تحلیل سخنرانی برایان تریسی

تحلیل سخنرانی برایان تریسی

تا قبل از شروع این مقاله، کلیپ‌های سخنرانی متنوعی را از برایان تریسی دیدم تا یکی از بهترین آن‌ها را برای تحلیل انتخاب کنم. راستش آنقدر سخنرانی‌های برایان تریسی عالی و پر نکته هستند که انتخاب بین آن‌ها کار راحتی نیست. برایان تریسی یکی از ثروتمندان خودساخته است که در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمده بود اما با تلاش و پشتکار خودش توانست به یکی از افراد معتبر، پولدار و محبوب جهانی تبدیل شود.

سخنرانی‌های برایان تریسی یکی از پرطرفدارترین‌های دنیاست که برترین مدیران افتخار حتی یک بار عکس انداختن کنار او را سعادت بزرگی می‌دانند. برایان به دلیل فن بیان و سخنرانی خوبی که دارد، به عنوان یکی از سخنرانان معروف دنیا شناخته شده است. در این مقاله بخشی از یکی از بهترین سخنرانی‌های او آورده‌ و تحلیل کرده‌ایم تا با رمز و رازهای فن بیان این سخنران مشهور آشنا شوید. پیشنهاد می‌کنیم ابتدا فیلم سخنرانی را دانلود کنید و سپس تحلیل‌ها را بخوانید.

 

برایان-تریسی

 

برایان تریسی کیست؟

به احتمال زیاد کتاب «قورباغه‌ات را قورت بده» را شنیده یا حتی خوانده باشید. نویسنده این کتاب برایان تریسی می‌باشد البته تریسی کتاب‌های زیادی را نوشته که همگی به میلیون‌ها نسخه در تمام دنیا به چاپ رسیده و به فروش رفته‌اند. کتاب «روانشناسی فروش» او بسیار مفید است و فروش حرفه‌ای را آموزش می‌دهد.

این جمله را زیاد می‌شنویم که «ای بابا فلانی باباش پولدار بوده… ما که پدرمون پولدار نیست نمیتونیم موفق بشیم….» اما محض اطلاع باید عرض کنیم که برایان تریسی (Brian Tracy) در یک خانواده فقیر به دنیا آمد. او سه برادر داشت که همراه پدر و مادرش زندگی می‌کردند که حتی توان پرداخت قبض آب و برق را هم نداشتند به همین دلیل مدرسه را در سنین پایین کنار گذاشت و به کار مشغول شد.

برایان تریسی جاهای مختلفی کار کرده، اعم از گارسونی، ظرف شستن، کارگری، کشاورزی و… . بزرگترین سوال برایان تریسی همیشه این بود «چرا بعضی از افراد از کیفیت زندگی بالاتری برخوردار هستند؟». برای پاسخ به این سوال به مطالعه و تحقیق می‌پردازد، سخت کار می‌کند، نا امید نمی‌شود تا به تدریج به درآمد بالایی می‌رسد و اکنون صاحب شرکت برایان تریسی در ونکوور کانادا است. برایان مشاور کسب و کارهای بزرگ بوده و هست و عمل کردن به سخنان او از شما مانند او یک فرد موفق خواهد ساخت.

 

سخنرانی برایان تریسی

در ادامه چند دقیقه اول سخنرانی فروش برایان تریسی را بررسی می‌کنیم:

 

  1. شروع با یک خبر خوب: «تعداد پولدارهای دنیا در چند سال آینده بیشتر از تعداد فعلی خواهد بود». مژده و امید دادن، باعث جلب توجه مخاطب می‌شود و این موضوع در شروع سخنرانی اهمیت زیادی دارد.
  2. دلیل آوردن برای خبر گفته شده به همراه آمار و ارقام: این روش اثباتی باعث بالاتر رفتن اعتبار سخنران و اعتماد مخاطب می‌شود. دقت کنید که برایان تریسی چگونه به کار فروشندگی ارزش بالایی می‌بخشد، آنجا که می‌گوید «بیشتر این سود نصیب فروشندگان می‌شود». ارزشگذاری روی موضوع را هر سخنرانی باید بداند.
  3. طنز پردازی در ابتدای سخنرانی: این کار کمی سخت است و برای سخنرانان تازه کار پیشنهاد نمی‌شود. اما طنز در طول سخنرانی مخاطب را شیفته شما می‌کند و حوصله‌اش سر نمی‌رود.
  4. ورود به موضوع سخنرانی یا بیان کردن یک مساله: برایان به یک مساله همیشگی اشاره می‌کند و جزئیات زندگی مخاطب را به زبان می‌آورد: «همه دوست داریم به اهدافمون برسیم، درآمد بالا، کاهش بدهی، داشتن خانواده خوب و… اما هیچ وقت شروع نمیکنن و میگن امروز که وقت نداریم….». مطرح کردن مشکل در ابتدای سخنرانی، در مخاطب ایجاد نیاز می‌کند و چاره‌ای جز گوش دادن برایش نمی‌گذارد. دقت کنید که جمله حالت طنز دارد و جمله ضمیر سوم شخص می‌باشد نه اینکه مستقیماً مخاطب را نشانه گرفته باشد.
  5. ارائه راه حل به صورت انگیزشی: «اگر میخواهید موفق شوید… همین الان شروع کنید… همین الان… اگر ….».
  6. مقایسه بین آدم‌های عادی و موفق: برایان خیلی حرفه‌ای دو دسته افراد را مقایسه می‌کند و بدون خطاب قرار دادن مخاطب حس رقابت با افراد موفق و انزجار از معمولی بودن را در مخاطبان روشن می‌کند.
  7. بیان کردن یک حقیقت مهم با خطاب قرار دادن مخاطب: برایان تریسی مستقیم می‌گوید که: «باید بدانید که هر ایده‌ یا کاری اولش جواب نمیده… حتی چند بار اول جواب نمیده… باید آنقدر تکرار کنید تا جواب دهد.
  8. گفتن تجربه شخصی خود برای اثبات حقیقت بالا: با این کار مخاطب احساس همدلی می‌کند و به راحتی با شما همراه می‌شود.
  9. پرسیدن سوال: «در این مسیر دو اتفاق می‌افتد… به نظرتان چه است؟…»
  10. نتیجه گیری و رفتن به تیتر بعدی یعنی ساخت عادات
  11. داستان شخصی و تجربه ملاقات با یک مشاور در شرکت: اگر می‌خواهید صحبت‌هایتان در حافظه مخاطب بنشیند، تنها راهش داستان گویی است و هیچ چیز بهتر از داستان شخصی نیست.

 

زبان بدن

زبان بدن کاملاً پر انرژی و عالی است و شکل کلمات و احساسات روی بدن خود برایان مشخص می‌باشد. یادتان باشد که زبان بدن ما در هر ثانیه ۱۰۰۰ سیگنال انتقال می‌دهد حتی اگر هیچ کلامی بر زبان نیاوریم. زبان بدن یک سخنران باید پر انرژی و دوستانه باشد تا مخاطب جذب شود و احساس راحتی کند. حالت دست به سینه یا نگاه کردن به پایین، بالا و اطراف نشان از بی‌میلی سخنران دارد طبیعتاً مخاطبان چنین سخنرانی هم بی‌میل خواهند شد.

 

لحن

به لحن برایان تریسی خوب دقت کنید، انرژی، احساس، تغییرهای به موقع در گفتار او کاملاً مشهود است و حوصله مخاطب را سر جایش نگه می‌دارد.

 

جمع بندی

سخنرانی‌های برایان تریسی عالی هستند و همه جا طرفدار دارد. خود را به شنیدن سخنرانی‌های او عادت دهید و تلاش کنید خودتان هم چند بار به سبک او سخنرانی کنید تا نکات گفته شده در این مقاله برایتان کاربردی شود. در انتها از نظرات شما عزیزان خوشحال می‌شویم.

کتاب پدر پولدار پدر بی پول

کتاب پدر پولدار، پدر بی پول

کتاب پدر پولدار پدر بی پول یکی از بهترین کتاب‌هایی است که تا کنون در زمینه هوش مالی منتشر شده است. این کتاب در رابطه با زندگی خود رابرت کیوساکی است که چه اتفاقی افتاد پولدار شد در حالی که پدر واقعی‌اش بی پول ماند با اینکه پدرش تحصیلات دانشگاهی بالایی داشت. واقعاً جای این کتاب در برنامه درسی دانشگاه‌ها خالی است و به نظرم اگر این کتاب را به دانشجویان آموزش دهند، نرخ بیکاری کمتر می‌شود، درآمد مردم بالاتر می‌رود، کیفیت خدمات بیشتر می‌شود و… . رابرت کیوساکی تاکنون سخنرانی‌های بزرگی برگزار کرده است و افراد زیادی به واسطه آموزش هوش مالی توانستند به درآمدهای بالا برسند و آرزوهای خود را محقق کنند.

کتاب پدر پولدار پدر بی پول یکی از بهترین کتاب‌هایی که در زمینه مالی خواهید خواند و نگرش شما را به شغل، پول، تحصیلات و… تغییر می‌دهد. ضمن اینکه این کتاب بیشتر به حالت گفتار عامیانه نزدیک است که همین نکته تاثیرگذاری او را بیشتر کرده است و نشان دهنده هوش کلامی رابرت کیوساکی می‌باشد.

 

رابرت کیوساکی کیست؟

رابرت کیوساکی متولد ۸ آوریل ۱۹۴۷ می‌باشد و در یک خانواده فرهنگی به دنیا آمد. خانواده رابرت شامل مدرسان ممتاز و برجسته‌ بود و پدر خودش هم در سمت ریاست آموزش و پرورش هاوایی فعالیت می‌کرد. رابرت دوره دبیرستان خود را در نیویورک سپری کرد و بعد از اتمام آن به عنوان افسر خلبان هلیکوپترهای سنگین در نیروی تفنگداران دریایی آمریکایی مشغول به کار شد.

بعدها رابرت کیوساکی از ویتنام بازگشت و شرکت خود را تاسیس کرد، محصول آن کیف پول‌های مردانه بود که از جنس ترکیبی از نایلون و ولکرو ساخته می‌شدند سپس بعد از مدتی به یک برند مولتی میلیارد دلاری تبدیل شد.

رابرت کیوساکی مشاور اقتصادی بیل کلینتون در زمان ریاست جمهوری او بود. مجلات رانزولد، جنتلمن کوارترلی، ساکسس مگزین مشهور شد.

کیوساکی بعد از بازنشسته شدن به سرمایه گذاری روی آورد و به آموزش پرداخت. او دوره‌های مختلفی برگزار می‌کند و به مردم آموزش می‌دهد که چطور پولدار شوند و درآمد و زندگی بهتری داشته باشند. کتاب پدر پولدار پدر بی پول یکی از معروف‌ترین کتاب‌های اوست.

