگویید که آن‌ها هم از محصولات و خدمات شما استفاده می‌کنند.

 

نمونه رایگان:

هیچ چیز مانند یک نمونه رایگان یا دمو نمی‌تواند متقاعد سازی مشتری را تضمین کند. مثلاً:

  • یک ویدئو رایگان از قسمت اول دوره آموزشی خود را رایگان ارائه دهید.
  • به مدت محدود خدمات خود را برای مشتریان جدید رایگان کنید و بعد از مهلت تمام شده، پول پرداخت کنند.
  • یک بخش کوچک از محصول خود را به مشتری رایگان دهید (مشابه به شرط چاقو)
  • و…

شما چه پیشنهاد دیگری برای تعهد اولیه مشتری دارید؟ در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

 

 

کاهش ریسک خرید برای مشتری

 

مزیت رقابتی ایجاد کنید

اگر دو دفتر یک شکل را مقابل شما قرار دهند، فرقی دارد که کدام را انتخاب کنید؟ نه! اما اگر بگویند یکی از آن‌ها کاغذ محکم‌تری دارد، بی‌شک همان گزینه اصلی شما خواهد بود. همیشه سعی کنید برای کسب و کار خود یک مزیت رقابتی بسازید که مشتریان از میان انبوه رقبا، شما را انتخاب کنند.

حال اگر مشتری یکبار به شما اعتماد کرد و خرید کرد، برای اینکه دفعات بعدی باز هم شما را به رقبا ترجیح دهد، چکار می‌کنید؟ یک راه حل این است که محصول جدید ارائه دهید. محصولات جدید همیشه برای متقاعد سازی مشتری های قدیمی کاربرد دارد.

 

قانع کردن مشتری

 

عواقب نخریدن محصول را نشان دهید

همانطور که در قسمت‌های قبل اشاره کردیم:

حس ترس ۲.۵ برابر بیش از حس انگیزه، ما را وادار به خرید می‌کند.

صرفاً اینکه بگوییم فلان محصول عالی و فلان و بهمان است، کافی نیست چون فقط حس اشتیاق را در مشتری زنده می‌کند. ما باید عواقب نخریدن محصول را هم نشان دهیم تا مشتری بترسد و وادار به خرید شود.

به عنوان مثال: از این محصول فقط دو تاش مونده و سری بعد هم حتماً افزایش قیمت داره! این جمله را بارها از زبان فروشنده‌ها شنیده‌ایم و به همین دلیل هم هست که ما مردم ایران، به محض بالا رفتن قیمت‌ها، بیشتر خرید می‌کنیم چون می‌ترسیم اگر الان نخریم بعدها باید گران‌تر بخریم! پس حتماً برای متقاعد سازی مشتری، همیشه یک ترس ایجاد کنید.

 

حس ترس در مشتری

 

قدرت مقایسه را دست کم نگیرید

یکی از اصول متقاعد سازی، مقایسه کردن است. مغز ما با مقایسه به خوبی یا بدی یک چیز پی می‌برد. یک جمله معروف هست «تا بدی نباشد خوبی معنا ندارد، تا زشتی نباشد زیبایی معنا ندارد»! به نظرتان از این نکته چطور می‌توانیم برای متقاعد سازی مشتری استفاده کنیم؟

دقیقاً باید یک مورد مشابه اما با نمره پایین‌تر را کنار مورد اصلی قرار دهیم تا ذهن مشتری همان گزینه اصلی را انتخاب کند. این تکنیک مقایسه مرجع نام دارد و یکی از اصول متقاعد سازی است. در مقاله مهندسی گزینه‌ها در این باره کامل توضیح داده‌ایم. حتماً بخوانید.

 

متقاعد کردن مشتری

 

جایزه و هدیه بدهید

دوران کودکی خودتان را یادتان هست؟ که اگر نمره خوبی می‌گرفتید معلم یا پدر و مادرتان برای شما جایزه می‌گرفتند؟ یادتان هست که شوق گرفتن آن جایزه چقدر انگیزه ما را برای درس خواندن بالا می‌بُرد؟

جایزه یا هدیه دادن به مشتری هم همین کار را با او می‌کند و مشتری ترغیب می‌شود دوباره و دوباره خرید کند. به عنوان مثال یک خودکار در کنار کتابی که مشتری سفارش داده، یک گلس در کنار یک گوشی یا هر چیز مناسب و مرتبط!

می‌توانید حتی مسابقه برگزار کنید و هر مشتری که خرید بیشتر داشته باشد، امتیاز بیشتر و جایزه می‌گیرد. این استراتژی برای متقاعد سازی مشتری غوغا می‌کند. در مقاله تکنیک‌های افزایش فروش، به این نکات مربوطه پرداخته‌ایم.

 

جایزه برای قانع کردن مشتری

 

بهترین روش بهبود روش های افزایش فروش

تبریک می‌گویم که تا انتهای مقاله را مطالعه کردید و با ۸ تکنیک مهم متقاعد سازی مشتری آشنا شدید. با تقویت مهارت‌های روانشناسی و متقاعد سازی می‌توانید روش‌های بهتری برای متقاعد سازی مشتری طراحی کنید و سود بیشتر کسب کنید.

مجموعه ایرج شرفی با بیش از ۵ سال تجربه تخصصی در زمینه مهارت‌های کلامی، دوره بی‌نظیر متقاعد سازی حرفه ای را آماده کرده است و در آن با به روز‌ترین و مؤثرترین تکنیک‌های نفوذ کلام، آشنا می‌شوید. برای یادگیری مهارت متقاعد سازی به صورت عملی، در دوره متقاعد سازی حرفه‌ای شرکت کنید.