 

توصیه های رابرت کیوساکی

 

چرا کتاب پدر پولدار پدر بی پول را بخوانیم؟

اگر کتاب پدر پولدار پدر بی پول را دست والدین بدهیم که بخوانند، کمی برای آن‌ها عجیب به نظر برسد و با محتویات آن مخالفت کنند. چون این کتاب نگرش کاملاً متفاوتی نسب به درآمدزایی دارد و بر خلاف اکثر پدر و مادرها که فکر می‌کنند اگر فرزندشان خوب درس بخوانند موفق می‌شوند، هوش مالی را در مدرسه و دانشگاه نمی‌بیند. به عقیده رابرت کیوساکی دانشگاه کوره استعداد سوزی است و از دانشجویان فقط کارمند می‌سازد نه کارآفرین پولدار.

در سال ۲۰۰۱ کتاب پدر پولدار پدر بی پول جزء ۱۰ کتاب پرفروش دنیا در روزنامه‌های وال استریت ژورنال قرار گرفت و تا کنون بیش از ۲۶ میلیون نسخه از آن به فروش رسیده است.

این کتاب به خوبی ذهنیت کارمندی و کارآفرینی را توضیح می‌دهد و وقتی برای اولین بار آن را بخوانیم مطمئناً از اشتباهاتی که تا کنون داشته‌ایم و علت بدهی‌ها و فقر خود را متوجه می‌شویم. شاید حتی بارها خود را سرزنش کنیم و کمی از دانشگاه و مدرسه دلخور شویم که چرا این چیزها را یادمان ندادند وگرنه تا الان همه زندگی باشکوهی داشتیم.

 

برگه‌ای از کتاب پدر پولدار پدر بی پول

قبل از آوردن این بخش از کتاب باید توضیحی بدهم که رابرت کیوساکی دو پدر برای خود در این معرفی می‌کند: یکی پدر واقعی خودش که رئیس آموزش و پرورش بود و مقام بالایی در علم داشت. اما پدر دیگر سوادش در حد مدرسه بود. پدر اول همیشه بی پول و فقیر اما پدر دوم همیشه ثروتمند و پولدار بود. پدر دوم در واقع پدر دوست صمیمی و دوران کودکی رابرت کیوساکی بود که مدتی با هم دیگر برای او کار می‌کردند.

قسمتی از کتاب پدر پولدار پدر بی پول:

 

یکی از پدرانم، برای به‌دست‌آوردن چند دلار جان می‌کند و دیگری مشت مشت پول درمی‌آورد.

یکی از پدرانم به من یاد می‌داد که سوابق تحصیلی و کارم را چه‌طور بنویسم که بتوانم شغل خوبی به دست آورم و

دیگری به من می‌آموخت که چه طور طرح‌های قوی مالی و بازرگانی را خلق کنم تا بتوانم برای دیگران شغل ایجاد کنم.

فرزند دو پدر قوی‌بودن این امکان را برای من فراهم آورد تا با مقایسه آرای آن‌ها با یک‌دیگر،

تأثیر تفکرات‌شان را بر زندگی‌شان بررسی کنم، در این جریان فهمیدم که انسان‌ها زندگی‌شان را براساس افکارشان تنظیم می‌کنند.

پدر بی پولم دائماً می‌گفت: من هیچ وقت پولدار نمی‌شوم و این پیشگویی واقعیت یافت،

ولی پدر پولدارم معتقد بود که آدم پولداری‌ست، حتی یک بار پس از ورشکسته‌گی که افسرده اش کرده بود،

باز ادعا کرد آدم ثروتمندی است و می‌گفت بین فقیر بودن و ورشکسته‌بودن،

یک اختلاف بزرگ است و آن این که ورشکسته‌گی موقتی، ولی فقر دائمی است.

جمع بندی

تمام گفته‌های کتاب پدر پولدار پدر بی پول در یک کلام خلاصه می‌شود «برای پول کار نکنید، کار کنید که پول برای شما کار کند» این کتاب راهگشای بسیاری از ثروتمندان دنیا بوده و هست. مدرسان هوش مالی این کتاب را در لیست مراجع اصلی قرار می‌دهند. به جرات می‌توان گفت که رابرت کیوساکی را خدا خلق کرد تا هوش مالی بشریت افزایش یابد تا خوشبختی بیشتری به انسان‌ها هدیه دهد. این کتاب عالی را مطالعه کنید و هر سوالی هم داشتید می‌توانید در قسمت نظرات مطرح کنید. با امید موفقیت روز افزونتان.

 

 

۷ روش برخورد با افراد حسود

داستان هابیل و قابیل را به خاطر دارید؟ هابیل و قابیل هر دو فرزندان حضرت آدم بودند که هابیل پسر باایمان‌تر بود که حضرت آدم توجه ویژه‌ای نسبت او داشت. همین موضوع باعث حسادت قابیل شد و در نهایت برادر خود را کشت و اولین قتل بشریت به وقوع پیوست! افراد حسود از زمان حضرت آدم بوده و هست و خواهد بود. این موضوع کاملاً طبیعی است چون ما آدم‌ها دوست داریم همه چیز را در حد کمال داشته باشیم و دیگران ما را برتر و بالاتر بدانند. اما واقعیت روی دیگری دارد، همه ما صاحب همه چیز نیستیم و در بعضی موارد دچار ضعف هستیم. در این میان اگر فردی بهتر از خودمان ببینیم، به او حسادت می‌کنیم. ما باید روش برخورد با افراد حسود را خوب بلد باشیم چون گاهی اوقات این حسادت فقط در حد نیش و کنایه شنیدن است اما گاهی ما را در معرض خطر توطئه و آبروریزی قرار می‌دهد و برای این مواقع دعوا و کتک کاری فقط اوضاع را پیچیده می‌کند.

 

 

شناسایی افراد حسود

روش برخورد با افراد حسود اصلاً اینطور نیست که در وهله اول به هر فردی که به ما گفت «بالا چشمت ابروعه» برچسب حسود بزنیم. شاید منظور او فقط شوخی باشد یا ما خودمان را آنقدر بالا فرض کردیم که برخورد عادی دیگران را حسادت تعبیر می‌کنیم. افراد حسود ویژگی‌های مشخصی دارند که در ادامه ذکر می‌کنیم:

  1. انتقاد بُرنده در جمع
  2. شایعه سازی
  3. تبریک نگفتن در زمان موفقیت‌هایمان
  4. بد نشان دادن خوبی‌های ما
  5. تنها گذاشتن ما در زمان سختی
  6. خوشحال بودن در زمان ناراحتی ما
  7. از ما خوششان نمی‌آید
  8. مرغشان یک پا دارد (لجبازی با ما)
  9. ممانعت از توجه دیگران نسبت به ما
  10. آسیب زدن به ما

دقت کنید که این افراد هم می‌توانند خطرناک باشند هم اینکه فقط نقش ماست را بازی کنند! افراد حسودی که بی‌آزار هستند توانایی آسیب رساندن به ما را ندارند و فقط با نیش و کنایه عقده خود را نشان می‌دهند. اما دسته دوم می‌تواند شامل همکاران ما در محیط کار باشد که می‌توانند به راحتی علیه ما توطئه کنند یا با دیدن کوچکتر اشکالی در کارمان، به رئیس گزارش دهند تا اوضاع کاری ما را خراب کنند.

روش برخورد با افراد حسود شامل هر دو دسته می‌شود و باید بدانیم که در برخورد با هر کدام چه رفتار مناسبی از خود نشان دهیم.

 

حسود کیست؟

 

از افراد حسود بدتان نیاید

یک جمله معروف شنیده‌ام که مطمئناً شما هم شنیده‌اید:

به کسانی که به شما حسودی می‌کنند، احترام بگذارید، زیرا آن‌ها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند: شما بهتر از آن‌ها هستید.

کمی خودمان را جای افراد حسود بگذاریم و به او حق دهیم چرا که اگر ما هم جای او بودیم شاید همین حس و رفتار را داشتیم. به عنوان مثال شاید هنوز هدف خود را پیدا نکرده و نمی‌داند علاقه اصلیش چیست و در شغلی کار می‌کند که دوستش ندارد. به همین دلیل از موفقیت شغلی شما ناراحت می‌شود و فکر می‌کند «من چه آدم بیخودی هستم… اصلا به چه دردی میخوردم..».

خود را جای دیگران گذاشتن بسیار حال ما را آرام می‌کند و دیگر از دست هر کسی به راحتی عصبانی نمی‌شویم. همدلی کردن با حسود باعث می‌شود گارد او را می‌شکند و به تدریج رابطه‌اش با شما خوب می‌شود.

 

خصوصیات اخلاقی افراد حسود

 

۷ نکته طلایی برای مهار کردن افراد حسود

بسیار خب… رسیدیم به قسمت اصلی مقاله… یعنی روش‌های برخورد با افراد حسود. در این مقاله ۵ راهکار اساسی و موثر را معرفی می‌کنیم که صد البته خواندن آن‌ها هیچ فایده‌ای برای شما ندارد اگر به آن‌ها عمل نکنید! پیشنهاد می‌کنیم یک کاغذ و خودکار آماده کنید و این نکات را به صورت تیتروار یادداشت برداری کنید تا مجدداً بتوانید به خاطر آورید و استفاده کنید.

 

هر فردی حق دارد نظر خودش را داشته باشد

دوست دارید یک نفر بیاید و به شما بگوید که «باید همونطور که من می‌گم فکر کنی و نظر بدی…»؟! این کار دور از حقیقت است و کنترل افکار دیگران هم دست ما نیست. اصلاً خدا آدم‌ها را متفاوت خلق کرده که هر کدام با دیدگاه خودشان به رشد این دنیا کمک کنند. بنابراین دلخور شدن از نظر هر کسی و هر فردی نباید ما را دلسرد و ناامید کند. یک روش برخورد با افراد حسود این است که با خودتان بگویید «تو هم از دیدگاه خودت داری منو میبینی… ولی من میدونم کارم درسته و به نتیجه عالی میرسه…».

 

گارد شکنی با حسن جویی

بارها به حسن جویی تاکید کرده‌ایم که هیچ راهی بهتر از حسن جویی برای نفوذ به قلب آدم‌ها وجود ندارد. با تعریف و تمجید ار فرد حسود، به او احساس ارزشمندی می‌دهید و او می‌فهمد که مانند ما وجود مفیدی دارد. بنابراین حسادت او فروکش می‌کند و رابطه‌اش با ما بهتر می‌شود. این روش برخورد با افراد حسود دقیقاً مانند آب روی آتش عمل می‌کند و شاید روزی همان فرد، دوست صمیمی و یار شما شود. به قول حافظ:

آرامش دو گیتی تفسیر این دو حرف است           با دوستان مروت با دشمنان مدارا

 

موفقیت‌ها و دستاوردهایمان را جلوی چشم او نیاوریم

یکی از سیاست‌مدارانه‌ترین و حرفه‌ای‌ترین رفتاری که از افراد موفق و معروف دیده می‌شود، این است که خودشان از خودشان تعریف نمی‌کنند و موفقیت‌هایشان را به رخ دیگران نمی‌کشند. تواضع و فروتنی یکی از ویژگی‌های افراد موفق است چون با این کار روابط خود را با دیگران حفظ می‌کنند تا حسادت بقیه تحریک نشود و صمیمت خود با دیگران را همیشه داشته باشند. این روش برخورد با افراد فضول در واقع نوعی حالت پیشگیری دارد.

شاید برایتان سوال شود که «خب پس چجوری خودمونو به دیگران بشناسونیم… چطور متوجه بشن که ما آدم حرفه‌ای هستیم… گاهی اوقات موقع معرفی واقعا لازمه که به موفقیتامون اشاره کنیم…». سوال خیلی خوبی است، ما بالاخره زحمت می‌کشیم تا مهارتی را کسب کنیم، مهندس شویم، دکترا بگیریم، پزشک شویم و… ، باید دیگران این ویژگی‌های ما را بشناسند! برای معرفی خودمان یک روش حرفه‌ای وجود دارد که در مقاله معرفی خود، مفصل توضیح داده‌ایم. البته پیام مخفی بهتر از همه این روش‌ها می‌باشد که ما در دوره هوش کلامی آن را آموزش می‌دهیم.

 

رفع تعارض

گاهی اوقات ممکن است هیچ کدام از روش‌های بالا جواب ندهد و فرد حسود از خر شیطان پایین نیاید! در این مواقع دعوا و مشاجره هم اوضاع را خراب‌تر می‌کند و فرد حسود با ما دشمن‌تر می‌شود. حل تعارض برای همین مواقع به کار می‌رود یعنی جایی که ما یک چیز می‌خواهیم و طرف مقابل هم چیز دیگر و هیچ کدام هم جهت نیستیم. اگر به حل تعارض مسلط باشیم دیگر نه دشمنی خواهیم داشت و نه کسی می‌تواند سد راه ما شود. جای این مهارت در خانواده‌ها خالی است واقعاً!

 

نشان دادن آن روی دیگر زندگیمان

قبول دارید که هیچ موفقیتی رایگان و مفت به دست نمی‌آید؟ هر چیزی بهایی دارد که برای رسیدن به آن باید پرداختش کرد:

  • بهای قبولی در بهترین دانشگاه‌ها، سختی درس خواندن، شب بیداری، دل کندن از تفریح، فیلم و سریال ندیدن، کنسل کردن دورهمی با دوستان، کنار گذاشتن گوشی و اینستاگرام و…
  • بهای استخدام شدن در سازمان عالی، انجام پروژه‌های سنگین، ساختن سابقه پربار و غنی، توسعه فردی، تسلط به مهارت‌های ارتباطی، یادگیری فن بیان و سخنرانی، تقویت هوش کلامی، ارتباط موثر و…
  • بهای مدیر نمونه شدن، انضباط شخصی، پایبندی به برنامه ریزی، مدیریت بحران، افزایش قدرت حل مسأله، دیر وقت به خانه برگشتن و…
  • بهای فرزند خوب داشتن، کار کردن روی خودمان، یادگیری مهارت ارتباطی، تحمل دوران بارداری، تر و خشک کردن کودک تا بزرگ شدن، تامین هزینه‌های تحصیلی و…
  • و…

بنابراین هیچ چیزی مفت به دست نمی‌آید و افراد حسود معمولاً فقط بعد موفقیت ما را می‌بینند در حالی متوجه پشت صحنه نیستند، نمی‌دانند که ما چه سختی‌هایی را پشت سر گذاشته‌ایم. بهترین روش برخورد با افراد حسود این است که آن‌ها را با مشکلات و سختی‌های خود آشنا کنیم تا کمی دلشان خنک شود یا به حال ما بسوزد و حسادتشان کاهش یابد.

 

روش برخورد مناسب با افراد حسود

 

تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس خودمان

اگر یک اسکناس ۱۰۰ هزار تومانی را مچاله کنید، باز هم همان ارزش ۱۰۰ هزار تومان را دارد؟ اگر زیر پا بیندازیم و آن را خاکی کنیم چطور؟ در هر حالت باز هم ارزش اسکناس سر جایش است. شما هر چقدر عزت نفس بالایی داشته باشید و ارزش خود را درک کنید دیگر با رفتارهای افراد حسود دلخور نمی‌شوید و می‌دانید که این کارها تاثیری روی ارزش شما ندارد.

 

انگیزه گرفتن از افراد حسود

یک داستان واقعی وجود دارد که بسیار جالب است:

یک بار برای تنوع در مسابقات سرعت سگ‌ها، یک یوز پلنگ را به مسابقه می‌آورند. موقع شروع مسابقه تعجب همه تماشاچیان برانگیخت، یوز پلنگ حتی یک تکان کوچک به خود نداد و سر جایش پشت خط شروع نشسته بود.

از برگزارکننده مسابقه علت را می‌پرسند و او پاسخ بسیار جالبی می‌دهد:

گاهی تلاش برای اینکه ثابت کنی تو بهترین هستی، توهین به خودت است!

حسادت دیگران به ما یعنی که ما در مسیر رشد و از آن‌ها بهتر هستیم. بنابراین باید بابت این رفتار افراد حسود، از آن‌ها انگیزه بگیریم و قدر خود را بدانیم. گاهی اوقات اصلاً دلیل ندارد که ما شان خود را پایین بیاوریم و با این افراد بحث کنیم، بی‌تفاوتی همراه با یک لبخند قدرتمندانه خودش گویای ابهت و بزرگی شما و کوچکی فرد حسود می‌باشد.

 

انگیزه گرفتن از افراد حسود

 

جمع بندی

به آخر رسید این دفتر اما حکایت همچنان باقیست… بسیار خب تیترها را یادداشت کردید؟ خاطرتان هست که چند روش برخورد با افراد حسود را مطرح کردیم؟ امیدوارم که لیست ۹ روش گفته شده را یادداشت کرده باشید و من بعد در روابط بخود به کار گیرید تا رنگ آرامش بیشتر را در زندگی خود ببینید. در انتها از نظرات شما دوستان خوشحال می‌شویم.

تقویت حافظه

تقویت حافظه با ۷ راهکار عالی

یکی از مهم‌ترین دلایل فراموشی، عدم تمرکز است یعنی اینکه حواسمان روی یک موضوع نباشد و فکرمان یک پایش آن طرف و پای دیگرش این طرف باشد. بنابراین همین جا از شما یک خواهش دارم، اگر واقعاً تصمیم گرفته‌اید که این مقاله را بخوانید و برای قوی‌تر شدن حافظه خود کاری کرده باشید، حتماً عوامل حواس پرتی دیگر مانند شبکه‌های اجتماعی، چت، تماس، تلویزیون، اینترنت و… را از خود دور کنید. تقویت حافظه فقط با فعالیت ذهنی امکان پذیر است و فعالیت ذهنی هم نیاز به تمرکز دارد.

این روزها دغدغه فکری به حدی بالاست که بخواهیم یا نخواهیم حافظه ما را در محاصره گرفته‌اند و دائم حافظه ما را تحت تاثیر قرار می‌دهند. در گذشته احتمال آلزایمر در افراد مسن بسیار کمتر از امروز بود و افراد نگران پیر شدن نبودند. اما امروزه علاوه بر بیماری‌های جسمانی مانند پا درد، کمر درد و… باید نگران آلزایمر هم باشیم. همانطور که می‌دانیم «پیشگیری بهتر از درمان است» بنابراین بهتر است از امروز برای تقویت حافظه خود اقدام کنیم تا در آینده با این معضل مواجه نشویم. یادمان باشد هر چقدر ذهن فعال‌تر باشد، مغز سالم‌تر خواهد بود اما فعال نگه داشتن ذهن هم اصول خودش را دارد.

 

مشکل ضعف حافظه

 

در ادامه با راهکارهای اساسی برای تقویت حافظه آشنا می‌شویم:

تقویت حافظه با حفظ تمرکز 

در طول تاریخ هر کسی که جنگاور و شمشیر زن ماهر بود، قهرمان محسوب می‌شد اما امروزه هر کسی که بتواند در این هیاهوی تکنولوژی و ارتباطات تمرکز خود را حفظ کند، قهرمان است. شاید سخت‌ترین کار همین تمرکز کردن باشد. به نظر خودتان چه عواملی باعث می‌شوند که حواستان پرت شود و تمرکزتان را گم کنید؟

  • موبایل
  • شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام
  • برنامه ریزی نداشتن
  • مشخص نبودن هدف
  • عدم انگیزه
  • گرسنگی
  • استرس
  • و…

امان از دست این عوامل آزار دهنده که آرامش را ذهن بیچاره ما گرفته‌اند. اما باید جلوی آن‌ها را بگیریم بالاخره برای هر چیزی راه حلی وجود دارد. به عنوان مثال اگر استفاده از موبایل را محدود کنیم، دیگر شبکه اجتماعی و فیلم و چت و… در دسترس نخواهند بود و تمرکز ما بیشتر خواهد شد. ضمن اینکه ما نمی‌توانیم در حالت گرسنه تمرکز کنیم چون مغز هم آدم است! یعنی جزئی از بدن آدم است و به سوخت نیاز دارد بنابراین در این مواقع ابتدا خوب بخوریم سپس به فعالیت خود بازگردیم. تقویت حافظه با تغذیه ارتباط مستقیم دارد.

 

تقویت حافظه با تقویت تمرکز

 

به یاد آوردن خاطرات

برای تقویت حافظه باید مغز خود را فعال‌تر کنیم مثلاً آن را مجبور به یادآوری خاطرات گذشته کنیم تا در چالش قرار گیرد و اطلاعات را از حافظه اصلی به حافظه موقت واکشی کند. با این کار جریان حافظه به راه می‌افتد و یادآوری اطلاعات راحت‌تر می‌شود. دقیقاً مانند سدی که مقابل آب قرار می‌گیرد حال ما به صورت کنترل شده و لوله کشی، آب را از آن استخراج می‌کنیم به جای اینکه بگذاریم آب یک جا بماند و راکت یا بخار شود!

 

چگونه حافظه خود را تقویت کنیم

 

انجام محاسبات روزانه به صورت ذهنی

فردی را می‌شناسم که حتی محاسبات ساده مانند ۱۵ + ۱۰ را با ماشین حساب گوشی انجام می‌دهد و حتی زحمت یک جمع ساده را به خود نمی‌دهد. با این کار مغز تنبل می‌شود و به مرور از پس محاسبات ساده هم برنمی‌آید دیگر چه برسد به واکشی اطلاعات از حافظه! این معضل گرفتار همه ما شده است. یادمان باشد هر چه مغز را فعال‌تر نگه داریم، حافظه ما هم قوی‌تر می‌شود. از عمد تلاش کنید تا محاسبات روزانه خود مانند محاسبه کرایه ماشین، خرید از سوپرمارکت، خرید لباس و… را ذهنی انجام دهید. با این کار ساده و کوچک لطف بزرگی در حق مغز و حافظه خود می‌کنید.

 

راهکار برطرف کردن ضعف حافظه

 

گسترده کردن دایره ارتباطی

دایره ارتباطی هر چه گسترده‌تر باشد و با آدم‌های بیشتری ارتباط داشته باشیم، از افکار و منفی بافی ذهن خود خارج می‌شویم و با دنیای واقعی بیشتر ارتباط می‌گیریم. داشتن دوستان خوب که در مواقع سختی کنارمان هستند و از آن‌ها مشورت می‌گیریم روی آرامش ما تاثیر به سزایی دارد که این امر ذهن و در نتیجه حافظه ما را بهبود می‌بخشد.

 

ارتباط موثر برای تقویت حافظه

 

صحبت در مقابل جمع

بسیاری از افراد دائم از این مشکل رنج می‌برند که «من حرفام یادم میره… نمیدونم چی گفتم یا چی میخواستم بگم… ». این موضوع اعتبار ما را نزد مخاطب پایین می‌آورد و باعث می‌شود دیگران فکر کنند که ما «به موضوع مسلط نیستیم… حرفه‌ای نیستیم… ضعیفیم… » کلام ما به همان اندازه که به موفقیت ما کمک می‌کند، می‌تواند مانع از رشد ما شود. البته با یادگیری مهارت فن بیان و سخنرانی، این مشکلات حل می‌شود. ما در دوره‌های فن بیان و سخنرانی تمرینات و تکنیک خاصی را آموزش می‌دهیم که با استفاده از آن‌ها به خاطر سپاری متن سخنرانی بسیار راحت می‌شود.

 

فراموش کردن متن سخنرانی

 

تقویت حافظه با یادگیری یک مهارت جدید

باز هم این نکته را برای بار چندم تکرار می‌کنم، هر چه بیشتر از مغز کار بکشید فعال‌تر می‌شود. به نظرم یک مثال باید برای این موضوع بزنم، همان مثالی که معلم جغرافیای سوم راهنمایی‌ام گفت و هنوز خاطرم هست:

مغز مانند سوپ است؛ اگر شعله زیر سوپ را خاموش کنیم، سرد می‌شود و می‌بندد. اما اگر شعله را ملایم روشن نگه داریم، هیچ وقت نمی‌بندد و گرم و خوشمزه باقی می‌ماند. بافت مغز هم از جنس عضله است، هر چه بیشتر از آن کار بکشیم قوی‌تر می‌شود اما اگر به حال خودش رهایش کنیم مچاله و افتاده می‌شود.

مغز از خدایش است که به حال خودش رها شود اما ما باید کنترل آن را در دستان خود بگیریم، هر بار مغز را به چالش بکشیم، کار جدید انجام دهیم تا مجبور به پردازش و ساخت مسیر عصبی جدید شود. این اقدام تاثیر به سزایی روی تقویت حافظه دارد و ارتباط مغز با حافظه را بهبود می‌بخشد.

 

یادگیری و تقویت حافظه

 

آرام و خونسرد بودن

احتمالاً این داستان معروف را شنیده باشید:

روزی پادشاهی دستور می‌دهد تا تمام نقاشان شهر هر کدام آرامش را به تصویر بکشند و هر نقاشی که کارش بهتر بود، پاداش می‌گیرد. نقاشان متعددی با کشیدن، جنگل، باران، منظره غروب و… تعریف خود را از آرامش نقاشی کردند. اما فقط یک نقاشی بود که توجه همه را به خود جلب کرد؛ این نقاشی یک جوجه کوچک و بی پناه را نشان می‌داد که در هوای طوفانی و رعد آسا در دل صخره‌های کوه نشسته و با خیال راحت به رو به رویش می‌نگرد.

این نقاشی تعریف حقیقی آرامش را نشان می‌دهد، آرامش داشتن در شرایط آرام کار سختی نیست، مهم این است که در روزهای سخت و پراسترس آرامش خود را حفظ کنیم. استرس حافظه سوز است و اجازه بودن در زمان حال را نمی‌دهد. برای تقویت حافظه باید ابتدا آرامش و خونسردی خود را حفظ کنیم تا بتوانیم با تمام قوا موقعیت فعلی خود را درک کنیم و به حافظه خود فرصت ثبت اطلاعات را بدهیم.

 

جمع‌بندی

برای تقویت حافظه، سلامت جسم و روان فقط و فقط باید به فکر سلامت مغز باشیم: خوب بخوریم، خوب بخوابیم، ورزش کنیم، مطالعه داشته باشیم، کارهای جدید انجام دهیم و ارتباطات خود را بهتر کنیم. در انتها از نظرات شما عزیزان خوشحال می‌شویم و اگر سوالی دارید در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید تا در اسرع وقت پاسخ دهیم.

 

پرورش خلاقیت

پرورش خلاقیت با ۱۰ راهکار طلایی

خواننده گرامی یک سوال دارم، این مقاله را از گوشی می‌خوانید یا از لپ تاپ؟ به گوشی یا لپ تاپ خود، خوب نگاه کنید، این همه امکانات از قبیل دوربین، نصب برنامه‌های مختلف، پخش فیلم و موسیقی و… حاصل تفکر خلاقانه سازندگان این تکونولوژی‌ها می‌باشد. اگر خلاقیت نباشد، دنیا پیشرفت نمی‌کرد و باید در همان غار اجدادی زندگی می‌کردیم!

شاید روزی هزاران نفر بگویند «ادیسون روحت شاد!» چرا که روشنایی روز را در شب تاریک ممکن کرد و کار همه ما راحت‌تر شد. خوب است بدانید که ادیسون دانش آموز باهوشی نبود و از مدرسه اخراج شده بود، افراد بسیاری مانند او هستند که بدون تحصیلات چندانی، دست به کارهای خلاقانه و بزرگی زدند. خلاقیت لزوماً به باهوش بودن، مدرک تحصیلی، پولدار بودن و… نیست. خلاقیت در وجود همه ما نهفته است مخصوصاً کودکان، اما به مرور با بزرگ شدن و زندگی در چارچوب‌های دیگران خلاقیت ما را کور می‌کند. با این حال راه‌هایی برای بهبود خلاقیت وجود دارد که در ادامه ذکر می‌کنیم.

 

انگیزه

 

خودتان باشید

این جمله را زیاد شنیده‌ایم که «هر کسی را بهره کاری ساخته‌اند»، خواهشاً این بار کمی بیشتر و جدی‌تر به آن فکر کنید. واقعاً فکر می‌کنید خودتان برای چه کاری خلق شده‌اید و هدف از به وجود آمدن شما چه بوده است؟ جواب این سوال از خود زندگی کردن مهم‌تر است چون ما تا زمانی که ندانیم برای چه زندگی می‌کنیم، تمام کارهایمان بی‌هدف خواهد شد و نتیجه آرامش بخش و ماندگار نمی‌گیریم.

اولین قدم برای پیدا کردن هدف زندگی این است که خودمان باشیم، دائم خود را با دیگران مقایسه نکنیم، خود را دست کم نگیریم و بدانیم که ما با همین ویژگی‌هایی که هستیم می‌توانیم کارهایی انجام دهیم که دیگران از پس آن برنمی‌آیند. این پذیرش به شما آرامش می‌دهد و قدرت خلاقیت شما را به طرز شگرف بالا می‌برد.

 

عزت نفس و پرورش خلاقیت

 

دیدگاه‌های مختلف رو بررسی کنید

خلاقیت یعنی کاری انجام دهیم که تازه، نو و متفاوت باشد. برای خلق ایده‌های جدید باید از دیدگاه فعلی خود خارج شوید و از جنبه دیگری به موضوع نگاه کنید. یکی از بهترین روش‌ها این است که نظر دیگران را بپرسید و بخواهید که نقاط قوت و ضعف شما را مطرح کنند. انتقاد پذیری و شهامت نه شنیدن یکی از راه‌های تقویت خلاقیت است. متاسفانه خیلی از افراد می‌ترسند از اینکه خود را در معرض انتقاد و نظر دیگران قرار دهند ولی این را بدانید که افراد ترسو هیچگاه پیشرفت نمی‌کنند!

کارهای ابتدایی سلبریتی‌ها، نقاشان، بازیگران، سخنرانان و فروشندگان را بررسی کنید، همه در مراحل ابتدایی کارهای ضعیفی داشتند و چندان چنگی به دل نمی‌زدند اما به مرور در اثر بازخوردهای مختلف گرفتن از داوران، مردم، مدیران و… خود را قوی‌تر و بهتر کردند. خلاقیت داشتن کاری ساده است اما شهامت می‌خواهد.

 

تفکر انتقادی داشته باشید

آیا به این جمله اعتقاد دارید که «همه نقص داریم»؟ در این دنیا هیچ موجودی بی عیب و نقص نیست و همه نقاط ضعف خود را داریم. این قاعده حتی شامل بزرگان علم، هنر و… می‌شود بنابراین از دیگران بُت نسازید و تقدیس نکنید. یک موضوع جالب اینکه در دانشگاه‌های آمریکا برای دانشجویان یک پروژه تعریف می‌کنند و دانشجویان عزیز باید یک مقاله معتبر و سطح بالا را انتخاب کرده و آن را نقد کنند. مثل این است که به شرکت کنندگان دوره فن بیان و سخنرانی بگوییم که سخنرانی آنتونی رابینز را نقد کنند.

این کار کمی عجیب به نظر می‌رسد که «آخر چطور یک آدم قوی‌تر از خود را نقد کنیم… قطعا کار او از ما بهتر است و ما باید از او یاد بگیریم». بله درست است باید یاد بگیریم اما این امر محدود به الگو برداری نیست بلکه از نقاط ضعف دیگران هم می‌توانیم نکات بیشتری یاد بگیریم به قول لقمان «ادب را از که آموختی… از بی ادبان»! ضمن اینکه هر فردی هر چقدر هم حرفه‌ای باشد باز هم نقاط ضعفی دارد که اگر بتوانید این موارد را پیدا کنید جای تحسین دارد. آن وقت می‌توانید با خلاقیت خود، نقطه ضعف او را به نقطه قوت خود تبدیل کنید و شاهد درخشیدن خود باشید.

 

انتقاد پذیری و پرورش خلاقیت

 

خودتان را بنده بی حد و حصر یک الگوی ثابت نکنید

تعصب دشمن خلاقیت است و جلوی پیشرفت را می‌گیرد. شاید تاکنون افرادی را دیده باشید که یک نفر را الگوی خود در نظر می‌گیرند و تمام امور زندگی خود مانند خوابیدن، ورزش، خوردن، پوشیدن و… را شبیه او می‌کنند. اما این کار معنایش کپی برداری است که خب خریداری هم ندارد چون قبلاً الگوی اصلی پسندیده شده است! بنابراین اگر می‌خواهید واقعاً فرد موفقی باشید بهتر است الگوهای مختلفی داشته باشید که هر کدام در یک زمینه قوی هستند و آنقدر روی خود کار کنید که روزی شما الگوی آن‌ها شوید.

 

قاتل خلاقیت

 

بروید به دل کارهای جدید و چالش‌های جدید

به جرات می‌توانم بگویم که هیچ روشی به قدرتمندی این روش نیست. ما زمانی می‌توانیم خلاقیت خود را بروز دهیم که در یک چالش جدید قرار بگیریم و ناچار به پیدا کردن راهکار جدید باشیم. در این شرایط مغز شروع به ساختن مسیر عصبی جدید می‌کند و ایده‌های جدید در ذهن جاری می‌شوند.

یکنواختی و اسیر روزمرگی شدن خیلی بد است و احساس افسردگی و عقب افتادگی به آدم می‌دهد. به آب نگاه کنید، اگر یک جا بماند راکت می‌شود اما با جاری شدن زلال، درخشان، شفاف و خنک باقی می‌ماند. مغز هم دقیقاَ همینطور است اگر به حال خودش رهایش کنیم، با خیال راحت همان پردازش‌های قبلی را انجام می‌دهد و تلاشی برای یادگیری نمی‌کند. اما به محض مواجه شدن با مسأله جدید برای ساختن مسیر عصبی جدید به هیاهو می‌افتد و این امر باعث تقویت خلاقیت ذهن می‌شود.

 

چالش پذیری و خلاقیت

 

تجزیه تحلیل نکنید و فقط اقدام کنید

یکی از دردناک‌ترین قسمت‌های زندگیم زمانی بود که برای انجام کارها خیلی تجزیه و تحلیل می‌کردم و اقدام‌ها را به تاخیر می‌انداختم. می‌خواستم همه جوانب را بسنجم، نتیجه را کامل پیش بینی کنم و با خیال راحت وارد عمل شوم. اما این عادت مخرب، چیزی جز عقب انداختن اهدافم نداشت و دائم از اشتباه کردن می‌ترسیدم. از این حالت خودم خسته شده بودم و دیگر کارد به استخوانم رسیده بود، دیگر جلوی این عادت اشتباه را گرفتم و  برای انجام کارها سریع اقدام می‌کنم و به مغز خود اجازه تحلیل بیش از حد نمی‌دهم.

تا زمانی که وارد عمل نشویم نمی‌توانیم بفهمیم که الان دقیقاً چه کاری مناسب است، شرایط همیشه ثابت باقی نمی‌مانند و ما به یک سری اقدامات از پیش تعیین شده نمی‌توانیم اکتفا کنیم. خلاقیت در عمل کردن اتفاق می‌افتد نه در یک جا نشستن و فکر کردن. فعال‌تر عمل کنید و سعی کنید زرنگ و چابک باشید. ورزش کردن در فعال سازی و پویا کردن مغز تاثیر دارد.

 

موانع رشد خلاقیت

 

معاشرت با افراد خلاق و خوش فکر

این جمله درست‌ترین جمله‌ای است که در تمام عمر شنیده‌ام «کمال همنشین در من اثر کرد….». همنشینی با افراد ما را به آن‌ها شبیه می‌کند، طرز فکر، رفتار، پوشش، خوراک و… . چه خوب که روابط خود را هدفمندتر کنیم و افرادی به دایره ارتباطی خود راه دهیم که به رشد ما کمک کنند. معاشرت با افراد خلاق، خلاقیت شما را بیشتر می‌کند و دائم ایده‌های جدید از آن‌ها یاد می‌گیرید.

 

معاشرت با دیگران و افزایش خلاقیت

 

مطالعه و خلاقیت

شاید ما همیشه فرصت سفر کردن و معاشرت با افراد جدید نداشته باشیم اما با مطالعه کردن می‌توانیم هزاران بار، هزارن جا سفر کنیم و با شخصیت‌های مختلف آشنا شویم و دائماً ایده‌های جدید به ذهنمان خطور کند. البته مسأله اصلی فقط خواندن کتاب نیست، بلکه عمل کردن به دانش است! ما حتی اگر هزاران کتاب بخوانیم و حفظ شویم اما به آن عمل نکنیم، هیچ فایده‌ای برای ما نخواهد داشت.

خلاقیت با عمل کردن فعال می‌شود، شما یک نکته را یاد بگیرید و همان را ۱۰ بار تکرار کنید تا مهارتش در جان شما بنشینند. آن وقت می‌توانید خلاقیت خود را شروع کنید و از دستاوردهای متفاوتی که به دست می‌آورید هیجان زده و خوشحال شوید.

 

نقش مطالعه در افزایش خلاقیت

 

پرورش خلاقیت با یاد دادن به دیگران

شاید تاکنون روش‌های زیادی در رابطه با یادگیری شنیده باشید، اعم از مطالعه، پیش‌خوانی، تمرین کردن و… . طبق هرم یادگیری که عکس آن را در ادامه مشاهده می‌کنید، هیچ روشی بهتر از یاد دادن به دیگران در یادگیری تاثیر ندارد. میزان یادگیری در این حالت ۹۰ درصد است یعنی ما اگر یک مطلب را به یک نفر دیگر آموزش دهیم، خودمان هم همزمان یاد می‌گیریم و قوی‌تر می‌شویم. در این حالت بیشترین میزان یادگیری را داریم.

چون با یاد دادن به یک نفر دیگر، مغز فعال‌تر می‌شود و مثال‌های بیشتر به خاطر می‌آورد که باعث می‌شود یادگیری بهتر اتفاق بیفتد. طبیعت زمانی به ما چیزی می‌دهد که ما هم چیزی داده باشیم. اگر در این راستا عمل کنیم بیشترین بازدهی را خواهیم داشت. بنابراین سعی کنید ایده‌های خود را برای دیگران توضیح دهید و خودتان از استدلال‌های فی البداهه خود متعجب خواهید شد.

 

آموزش و پرورش خلاقیت

 

کمک کردن به دیگران برای حل مسائل

کمک به دیگران برای حل مسائل آن‌ها، ما را جنبه‌های بیشتری از زندگی آشنا می‌کند و فقط به زندگی خودمان محدود نمی‌شویم. همدل و همراه باشید و اگر واقعاً جایی کمکی از دستتان برمی‌آید دریغ نکنید چرا که چند برابر آن به خودتان باز می‌گردد و مهم‌ترین نتیجه آن پرورش خلاقیت شماست.

 

جمع بندی

خلاقیت یک استعداد نهفته در وجود همه ما آدم‌هاست که از کودکی در ما وجود داشته است. به مرور زمان با زندگی در چارچوب‌های دیگران، دانشگاه، محل کار، خانواده و… ذهنیت ما شکل می‌گیرد و خلاقیت ما کمرنگ‌تر می‌شود. با این حال برای تقویت خلاقیت راهکارهای متنوعی وجود دارد که در این مقاله با ۱۰ مورد از کاربردی‌ترین آن‌ها آشنا شدید. امیدواریم که برایتان مفید واقع شود و در ادامه از نظرات شما عزیز خوشحال می‌شویم.

 

روش برخورد با افراد مغرور

روش برخورد با افراد مغرور

افراد مغرور یکی از نچسب‌ترین آدم‌هایی هستند که کسی از آن‌ها خوششان نمی‌آید. این افراد با غرور بی‌جای خود بارها به دیگران آسیب می‌رسانند و خودشان مستحق نظر دادن می‌دانند. با این حال به افراد دیگر اجازه نظر دادن نمی‌دهند و اگر خودشان اشتباهی مرتکب شوند، زیر بار مسئولیت آن نمی‌روند. واقعاً که تحمل کردن این افراد کار حضرت ایوب است و تا کی سکوت کنیم تا آن‌ها حق ما را بخورند، با حرف‎‌هایشان ما را آزار دهند، تحقیرمان کنند، جایگاه ما را زیر سوال ببرند؟ یک فرد حرفه‌ای هیچگاه تن به رودربایستی و سکوت بی‌جا نمی‌دهد، افرادی که عزت نفس بالایی دارند قدر خود را می‌شناسند و به این افراد اجازه بی‌احترامی نمی‌دهند. متاسفانه در مدارس و دانشگاه و حتی در خیلی از خانواده‌ها روش برخورد با افراد مغرور را به ما یاد نداده‌اند. به همین دلیل وقتی وارد جامعه می‌شویم در مواجه با افراد مختلف، رفتارهای نادرست از خود نشان می‌دهیم.

در این مقاله از سایت ایرج شرفی، قصد داریم به یکی از زیرمجموعه‌های ارتباط مؤثر یعنی روش برخورد با افراد مغرور بپردازیم.

 

ویژگی افراد مغرور

 

با اعتماد به نفس بالا ظاهر شوید

افراد مغرور به احساسات و نیازهای دیگران توجهی نمی‌کنند و تنها منافع خودشان برایشان مهم است. این افراد از دیگران توقع لطف و مهربانی دارند اما زمانی که نوبت به خودشان می‌رسد، از صحنه محو می‌شوند. در برخورد با این افراد، قدرتمند و با اعتماد به نفس ظاهر شوید، این راهکار، بهترین روش برخورد با افراد مغرور است. آن‌ها از قدرت و اعتماد به نفس دیگران هراس دارند البته شاید این را بروز ندهند.

 شما با اقتدار و اعتماد به نفس خود به او می‌فهمانید که قدش از شما بلندتر نیست و حق زورگویی به شما را ندارد. به تدریج صلابت شما روی او اثر می‌گذارد و زیاد اطراف شمارسه نمی‌زند و سعی بر دستور دادن یا قلدری برای شما نمی‌کند.

 

نقطه ضعف افراد مغرور

 

در برخورد با افراد مغرور نقطه ضعف نشان ندهید

یک جمله زیبا هست که می‌گوید:

مانند ساحل آرام باش تا مانند دریا بی‌قرارت باشند.

یکی از اصول کاریزماتیک و جذابیت، آرام بودن است. معمولاً افرادی که در سطح قدرت بالاتری باشند با هر تنشی به هیجان و ترس نمی‌افتند و با بی‌خیال و بی‌تفاوتی از کنار آن عبور می‌کنند. روش برخورد با افراد مغرور باید طوری باشد که طرف مقابل شما را قدرتمند تصور کند و فکر آزار شما از سرش بیرون برود. نقطه ضعف نشان ندهید و طوری صحبت کنید که انگار کنترل اوضاع‌تان دست خودتان است.

 

ارتباط موثر خود با دیگران را گسترده‌تر کنید

افراد مغرور به شدت دوست دارند در مرکز توجه باشند و دیگران آن‌ها را ستایش کنند. این افراد اگر ببیند شما دوستان زیادی دارید که دورتان جمع می‌شوند و با هم بگو بخند دارید، به شدت عصبانی می‌شود و احساس پوچی می‌کنند. در روش برخورد با افراد مغرور، سعی کنید در جمع با دیگران ارتباط دوستانه برقرار کنید، بخندید، خوش ارتباط باشید، با طنزپردازی جمع را شیفته خود کنید و… بعد از چند دقیقه متوجه می‌شوید که آن فرد مغرور چقدر خلع سلاح شده و چاره‌ای جز عقب نشینی و سکوت ندارد چون شاهد قدرت شما در جمع می‌باشد.

 

نحوه برخورد با افراد مغرور

 

با مهربانی، شرمنده کنید

گذشته از موارد بالا، سعی کنید کمی خودتان را جای فرد مغرور بگذارید. این افراد آنقدر در زندگی سختی کشیده‌اند که برای مقابله با آن، بدترین روش را انتخاب نموده‌اند. افراد مغرور سعی دارند ضعف‌ها و خستگی‌های خود را پشت غرورشان پنهان کنند. در حالی آن‌ها هم انسان هستند و قلب و احساس دارند. گاهی اوقات با مهربانی‌های ناگهانی خود، آن‌ها را شوکه و شرمنده کنید. شاید بعد از مدتی با شما دوست شوند و دیگر آن فرد مغرور اعصاب خورد کن نباشند. این روش برخورد با افراد مغرور را یکبار امتحان کنید و خودتان هم لذت خواهید برد اما مراقب باشید از شما سوء استفاده نکنند.

 

ارتباط موثر با افراد مغرور

 

در برخورد با افراد مغرور حاضرجواب باشید

یک روش‌ برخورد با افراد مغرور، حاضر جوابی است. تاکنون برایتان پیش آمده که فردی در جمع به شما تیکه‌ای بیندازد اما آن لحظه ندانید چه جواب دهید و کلی احساس حقارت کنید؟ این زخم را بارها از افراد مغرور در جمع خورده‌ایم و می‌خوریم. افراد مغرور معمولاً گستاخ هستند و با کلامشان به ما بی‌احترامی می‌کنند. اما با تقویت حاضر جوابی می‌توانیم به موقع جواب‌های کوبنده و دندان شکن بدهیم که زبان طرف مقابل برای نیش و کنایه‌های بعدی بند آید. به جرأت می‌توانم بگویم که یکی از لذت بخش‌ترین کارهای دنیا حاضر جوابی‌های کوبنده است.

 

توجهی که را که دنبالش هستند به آن‌ها ندهید

افراد مغرور برای جلب توجه می‌میرند و حاضرند هر کاری کنند تا مورد تمجید قرار بگیرند. بسیار خب… اگر این خواسته آن‌ها برآورده نشود، بسیار ناراحت می‌شوند. شما با بی‌توجهی خود او را تشنه توجه خود نگه می‌دارید و در واقع می‌فهمد که جلب توجه شما کار راحتی نیست، برای جلب توجه شما باید محترمانه برخورد کند، و متواضع باشد. توجه شما یکی از ذخایر ارتباطی شماست، آن را بیهوده هدر ندهید بلکه هوشمندانه از آن استفاده کنید مخصوصاَ در روش برخورد با افراد مغرور.

 

نحوه برخورد با افراد پرتوقع

 

کم کردن رابطه و زمان با هم بودن

اگر هوا سرد باشد، چه کار می‌کنید؟ ترجیح می‌دهید در خانه گرم و نرم کنار بخاری بنشینید یا همان طور در سرمای بیرون، دندان‌هایتان بلرزد؟ معلوم است که دوست داریم در خانه راحت بنشینیم. پس سعی کنید زیاد با افراد مغرور مواجه نشوید و رابطه خود را با او کمرنگ یا حتی قطع کنید. این افراد فقط به ما حس بد می‌دهند و انرژی ما را پایین می‌آورند بنابراین هر چه از آن‌ها دورتر باشیم بهتر است.

 

جمع‌بندی

دوستان عزیز با ۷ روش برخورد با افراد مغرور آشنا شدید که مجدداً برای به خاطر سپاری شما در ادامه لیست کرده‌ایم:

  1. با اعتماد به نفس بالا ظاهر شوید
  2. نقطه ضعف نشان ندهید
  3. ارتباط موثر خود با دیگران را گسترده‌تر کنید
  4. با مهربانی، شرمنده کنید
  5. حاضرجواب باشید
  6. توجهی که را که دنبالش هستند به آن‌ها ندهید
  7. کم کردن رابطه و زمان با هم بودن

امیدواریم این مطلب برایتان مفید واقع شده باشد و لذت و آرامش بیشتری از روابط خود کسب کنید.

 

کتاب خودآموز سخنرانی

قبلاً کتاب یا کلاسی برای آموزش فن بیان و سخنرانی وجود نداشت و افرادی که این مهارت را داشتند، خوش به حالشان بود اما افرادی هم که مسلط نبودند باید با کمبود اعتماد به نفس و نداشتن روابط قدرتمند، می‌سوختند و می‌ساختند. اما امروزه سخنرانی یک تخصص است که برای یاد گرفتن آن باید به بخش‌های مختلف اعم از زبان بدن، هوش کلامی، لحن، طراحی متن و ساختار سخنرانی و… مسلط شد. با اینکه هنوز جای این علم درخشان در دانشگاه خالی است اما کتاب‌های آموزشی متعددی وجود دارد که نیاز شما را برطرف می‌کند. کتاب خودآموز سخنرانی یکی از بهترین کتاب‌های این حوزه می‌باشد که هر چه سخنران معتبر می‌شناسم، مطالعه این کتاب را توصیه کرده است.

کتاب خودآموز سخنرانی بسیار علمی به آموزش فن بیان و سخنرانی می‌پردازد البته کمی سطح آن تخصصی است و اکثر مطالب آن به تجربه نیاز دارد. پیشنهاد می‌کنیم ابتدا در یک دوره آموزشی شرکت کنید و با تمرین کردن با مباحث مقدماتی سخنرانی آشنا شوید، سپس این کتاب را مطالعه نمایید.

 

چرا کتاب خودآموز سخنرانی را بخوانیم؟

آماندا ویکرز و استیو بایستر این کتاب را نوشته‌اند و خودشان مدرسان دوره‌های فن بیان و سخنرانی متعددی بودند. این کتاب حاصل تجربیات چندین ساله آن‌هاست و به صورت علمی تمام جنبه‌های سخنرانی حرفه‌ای را آموزش می‌دهد.

همانطور که از نام کتاب خودآموز سخنرانی پیداست، خودآموز سخنرانی می‌باشد یعنی خودتان با خواندن آن می‌توانید با اصول سخنرانی آشنا شوید، دقت کنید که می‌گویم آشنا شوید، نه اینکه مسلط شوید. چرا که کسب مهارت و تسلط به تمرین و ممارست نیاز دارد تا در جان ما بنشیند تا بتوانیم خیلی راحت از دانش به دست آمده استفاده کنیم. یادگیری مهارت فن بیان، زندگی، روابط و درآمد شما را متحول می‌کند و این گنج بزرگ بها هم دارد، آن هم تمرین کردن است!

قبول دارید که فن بیان عالی نتایج زیر را برای شما به ارمغان می‌آورد:

  • به راحتی از حق خود دفاع کنید
  • نظر خود را با اعتماد به نفس ابراز کنید
  • در جمع به راحتی سخن بگویید
  • جذابیت شما بالاتر می‌رود
  • دوستان بیشتری خواهید داشت
  • کلام شما نافذتر می‌شود
  • ارتباطات شما رنگ بهتری به خود می‌گیرند
  • در محیط کار، خانواده، دوستان و… می‌درخشید

کتاب خودآموز سخنرانی دقیقاً راهکارهای لازم برای رسیدن به این نتایج را با استفاده از قدرت فن بیان و سخنرانی آموزش می‌دهد. با توجه به تجربه چندین ساله‌ که در زمینه فن بیان و سخنرانی دارم، این کتاب را جزء تخصصی‌ترین و بهترین منابع می‌شناسم.

 

آموزش فن بیان وسخنرانی

 

بهترین قسمت‌های کتاب خودآموز سخنرانی

کتاب خودآموز سخنرانی، ۲۰ فصل دارد که از سیر تا پیاز اصول سخنرانی را توضیح می‌دهد. ابتدا با تقویت اعتماد به نفس شروع می‌کند سپس به ساختار سخنرانی، زبان بدن و موقعیت‌های مختلف می‌پردازد. دو قسمت جالب از این کتاب را در ادامه آورده‌ایم:

۱۰ اشتباهی که حضار بیشترین تنفر را از آن‌ها دارند:

برای لحظه‌ای روی سخنرانی‌هایی که تا به حال داشته‌اید فکر کنید. چه چیزی باعث می‌شود دیگر به سخنرانی گوش نکنید؟ چه چیزی واقعاً دیوانه‌تان می‌کند؟ چند مورد از مواردی که فهرست کرده‌اید با ۱۰ خطایی که ما در اینجا فهرست کرده‌ایم مطابقت دارند؟

  1. نداشتن هدف مشخص: شاید این بدیهی به نظر برسد، ولی خیلی از سخنرانان به روشنی برای حضار مشخص نمی‌کنند که هدفشان از ارائه سخنرانی چیست؟
  2. نشناختن حضار: ایراد سخنرانی‌ای که با حضار تناسب یا موضوعیتی ندارد باعث می‌شود حضار از خود بپرسند چرا وقتشان را تلف و در جلسه سخنرانی شرکت کردند. گوش کردن به سخنرانی شما باید برای آن‌ها مفید باشد و شما باید این را مشخص کنید.
  3. مرگ به وسیله پاورپوینت: بسیاری از سخنرانان در این دام می‌افتند که اسلایدهای خیلی زیادی را با اطلاعات زیادی پر به حضار عرضه می‌کنند.
  4. سخنرانی با صدای یکنواخت: هیچ چیز، بدتر از سخن گفتن با لحنی یکنواخت و با صدایی با ارتفاع، سرعت و شدت یکسان نیست. این اشتباه قطعاً حضار را به خواب خواهد برد.
  5. نداشتن آمادگی: اگر سخنرانی‌تان را آماده نکرده باشید، معلوم می‌شود و حضار فکر می‌کنند به خودتان زحمت نداده‌اید تلاشی کنید.
  6. نداشتن سازماندهی: اگر مسیری روشن یا یک جریان اطلاعات ارائه ندهید تا حضار آن را دنبال کنند، آنان دیگر گوش نخواهند داد و حوصله‌شان سر خواهد رفت.
  7. برقرار نکردن پیوند با حضار: بعضی از سخنرانان چنان روی خودشان تمرکز می‌کنند که رابطه‌ای دوستانه با حضار پیدا نمی‌کنند.
  8. ارائه شواهد و مدارک ضعیف: اگر ایده‌های‌تان را با شواهد و مدارک حمایت نکنید، اعتبارتان را از دست خواهید داد. پس کارهای مقدماتی را انجام دهید.
  9. طول دادنِ سخنرانی: اگر سخنرانی را زیاد طول دهید یا آن را به درازا بکشانید، خستگی روحی بر حضار قالب می‌شود و آن‌ها دیگر گوش نخواهند داد. چیزی آماده کنید که سخنرانی‌تان را کمی زودتر از اتمام وقت به پایان برسانید و اطمینان حاصل کنید که برای اینکه سخنرانی‌تان را خوب به پایان ببرید وقت کافی داشته باشید.
  10. استفاده نامناسب از طنز: وقتی شک دارید، لطیفه نگویید. به جای آن از شوخ طبعی استفاده کنید.

اگر از این اشتباهات دوری کنید در مسیر سخنرانی موفق قرار می‌گیرید.

 

تکنیک‌های بلاغی

این قسمت از کتاب خودآموز سخنرانی به انواع تکنیک‌های بلاغی می‌پردازد که ریشه آن‌ها به دو هزار سال پیش در یونان برمی‌گردد. این تکنیکها بسیار قدرتمند هستند و سخنرانی را تاثیرگذارتر می‌کنند.

تکنیک‌های بلاغی به شیوه‌های متعدد و متفاوتی ظاهر می‌شوند و تعداد آن‌ها حدود ۷۰ مورد است. برای شروع کار، بعضی از مفیدترین موارد را با ذکر مثال‌هایی بیان می‌کنیم.

 

تکرار

اگر تقریباً همه سخنرانی‌های مشهور را در طول سالیان متمادی بررسی کنید، نمونه‌هایی از تکرار را در آن‌ها پیدا خواهید کرد. وینستون چرچیل، ملکوم ایکس، بیل کلینتون و تونی بیلر همگی از این تکنیک استفاده کردند.

مارتین لوتر کینگ با استفاده از بلاغت و مخصوصاً تکرار در سخنرانی موسوم به «رویایی در سر دارم» که در سال ۱۹۶۳ ایراد کرد مشهور است. اکثر افراد جمله «من رویایی دارم» را به یاد می‌آورند، ولی او از تکرار به شیوه‌های متعددی استفاده کرده است.

 

تاکید

بعضی از تکنیک‌های بلاغی مخصوصاً زمانی مفید هستند که بخواهید روی یک کلمه یا عبارت تاکید کنید. ما دو نوع تکنیک را معرفی می‌کنیم: تفصیل و جمله پُرکنی. در سخنرانی وینستون چرچیل به نام «با آن‌ها در ساحل بجنگ». از جمله پُرکن‌ها استفاده می‌کند.

 

تقابل

جملاتی که به دل حضار می‌نشینند به احتمال خیلی زیاد بعداً به یاد خواهند آمد. وقتی از تقابل‌هایی مثل آنتی تز استفاده می‌کنید، دارید از شیوه قدرتمندانه‌ای برای این استفاده می‌کنیدکه نشان دهید چطور ایده‌ای با ایده دیگر متفاوت است. ابتدا می‌گویید فلان چیز چگونه است و سپس می‌گویید فلان چیز چگونه نیست. یک مثال معروف سخن فضانوردی به نام نیل آرمسترانگ است که وقتی بر کره ماه فرود آمد، گفت «این یک گام کوتاه برای یک فرد است، ولی یک پرش بزرگ برای بشریت است».

هدفِ ماه پیش چالش برانگیز بود. هدف این ماه راحت‌ترخواهد بود.

ما شاید بزرگ نباشیم، ولی ایده‌های بزرگی داریم.

ما به موعد سررسید رسیدیم، ولی اشتباهات خیلی زیاد بودند.

تکنیک‌های گفته شده تنها بخشی از مطالب خود کتاب خودآموز سخنرانی می‌باشد.

 

جمع‌بندی

کتاب خودآموز سخنرانی پر از نکته‌ها و ایده‌های ناب برای سخنرانی است که فقط یک نفر می‌خواهد آن را بخواند و به آن عمل کند. برای عملی کردن این نکات بهتر است ابتدا در یک دوره سخنرانی شرکت کنید تا پایه‌های اولیه فن بیان را در خود به وجود آورید، سپس با خواندن این کتاب، آن را تکمیل کنید.

 

زبان بدن افراد دروغگو

زبان بدن افراد دروغگو

لازم است همین ابتدا یک نکته را بگوییم که زبان بدن هیچگاه به صورت ۱۰۰ درصد دروغگو را لو نمی‌دهد. زبان بدن تنها به ما کمک می‌کند که متوجه ضد و نقیض بودن کلام و رفتار مخاطب شویم و در اینجا فقط حق داریم شک کنیم نه اینکه سریع نتیجه گیری کنیم! بنابراین گول این تیترهای جنجالی را نخورید «شناخت افراد دروغگو از روی زبان بدن»، «تشخیص دروغ با این زبان بدن‌ها» و… . body language شامل بخش‌های مختلفی می‌شود: چشم، سر، گردن، دست‌ها، پاها و… که هر کدام یک کلمه از جمله را تشکیل می‌دهند. ما برای تحلیل درست حالات درونی فرد، باید به تمامی حرکات بدنی او دقت کنیم و به شرایط محیطی هم توجه داشته باشیم.

در ادامه زبان بدن افراد دروغگو را معرفی می‌کنیم، البته معنایش آن نیست که اگر این حرکات را انجام داد پس دروغگو است! این نشانه‌ها فقط سیگنالی برای مشکوک شدن خواهند بود.

 

زبان بدن افراد دروغگو

 

علت تفاوت زبان بدن افراد دروغگو با حالت عادی

افراد دروغگو زبان بدن متفاوتی نسبت به حالت عادی نشان می‌دهند و علت آن هم استرس است. چون خود فرد می‌داند که دروغ می‌گوید و از لو رفتن دروغش می‌ترسد. مغز هنگام ترسیدن در بدن هورمون آدرنالین ترشح می‌کند، ضربان قلب بالاتر می‌رود، فشار خون افزایش می‌یابد، ماهیچه‌های پا برای فرار آماده می‌شوند و… . در نتیجه این ساز و کار، زبان بدن به صورت آنی و لحظه‌ای دچار شوک عجیبی می‌شود و فرد ناخودآگاه body language متفاوتی از خود نشان می‌دهد.

برای تفسیر حالت بدنی فرد، باید شرایط محیطی را هم در نظر بگیریم، در کل زبان بدن دروغگو شامل موارد زیر می‌شود:

 

موقعیت پاها در زبان بدن افراد دروغگو

مهم‌ترین نکته در رابطه با پاها این است که ما کنترل چندانی روی آن‌ها نداریم، بیشترین کنترل ما روی زبان بدن بالا تنه است از این رو پاها صادق‌ترین عنصر ارتباطی می‌باشند. از طرفی مکانیزم اصلی پاها برای بقای ما طراحی شده است یعنی دو حالت: حرکت به سمت غذا یا فرار برای دور شدن از خطر.

افراد دروغگو معمولاً نمی‌توانند پاهای خود را به خوبی کنترل کنند و اضطراب آن‌ها با تکان شدید پاها همراه می‌باشد. ضمن اینکه پاهای آن‌ها به حالت فرار قرار می‌گیرند و می‌خواهند هر چه زودتر محیط را ترک کنند. اما در آن لحظه فرد نمی‌تواند از محیط خارج شود و باید در جلسه بماند، بنابراین پاهایش شروع به تکان دادن و لرزش می‌کنند. این لرزش لزوماً به خاطر دروغ نیست اما استرس را نشان می‌دهد.

 

زبان بدن پاها هنگام دروغگویی

 

نوازش کردن خود

معمولاً ما انسان‌ها وقتی استرس داریم، می‌خواهیم خود را نوازش کنیم که آرامش بگیریم. این نوازش به شکل‌های مختلف مانند دست بین موها بردن، مالش سر، دست کشیدن به ریش و سبیل (برای آقایان) و… . زبان بدن افراد دروغگو می‌تواند ترکیبی از همه این‌ها یا فقط یک مورد باشد. در کل فرد با این حرکات سعی دارد خود را آرام کند.

 

زبان بدن دروغگو

 

لبخند مصنوعی در زبان بدن افراد دروغگو

لبخند واقعی و مصنوعی با یکدیگر فرق دارند. در لبخند واقعی گوشه‌های لب به سمت بالا و همچنین گوشه‌های چشم هم چروک و گونه‌ها برجسته می‌شوند. اما در لبخند مصنوعی فقط قسمت لب‌ها درگیر هستند و هیچ چروکی اطراف چشم مشاهده نمی‌شود. یکی از موارد دیده شده در زبان بدن افراد دروغگو این است که  دائم لبخند مصنوعی می‌زنند. در واقع سعی دارند خود را خوشحال و عادی نشان دهند اما غافل از اینکه لبخند مصنوعی آن‌ها حالشان را لو می‌دهد.

 

تفاوت لبخند دروغین و واقعی

 

عدم تطابق بین گفتار و رفتار

اگر به قسمت‌های مختلف body language مسلط باشید، می‌توانید عدم تطابق را متوجه شوید. به عنوان مثال تکان دادن سر به جلو نشانه تایید و تکان دادن به طرفین نشانه نفی است. حال اگر گوینده موضوعی را با حرف‌هایش نفی کند اما سرش را به حالت تایید تکان دهد، نقیض رخ می‌دهد و به احتمال زیاد باید به درست بودن حرف‌هایش شک کرد. برعکس این حالت هم می‌تواند اتفاق بیفتد.

این مطلب را بخوانید: زبان بدن سر

 

چگونه بفهمیم که طرف مقابل دروغ میگوید

 

خارش اعضای بدن

یکی از انواع زبان بدن افراد دروغگو، خارش بینی است. جالب است بدانید زمانی که مغز در حالت تنش و استرس قرار می‌گیرد، برای بیشتر فکر کردن نیاز به اکسیژن بیشتری دارد. به همین دلیل در این شرایط کمی بینی را بزرگتر می‌کند تا حجم تنفس افزایش یابد البته این میزان بزرگ شدن برای ما ملموس نیست. اما در نتیجه این بزرگ شدن، پوست بینی دچار کشش و خارش می‌شود.

خارش گردن یا پشت سر یا هر جایی از بدن می‌تواند ناشی از دروغگویی باشد چون فرد ترسیده و فشار خونش بالا رفته است.

 

پوشاندن قسمت‌های آسیب پذیر بدن

لیلیان گِلَاس که یکی از کارشناسان زبان بدن می‌باشد و با FBI همکاری دارد، در کتاب «زبان بدن دروغگوها» می‎گوید که «برخی نواحی مانند گلو، سینه، سر یا شکم آسیب پذیرترین عضو بدن هستند که افراد دروغگو سعی در پوشاندن آن‌ها دارند». چون احساس خطر می‌کنند و حالت تدافعی می‌گیرند.

 

پنهان کردن دست‌ها در زبان بدن افراد دروغگو

این حالت ریشه در دوران کودکی دارد که دور از چشم پدر و مادر چیزی را بر می‌داشتیم و وقتی با آن‌ها مواجه می‌شدیم دست‌هایمان را پشتمان پنهان می‌کردیم و می‌گفتیم «نه من برنداشتم!». به تدریج با بزرگ شدن، این حالت در ما باقی مانده و هنگام دروغگویی دستان خود را سعی می‌کنیم پنهان کنیم مثلاً دست را در جیب فرو ببریم.

این مطلب را بخوانید: زبان بدن دست ها

 

پنهان کردن دست ها هنگام دروغگویی

 

حالت خشک زدگی مانند انجماد

این زبان بدن افراد دروغگو بسیار رایج است و اگر یک بار دقت کنید، متوجه می‌شوید. افراد دروغگو هنگام مواجه شدن با دروغ خود، بهت زده می‌شوند و حالت انجامد می‌گیرند گویا خشکشان می‎زند. این حالت به صورت لحظه‌ای اتفاق می‌افتد و باید خیلی تیز حس باشید تا متوجه شوید.

البته یک حالت خشک زدن طولانی هم وجود دارد، معمولاً افراد دروغگو به حالت تدافعی، روی صندلی می‌نشینند و کمتر تکان می‌خورند گویا به صندلی چسبیده‌اند.

 

دروغگویی

 

پوشاندن چشم‌ها در زبان بدن افراد دروغگو

چشم‌ها منبع اصلی مغز برای دریافت اطلاعات هستند و زمانی که مغز تحت فشار قرار می‌گیرد، سعی می‌کند با بستن چشم جلوی ورودی داده‌ها را بگیرید تا فرصت برای پردازش داشته باشد. این حالت به صورت پوشاندن چشم‌ها در زبان بدن دروغگوها ظاهر می‌شود و فرد معمولاً از نگاه کردن طفره می‌رود چون مغز زمان می‌خرد تا بتواند استرس را کنترل کند. گاهی اوقات به جای پوشاندن چشم‌ها، مردمک‌ها تنگ‌تر می‌شوند تا ورودی کمتری دریافت کنند.

البته به نگاه کردن مستقیم و خیره هم باید شک کرد چون افراد دروغگوی حرفه‌ای سعی می‌کنند با زل زدن به شما بقبولانند که حرفشان درست است.

این مطلب را بخوانید: زبان بدن چشم ها

 

تشخیص دروغ از چشم

 

نکته فوق مهم

گاهی اوقات استرس طبیعی است و نباید سریعاً آن را به دروغگویی تعبیر کنیم. به عنوان مثال فردی که به یک جلسه مصاحبه کاری می‌رود، طبیعی است که کمی استرس داشته باشد چون آینده‌ و زندگی‌اش به قبولی در آن جلسه بستگی دارد. بنابراین هر استرسی، ناشی از دروغ نیست.

زبان بدن افراد دروغگو با گفتار آن‌ها تفاوت دارد و این مهم‌ترین نکته‌ای است که باید به آن توجه داشته باشیم. در جلسه مصاحبه بعد از گذشت چند دقیقه، حال فرد عادی می‌شود و استرس او کاهش می‌یابد. حال اگر در میانه جلسه میزان استرس او به حد غیر عادی بالا رود، مشکوک به نظر می‌رسد.

روش برخورد با افراد تعارفی

۳ روش برخورد با افراد تعارفی

روش برخورد با افراد تعارفی در کشور ما امری بسیار چالش برانگیز است. افراد تعارفی فقط در فرهنگ ما وجود دارند و بس! یکبار مصاحبه یک خانم دانشجوی جوان را دیدم که اهل یکی از کشورهای اروپایی بود. خانم دانشجو در حال تعریف کردن یکی از خاطراتش از سفر به ایران بود. موضوع داستان او مربوط به فرهنگ تعارف کردن می‌شد. این خانم گفتند که هیچ آشنایی با تعارف کردن نداشتند و مثل همیشه در حالی که از تاکسی پیاده می‌شد از راننده پرسید، کرایه چقدر می‌شود و راننده می‌گوید «قابل نداره… بذار باشه…». خانم هم نمی‌دانستند این‌ها اصطلاحات تعارفی هستند و منظور راننده اینکه «آره بده کرایه رو..»، برای همین پول را داخل کیفش گذاشت و بعد از تشکر کردن، پیاده شد. راننده که شوکه شده بود، بوق زد و سرش را پنجره بیرون  آورد «کرایتو چرا ندادی… بده کرایه رو…». بنده خدا این خانم هم روحش از تعارف و این چیزها خبر نداشت و کلی شاخ درآورده بود!

فرد تعارفی هم خود را به دردسر می‌اندازد هم اطرافیان را معذب می‌کند، گاهی اوقات خودمان بدون اینکه بدانیم باعث آزار افراد تعارفی می‌شویم بنابراین لازم است روش برخورد با افراد تعارفی را بدانیم.

 

 

تعارف کردن خوب است یا بد؟

برخورد با افراد تعارفی در ایران رایج می‌باشد چون تعارف کردن یک فرهنگ و سنت دیرینه در ایران است و هیچ کجای دنیا چنین رسمی ندارند. این رفتار نشان از ادب و احترام دارد. اگر فردی در ایران زندگی کند اما تعارف نکند، فردی بی ملاحظه و بی‌ادب تلقی می‌شود! در کل تعارف کردن یعنی شخص چیزی را بگوید ولی احساس و منظور واقعی‌اش چیز دیگری باشد. مثلاً شرایط و آمادگی پذیرایی ندارد اما می‌گوید «بفرما منزل… شام در خدمت باشیم»!

در واقع تعارف آن چیزی نیست که ما می‌شنویم، آن چیزی نیست که گوینده می‌خواهد، بلکه بر عکس آن مد نظر می‌باشد. اما گاهی اوقات واقعاً تشخیص تعارف کار راحتی نیست و جز معذب بودن چیز دیگری برای ما نمی‌گذارد. خیلی‌ها فکر می‌کنند با تعارف کردن خیلی شیرین و مودب به چشم می‌آیند ولی عواقب آن را هم باید بپذیرند.

اگر واقعاً مخاطب تعارف ما را قبول کند و ما هم شرایطش را نداشته باشیم، آن وقت چه کنیم؟ در این حالت اگر زیر حرف خود بزنیم، اعتبار و آبروی خود را زیر سوال می‌بریم. از طرفی مخاطب هم عذاب وجدان می‌گیرد و یا کلی دلخور می‌شود که «خب خودت گفتی بفرما…».

بنابراین تعارف کردن چیزی جز زحمت اضافه برای دو طرف ندارد. درست است که این رسم و فرهنگ تاریخی کشور ماست، با این حال ما در عصر مدرن زندگی می‌کنیم و بایستی در راستای بهتر شدن فرهنگ خود قدم برداریم. بخشی از فرهنگ گذشتگان، فقط برای آن زمان مناسب بوده نه برای الان. روش برخورد با افراد تعارفی یک استراتژی مناسب برای رهایی از افتادن در تعارف خودمان یا انداختن دیگران در تعارف خودشان می‌باشد.

 

روش برخورد با فرد تعارفی

 

معنای اصلی تعارف

قبل از اینکه نکات مربوط به روش برخورد با افراد تعارفی را بیان کنیم، لازم است یک نکته مهم را یادآور شویم. تعارف کردن فقط برای یک طرف ارتباط نیست که یک نفر درخواست کند و دیگری قبول کند. تعارف کردن حتی در قبول یا رد کردن درخواست هم بروز پیدا می‌کند. مثلاً:

اگر از یک فرد تعارفی، بخواهیم به ما پول قرض دهید و او هم نمی‌خواهد پول بدهد اما رودربایستی می‌کند و مهارت نه گفتن ندارد.

اگر از یک نفر بخواهیم نظرش را در مورد چیزی بگوید و او نظر واقعی‌اش را نگوید و فقط به گفتن «خوبه…» اکتفا می‌کند.

و…

یعنی تعارف کردن در دو طرف رابطه وجود دارد و در کل تعارف کردن یعنی فرد چیزی بگوید که خواسته یا منظور واقعی او نباشد. خیلی از اوقات این موارد باعث کدورت و دلخوری می‌شود.

در ادامه ۳ روش عالی معرفی می‌کنیم که در برخورد با افراد تعارفی به شما کمک می‌کند تا از عواقب آن جلوگیری کنید.

 

۳ روش برخورد با افراد تعارفی

سه روش گفته شده برای برخورد با افراد تعارفی، بر اساس مطالعه و تحقیق به دست آمده و شما عزیزان خودتان هم می‌توانید بر حسب تجربه موارد بیشتری را اضافه کنید و در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.

 

قبول کردن تعارف

این روش برخورد با افراد تعارفی، حالت شیطنت و تنبیه کردن دارد. اگر فرد تعارفی دست از تعارف‌های خود برنداشت می‌توانیم خیلی راحت بگوییم «باشه پس شام میام خونتون…». شاید فرد تعارفی کمی جا بخورد و اذیت شود اما شما نگران نباشید. یادتان باشد که قبول تعارف حق ماست و ما با این عکس العمل به فرد مقابل می‌فهمانیم که ما هم اهل تعارف نیستیم و قبول کنیم بنابراین برای حفظ منافع خودش هم که شده، دیگر دست از این کارهایش برمی‌دارد و دفعه بعد آن را تکرار نمی‌کند.

 

مکث کردن در برخورد با افراد تعارفی

زمانی که فرد مقابل، از روی رودربایستی و خجالت تعارف می‌کند و ما هم نمی‌توانیم از روش قبلی استفاده کنیم، بهتر است که به او فرصت دهیم که فشار از روی او برداشته شود و با خیال راحت تصمیم بگیرد. به عنوان مثال زمانی که می‌گوییم «سوار شو… میرسونمت» اما او بگوید «نه… ممنون»، در این شرایط بهتر است که ما بگوییم «اصلاً تعارف نمی‌کنمااا! مطمئنی؟!». سپس چند ثانیه صبر کنیم.

این روش برخورد با افراد تعارفی خیلی موثرتر از روش قبل است ولی روش اول را برای زمانی استفاده می‌کنیم که تعارف‌های او خیلی الکی و زیاد می‌شود.

این مقاله را بخوانید: هنر سوال پرسیدن

 

از قبل طی کردن 

«از قبل طی کردن» یک روش عالی برای رفع اکثر مسائل ارتباطی می‌باشد. این روش برخورد با افراد تعارفی، کمی پیشگیرانه‌تر عمل می‌کند و مخاطب و ما را از فشار تعارف کردن خلاص می‌کند. یک بار با فرد تعارفی از قبل طی می‌کنیم که «عزیزم من اصلاً اهل تعارف نیستم… تو هم راحت باش» و در عمل هم نشان دهیم.

مثلاً هنگام رد شدن از در، بگوییم «آقا یا خانم فلانی من تعارف نمیکنم، یه وقت ناراحت نشید جلوتر از شما میرم…» یا اگر هم از قبل طی نکردیم می‌توانیم بگوییم «با اجازتون من جلوتر برم..»

 

جمع بندی

دوستان عزیز با ۳ روش برخورد با افراد تعارفی آشنا شدیم که به ما کمک می‌کند هم خودمان و هم طرف مقابل را از دام تعارف نجات دهیم. عذاب و شکنجه‌ای که خودمان با تعارف به وجود می‌آوریم، فقط با دست خودمان برطرف می‌شود. از امروز این روش‌های متمدنانه را در عادت‌های خود قرار دهید و این مطلب را برای هر کسی که فکر می‌کنید، بفرستید.